هدایت شده از حقایق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت مخالفت آیت الله بروجردی با تدریس فلسفه در حوزه علمیه به روایت استاد سید محمدمهدی آیت اللهی
#آیت_الله_بروجردی #فلسفه #اسفار
@haghighah
@haghighah
✅برده و کنیز هدیه دادن از رسوم شاهان ساسانی بنابر متن کتیبه های ساسانی
🔻در کتیبه افسای دبیر که ظاهرا مجمسه یکی از شاهان ساسانی رو تراشیده و به وی بابت این کار هدیه داده شده است و او از این هدیه شاهانه تشکر کرده است. این هدیه عبارتند از : زر، سیم، بنده(برده)، کنیز، باغ
🔻در متن کتیبه عبارت بَندَک(bandag) آمده است که دیاکونوف ایران شناس معروف اشاره می کند اصطلاح بندک در ایران باستان همان برده است
📚راهنمای کتیبه های ایرانی میانه، سعید عریان، صفحه 83
📚تاریخ ایران باستان، دیاکونوف، ترجمه روحی ارباب، صفحه 224
✅ @Anti_Archaism | گروه پژوهشی آرتا
عید قربان و الغای سنت کهن قربانی انسان
نویسنده: استاد رضا مرادی غیاث آبادی
روز قربانی یا عید قربان/ عید اضحی یکی از کهنترین و متداولترین سنتهای ماقبل اسلامی مردمان خاورمیانه است. داستان ابراهیم نیز که در قرآن و منابع دیگر از آن یاد شده، به یکی از انقلابهای مهم در چگونگی اجرای مراسمی آیینی در ایران، بینالنهرین، آناتولی و دیگر سرزمینهای شرق باستان اشاره دارد: الغای سنت دیرین قربانی کردن یا سوزاندن انسانها و بخصوص کودکان، و جایگزین کردن گوسفند و دیگر حیوانات بجای آن. مناسب است اگر این روز جایی در مناسبتهای تقویمی مربوط به کودکان پیدا کند.
برای آگاهی بیشتر پیرامون قربانی کردن کودکان و منابع موجود در باره آن از جمله بنگرید به: پیگولوسکایا، ن.، شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان، ترجمه عنایتالله رضا، چاپ سوم، تهران، ۱۳۷۷، ص ۴۸۰ تا ۴۸۵؛ تذکره اربیل (وقایعنامه آربلا)، متن کهن سریانی از مؤلفی ناشناس، ترجمه محمود فاضل بیرجندی، تهران، ۱۳۹۰.
منبع:
http://ghiasabadi.com/eid-al-adha.html
@pasokhtext
@pasokhtext
کورش و اسکندر در شاهنامه فردوسی، در تفاوت اسکندر با کورش
فردوسی در شاهنامه در حالی از «زندزدی کیخسرو»، «کنیزبازی ایرج»، «شهرسوزیها و زن و بچه کشیهای کیکاووس»، «مردمکشیهای شاپور ذوالاکتاف»، «زنبارگیهای بهرام گور»، «مردمکشیها و شهرسوزیهای انوشیروان»، «شکنجهگریها و قساوتهای خسرو پرویز، پوراندخت، شاپور، بهرام و دیگران» و بسیاری از دیگر رفتارهای خشونتبار و ضد بشری یاد میکند که در مورد کورش مطلقاً سکوت کرده و اسکندر را شخصیت و پادشاهی خردمند، بیداردل، دورکننده بدیها، سازنده، آرام کننده کشور، شاهوار، با فر و فرهنگ، خوبچهر، خوبگفتار، دادگر، پیروزبخت، بخشنده و آشتیجو نامیده است. او همان خصالی را برای اسکندر قائل شده که قرآن برای ذوالقرنین قائل شده است. سخنان فردوسی در شاهنامه با آنچه در تداول امروز گفته و نوشته میشود و تبلیغ میگردد، بکلی متفاوت و متناقض است. آیا فردوسی درست گفته و مبلغین امروز نادرست میگویند و سخنان فردوسی را با تحریف بازگو میکنند یا برعکس؟ پاسخ این پرسش را چگونه میتوان داد و این دوگانگی را چگونه میتوان حل کرد؟ آیا میتوان فردوسی را بخاطر بیان واقعیتهایی از جنایتگریهای پادشاهان ایران، دشمن ایران قلمداد کرد؟ آیا دوستدار ایران کسی است که رنجهای تاریخی مردم ایران را برای توجیه اعمال حاکمان و پادشاهان نادیده بگیرد و آنان را به انسانها ترجیح دهد؟ دستکم فردوسی چنین نبوده و رنج مردم و ظلم شاهان را پردهپوشی نکرده است.
نویسنده: رضا مرادی غیاث آبادی
منبع:
http://ghiasabadi.com/human-sufferings-234.html
رفتار امام علی (ع) با مخالفان – بخش اول
شیبانی(شاگرد معروف ابوحنیفه) در کتاب «الأصل» با دو واسطه از کثیر حضرمی چنین نقل می کند:
وارد مسجد کوفه شدم. دیدم 5 نفر به علی(ع) دشنام می گویند. در بین آنان مردی بود که بُرنُس (روپوش بلندِ دارای کلاه) بر تن داشت و می گفت: « با خدا عهد می بندم که علی(ع) را به قتل برسانم». من او را گرفتم ولی یارانش فرار کردند. او را نزد علی(ع) بردم و گفتم: «این شخص با خدا عهد می بست که تو را به قتل برساند!»
علی (به آن مرد) فرمود: « وای بر تو! نزدیک بیا و بگو کیستی؟» آن مرد گفت: « من سوار المنقری هستم»
سپس علی(ع) به من رو کرد و فرمود: «رهایش کن!»
گفتم: «چگونه رهایش کنم در حالی که به خدا سوگند یاد می کرد که تو را به قتل خواهد رساند؟!»
علی(ع) فرمود: « (توقع داری) کسی را که (هنوز) مرا به قتل نرسانده ، به قتل برسانم؟!»
گفتم: « ولی به تو دشنام داده است»
فرمود: « تو نیز اگر مایل هستی به او دشنام بده وگرنه رهایش کن! »
منبع:
کتاب «الأصل» ، محمد بن الحسن الشيباني (متوفای 189هـ) ، چاپ قطر، ج7 ، ص:512
منابع دیگری که شبیه همین مضمون را نقل کرده اند:
الأموال ، ابوعبید القاسم بن سلام (متوفای 224هـ) ، ج1 ، ص296
المصنف ، ابن أبي شيبة (متوفای 235هـ) ج7، ص463 روایت شماره37255
الأموال ، ابن زنجويه(متوفای251هـ) ، ج2، ص517
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
رفتار امام علی (ع) با مخالفان – بخش دوم
شیبانی(شاگرد معروف ابوحنیفه) در کتاب «الأصل» می گوید:
" به ما چنین رسیده که هنگامی که علی – رضی الله عنه – خطبه ی نماز جمعه می خواند خوارج (که هنوز وارد مرحله مخالفت نظامی نشده بودند) در گوشه ای از مسجد شعار تحکیم سر دادند (یعنی عبارت «لا حُکمَ إلّا لِلّهِ» را فریاد کردند که معنایش اینست که «داوری تنها از آنِ خداست»).
