پروانه های وصال
با قاب عکس رفتم باال داخل اتاق خوابم ..چشمم افتاد به در کرم رنگ اتاقم که یک خرس کوچولو آویزون وبود
ای کنارم بوده رو مثل کف دستم میشناسم ...گمشوزر زیاد نزن انقدر ...گمشو....
نگاهم کرد وگفت :اُوه من نمی خواستم عصبی بشی....میدونی نکه این اواخر ناراحتی داشتین
..گفتم شاید ..
صدای داد پدرش امد که ازاون طرف حیاط بلند گفت :افشین زود بیا ...بهتره دیگه بیشتر ازاین
مزاحم نشیم ...
ازخدا خواسته دررونشون دادم وگفتم :هــــری.....
داخل خونه که شدم رومبل راحتی نشستم وبغضم رو قورت دادم پایین ...سارا کنارم نشست
وگفت:چی میگفت که انقدر عصبی شدی؟؟...
لیوان شربت آلبالورو ازدستش گرفتم وگفتم :هیچی چرت وپرت زیاد میگفت ..بدم میاد ازش
..دوست دارم زهرم رو روی زندگیش بریزیم ...یعنی ازکجا میدونست که طاها منو زده ؟؟..نذاشتم
اطرافیان بدونند ...وای سارا اگه بازم چرت وپرت به طاها بگه چیکار کنم ....
سارا همین طور که شال نارنجی رنگش رو درمیاورد گفت :نه چیزی نمیگه ...اگر هم بگه ..تو با
طاها مگه صحبت نکردی دررابطه بااین موضوع ...
به عکس باباخیره شدم وگفتم :چرا ..یعنی براش یک چیزای گفتم ..هرزمان خواستم باهاش حرف
بزنم نمی گذاشت که حرف زیاد بزنم ...مامان شهره کجاست ؟؟..
سارا همین طور که بلند میشد گفت :بازم کزکرده داخل اتاقش ...
بلندشدم ..برم باال ..بهتربود با طاها تماس بگیرم وبگم وسایلمون روبیارن هرچه زودتر...
روتختی عروسکیم رو مرتب کردم ودراز کشیدم ..همین طور که بانرمه انگشتم رو قاب عکس
بابادست میکشیدم شماره اش رو گرفتم ...
صداش پیچید که گفت :بله خانومم ...
لبخندی زدم وگفتم :به سالم مهندس جیگولی ..خسته نباشی...
خندید وگفت :سالم ماه بانو ..االن جیگولی رو بامن بودی ؟؟..جیگولی؟؟...
خندیدم وگفتم :خب مگه چیه ؟؟...اصال باپسر سرکوچه بودم ...
صداش یکم جدی شد وگفت :غلط اضافیه ...پسر سرکوچه کدوم خریه؟ ...بذار ظهر بیام
...میکشمت از خنده ...
خندیدم وگفتم :خب ..کی وسایل رومیاری ؟؟...
مکثی کرد وگفت :یک لحظه گوشی....صداش آمد که گفت :محمد آقا مگه نگفتم این سیمان
وآجرهارو اونور بگو خالی کنند ...خب برادر من االن که میان بازید باز میگن امنیت اینجا واسه
کارگرا مشکل داره خدا تومن جریمه میشیم ..بگو همه بیان ببرن اون طرف اینارو ...بعد با حرص
نفسش رو فوت کرد ...
خندید وگفتم :آخی حرص نخور ...سکته میکنی من بی شوهر میشم ....
خندید وگفت :سپیده بعدا حرف بزنیم ..بخدا دارم ازدست همکارهای بابات دیونه میشم ....ازاون
طرفم کلی ازکارا رو هوا مونده تو شیراز ..مگه سهام های شرکتمون رو تو شیراز بفروشم ...شرکت
بابات رو اداره کنم ...
