هدایت شده از خبرنامه شاعران
رویداد ادبی وعده صادق امین به منظور زمینه سازی جهت کنشگری ادبی و شعری در خصوص آرمان آزادی قدس شریف و دفاع از مردم مظلوم فلسطین و با رویکرد استقبال از شعر «امین» (شعر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در خصوص عملیات وعده صادق) در دو بخش ترکی و فارسی برگزار شد که نفرات برتر این رویداد بعد از بررسی ١٣٠ اثر رسیده به دبیرخانه مورد تجلیل گرفتند.
گفتنی است جمشید علیزاده، محمد رضا بحری و ایوب شهبازی هیئت داوری این رویداد ادبی بودند که آثار
ناصر دوستی از زنجان (نفر برتر بخش ترکی)
پروین جاویدنیا از شیراز،
معصومه سادات شاکری از نیشابور
(نفرات برتر بخش فارسی)
و الیاس ملک پور از تبریز (اثر قابل تقدیر)
را بعنوان برگزیدگان این رویداد ادبی انتخاب نمودند.
#آذربایجان_شرقی
#تبریز
ادامه خبر:
https://www.google.com/amp/s/www.mehrnews.com/amp/6129058/
@khabarnameshaeranshiz🔻
عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
شعر کودک
«همسایه»
یک گربهی چاق
همسایهی ماست
یا گرم خوردن
یا غرقِ لالاست
هر شب غذایش
فیله کباب است
در خانه مثلِ
عالیجناب است
مانند برف است
موی سفیدش
همچون پلنگ است
ژست جدیدش
وقتی که سیر است
من بچه شیرم
هنگام چُرتش
موشی دلیرم!
#پروین_جاویدنیا
#شعر_کودک
پ.ن. این عکسم سال ۶۳ گرفته شده.
در #چهل_چشمه، مکانی تفریحی در نزدیکی شیراز
@parvin_javidnia1359
مجموعه داستان کوتاه و دلنوشته های ادبی 📚
کتاب: #دختری_با_کاپشن_صورتی_و_گوشواره_قلبی
به انتخاب: #محمد_قنبری
با مقدمه: استاد #بیژن_کیا
نشر: #نواندیشان_دنیای_کتاب
با یک داستان کوتاه از من به نام
«اسامی شهدا»
@parvin_javidnia1359
«بمان»
بمان کنار جهانم، برادرانه بمان
بدون شاید و اما که بیبهانه بمان
به رود رود غم انگیز رودِ مرثیه خوان
قسم به آبیِ دریای بیکرانه بمان
قسم به آینههای همیشه منتظرت
قسم به موی پریشان برای شانه بمان
به خاطر دل مادر، برای حسرتهاش
برای بغض فروخوردهی شبانه بمان
برای خاطر قلب شکستهی همسر
برای حال و هوا و سکوت خانه بمان
به خاطر گلِ روی دو نوبهار دلت...
بیا و محض گلی که زده جوانه بمان
برای غربت و تشویش و بیقراریِ آن
کبوتران یتیم درون لانه بمان
برای خاطرههای همیشه بیرحمات
برای کودکی مانده بینشانه بمان
من و تو همسفر کوچههای دیروزیم
بمان کنار من آری، برادرانه بمان
#پروین_جاویدنیا
پ.ن. این عکس که به دلیل قدیمی بودن کیفیتش رو از دست داده مربوط به همون سالهای اوایل دهه ۶۰ هست.
من و داداش احمدم خدابیامرز بغل داداش بزرگم حمید آقا 🥀
یادش بخیر 💔
شیطنت های من و داداش احمد رو میشه تو این عکس دید.
@parvin_javidnia1359
#غزل
بوسیدمش ولی فقط از دورهای دور
می خواهمش شکسته و پَربسته و صبور
دیوانهام برای دو چشمی که ساحر است
سرگشتهام برای همان قلهی غرور
چون ماهیام که در تب و تابم به دور از آب
در ساحلش غریبم و افتادهام به تور
چون ماه کاملی که جنونم به دست اوست
با هر طلوع میبَردم تا به جشن نور
لبخند او دلیل و بهانهست تا که باز
راهی شوم به خاطر او تا به شعر و شور...