علی (ع) گفت:
« این شعار ، سخن حقی است ولی با هدفِ باطل بیان می شود. ما شما را از اینکه به مسجدهای خدا بیایید و نام خدا را در آن یاد کنید ، محروم نمی کنیم ، تا زمانی که دستان شما در دستان ماست ( و در دفاع از امت اسلامی در مقابل مهاجمان با ما همدست هستید ) سهم شما از بیت المال و غنایم را به شما می پردازیم و تا وقتی با ما جنگ نکنید با شما نخواهیم جنگید».
سپس به خطبه خود ادامه داد."
منبع:
کتاب «الأصل» ، محمد بن الحسن الشيباني (متوفای 189هـ) ، چاپ قطر، ج7 ، صص:512 -513
منابع دیگری که شبیه همین مضمون را نقل کرده اند:
الأموال ، ابوعبید القاسم بن سلام)متوفای 224هـ) ، ج1 ، ص296
المصنف ، ابن أبي شيبة (متوفای 235هـ) ج7، ص562 ، روایت شماره37930
الأموال ، ابن زنجويه(متوفای251هـ) ، ج2، ص517
المعجم الأوسط ، طبرانی(متوفای 360هـ) ، ج7، ص376
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
هدایت شده از بررسی روایات و احادیث
🔸پنج ویژگی زنان بهشتی
با سند معتبر از امام رضا (ع) نقل شده که فرمودند:
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: بهترین زنان شما (دارای) پنج (ویژگی) هستند.
پرسیدند: آن پنج (ویژگی) کدامند؟
فرمود:
زنی که (زندگی را بر شوهرش) آسان بگیرد، نرمخو و همراه باشد و هنگامی که شوهرش به خشم آید تا وقتی او را خشنود نساخته، خواب به چشمش نیاید و در غیاب شوهرش ( به او خیانت نورزد و پاکدامنی خود و اسرار و مسائل) زندگی زناشویی با همسر را حفاظت کند؛ چنین زنی، کارمندی از کارمندانِ (شایسته ی) خداست و کارمند خدا، ناکام نخواهد شد ( بلکه به هدفش که بهشت و رضای الهی است خواهد رسید)
متن عربی حدیث:
عن أبي الحسن الرضا (عليه السلام) قال: قالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام):
خَیْرُ نِسَائِکُمُ الْخَمْسُ.
قِیلَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ وَ مَا الْخَمْسُ؟
قَالَ:
الْهَیِّنَةُ اللَّیِّنَةُ الْمُؤَاتِیَةُ الَّتِی إِذَا غَضِبَ زَوْجُهَا لَمْ تَکْتَحِلْ بِغُمْضٍ حَتَّی یَرْضَی وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا زَوْجُهَا حَفِظَتْهُ فِی غَیْبَتِهِ فَتِلْکَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا یَخِیب.
📚 کلینی، الکافی، جلد ۵، صفحه ۳۲۵
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
هدایت شده از ☫ دقایقی برای تَفکُّر ☫
⁉️ *«لیلة الرغائب» سنّت یا بدعت؟!*
چند سالی است به مدد تبلیغات، اعمال «لیلة الرغائب» و بجا آوردن آن میان مردم بهویژه نسل جوان، خیلی رایج شده؛ امّا این اعمال، سندیّت درستی ندارد که در این متن، مختصراً به آن میپردازیم؛
ظاهراً حدیث لیلة الرغائب از منابع اهل تسنن به منابع شیعی وارد شده و رجال سندی این حدیث از رجال ضعیف اهل تسنن میباشند.
بحث لیلة الرغائب در میان عوامّ اهل سنّت رواج دارد؛ امّا حتی بسیاری از خود علمای اهل سنّت با آن مخالفت داشته و سند این روایت را بسیار ضعیف دانسته و عمل لیلة الرغائب را بدعتی بزرگ شمردهاند.
با بررسی سندی این روایت، میتوان نتیجه گرفت که چنین حدیثی معتبر نیست و نمیتوان مستحبّ بودن اعمال لیلة الرغائب را اثبات کرد.
جالب است که خود علامه مجلسی(ره) در کتاب «زاد المعاد» خویش که شبیه «مفاتیح الجنان» است، مینویسد:
به دلیل(عدم اعتماد به سند) ما نماز مشهور لیلة الرغائب را در این رساله نیاوردیم، علاوه بر این(اشکال) که از راه عامّه(اهل تسنّن) هم نقل شدهاست!
مشروعیّت این اعمال و نماز، وابسته به مبنای فقیه در «قاعدهٔ تسامح در ادلّهٔ سنن» است.
در قاعده «تسامح در ادلّه سنن» با روایت ضعیف هم میتوان، حکم مستحب یا مکروه را ثابت کرد.
اگر مجتهدی (یا مقلّدی عن تقلیدٍ) این قاعده را قبول دارد، میتواند چنان نمازی را مستحبّ و مشروع بداند؛ ولی اگر این قاعده را اجتهاداً (و در مورد مقلّد، تقلیداً) قبول ندارد، به دلیل ضعف سند و اشکالات موجود در این روایت، چنان نمازی مستحبّ و مشروع نیست و ادای آن «به قصد ورود (نه رجاءً)» قطعاً حرام و بدعت است.
امّا از آنجا که عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نمیشوند و پس از فراگیرشدن تبلیغات رسانهای، این اعمال را به گمان مستحب بودن انجام میدهند، باید تا آنجا که میشود مردم را آگاه کرد تا مبادا بدعتی چون لیلة الرغائب وارد دین شود و سالها بعد، رنگ سنّت به خود بگیرد!
زیرا بدعت، چیز عجیب و غریبی نیست که با اصول منافات داشته باشد؛ بلکه بدعت یعنی داخلکردن چیزی در دین، که جزء دین نیست. پس حتی نماز و روزه خاصی که در دین نیست، اگر وارد دین شود، بدعت است.
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
❔ *چند پرسش و پاسخ:*
1⃣ دامنزدن به ردّ و طعن چنین مستحبّاتی، غیر از کوتاهکردن دست مؤمنان از مناجات و توسّل، ثمرهٔ عملی دیگری ندارد!!
پاسخ:
قرار نیست دست مؤمنان از دعا کوتاه شود؛ بلکه باید آگاه شوند و با تبلیغ درست دین، بهجای دعاهای جعلی یا ضعیفالسند، به سوی دعاها و اعمال معتبر تشویق شوند. آیا در جامعه ما، «صحیفه سجّادیّه» با آن دعاهای گرانقدر، مهجور نیست؟
2⃣ چگونه هنگامی که برخی از علما این حدیث را نقلکردهاند، شما آن را ردّ میکنید؟! یعنی آن بزرگان، متوجّه ضعف و اشکالات آن نبودهاند؟!