سریع گفتم :هرجور خودت میدونی...هرکار که فکر میکنی بهتره انجام بده که زیاد خودت اذیت
نشی ..تا ظهر خداحافظ..مواظب خودتم .باش.. آجری..سیمانی ...چیزی نخوره بهت ..نکه ...
باز خندید وگفت :سپیده دفعه قبلی یک اتفاق بود ..باشه چشم خداحافظ...
گوشی رو قطع کردم ...یعنی مگه چی شده بود که گفته بود چقدر بابام رومیشناسم ..خب ....اَه
سپیده دیونه نشو ..پسره روان پریش یک چیزی گفت حاال ..توچرا گیر میدی ....خب اگه ....مرض
اگه
غلطی زدم که در اتاق باز شد ...ونغمه دختر خاله ام ..با لبخن نمایشی وارد شد وگفت :اجازه بیام
داخل ...
رو تخت نشستم ودستی تو موهام کشیدم وگفتم :بفرمایید ...چطوری ؟خوبی؟...
روتخت کنارم نشست وگفت :مرسی ....آمدم دنبال تو وسارا بریم بیرون ...میایی؟......
ابروی دادم باال ...از کی تاحاال دختر خاله ما انقدر مهربون شده بود ..
.مشت زد تو بازوم وگفت :دیونه هنوز به اون قهر وآشتی هافکر میکنی؟؟..پاشو بریم ..
دستی به بازوم کشیدم وگفتم :ماشااهلل ضرب دست ..کبود شدکه ..یواش خواهر جان ...
خندید وگفت :اوخی چه ناز نازی ..
با اخم گفتم :حیف که نمیرم کالس کاراته مثل شما بعد از دستی واسه این که حرص خودم بخوابه
..به شوخی به طرف بزنم وبعد بگم اوخی چه ناز نازی ...
خندید وگفت :نمیایی تا با سارا برم من ...
دوباره دراز کشیدم وگفتم :نه تو برو با سارا ...خاله آمده؟؟..
با سویچش بازی کرد وگفت :اهوم ..مامان پیش خاله شهره است ..میگم ..شنیده بودم با طاها
مشکل داری ..میخواستی جدا بشی ..االن چی شد؟؟..
به توچه که چی شد ...اصال کیه که خبر رسانی کرده فامیل رو اَه که ازاین فامیل ما خدا نکنه ..یک
چیزی بشه ..همه عالم وآدم میفهمن ...آیی که چقدر دوست دارم بفهمم کیه که خبر رسونی کرده
..
درجوابش گفتم :نه من وطاها مشکلی نداریم ...بی زحمت خواستی بری در رو ببند ..میخوام
بخوابم ...
بدون حرف پاشد رفت بیرون ..چقدر من ازاین آدم متنفرم خدا ..با صد قلم آرایش زننده وفیس
وافاده ای ..یعنی همه دختر خاله دارن مام دختر خاله داریم ...ببین کار به کجا رسیده کسی که
۴۹
پروانه های وصال
ای کنارم بوده رو مثل کف دستم میشناسم ...گمشوزر زیاد نزن انقدر ...گمشو.... نگاهم کرد وگفت :اُوه من ن
حسرت زندگی منو داشت ..با خوش حالی اینجوری میگه ..ای که افشین خدا ازت نگذره شدم
انگشت نمایی فامیل
مشت زدم رو تخت وگفت :طاها اااا همش تقصیر توئه که همه نیش وکنایه میزنند...اعتماد نداری
لعنتی ...
عکس بابارو بغل کردم ونفهمیدم کی خوابم برد ....
با خالی شدن آب یخ رو صورتم از خواب پریدم ...طاها داشت میخندید وکرواتش رو باز میکرد ...
بی خیال دوباره یک خمیازه کشیدم وکش وقوسی دادم به خودم ودوباره ولو شدم رو تخت ...که
دوید سمتم وگفت :بجون خودم نوبت منه ...سالم عرض شد ....
