قبل از هر پاسخی به عبارات زیر توجه بفرمایید:
• «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف/ با زنان به نیکی رفتار کنید.» (سوره نساء/19)
• امیرالمومنین علی (ع): «إِنَّ النِّسَاءَ…أَمَانَةُ اللَّهِ عِنْدَكُمْ فَلا تُضآرُّوهُنَ وَ لا تَعْضُلُوهُن/ زنان، در دست شما، امانت الهی هستند، پس آنها را آزار نداده و تحت فشار قرار ندهید.» (مستدرک الوسائل/ج14/ص251)
• پیامبر اسلام (ص): «مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَةً فَلْيُكْرِمْهَا/ هرکس زنی بگیرد، لازم است که اورا اکرام و احترام کند». (مستدرک الوسائل/ج14/ص249)
• پیامبر اسلام (ص): «إِنِّي أَتَعَجَّبُ مِمَّنْ يَضْرِبُ امْرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ أَوْلَى مِنْهَا لَا تَضْرِبُوا نسائکم/ من تعجب می کنم ازمردی که زنش را میزند در حالیکه خودش به زدن سزاوارتراست. زنان خود را نزنید». (جامع الاخبار/ص184)
• پیامبر اکرم (ص): «فَأَيُّ رَجُلٍ لَطَمَ امْرَأَتَهُ لَطْمَةً أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَالِكاً خَازِنَ النِّيرَانِ فَيَلْطِمُهُ عَلَى حُرِّ وَجْهِهِ سَبْعِينَ لَطْمَةً فِي نَارِ جَهَنَّم/ هرمردی که به زنش لطمه وضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر میکند هفتاد ضربه به او بزنند». (مستدرک الوسائل/ج14/ص250)
• پیامبر اکرم (ص): «مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي فِي أَمْرِ النِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيَحْرُمُ طَلَاقُهُن/ جبرئیل به اندازه ای درباره زنان به من سفارش نمود، که گمان کردم چه بسا در آینده طلاق آنها حرام خواهد شد.» (مستدرک الوسائل/ج14/ص250)
• امام صادق (ع): «اتَّقُوا اللَّهَ فِي…النِّسَاءَ/ از خدا درمورد زنان بترسید و با آنان بدرفتاری نکنید». (من لا یحضره الفقیه/ج3/ص392)
• و…
اینها نظر اسلام درباره حقوق زنان است. و جالب اینکه این عبارات زمانی از سوی بزرگان دین صادر شده است که زنان در تمام جوامع بشری در شرق و غرب از ابتداییترین حقوق انسانی خود نیز محروم بودند ولی نگاه توام با تکریم اسلام به زن، بارقهای امیدبخش در دلهای آزاده جهان به وجود آورد که شعاع آن تا امروز نیز نور افشانی میکند.
اما آنچه که دست مایه این سوال و سوء استفاده برخی مغرضان قرار گرفته، آیه 34 سوره مبارکه نساء است. در این آیه خداوند متعال اینگونه میفرماید:
« وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا/ آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و (اگرموثرواقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید و (اگر آنهم موثر واقع نشد و هیچ راهی برای وادارکردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند به آنها تعدی نکنید (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.)». (نساء/34)
در تبیین آیه فوق، به نظر میرسد که بهترین توضیح را آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه بیان نموده اند که برای حفظ امانت و نیز به دلیل اینکه نیازی به توضیح بیشتر نیست، عینا آن را میآوریم:
«زنانى كه از وظائف خود سرپيچى مىكنند و نشانههاى ناسازگارى در آنها ديده مىشود، مردان در برابر اين گونه زنان وظائف و مسئوليتهايى دارند كه بايد مرحله به مرحله انجام گردد، و در هر صورت مراقب باشند كه از حريم عدالت تجاوز نكنند، اين وظائف به ترتيب زير در آيه بيان شده است:
1. فَعِظُوهُنَّ:
مرحله اول در مورد زنانى است كه نشانههاى سركشى و عداوت و دشمنى در آنها آشكار مىگردد كه قرآن در جمله فوق از آنها چنين تعبير مىكند: «زنانى را كه از طغيان و سركشى آنها مىترسيد موعظه كنيد و پند و اندرز دهيد» و به اين ترتيب آنها كه پا از حريم نظام خانوادگى فراتر مىگذارند قبل از هر چيز بايد بوسيله اندرزهاى دوستانه و بيان نتائج سوء اينگونه كارها آنان را به راه آورد و متوجه مسئوليت خود نمود.
2. وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ:
«در صورتىكه اندرزهاى شما سودى نداد، در بستر از آنها دورى كنيد» و با اين عكس العمل و بىاعتنايى و به اصطلاح قهر كردن، عدم رضايت خود را از رفتار آنها آشكار سازيد شايد همين واكنش خفيف در روح آنان مؤثر گردد.
3.وَ اضْرِبُوهُنَّ:
در صورتىكه سركشى و پشتپازدن به وظائف و مسئوليتها از حد بگذرد و همچنان در راه قانون شكنى با لجاجت و سرسختى گام بردارند، نه اندرزها تاثير كند، و نه جدا شدن در بستر و كم اعتنايى نفعى ببخشد و راهى جز شدت عمل باقى نماند، براى وادار كردن آنها به انجام تعهدها و مسئوليتهاى خود، چاره منحصر به خشونت و شدت عمل گردد، در اينجا اجازه داده شده كه از طريق «تنبيه بدنى» آنها را به انجام وظائف خويش وادار كنند.
سوال: [چگونه اسلام اجازه تنبيه زن را داده؟]
ممكن است کسانی ايراد كنند كه چگونه اسلام به مردان اجازه داده كه در مورد زنان متوسل به تنبيه بدنى شوند؟!