پاسخ:
بزرگان و علمای شیعه بهجای خویش محترماند؛ امّا گاهی اشتباههای علمی نیز رخ میدهد که کتابهای علمی و تاریخ هر علم، گواهِ آن است. ما تابع دلیل هستیم (نحن أبناء الدلیل) و هر عالِم هر چند که موثّق باشد، باید سخنش به شیوهٔ علمی بررسی شود.
3⃣ مستحبّات را میتوان بنا بر مبنای «تسامح در ادلّهٔ سنن» انجام داد و نیازی به «سند معتبر» نیست. این نماز هم ایراد و مشکلی جز در سند ندارد و بر طبق احادیث «من بلغ» اگر کسی انجام داد، مأجور است.
پاسخ:
اشکال شما مبنی بر قاعدهٔ «تسامح در ادلّه سنن» و اخبار «من بلغ» است که نمیتواند استحباب شرعی را ثابت کند و مورد پذیرش همهٔ فقهاء نیست.
اخبار «من بلغ» نمیتواند استحباب نماز لیلة الرغائب را اثبات کند؛ حتّی به فرض اینکه بتواند، نماز لیلة الرغائب، دائر مدار میان بدعت و استحباب است و مقتضای احتیاط، ترک این نماز به قصد ورود است؛ زیرا در صورت انجام آن، احتمال حرمت و ارتکاب بدعت وجود دارد، به خلاف صورت ترک؛ زیرا ترک این نماز، حدّاکثر ترک عمل مستحبّ است؛ و ترک عمل مستحبّ، مانعی ندارد.
و در پایان اینکه ما «عبادت مباح» نداریم! عبادت نیازمندِ «امر وجوبی یا استحبابی» است.
مشکلِ گریبانگیر، زمانی درک خواهد شد که کار از کار گذشته باشد و این مناسک «جزء دین» شمرده شود و این، چیزی جز بدعت نیست. سادهگیری در این امور و بزرگنمایی اجتماعیِ هر عبادت و منسکی که استنادِ آن به دین، معلوم نیست و بیم آن میرود که در اذهان مردم، «جزء دین» شمرده شود، ضررش برای دین، بیش از «دینستیزی و دینزدایی آشکار» است.
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
👌🏻 قابل ذکر است ماه رجب به خودی خود دارای فضیلت است و انسان هر عملی را در این ماه مبارک انجام دهد از آثار مضاعفی برخوردار است. از طرفی شب جمعه نیز دارای فضیلت است و به عبادت در این شب سفارش شده است. و تلفیق شب جمعه با ماه رجب، فضیلت شبهای جمعه ماه رجب را دو چندان میکند.
تفسیر صحیح شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» چیست؟
🌹 رهبر معظم انقلاب :
" بعضی ها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است !!
من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسی ای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست ، دیگر از این واضحتر !؟
نظر کارشناسی، نظر کارشناسی است. کار کارشناسی، کار علمی، کار دقیق به هر نتیجهای که برسد، آن نتیجه برای کسی که آن کار علمی را قبول دارد، معتبر است و به هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست.
به هر حال هیچگاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدائی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمیآید و نباید بیاید." (۹۱/۵/۱۴)
🌹 رهبر انقلاب :
"مراقب باشيد، مواظب باشيد، نمیشود هر كسی را به مجرد يك خطائی يا اشتباهی گفت منافق !
نميشود هر كسی را به مجرد اينكه يك كلمه حرفی برخلاف آنچه كه من و شما فكر ميكنيم، زد، بگوئيم آقا اين ضد ولايت فقيه است.
در تشخيصها خيلی بايد مراقبت كنيد... در تشخيص ها و در مصداق های مختلف دقت بشود. بیدقتی در مصداق ها، گاهی اوقات ضررها و لطمات بزرگی خواهد زد" (۸۸/۹/۱۴)
🌹 رهبر انقلاب :
" اين برادر عزيزمان ميگويد «ضد ولايت فقيه» را معرفی كنيد. خوب، «ضد» معلوم است معنايش چيست؛ ضديت ، يعنی پنجه در افكندن ، دشمنی كردن ، نه معتقد نبودن.
اگر بنده به شما معتقد نباشم، ضد شما نيستم؛ این ممكن است که كسی معتقد به كسی نباشد .
البته اين "ضد ولايت فقيه" كه در كلمات هست، "آيه مُنزل از آسمان" نيست كه بگوئيم بايد حدود اين كلمه را درست معين كرد ، به هر حال يك عرفی است.
اعتراض به سياستهاي اصل ۴۴ ، ضديت با ولايت فقيه نيست . اعتراض به نظرات خاص رهبری ، ضديت با رهبری نيست .
دشمنی، نبايد كرد . دو نفر طلبه كنار همديگر مينشينند ، خيلی هم با هم رفيقند ، خيلی هم با هم باصفايند ، همدرس هستند ، مباحثه ميكنند ، حرف همديگر را رد ميكنند ، اين حرف او را رد ميكند ، آن حرف اين را رد ميكند.
ردكردن حرف ، به معنای مخالفت كردن ، به معنای ضديت كردن نيست ؛ اين مفاهيم را بايد از هم جدا كرد " (۸۶/۷/۱۷)
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@GgaroGhati
#ولایت_فقیه #افراطیگری #افراطی_گری
هدایت شده از بررسی روایات و احادیث
کانال بررسی روایات👇
@shenakhtehadis
در اسفندماه سال 1391 در یک جلسه قرآن بحثی پیش آمد که آیا صحیح است که امام علی ع وقتی نوزاد بودند (یعنی زمانی که هنوز قرآن بر پیامبر ص نازل نشده بود) در قنداقه قرآن تلاوت کرده اند؟
بنده عرض کردم مقامات اهل بیت(ع) در جای خود محفوظ است و وقوع معجزات و کرامات نیز اجمالا مورد قبول ماست ولی روایتی که حاوی موضوع تلاوت قرآن توسط امام علی ع در قنداقه است از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا دچار اشکالات جدی است بلکه با قرآن تعارض دارد و با قاطعیت باید گفت که سند معتبري نداريم كه امام علی(ع) در قنداقه قرآن خوانده باشند.
برخی از عزیزان در آن جلسه قرآن عرایض بنده را عجولانه و غیرعلمی پنداشتند بنابراین در چند یادداشت مفصل ادله ی خود را تقدیمشان کردم. ادله را در قالب 4 یادداشت و 2 پیوست تقدیم کردم که شامل بحثهای تفصیلی درباره رجال سند و محتوای روایت بعلاوه برخی از بحثهای مرتبط بود.
قرار بود آن برادر عزیز مطالب بنده را به برخی از فضلای مورد اعتماد خودشان برسانند و جواب علمی به "شبهه افکنی" بنده بدهند!! اما با گذشت اینهمه سال، هنوز جوابی از این عزیز و فضلای مورد اعتماد ایشان نرسیده است.
اکنون مجددا همان یادداشتها را در قالب یک فایل فشرده با فرمت rar برای عموم منتشر می کنم
طبیعی است اگر استادان و فضلای حاضر در این محفل نقدی داشته باشند نیز در صورتی که به صورت خصوصی ارسال فرمایند موجب امتنان بنده است.