به قیافه خنده داروخسته اش خندیدم وگفتم :باشه ..چرا همچین میکنی هرکی ندونه انگار چی
شده ...
خندید وگفت :چی شده ؟...
هلش داد رو تخت وگفتم :خاک توسر همیشه منحرفت ..بی تربیت ...نگران بچه های آینده مون
هستم چی بشن با وجود پدر بیتربیتی مثل تو ..پوف....
خندید وگفت :تو ذهت منحرفه به من چه ..
چشمام رو ریز کردم ونگاهش کردم که خندید وگفت :نه حاال که بیشتر فکر میکنم ..تو درست
حدس زدی و..
همچین بامزه حرف میزد که غش غش خندیدم ..یه یاد صبح افتادم وکرواتش رو گرفتم وگفتم
:یاال بگو بقیه از کجا میدونند که من تو مشکالتی داشتیم ..
گره کرواتش رو باز کرد وگفت :بقیه میدونند ؟؟..
باحرص گفتم :طاها مسخره بازی درنیار ...
با اخم گفت :سپیده خوت میدونی خوشم نمیاد کسی سردربیاره از مشکالتمون ...وخودت هم خوب
میدونی که من حرفی نمیزنم ..شاید سارا گفته ...
من:نخیرم از سارا مطمئمنم ..امروز نغمه با خوش حالی داشت میپرسید من وتو چه مشکلی داریم
وفضولی میکرد
۵۰
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
وی ز رخسار تو آفاقْ همه نورانی
که گمان داشت که با آن همه تشریف و جلال
یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟
#یا_باب_الحوائج_ع🏴
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🥀
#بر_شیعیان_جهان_تسلیٺ_باد🏴
.🥀🍃
2_1152921504633285856.mp3
8.6M
🔳 #شهادت_امام_کاظم(ع)
🌴از تو نمانده غیر از عبایی در کنج زندان
🌴وای از تن نحیف و امان از این چشم گریان
🎤 #میثم_مطیعی
⏯ #واحد
👌بسیار دلنشین
.🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯از این زندان به آن زندان
🖤خاک زندان سجده گاهت بوده است
🕯عالمی مست نگاهت بوده است
🖤ای امام هفتم ما شیعیان
🕯آسمان هم خاک راهت بوده است
🏴شهادت مظلومانه
🕯هفتمین ستاره درخشان
🖤آسمان ولایت و امامت
🕯باب الحوائج امام موسی بن جعفر (ع)
بر تمامی شیعیان جهان تسلیت باد🏴
.🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🌺 رهبر معظم انقلاب(۱۸ دی ۱۳۹۸):
✅ امروز در مقابل آنچه #شهید_سلیمانی سرمنشا آن شد و برای کشور و منطقه به وجود آورد در مقابل او من تعظیم میکنم
🌺 رهبر معظم انقلاب(۲۶ بهمن ۱۴۰۱):
✅ به ملت ایران به خاطر این حرکت ارزشمندی که در ۲۲ بهمن نشان دادن اظهار تعظیم میکنم..
✨﷽✨
🔴چرا نماز شب این همه اهمیت دارد؟
✍به دلیل اینکه نماز شب بیش از سایر نمازها دارای اخلاص است اثرات معنوی بسیاری برای اقامه کننده آن دارد.
🌷 خداوند در قرآن می فرماید: وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ یعنی ای بندگان من در دل شب بیدار شده و طلب استغفار کنید.
👈 باید ما بندگان رابطه فراوانی با خدا داشته باشیم و هیچگاه خدا را فراموش نکنیم که یاد خدا در همه حال و هر زمان نیکوست.
👈 هرگاه انسان پس از خواب بیدار شد باید خدا را شکر کند زیرا نعمت حیات مجددا به او اعطا شده است.
هیچ وقتی را نداریم که آدم بخواهد از خدا دور باشد.