جواب اين ايراد با توجه به معنى آيه و رواياتى كه در بيان آن وارد شده و نیز توضيح آن، که در كتب فقهى آمده است و همچنين با توضيحاتى كه روانشناسان امروز مىدهند، چندان پيچيده نيست زيرا:
اولا: آيه، مسئله تنبيه بدنى را در مورد افراد وظيفهنشناسى مجاز شمرده كه هيچ وسيله ديگرى درباره آنان مفيد واقع نشود، و اتفاقا اين موضوع تازهاى نيست كه منحصر به اسلام باشد، در تمام قوانين دنيا هنگامى كه طرق مسالمتآميز براى وادار كردن افراد به انجام وظيفه، مؤثر واقع نشود، متوسل به خشونت مىشوند، نه تنها از طريق ضرب بلكه گاهى در موارد خاصى مجازاتهايى شديدتر از آن نيز قائل مىشوند كه تا سرحد اعدام پيش مىرود.
دوما: «تنبيه بدنى» در اينجا- همانطور كه در كتب فقهى نيز آمده است- بايد ملايم و خفيف باشد بطورى كه نه موجب شكستگى و نه مجروح شدن گردد و نه باعث كبودى بدن.
سوما: روانكاوان امروز معتقدند كه جمعى از زنان داراى حالتى بنام «مازوشيسم» ـ آزارطلبى ـ هستند و گاه كه اين حالت در آنها تشديد مىشود تنها راه آرامش آنان تنبيه مختصر بدنى است، بنا براين ممكن است ناظر به چنين افرادى باشد كه تنبيه خفيف بدنى در موارد آنان جنبه آرام بخشى دارد و يك نوع درمان روانى است.
مسلم است كه اگر يكى از اين مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظيفه خود اقدام كند مرد حق ندارد بهانهگيرى كرده، در صدد آزار زن برآيد، لذا به دنبال اين جمله مىفرمايد:
«فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا/ در صورتی که به زندگی زناشویی بازگشته و اطاعت نمودند دیگر حق ندارید بر آنها ستمی روا بدارید».
و اگر گفته شود كه نظير اين طغيان و سركشى و تجاوز در مردان نيز ممكن است آيا مردان نيز مشمول چنين مجازاتهايى خواهند شد؟
در پاسخ مىگوئيم آرى مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظائف مجازات مىگردند حتى مجازات بدنى، منتها چون اين كار غالبا از عهده زنان خارج است حاكم شرع موظف است كه مردان متخلف را از طرق مختلف و حتى از طريق تعزير (مجازات بدنى) به وظائف خود آشنا سازد. داستان مردى كه به همسر خود اجحاف كرده بود و به هيچ قيمت حاضر به تسليم در برابر حق نبود و على (ع) او را با شدت عمل و حتى با تهديد به شمشير وادار به- تسليم كرد معروف است.
إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيراً ؛ و در پايان مجددا به مردان هشدار مىدهد كه از موقعيت سرپرستى خود در خانواده سوء استفاده نكنند و به قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتها است بينديشند زيرا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است». (تفسیر نمونه/ج3/صص372ـ375)
با توجه به تمام این نکات، میتوانیم اینگونه نتیجه بگیریم که اسلام بر خلاف بسیاری از جوامع به ظاهر متمدن امروزی، که جایگاه زن را در حد یک کالا تنزل داده اند، به زن با نگاه تکریم نگریسته اجازه تعدی و ظلم به او را نمیدهد. همین دین مقدس، از سویی دیگر علاوه بر تکریم زن، جایگاهی ملکوتی نیز برای حریم مقدس خانواده قائل است، به حدی که به هیچ قیمتی نبایست متزلزل شود. حال اگر زنی نادانسته، با کج خلقی خود در پی فروپاشی این جامعه کوچک ولی حیاتی باشد، قانون متعالی دین، از تمام اهرمها برای حفظ کانون خانواده استفاده خواهد کرد. از موعظه و قهر بگیر تا تنبیه خفیف بدنی! حال این تئوری روشن و شفاف را، بگذارید کنار عملکردِ مدعیان حقوق زنان در غرب. به این آمار توجه بفرمایید:
• خشونت ضد زنان در کشورهای غربی بهویژه آمریکا برخلاف آنچه که ادعا میشود نگران کننده است؛ به گونهای که روزانه 600 زن در آمریکا مورد خشونت قرار میگیرند.
• در تازهترین خشونتها علیه زنان دختر 13 ساله سیاهپوست آمریکایی که انشای او درخصوص خشونت برنده جایزه شده بود، به ضرب گلوله کشته شد.
• بر اساس آمار وزارت کشور فرانسه، در سال ۲۰۱۷، صد و سی زن به دست همسر یا شریک زندگی خود کشته شدند در حالیکه یک سال قبل آن، ۲۰۱۶ این آمار ۱۲۳ زن بوده است.
• بر اساس گزارش وزارت کشور فرانسه در سال 2017، 98 هزار و 500 زن، از خشونت خانگی جان سالم به در بردهاند؛ این زنان اکثراً قربانی ضرب و شتم بوده اند.
• و…
نتیجه اینکه، هر انسان منصف و روح آزاده ای، در مییابد که حکم الهی قرآن تا چه اندازه در خدمت حریم مقدس خانواده و کرامت زن است ولی در نقطه مقابل، آنان که فریاد «دفاع از خقوق زنان» شان دنیا را پر کرده تا چه اندازه به این شعار پایبندند.
جامع ترین مرکز پاسخ به شبهات واحکام
شبهات دینی بارگذاری شد