بی تردید یکی از وظایف ما اینست که با خرافات و غلو مقابله کنیم تا چهره تابناک تشیع بر اثر روایات جعلی و مطالب ضعیف مخدوش نگردد.
از خدا می خواهم نشر این یادداشتها در فضای مجازی مایه روسفیدی دنیا و آخرت نگارنده و خوانندگان و کسانی که در نشر آن می کوشند گردد.
والله العالم بحقائق الأمور وهو الغفور الرحیم.
بررسی تفصیلی متن و سند روایاتی که می گویند امام علی (ع) در زمان نوزادی و در قنداقه قرآن خوانده اند - در یک فایل پی دی اف 👇
https://eitaa.com/shenakhtehadis/287
https://eitaa.com/shenakhtehadis/287
هدایت شده از بررسی روایات و احادیث
نقد_روایت_قرآن_خواندن_امیرالمومنین.pdf
676K
بررسی سند و متن روایت " قرآن خواندن امام علی ع در قنداقه "👆 - فایل کامل با فرمت ( pdf ) - آخرین بازنگری 29 تیرماه
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
هدایت شده از بررسی روایات و احادیث
سوال:
آیا آنچه به عنوان اعمال امّ داوود روایت و توصیه میشود سندیت دارد ؟
پاسخ:
اگر کسی می تواند اعمال ام داوود (ره) را انجام دهد حتما انجام بدهد تا از آثار و برکات فراوانش محروم نمانَد اما اینکه ادعا شده «اسم اعظم در آنست» یا «با همین اعمال و دعاها می توان تمام کائنات را تغییر داد» یا اینکه «چون این دعا قطعا مستجاب است پس نباید به نااهلان یاد داد» و ... قاعدتاً از افزوده های راوی است که اغراقهایی درباره فضایلِ این عمل مستحب، به متن روایت اضافه کرده است.
این روایت بیش از هزارسال پیش به دست شیخ صدوق (ره) رسیده و ایشان در کتاب «فضائل الأشهر الثلاثة» ثبت کرده اند:
فضائل الاشهر الثلاثة صص: 33 - 37
بنابراین مجموع قرائن نشان می دهد اصل ماجرا که امام صادق (ع) این دستورالعمل را به اُمّ داوود (ره) یاد داده اند صحت دارد و او هم حاجتش را که آزادی پسرش از زندان بنی عباس بود گرفته است اما بعدها برخی از راویان اغراق هایی درباره جزئیات ماجرا افزوده اند و متنی که پر و بال داده شده به دست شیخ صدوق (ره) رسیده و ایشان عیناً بدون کم و کاستی نقل فرموده اند.
ام داود (ره)، مادر رضاعی امام صادق (ع) بوده و پسرش به نام داوود که از نوادگان امام مجتبی (ع) بود در زندان بنی عباس گرفتار شده بود و بعضیها می گفتند کشته شده است.
بنابراین اصل داستان صحت دارد و اگر این دستورالعمل را عمل کنیم آثار و برکات مهمی دارد ولی معمولا برخی از راویان، اغراقهایی درباره فضیلت اینگونه اعمالِ مستحبی می افزوده اند.
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
پرسش:
چرا عیسی (ع) وقتی در گهواره سخن گفت بر روز تولد و مرگ خودش درود فرستاد؟ این سخنان چه فایده ای برای ما دارد که در سوره مریم (س) آمده است؟
پاسخ:
عیسی (ع) به «روز تولد» یا «روز وفات خود» سلام نفرستاد بلکه گفت:
«وَ السَّلامُ عَلَيَّ یَومَ وُلِدتُ و یَومَ اَموتُ و یَومَ اُبعَثُ حَیّاً»(سوره مریم: آیه 33)
یعنی « سلامِ (خدا و ...) بر من است در آن روز که متولد شدم و روزی که می میرم و روزی که زنده برانگیخته خواهم شد»
بنابراین او از این حقیقت خبر داد که خداوند (و فرشتگان و انبیا و صالحان) به او درود می فرستند که نکته های زیر از آن فهمیده می شود:
1 - عیسی (ع) مثل همه انسانها دارای تولد و مرگ و قیامت است بنابراین معبود و خالق نیست بلکه بنده ی مخلوقِ خداست و از آغاز تا پایان، تحت امر، اراده و قدرت تکوینی و تشریعی خدا قرار دارد.
بیان این موضوع دارای ضرورت بود زیرا خدا می دانست که مسیحیان در آینده درباره عیسی (ع) اغراق و غلو خواهند کرد و او را به عنوان «خدا» یا «پسر خدا» پرستش خواهند کرد بنابراین عیسی (ع) باید در اولین سخنانی که به صورت معجزه آسا در گهواره بیان می کند به بنده بودنِ خود اعتراف کند: «إِنِّي عَبْدُ اللّه»(سوره مریم: آیه 30) و سپس به تولد و مرگ و قیامتِ خود تصریح نماید تا با قومِ خود، اتمام حجت کرده باشد. روشن است که اگر کسی از مادر متولد شود قطعا خدا نیست. همچنین کسی که بمیرد و بعداً در قیامت دوباره با اراده خدا زنده و در پیشگاه خدا حاضر گردد، قطعا مخلوق و بنده خداست.
بیان این نکات در قرآن، برای مسلمانان نیز این فایده را دارد که درباره مقام پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دچار غلو نشوند و آنها را همانند یا شبیه خداوند قلمداد نکنند زیرا هیچگاه هیچ کسی در ذات یا صفات یا افعالش، نظیر یا حتی شبیه خدا نیست: «لیس کمثله شیء»(سوره شوری: آیه 11)
2 - اینکه عیسی (ع) از تولد تا قیامت مشمول سلام خداوند است می تواند بر عصمت کاملِ او از لحظه تولد دلالت کند زیرا کسی که معصوم نیست دستکم در برخی از لحظات عمرش مشمول درود و رضایت الهی نیست.
این مقام معصومین (ع) است که همواره مورد سلام خدا و فرشتگان و انبیا (ع) هستند اما غیرمعصومان در هر لحظه ای که گناه می کنند مشمول سلامِ خداوند نیستند بلکه مورد غضب یا تهدید یا نارضایتی الهی هستند. بنابراین آیه 33 سوره مریم (س) می تواند دلیل بر معصوم بودنِ عیسی (ع) باشد.
#نکات_قرآنی #غلو #عیسی_بن_مریم (ع) #نقد_مسیحیت #عصمت_در_قرآن
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
هدایت شده از کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
‼️ متن شایعه 👇👇👇
💕 عجب سالی در پیش داریم‼️
🔹پایانش جمعه
🔹نیمه شعبانش هم جمعه
🔹عاشورایش عصرجمعه
🔹 ۲۳ رمضان شب قدرشب جمعه
🔹 آخرین روز رمضانش جمعه
🔹 عید غدیر وکامل شدن دین روزجمعه
الهی : کاش اولین جمعه موعود هم در این سال رقم بخورد ( ...ادامه دارد)
✅ پاسخ شایعه:👇👇👇
1️⃣ تاریخ ها و مناسبت ها متن فوق که در فضای مجازی در حال انتشار است کذب بوده و نویسنده ی متن بی جهت ذوق زده شده است!!
