eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
21.3هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 🌿💌 به تعلقات دنیایی بی‌اعتنا باشیم که همه رفتنی هستند و آنچه ماندنی است آن چیزی است که برای باشد. همیشه مراقبت از خویش را داشته باشیم که مهمترین عامل برای صعود بسوی او مراقبت از خویشتن است. ♥️🕊 💕💕💕
دهقان پیر با ناله می گفت: ارباب…آخر درد من یکی دوتا نیست، با وجود این همه بدبختی نمی دانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را چپ آفریده است. دخترم همه چیز را دوتا می‌بیند... ارباب پرخاش کرد که: بدبخت، چهل سال است نان مرا زهرمار می‌‌کنی، مگر کور هستی نمی‌بینی که چشم دختر من هم چپ است؟! دهقان گفت: چرا ارباب می‌بینم اما چیزی که هست، دختر شما همه‌ی این خوشبختی‌‌ها را "دو تا" می‌بیند، ولی دختر من، این همه بدبختی را ..!! 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_بیست_و_یکم یه حس خاصی بهم دست داد نمیدونم دلیلش چی بود.
_ مامان ، من دارم میرم امیرعلی_ ببخشید بانو. میتونم بپرسم کجا تشریف میبرید؟ البته اگه فضولی نیستاااااا _ اختیار دارید حاج آقا. دارم تشریف میبرم مسجد راز و نیاز کنم دعا کنم یه عقلی به تو بده . وای کاش مسجدو نمیگفتم الان میفهمه مسخرش کردم ناراحت میشه یه وقت. امیرعلی_ مچکرم خواهر. مارو هم از دعای خیرتون محروم نفرمایید. بله طبق معمول خان داداش ما از مسخره شدن توسط دیگران ناراحت نشد. اوووووف البته خوبه ها. _ باشه. افتخار میدم که بدونی کجا تشریف میبرم . داریم با بر و بچ میریم دربند. امیرعلی_ خواهری دربند محیطش خوب نیست به خصوص برای چندتا دختر تنها. کاش هماهنگ میکردی باهم میرفتیم یه سری. _ امیر داداش اولا که ضد حال نزن. بعدشم دوستای من همه آشنان ؛ یاسی و شقایق و نجمه. الان بیا بریم. امیرعلی_ الان که نمیتونم قرار دارم. _ پس بابای امیرعلی_ حانیه _ تانیا هستم. امیرعلی_ خواهری مواظب خودت باش. این دل نگرانی های برادرانشو دوست داشتم ؛ اما ارزو به دلم موند یه بار تانیا صدام کنه. کلا تو فامیل همه حانیه صدام میکردن ، اسمی که ازش متنفر بودم....
پروانه های وصال
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_بیست_دوم _ مامان ، من دارم میرم امیرعلی_ ببخشید بانو.
سوار 206 نجمه شدم و به محض ورود صدای ضبط و زیاد کردم. نجمه_ اهم اهم. فکر کنم آهنگ از من مهمتره نه؟ _ اوهوم. اوهوم. حالا سلامممم. خووووووووفی؟؟؟؟؟ نجمه_ تو آهنگتو گوش کن. بعدش هم اگه دوست داشتی بگو این چندوقته کدوم..... بودی نه یه زنگی نه پیامی نه خبری ؟ زود تند سریع بتعریف. شروع کردم کل این دو سه هفته رو تعریف کردم البته به جز اون حس و حال و آرامش. به محض تموم شدن حرفام رسیدیم دم خونه خاله اینا و یاسی سوار شد و نجمه دیگه فرصت اظهار نظر نکرد و بعد هم دو تا کوچه پایین تر خونه شقایق اینا. . . . نجمه_ خوب نظرتون با قلیون چیه ؟ همزمان همه باهم _ صددرصد نجمه_ پس به سمت قهوه خونه رفتیم بالا و تو یه قهوه خونه نشستیم. از شانس ما صاحب قهوه خونه از اون پسرای لات بود و تخت کناریمون هم 4 تا پسر اومدن نشستن. شاید دخترایی بودیم که اصلا دین و حجاب و اینجور چیزا برامون مهم نبود ولی فوق العاده از رابطه با جنس مخالف بیزار بودیم فقط من یه بار تجربش کردم و اون یه بار هم به بدترین شکل با احساساتم بازی شد...... با صدای صاحب قهوه خونه برگشتم طرفش. صاحب قهوه خونه _ خوشگلا چی میل دارن؟ _ خوشگل که هستیم ولی به تو ربطی نداره. یکی از چهار تا پسری که کنارمون بودن _ ای جانم نگاه کن خانمی چه نازیم داره. روبه اون پسره گفتم _ شما یاد نگرفتی تو کار مردم دخالت نکنی؟ پسره_ ای جانم. خانم خوشگله بهت برخورد؟ _ خفه شو عوضی. پسره_ جوووون _ زهرمار یکی دیگه از دوستاش_ نوش جونمون اگه با دست شما قرار باشه نوش بشه. صاحب قهوه خونه_ اخ گفتی _ خفه شین عوضیا. پسره_ ای واااای خانمم عصبی شد. اومدم جوابشو بدم که با صدای مردونه کسی پشت سرم........