👈 اما بهترین اوقات برای راز و نیاز با خدا بعد از نیمه شب می باشد همچنان که قرآن فرموده است مومنان کسانی هستند که در سحر و میانه شب از خواب بیدار می شوند و از خدا طلب استغفار می کنند.
یکی از نشانه های مومنان طبق روایات طلب استغفار در دل شب است.
👈 فلسفه اهمیت نماز شب این است که ریا و خودنمایی ندارد چرا که ممکن است فردی نمازهای یومیه را برای خودنمایی در برابر دیگران اقامه کند اما نماز شب زمانی اقامه می شود که همه خواب هستند.
👈 وقت نماز شب زمانی است که کمتر کسی متوجه انسان است لذا نماز شب مصداق خالصاً لوجه اللّه و قربت الی الله است.
👈 خصوصیت این نماز این است که فرد در دل شب در حالی که دیگران خواب هستند بیدار شده، وضو گرفته، خدا را مناجات کرده، گناهان خود را برشمرده و ضمن گریه از خدا طلب توبه و رهایی از آتش جهنم می کند.
👈مشخص شد که اهمیت فلسفه نماز شب در این است که فرد به دور از ریا و خودنمایی و در نهایت اخلاص از خدا طلب استغفار می کند.
❄️🌨☃🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊امیدوارم🙏
✨در این شب شهادت
🥀امام کاظم(ع)
🕊صدای همه ی دردمندان
✨آرزوی همه آرزومندان
🥀نیاز همه نیازمندان
🕊روی بال فرشته ها
✨به عرش خدا برسہ و
🥀همه به آرزوهاشون برسن
شبتون آروم و در پناه خدا 🌸
.🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🚩
شهادت
هفتمین پیشوای شیعیان
بابالحوائج
#موسیبنجعفر سلاماللهعلیه را
به پیشگاه
#حضرتولیعصر عجلاللهتعالیفرجه
وهمه شیعیانشان
تسلیتعرضمینماییم
🏴🚩
🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌بر موسی جعفر شه والا صلوات
🖤بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات
🕌او باب حوائج است از سوی خدا
🖤از او بطلب حاجت خود با صلوات
🕌اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
🖤وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🕌وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤اى بر همه خلق
▪️مقتدا ادركنى
🖤اى روح و روان
▪️مرتضى(ع) ادركنى
🖤اى موسى كاظم
▪️اى امام محبوس
🖤اى یوســـــــف
▪️آل مصطفى(ص) ادركنى
🖤شهادت امام موسی کاظم
▪️علیه السلام تسلیت باد
🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃
🌸خدایا
✨در آخرین پنجشنبه بهمن ماه و
✨در روز شهادت جانسوز حضرت
✨امام موسی کاظم علیه السلام 🖤
✨ما را به اعمال صالحه
✨راهنمایی بفرما
✨و حاجتها و آرزوهایمان
✨را بر آورده بفرما🙏
✨ای آگاه به راز دلها
🌸آمیـــن
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سـلام
🌾صبح آخرهفته تون بخیرو نیکی
🌸صبحی دلنشین
🌾روزی سرشاراز موفقیت
🌸آرامشی عمیق
🌾لطف همیشگی خدا
🌸لحظه های پر از استجابت دعا
🌸سلامتی و سعادت دو دنیا
🌾آرزوی همیشگی من برای شما
🌸🍃
💙💫 الهی بحق
⚪️💫این روز عزیز
💙💫و بحق باب المراد
⚪️💫به همه مراد دلتون برسید
💙💫و تمامی حاجاتتون
⚪️💫برآورده به خیر بشه
💙💫الهی باب الحوائج
⚪️💫موسی بن جعفر
💙💫پای حاجاتتون
⚪️💫مهر استجابت بزنه
💙💫و بهترینها براتون
⚪️💫رقم بخوره
💙💫الهی بحق امام موسی کاظم (ع)
⚪️💫حاجت روا باشید
#شهادت_امام_کاظم
❄️🌨☃🌨❄️