2️⃣ در تقویم ۱۴۰۰ ما و در دنیایی که ما نفس میکشیم :
🗓 پایان سال : شنبه است
🗓 نیمه شعبان: دوشنبه است
🗓 عاشورا : پنج شنبه است
🗓 ۲۳ رمضان: پنج شنبه است
🗓 آخرین روز رمضان: چهارشنبه است
🗓 عیدغدیر: پنج شنبه است
3️⃣ شاید صحت یا عدم صحت متن و محتوا اینچنینی بسیار مهم نباشد؛ لیکن آنچه که مهم تر است این فقط یک نمونه است؛ روزانه ده ها شبهه و شایعه از این جنس با اطلاعات فیک و محتوای گمراه کننده یا مطالب های سطحی در فضای مجازی تولید و بازنشر میشود که در پشت واژه های کادوپیچ شده و شیک، متاسفانه دین، اعتقادات و آرمان جوانان را هدف میگیرند و اینکه میزان شایعه پذیری ملت ایران را بسنجند و در نهایت به ریش گروهی که این شایعات را پذیرفتند بخندد.
4️⃣ پس دوستان عزیز بیاموزیم هر شبهه و شایعه و مطلب سطحی که در فضای مجازی دیدیم :
#زود_باور_نکنیم
#زود_بازنشر_نکنیم
#زود_قضاوت_نکنیم
کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات
👇👇👇👇👇
@mobahesegroup
سوال:
آیا روایت زیر صحیح است:
امام صادق: «هر مسلمانی که کنیز دارد، می تواند کنیزش را در اختیار هر شخصی بگذارد و در عوضش پول بگیرد تا سنت الله را به جای آورده، خداوند از او راضی شود»
منبع: تهذیب الاحکام(ترجمه آیت الله بروجردی)،جلد 7 ، صفحه ۲۴۲
پاسخ:
به صفحه مورد نظر در کتاب تهذیب الاحکام مراجعه کردیم و همانطور که انتظار داشتیم دیدیم که متن روایت، فرق داشت و تحریف شده بود. ضمنا آیت الله بروجردی کتاب تهذیب الاحکام را ترجمه نکرده اند ولی نویسندگان اینگونه مطالبِ فریبکارانه برای تخریب آقای بروجردی، نام او را نیز وارد کرده اند.
علاوه بر این، در هیچیک از روایات نیامده بود که در ازای تحلیل کنیز، پول بگیرد و در هیچ روایتی نیز نگفته بود که این سنت خداست.
ضمنا حتی همان تحلیل (جایز و حلال کردن رابطه با کنیز خود برای فرد دیگر) نیز در صفحه بعد نهی شده بود یعنی گرچه حرام نباشد اما ناپسند و مکروه دانسته می شود:
[الحديث 11] ... سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُحِلُّ فَرْجَ جَارِيَتِهِ؟ قَالَ: لَا أُحِبُّ ذَلِك.
ترجمه:
راوی میگوید: از امام (ع) پرسیدم آیا جایز است که انسان، رابطه با کنیزش را برای فرد دیگری مجاز و حلال کند؟ فرمود: این کار را نمی پسندم.
منبع: تهذیت الاحکام، ج7، ص: 242
نکته دیگر اینست اگر بر فرض، کسی بخواهد رابطه بین کنیز خودش با فرد دیگری را حلال و مجاز کند بلافاصله آن کنیز بر خودش، حرام می شود زیرا یک زن هیچگاه به صورت همزمان نمی تواند همسرِ دو مرد باشد. همچنین اگر قبلا در عمل با آن کنیز رابطه داشته، برای حلال شدن رابطه دوم باید مدتی صبر شود که شبیه عدّه طلاق است و به آن «استبراء رحم» میگویند.
درباره برده ها و احکام کنیزها بنده حدود ده تا وویس مهم(مجموعا حدود 100 دقیقه) در کانال پاسخهای صوتی در تلگرام و ایتا با آدرس « @pasokhvoice » منتشر کرده ام که هرکس واقعا جویای حقیقت است میتواند آنها را بشنود و مطالب ناگفته و مهمی در آن خواهید یافت.
به طور کلی استناد به یکی دو تا حدیث که معلوم نیست راوی آنها کیست و شاید راویان در متنِ آن دستکاری کرده باشند، شیوه علمی نیست بلکه هر روایت را باید صرفا پس از سنجش با قرآن و بررسی سند و متن و قرائن دیگر، مورد استناد قرار داد و اینکه عده ای هر روایتی پیدا میکنند در ترجمه اش دستکاری میکنند و بعد میگویند حدیث امام صادق (ع) است، بر خلاف صداقت و بر خلاف شیوه علمی است.
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
آیا قرآن می گوید اسلام مختص عربهاست؟ - بخش اول
پرسش:
آیا آیه زیر میگوید که محمد (ص) فقط برای عربها آمده و ایرانیان فقط باید از پیامبر ایرانی یعنی زرتشت تبعیت کنند؟
"ﻭَ ﻣﺎ ﺃَﺭﺳَﻠﻨﺎ ﻣِﻦ ﺭَﺳُﻮﻝٍ ﺇِﻟَّﺎ ﺑِﻠِﺴﺎﻥِ ﻗَﻮﻣِﻪِ"
«ما برای هیچ قومی پیغمبری نفرستادیم به غیر از پیغمبری که به زبان آنان سخن بگوید»
پاسخ:
لطفا نکات زیر را با دقت و تمرکز بخوانید و به آن بیندیشید تا موضوع به خوبی روشن شود:
1 – در ترجمه ای که برای آیه ارائه کرده اند عمداً برخی کلمات را تکرار و چینش برخی واژگان را به نحو ظریفی ترتیب داده اند که نتیجه مورد علاقه خودشان را القا کند. ترجمه دقیق آیه اینست:
"هیچ پیغمبری ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ مگر ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ قومش"
2 - این آیه نمی گوید که دین هر پیامبر، مختص و منحصر به هم زبانان و هم نژادان اوست بلکه صرفاً درباره همانندی میان «زبان هر پیامبر» با «زبان قوم و قبیله او» که «اولین مخاطبِ او» هستند سخن می گوید. همانگونه که «هر گِردی گردو نیست» لزوما «قوم یک پیامبر» مساوی با «همه مخاطبان دینِ آن پیامبر» نیست.
خداوند در قرآن نفرموده که اسلام فقط برای عربها آمده ولی بر عربها به عنوان «قوم پیامبر» یعنی «نخستین مخاطبانِ قرآن» منت گذاشته که آخرین پیامبرِ را با زبانِ شما مبعوث کرده ایم و سخنانش را به آسانی می فهمید و بهانه ای برای عمل نکردن به تعالیم او ندارید. در واقع سپاسگزاری عربها از خدا و قدردانی آنان از حضرت محمد (ص) که از قبیله خودشان است باید دوبرابرِ نژادها و ملتهای دیگر باشد.