پروانه های وصال
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_بیست_سوم سوار 206 نجمه شدم و به محض ورود صدای ضبط و زیاد
هوالعشق اون آقا_ اونجا چه خبره؟ یه ابهتی داشت که قشنگ ترس رو تو چهره پسرا و صاحب قهوه خونه میشد به وضوح حس کرد ولی بلاخره... یکی از پسرا_ دنبال فضول میگردیم. اون آقا_ عه؟ الان.بچه های گشت که بیان کمک همراهیتون میکنن که راحت فضول رو پیدا کنید. با گفتن این حرف قیافه هاشون خنده دار شده بود شدید. همون پسری که اول ازهمه تیکه انداخته بود _ داداش غلط کردیم به خدا دیگه تکرار نمیشه اصلا شکر خوردیم . مگه نه بچه ها؟ دوستاش سرشونو به نشانه مثبت با ترس تکون دادن. بعد همون پسر خطاب به من گفت _ خواهر ما از شما عذر میخوایم. و بعد خطاب به دوستاش _ بچه ها بدویید. با شنیدن کلمه خواهر داشتم میترکیدم از خنده ولی ترسیدم بخندم . تو تمام مدت حرفای اون پسره اون آقایی که الان تازه فرصت کردم تیپ و قیافش رو ببینم داشت با پوزخند نگاشون میکرد. کاملا مشخص بود که از اون بچه مذهبیاس ؛ ریش که به نظرم چهرشو جذاب تر کرده بود ، فقط از ریشاش و تسبیحی که بسته بود دور دستش میشد فهمید مذهبیه وگرنه مثله امیرعلی خیلی خوشتیپ بود چیزی که من تا حالا تو کمتر مرد مذهبی دیده بودم. بعد از رفتن پسرا صاحب قهوه خونه هم با ترس دویید و رفت تو مغازه. پسره داشت از محوطه اونجا میرفت بیرون که ناخداگاه با عجز گفتم _ به خدا من نمیخواستم..... برگشت طرفم ، ولی تو چشمام نگاه کرد همون طور که سرش پایین بود گفت _ اگه نمیخواستید اینجوری نمیومدید.... با صدای مردی که گفت ( امیرحسین کجایی ) حرفش نیمه تموم موند و جواب داد_ اومدم. و بعد بدون خداحافظی رفت. برگشتم سمت بچه ها. حسابی ترسیده بودن. یاسمین داشت گریه میکرد و شقایق و نجمه هم دست همو گرفته بودن و داشتن میلرزیدن. با حرص نگاشون کردم _چتونه؟ شقایق_ تانی میدونی اگه گشت میومد مارو میبرد مامان اینا میکشتنمون یا اگه پسرا بلایی سرمون میاوردن. _ حالا که چیزی نشده. پاشین بریم. و به دنبال این حرف کولم رو برداشتم و به سمت پایین راه افتادم بچه ها هم بدون هیچ حرفی دنبالم. اعصابم حسابی خورد بود یعنی چی ؟ این پسره در مورد من چه فکری کرده بود؟ شاید حجابم درست نبود ولی دلم نمیخواست پسرای اطرافم بهم تیکه بندازن و هروقت هم که این اتفاق میوفتاد اعصابم خورد میشد و به همین خاطر کمتر پیش میومد تنها برم بیرون و بیشتر با عمو میرفتم که کسی کاری بهم نداشته باشه . ولی هعی الان که دیگه عمو نبود . کاش به حرف امیرعلی گوش داده بودم و نیمده بودم. دوباره یاد حرف پسره افتادم. یعنی ظاهر من انقدر غلط اندازه؟ شایدم واقعا همینطور باشه.....
🏴انا لله و انا الیه راجعون حجت الاسلام و المسلمین راستگو دارفانی را وداع گفت. ایشان که الحق و الإنصاف از بهترین‌ مبلغان دینی خصوصاً در حوزه‌ی کودکان و نوجوانان بودند عمر خود را در این راه صرف نموده و در این راه هنرمندانه و با بیان بسیار شیرین در تفهیم مطالب مختلف دینی به کودکان و نوجوانان اهتمام ورزیده بودند. 💐قرائت فاتحه.....