پاییز باشکوه و قشنگِ پُر از غم است
وقتی که از بهارِ دلم میکند عبور
پروین جاویدنیا
#غزل_عاشقانه
@parvin_javidnia1359
گزارش تصویری از محفل طنز فارس «بیشوخی»
سهشنبه ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۳
@parvin_javidnia1359
4_5933692607291986363.mp3
10.89M
با من بخوان 🎼
علیرضا قربانی
@parvin_javidnia1359
طعم تازهٔ تین📚
مجموعه اشعار برگزیده همایش بینالمللی مطالعات قرآنی و سیره نبوی از منظر اروپاییان
با ۳۷ شعر منتخب
به کوشش: بهجت فروغی مقدم
نشر: انتشارات خانه حکمت
و یک شعر از من
سپاس خداوند را✨
#طعم_تازهٔ_تین
#پروین_جاویدنیا
@parvin_javidnia1359
«قنوت عشق»
هر لحظه با تو میشود این دل دچارتر
تقویمهای فصل به فصلم بهارتر
خورشید روی توست که در آسمان عشق
هر روز میشود غزلی ریشهدارتر
در جزر و مدّ ساحل عشقی چُنین بزرگ
از من نخواه تا نشوم بیقرارتر
در هر قنوت شعله ورم میرسد ز راه
قد قامتی که هر قدمش با وقارتر
باران معجزهست که در هر عبور تو
باریده است بر دل من بیشمارتر
در پاکی نگاه تو گم میشود زنی
دلدادهام چه چیز از این خوشگوارتر؟
#پروین_جاویدنیا
#غزل
@parvin_javidnia1359
#طنز
چنین گفت رستم به فرزند خویش
به بالابلند و به دلبند خویش
دلیری نه امروز جنگیدن است
نیاز وطن امر زاییدن است!
برو زن بگیر و نگو چیست زن
اگر که شعار تو باشد وطن
نترس از تورم، نترس از دلار
نشان ده کمی مردی و اقتدار
چنین شد که سهراب با یک نظر
به حجله روان شد به دست پدر
دل رستم از کار خود شاد بود
دگر فکرش از غصه آزاد بود
به سهراب جانش شبی پند داد
به آوردنِ بچه سوگند داد
دو سالی گذشت و نیامد خبر
پریشان شد از انتظارش پدر
شبی باز جویا شد این خواسته
که این انتظار عمر من کاسته
چو سهراب پند پدر را شنید
به چشمانش از غصه اشکی دوید
که بابا نداری خبر از دلم
بیا تا بگویم من از مشکلم
که زنها نه زنهای دیروزیاند
حسابی خفن گشته و موذیاند!
بگوید که دارد از این اجتناب
که بچه بگیرد از او خورد و خواب
ندارد دگر وقت این کارها
نکرده اثر در دلش زارها!
بگوید که این هیکل خوش تراش
به حرف تو باشم شود آش و لاش!
رود کوه و بعدش رود باشگاه
دهد زهر چشمم فقط با نگاه
بگیرد هی از بچهات امتحان
دهد درس یوگا و فن بیان
ندارد نظر چون به حال وخیم
شب و روز دارد برایم رژیم!
خوراکم شده پاستا و سالاد
از آن قورمه سبزی تو یاد باد!
کند امر بر شستن ظرفها
به هنگام جارو بگیرم عزا!
اگر پهلوانم به پیش پدر
شدم موش بابا نداری خبر!
کشیده به این هیکلم سمبهها
که کشته دم حجله او گربه را!
پروین جاویدنیا
#طنز
#فرزندآوری
@parvin_javidnia1359
وقتی لوح تقدیر جشنواره ملی داستانک کودک فلسطینی استان لرستان الان به دستم می رسه😊
مقام اول اولین دوره جشنواره ملی داستانک کودک فلسطینی
اسفندماه ۱۴۰۲
#لرستان
#خرم_آباد
@parvin_javidnia1359
«خودکار آبی»
خودکار آبی پوستش را قلقلک میداد .
علی سرش داد زد و گفت:
_اینقدر تکان نخور بچه.
_نمیشه، قلقلکم میده.
و دستش را کمی عقب برد.
علی که حالا عصبانی شده بود دستش را به طرف خودش کشاند و گفت:
_این تنها کمکی هست که به نیروهای امداد فردا میتونیم بکنیم میفهمی؟
و نام محمد را بر روی دستش پررنگ کرد.
#پروین_جاویدنیا
#کودکان_فلسطینی
#داستانک
پ.ن. یکی از چهار داستانکی که برای جشنوارهٔ ملی «کودک فلسطینی» لرستان ارسال کردم.