وقتی مأموریت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در جزیرة العرب شروع شد کاملا طبیعی بود که تبلیغ را با زبانی شروع کند که زبانِ مادریِ مخاطبانِ نخستین یعنی عربهای حجاز باشد نه اینکه حتی اولین مخاطبانِ قرآن، نیازمند مترجم باشند. در گام بعدی وقتی گروه قابل توجهی از قوم و قبیله پیامبر ایمان آوردند بعدها همان تعالیم را به زبانهای دیگر نیز ترجمه و تبلیغ کردند.
3 - فرانژادی و جهانی بودنِ اسلام، اندیشه ای نیست که سالها پس از وفات پیامبر (ص) به وجود آمده باشد بلکه حتی در زمانی که محمد (ص) و خاندانش در مکه در اقلیت بودند و شکنجه می شدند آیه 19 سوره انعام نازل شد که فرمود هرکس که قرآن به او برسد، مخاطبِ قرآن است:
وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا القُرآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ (سوره انعام؛ آیه 19)
ترجمه:
«و این قرآن بر من وحی شد تا شما و همه کسانی را که قرآن به آنها میرسد، هشدار دهم»
آیا پیام قرآن فقط به عربها رسیده است؟! آیا تعالیم اسلام همچون یکتاپرستی و بندگیِ خدا، نیکی به والدین و رسیدگی به نیازمندان فقط برای عربهاست؟! آیا دستورات صریح قرآن درباره پاکدامنی، آشتی، محبت و عدالت فقط برای عربها مفید است؟!
4 - آیا وقتی خدا در قرآن فرمود: «یا اَیُّهَا النّاس!»(ای مردم!) و «یا ایها الذین آمنوا»(ای اهل ایمان!» مقصودش فقط اهالی مکه و مدینه بود؟! آیا پرهیز از قتل و بت پرستی، ظلم و دزدی، زنا و ناپاکی، دروغ و فریبکاری، خیانت و ریاکاری و ... تنها برای یک جامعه عربی سودمند است؟!
تمام آیاتی که با عبارت «یا اَیُّهَاالنّاس» شروع میشوند دلالت دارند که همه بشر از هر نژادی که باشند مخاطب قرآن هستند. به طوری کلی دین پیامبران برای همه نژادها و ملتها سودمند است و حتی اگر مأموریت برخی از آنان در دوره فعالیتشان بر منطقه جغرافیایی و قبیله خاصی متمرکز باشد، تعالیمشان منحصر به بوم و قوم خاصی نیست و روی سخنشان با همه نژادها و ملتهاست. از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: «بُعِثتُ اِلَی الاَحمَرِ و الاَسوَدِ» و «بُعِثتُ إلَی الناِس عامَّة»(1) یعنی «مأموریت من، رساندن پیام خدا به همه بشر است خواه سیاهپوست یا سرخ پوست باشند».
5 - حدود 16 سال پس از نزولِ اولین سوره قرآن و سه سال پس از هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه، وقتی سلمان فارسی به عنوان یک ایرانیِ فرهیخته که هنوز تسلط کافی بر زبان عربی نداشت، با اسلام آشنا شد و با مطالعه و تفکر به حقانیت پیامبر (ص) پی بُرد، آن حضرت نفرمودند که «سلمان چون ایرانی است باید بر دین قدیمیِ زرتشتی که تحریفات فراوانی به آن وارد شده باقی بماند» بلکه او را با آغوش باز پذیرفتند و با گذشت زمان وقتی خلوص و درستکاری سلمان ثابت شد، فرمودند: «سلمان مِنّا اهل البیت»(2) یعنی سلمان پارسی نه تنها غریبه و بیگانه نیست بلکه ایمان و صمیمیتش چنان است که همانند یکی از بستگان پیامبر (ص) به شمار می آید.
6 - دین خدا که همه پیامبران مأموریت تبلیغِ آن را داشتند «فرمانبری و بندگی برای خدا» بوده و قرآن صریحا می گوید دینی که همه پیامبران برای ترویجِ آن تلاش کرده اند تنها یک چیز بوده که در واژه «اسلام» به معنای «تسلیم بودن در برابر دستورات خدا» خلاصه می شود: «اِنَّ الدینَ عندَ اللهِ الإسلام»(آل عمران؛ آیه 19)
بقیه در مطلب بعدی👇
https://eitaa.com/pasokhtext/231
ادامه مطلب پیشین:
بنابراین دینی که از سوی خدا بر همه پیامبران نازل شده فقط «پیروی از تعالیم خدا» است که جزئیاتِ این تعالیم، در زمان ها و مکان های مختلف در قالب کتابهای متعدد آسمانی و به زبان های مختلفی بیان شده و پس از وفات پیامبران، تحریفاتی از سوی دیگران به آن وارد شده و به تدریج با اسمهای مختلفی همچون مسیحیت و یهودیت و ... نامیده شده است.
————
پانوشتها:
(1) مصنف ابن ابی شیبة، ج 6، ص 303 شماره 31643 و ص 304، شماره 31645 و مسند احمد بن حنبل، روایت شماره 19735 و صحیح البخاری، روایت شماره 335 و صحیح ابن حبان، ج 14، ص 375، شماره 6462
(2) ابن سعد، الطبقات الکبری(چاپ العلمیه)، ج 4، ص 62 و حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، شماره 6539 و 6541
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
آیا قرآن می گوید اسلام مختص عربهاست؟
بخش دوم
پرسش:
آیا ترجمه آیات زیر و نتیجه ای که بعضیها از آن می گیرند، درست است:
"آیات 198 و 199 در سوره شعرا آشکارا میگویند ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ: ﻭَ ﻟَﻮْ ﻧَﺰَّﻟﻨَﺎﻩُ ﻋَﻠَﻰ ﺑَﻌﺾِ ﺍﻟْﺄَﻋﺠَﻤِﻴﻦَ، ﻓَﻘَﺮَﺃَﻩُ ﻋَﻠَﻴﻬِﻢ ﻣﺎ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﺑِﻪِ ﻣُﺆﻣِﻨِﻴﻦَ. ترجمه: ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ."
پاسخ:
الف)
ترجمه بالا، حاوی اشتباه در معنا، ناقص و نادرست است زیرا:
1 - عبارت «محال بود آن را بفهمند» از افزوده های مترجم است و معادل آن در متن عربی وجود ندارد.
2 - عبارت «فَقَرَأهُ عَلَیهِم» را که در متن عربی وجود دارد اساسا ترجمه نشده است!!
3 - حرف اضافه «علی» را غلط معنا کرده اند.
4 – در مورد معنای واژه «بعض» در عربی فصیح قرآنی، از نکته ظریفی غفلت شده است.
تحریفات و اشتباهات بالا موجب اشتباه در نتیجه گیری شده و تفسیر دلخواه خود را بر قرآن تحمیل کرده اند.