اونايي ڪہ انفـاق، در مرامشـوڹ نیست... راه نفوذ شیطاڹ، بہ روے قلبشـوڹ، دائمـاً بازه و بہ فرموده قـرآڹ اهڸ هلاڪت هستنـد
🌻پیامبر اکرم(ص) ⚠️دزدترین مردم کسی است که به خاطر سرعت وشتابزدگی ازنماز خودکم کند،نماز چنین انسانی همچون جامه مندرسی درهم پیچیده شده،به صورت اوپرتاب میگردد. 📚میزان الحکمه،ج 5 💕💕💕
⚜️ آیةاللّه ناصری: 🌷📿 نماز شب، شفیع در نزد حضرت ملک الموت است. موقعی که حضرت ملک الموت تشریف می آورند، نماز شب می آید و شفاعت او را می کند. می گوید: «ایشان اهل نماز شب بوده است». البته او هم می داند. اما اين‌ها جنبه تشریفاتی آن است. 🌷📿 دو رکعت نماز شب بخوان کسی نخواسته که حتما هریازده رکعت رو بخونی حتی شده رورکعت نشسته بخون اما خودتو از ارامش این نمازمحروم نکن♥️ 🌷📿 هر دو رکعت نمازی که در شب بخوانی، بهتر از هزار رکعت است که در روز خوانده بشود. 🌿☘ 💕💕💕
🔻شب در قرآن 👈کلمه «لیل» بیش از 20 بار در آیات قرآن کریم ذکر شده است و یک سوره به نام «اللیل» یعنی شب وجود دارد که در این سوره خداوند سبحان به شب قسم یاد فرموده است. از آیات قرآن چنین برداشت می شود که شب بنا بر مصالحی که برای انسانها داشته، قرار داده شده است. و در جایی دیگر از قرآن خداوند می‌فرماید: 🍃 «اناانزلناه فی لیله القدر»🍃 🍀ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و شب قدر شبی است که از هزار ماه یعنی حدود 84 سال که یک عمر می‌باشد، برتر است. 🍀در قرآن کریم بیش از10 مورد، این مسأله یاد شده و با عباراتِ گوناگون از سحرخیزان و شب زنده‌داران، تجلیل و تمجید شده است. .🍃«تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ، فَلا تَعَلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْلَمُونَ»🍃 👈پهلوهاى آنان از بسترها تهى مى‌شود و از جایگاه خودشان بر مى‌خیزند و پروردگارشان را از روى بیم و امید مى‌خوانند و از آنچه به آنان داده‌ایم انفاق مى‌کنند، کسى نمى‌داند که به پاداش اعمال آنها چه چیزهایى که باعث چشم روشنى است، براى آنها ذخیره شده است.  🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح را آغاز میڪنیم با نام خدایی ڪه همین نزدیڪیهاست خدایی ڪه در تار و پود ماست خدایی ڪه عشق را به ما هديه داد و عاشقی را درسفره دل ما جای داد ❣بسم الله الرحمن الرحیم❣
🍁صلوات محبوب ترین عمل است. 🍁صلوات آتش جهنم را خاموش می کند. 🍁صلوات زینت نماز است. 🍁صلوات بهترین داروی معنوی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز آرزوهایت راصدابزڹ خوشبختي نزدیڪت است مهرباني رابہ قلبت بسپار الهی زندڪَی براتوڹ برڪت شادے آرامش وخوشبختي رابہ همراه داشتہ باشہ سلام دوستان خوبم✋ روزتون شاد و عالی🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام اولم از دل و جان اسٺ حضور حضرٺ صاحب زمان اسٺ زنم سنگ حسین را من بہ سینہ سلامم بر تو ارباب توأمان اسٺ سلام امام زمانم✋️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃 همیـن حالا قدر بدانیم! با یک نگاه، یک لبخنـد،❣ یک کلمه حـرف، یک حرکت دسـت، یک حرکت قلـم، شما می‌توانید به قدر آسمانها و زمیـن، براے خودتون حسنه ایجاد کنید...🌱
انرژیِ مثبت یعنی امیدوار باش ، یعنی دعا کن ، یعنی بخند ، یعنی به چیزهای خوب فکر کن ، به روزهای خوب فکر میکنم ، میخندم ، و با دلی سرشار از امید ؛ برایِ آرزوهام دعا میکنم و بلند میشم ، چرا که میدونم هیچ دعایی ، بدونِ تلاشِ من مستجاب نخواهد شد ☺️✌️ 💕💕💕