@parvin_javidnia1359
جشن ادبی غدیرانه در کتابخانه عمومی رئیسی اردکانی شیراز
به همراه رونمایی از لوگوی محفل طنز «بیشوخی»
۴ تیرماه ۱۴۰۳
@parvin_javidnia1359
وقتی گل پسر کوچیکه اولین بار مجردی میره شمال و از استوری پسرعمه اش این عکسشو میبینم😘
سمت چپ
قدبلند مامان
حسام من❤️😄
ماشاءالله لاحول و لا قوه الا بالله
@parvin_javidnia1359
#طنز
یک مرد بیریا پدرام اکبری
از دیگران سوا پدرام اکبری
شوخ است و مهربان، شیرین و خوش زبان
دور از ادا مدا پدرام اکبری
گاهی اگرچه هست یک دنده و لجوج!
اما چه با صفا پدرام اکبری
با رادیو رفیق، با شاعران شفیق
با «TV» آشنا پدرام اکبری
هرجا که کرده است با زیرکی نفوذ!
چون معدن طلا پدرام اکبری!
در طنزِ لحظهای واجب به صد هزار_
تشویق و مرحبا پدرام اکبری
در جمع و انجمن، هنگامهی سخن
مانند کیمیا پدرام اکبری
گاهی چه ساده و یک رنگ و بچه طور
گاهی چه ناقلا پدرام اکبری!
با قد فلفلی، چون توپ قلقلی
مارموزک و بلا پدرام اکبری!
یارب نگیرش از بیشوخیانِ شوخ
مستوجب دعا پدرام اکبری
#پروین_جاویدنیا
پ.ن. رونمایی از کتاب «واژههای متبسم» اثر برادر خوبم آقای پدرام اکبری
#فرهنگسرای_کتاب
#شیراز
سیزدهم تیرماه ۱۴۰۳
@parvin_javidnia1359
امروز حافظیه
انجمن شعر بهارنارنج
به مدیریت جناب خوشبخت
@parvin_javidnia1359
«خواستگار»
یک شب برایم آمد یک خواستگار جنگی!
بی اطلاع قبلی، با ابتکار جنگی!
بابا که بود پایش پیژامهای پلنگی
تا دید خیلِ مهمان، شد مثل مار جنگی!
در رفت چست و چابک تا در بیاورد زود
شلوار عهد بوقش این یادگار جنگی!
دامادِ با نزاکت چسباند پا و آنگاه
قبل از نشستنش داد دو تا شعار جنگی!
مانند شهربانو رفتم سراغ چایی
شاید ببینم از نو این شهریار جنگی!
پرسید مادرم از شغلِ شریف داماد
پاسخ شنید: دارد، صد افتخار جنگی!
بابا که آمد از راه بی هیچ پیشگفتار
پرسید دارد آیا داماد کار جنگی؟!
یکباره جمع حاضر با شور و با حرارت
گفتند هست ایشان یک استوار جنگی!
بابای او کماکان کابوس حزب بعث است
بیرون کشید از ایشان از بس دمار جنگی!
کرده اسیر با عشق در جنگ هشت ساله
غیر از دویست سرباز، شش تیمسار جنگی!
در پاوه و مریوان، در موصل و شلمچه
تقدیرنامه دارند با اعتبار جنگی!
هنگام چای بردن لرزید دست و قلبم
با یک نگاه دل را دادم به یار جنگی!
برداشت چای را از سینی و کرد از من
یک عالمه تشکر با اقتدار جنگی!
پاسخ چه بود؟ بله. خیر است و خوش شگون است
وصلت به قول بیبی با یار غار جنگی!
بعله! اگر نگویم ترسم که آتش افکن
او را ز من بقاپد یک نابکار جنگی!
حالا فضای خانه مانند پادگان است
آرامشی مداوم با ساز و کار جنگی!
یک مدتی به یخچال تک میزنم شبانه
فرمود مادرش که دارم ویار جنگی!!
پروین جاویدنیا
✨شعر طنزی که در بیست و پنجمین کنگره ملی شعر دفاع مقدس، مقام برتر طنز کشوری را بدست آورد.
@parvin_javidnia1359
هدایت شده از کانال رسمی محمدحسین ملکیان
Ehsan Yasin - Az Sar Gozasht (128).mp3
2.6M
از سر گذشت
تیتراژ پایانی برنامه "از سر گذشت"
با صدای احسان یاسین
شاعر: محمدحسین ملکیان
@faraz_malekian
پسینی دلگشا با حافظ
سلسله نشست های حافظ خوانی
با حضور استاد دکتر رضا رستمی و جمعی از حافظ پژوهان و حافظ دوستان
بوتیک هتل راد
چهارشنبه ۱۴۰۳٫۰۴٫۲۰
@parvin_javidnia1359