اما ترجمه درست آیه با توجه به آیات قبل و بعد و نیز با توجه به مکی بودنِ سوره شعرا چنین است:
"و اگر آن(قرآن) را بر فردی از عجمها نازل میکردیم و او آن را بر آنها (مشرکان مکه) تلاوت می کرد، هرگز به آن ایمان نمیآوردند"
ب)
توضیح تکمیلی(لطفا با دقت مطالعه کنید):
متن آیه از «نازل نشدن قرآن بر فردی از غیر عرب» سخن می گوید نه از «نازل نشدن قرآن برای مردمی که عربی نمی دانند» زیرا:
1 - در متن عربی از حرف جرّ «علی» به معنای «بر» استفاده شده نه حرف جرّ «لِ»(برای).
2 - کاربرد کلمه «بعض» در زبان عربی قدیم، تفاوت مهمی با کاربرد همین کلمه در فارسی امروزی دارد که حتی برخی از مترجمانِ بی غرض نیز از آن غفلت می کنند؛ در فارسی وقتی می گوییم «بعضی از عجم ها» یعنی «برخی از عجم ها»(گروهی از غیرعرب ها) که معنای «جمع» دارد اما معمولاً در متون عربی قدیمی همچون قرآن، عبارت «بعض الاَعجمین» به معنای «فردی از غیرعربها» به کار می رفته که اشاره به یک شخص(مفرد) است. اگر کسی از ظرافت زبان عربی قرآن بی اطلاع باشد و دچار تردید بین معنای جمع و مفرد گردد با دقت در عبارات قبل و بعد می تواند مقصود را دریابد. کلمه «بعض» در آیه مورد بحث، دقیقا به معنای «فردی از» به کار رفته و شاهد بر صحت سخن ما اینست که در ادامه از فعل «قَرَأ» با صیغه مفرد – نه جمع- استفاده شده است(ضمیر مستتر «هو» در آن به واژه «بعض» در آیه قبل برمیگردد).
3 – سوره شعرا از سوره های مکی است یعنی در دوره ای که پیامبر اکرم (ص) هنوز در مکه بودند، نازل شده است. در سوره های مکی مکررا از «لجاجت و بی ایمانی عربهای مشرک مکه به رهبری قبیله قریش» انتقاد شده اما تناسبی نداشت که بگوید «اگر قرآن را برای غیرعرب نازل می کردیم قطعا ایمان نمی آوردند»
بنابراین معنای آیات، چنین است:
"و اگر آن(قرآن) را بر فردی از عجمها نازل میکردیم(یعنی پیامبر خاتم را از غیرعرب بر می گزیدیم) و او آن(قرآن) را بر ایشان (عربهای مکه) میخواند، هرگز به آن ایمان نمیآوردند (و بهانه های متفاوت نژادی و زبانی میتراشیدند)"
گویی قرآن به مشرکان مکه می گوید خدا می توانست پیامبر خاتم را از غیرعرب برگزیند که در این صورت، بهانه می گرفتید که لهجه یا جمله بندی سخنان این پیامبر، شیوا نیست بلکه نازیبا و مبهم است ولی خدا بر شما منت گذاشت و پیامبر خاتم (ص) را که مأموریتش از مکه آغاز می شود از خودتان قرار داده و به زبان خودتان و کاملا شیوا و روشن سخن می گوید پس بهانه ای برای لجبازی ندارید. بنابراین سپاسگزاری مردم مکه از خدا و قدردانی آنان نسبت به پیامبری که همشهری، هم نژاد و هم زبان آنان است باید دوبرابرِ قبایل و ملتهای دیگر باشد و بر فرض اگر سایر ملتها بتوانند بهانه هایی برای ایمان نیاوردنِ خود بتراشند، اهالی مکه هیچ بهانه ای نخواهند داشت.
قرآن هیچگاه نمی گوید که دین پیامبر خاتم (ص)، مختص و منحصر به هم زبانان و هم نژادان اوست بلکه بر فرانژادی بودن اسلام تأکید میکند:
وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا القُرآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ (سوره انعام؛ آیه 19)
ترجمه:
«و این قرآن بر من وحی شد تا شما و همه کسانی را که قرآن به آنها میرسد، هشدار دهم»
همچنین تمام آیاتی که با عبارت «یا ایُّهَاالناس»(ای مردم!) شروع میشوند دلالت دارند که همه مردم از هر نژادی که باشند مخاطب قرآن هستند.
به طوری کلی تعالیم اسلام برای همه نژادها و ملتها سودمند است و اینکه مأموریت حضرت محمد (ص) از مکه شروع شد به این معنا نبود که سایر شهرها و امت ها مخاطب کلام او نیستند. از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: «بُعِثتُ اِلَی الاَحمَرِ و الاَسوَدِ» و «بُعِثتُ إلَی الناِس عامَّة»(1) یعنی «مأموریت من، رساندن پیام خدا به همه بشر است خواه سیاهپوست یا سرخ پوست باشند».
بقیه در مطلب بعدی👇
https://eitaa.com/pasokhtext/234
ادامه مطلب قبلی:
بنابراین آیاتی که به «عرب بودن پیامبر (ص)» یا «عربی بودنِ قرآن» اشاره می کنند در مقام «منحصر کردن اسلام بر قوم عرب» نیست بلکه صرفاً در پی «منت گذاشتن بر مردم حجاز» و «پاسخگویی به بهانه جویی مشرکان عربستان» به عنوان «نخستین مخاطبانِ قرآن» است.
پیام قرآن، خداپرستی، نیکی به والدین، رسیدگی به نیازمندان، رعایت پاکدامنی، ترویج عدالت و آشتی و ... است که برای همه نژادها و ملتها سودمند است و اختصاص به قوم و قبیله خاصی ندارد.
منابع:
(1) مصنف ابن ابی شیبة، ج 6، ص 303 شماره 31643 و ص 304، شماره 31645 و مسند احمد بن حنبل، حدیث شماره 19735 و صحیح البخاری، حدیث شماره 335 و صحیح ابن حبان، ج 14، ص 375، شماره 6462
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
مقاله استاد جعفر شهیدی - 20120509085730-4048-1944.pdf
286K
مقاله ای برای اهل تحقیق:
آیا واقعا عبد الله بن ابي السرح(برادر رضاعی عثمان) از کاتبان وحی بوده؟
آیا به راستی قرآن را تحریف می کرد؟
آیا علت مرتد شدنش به این مسایل مربوط بود؟
10 صفحه متن پی دی اف از مجله یغما (شماره 11 - سال 1351ش)
نگاهی انتقادی از دکتر سید جعفر شهیدی درباره برخی از روایات تاریخی درباره ارتداد ابن ابی سرح
#تحریف_قرآن #کاتبان_وحی #ارتداد
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
Esbate.Vojude.khoda_p30download.com.pdf
2.97M
📚کتاب اثبات وجود خدا
✅به قلم چهل تن از دانشمندان بزرگ معاصر
#اثبات_وجود_خدا #توحید #شبهات
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
سؤال:
آیا ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) در قرآن بیان شده است؟
پاسخ:
قطعا ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) در جاهای مختلف قرآن اشاره شده است اما پرداختن به این بحث نیازمند مطالعه چندین کتاب است.
برخی از کتابها که به پرسش بالا پاسخ میدهند عبارتند از:
1 - کتاب المراجعات (تالیف سید عبدالحسین شرف الدین عامِلی) که عربی است ولی چندین ترجمه به فارسی دارد
یکی از آقایان کتاب ایشون را به فارسی با نام زیر ترجمه کرده :
رهبری امام علی (ع) در قرآن و سنت
نویسنده : شرفالدین، عبدالحسین
مترجم: محمد جعفر امامی
ناشر : سازمان تبليغات اسلامی. شركت چاپ و نشر بين الملل
2 - کتاب «آیات ولایت در قرآن»، تالیف ناصر مکارم شیرازی
حدود 450 صفحه هست
متن کاملش در لینک زیر هست:
http://lib.eshia.ir/27557/1/15
3 - کتاب ولایت علی (ع) در قرآن کریم و سنت پیامبر (ص)»
تالیف علامه مرتضی عسکری (ره)
مشخصات نشر : تهران: منیر، 1381
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
جبران نمازهای قضا شده به شیوه ساده!!
پرسش:
در سالهای اخیر روایتی در فضای مجازی منتشر شده که میگوید " هرکس نماز قضا دارد اگر صبح جمعه آخر ماه رمضان 4 رکعت نماز به شیوه خاصی بخواند و پس از آن نیز دعای " بسم الله ... یا سامع الصوت یا جامع الفوت ... صل علی محمد وَ اجعَل لي فرجاً ... " را بخواند، در اینصورت نمازهای فوت شده ی دویست سال او جبران خواهد شد ..."
آیا این روایت صحت دارد؟
ضمنا برخی می گویند این حدیث در کتاب وسائل الشیعه آمده است. آیا این درست است؟
پاسخ:
1 - چنین روایتی وجود ندارد و چنین دعا و نمازی در هیچیک از کتب شناخته شده و معتبر حدیث ما توصیه نشده است.
2- برخلاف ادعای برخی کانالهای فضای مجازی، در جلد هشتم کتاب "وسائل الشیعه" نه تنها این مطلب نیست بلکه احادیث متعددی بر خلاف این روایت، نقل شده که می گویند نمازی که فوت شده باید همانگونه که بوده قضا شود مثلا به جای هر نماز ظهر که چهار رکعت است باید چهار رکعت خواند و به جای هر نماز مغرب که سه رکعت است باید سه رکعت خواند. متأسفانه برخی از فعالان فضای مجازی برای جلب اعتماد اعضای کانال های خود، نام برخی از کتب حدیث را به عنوان منبعِ مطالب خود ذکر می کنند و یقین دارند که اکثر افراد به این کتابها و منابع دسترسی ندارند یا مراجعه نمی کنند. این کانالها در واقع هم به معصومان (ع) تهمت می زنند و هم به علما و مؤلفانِ کتب روایی.
3 - به نظر میرسد نخستین فردی که این شایعه را ساخته شیعه نبوده از این رو در دعایی که برای این نماز ساخته به جای صلوات بر "محمد و آل محمد " فقط بر پیامبر (ص) صلوات فرستاده که شبیه شیوه وهابیهاست.
4 - به طور کلی لازم است در باور کردن روایاتِ عجیب و غریبی که در اینترنت نشر می شود احتیاط کرده، از متخصصان علوم حدیث مشورت بگیریم و تصور نکنیم هر متنی که در پایانِ آن اسم چند کتاب حدیثی ذکر شده لزوما معتبر است.
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
لینک عضویت گروه در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
چگونگی وداع با ماه رمضان
از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که گفت:
در آخرین جمعه ماه رمضان نزد رسول خدا (ص) رفتم. وقتی مرا دیدند فرمودند:
"ای جابر! امروز آخرین جمعه ماه رمضان است، پس با آن وداع کن و بگو:
«ِ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوما»
«خدایا این را آخرین رمضانی که روزه میگیرم قرار مده و اگر چنین کردی، مرا از کسانی قرار ده که به آنان رحم می کنی نه از کسانی که محروم می مانند»
زیرا هرکس این دعا را (از صمیم قلب) بگوید، یکی از این دو نتیجه نیکو شامل حالش خواهد شد: یا ماه رمضان سال بعد را درک می کند یا از بخشایش و رحمت خدا برخوردار می شود."
منبع:
صدوق(ره)، فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 139
✅«اللهم صل علی محمد و آله و عجّل فرجهم»
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
پرسش:
آیا روایتی که می گوید شب بیست و هفتم ماه رمضان از شبهای قدر است از نظر شیعه معتبر است ؟
آیا دعای روز 27 رمضان دلیل بر این مطلب است؟
پاسخ:
1 - عبارت «لیلة القدر» در قرآن، صرفاً به یک شب به عنوان شب قدر اشاره دارد زیرا حرف «ة» در آخر کلمه «لیلة» بر عدد یک دلالت می کند.
2- شبهای نوزدهم و تمام ده شب آخر ماه رمضان، «شبهای اِحیا» هستند یعنی بیداری در آنها برای عبادت و راز و نیاز، توصیه شده است.
بنابراین «شبهای احیا» چند شب هستند که شامل هر شبی که بیداری برای عبادت در آن توصیه شده است می شود اما «شب قدر» فقط اشاره به یک شب خاص از این شبهای احیاست. اینکه امروزه رسانه ها یا برخی از علما از عبارت «شبهای قدر» استفاده می کنند مقصودشان «شب های احیا» است ولی با ادبیات عامیانه و غیردقیق بیان می شود.
3 - شیعیان به پیروی از احادیث متعدد و معتبری که از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به آنها رسیده معتقدند شب قدر، یکی از دو شبِ 21 و 23 است بنابراین شب زنده داری و احیای این دو شب را بسیار مهمتر از سایر شبهای احیا می دانند. البته احتمالِ قدر بودنِ شب 23 بسیار قویتر است.
4 - روایتی که می گوید شب 27 ماه رمضان، شب قدر است عموما از سوی راویان اهل سنت نقل شده و برخی از شیعیان نیز تحت تاثیر قرار گرفته اند در حالی که با آنچه علمای حدیث شیعه با سندهای معتبر از معصومان (ع) نقل کرده اند تعارض دارد.
به هرحال بسیاری از اهل سنت در کشورهای اهل سنت با این تصوّر که شب قدر همان شب 27 ماه رمضان است آن را بیدار می مانند و عبادت می کنند.
5- دعای روز بیست هفتم که میگوید: «اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» (خدایا فضیلت شب قدر را در آن نصیبم فرما) با سند معتبری از معصومان (ع) نقل نشده بلکه از ابتکارات ذوقیِ یکی از راویان است که تا حدی رویکرد و ادبیات صوفیانه داشته و برای هر یک از روزهای ماه مبارک، یک دعای یک سطری ساخته و مدعی شده که این دعاها از ابن عباس از رسول الله (ص) نقل شده اند.
بعدها همین دعای ساختگی به دست سید بن طاوس (ره)(قرن هفتم) و مرحوم کفعمی(حدود سال 900) رسید و این دو بزرگوار از زیبایی ادبیِ آن خوششان آمد و آن را در کتابهای خود نقل کردند. سپس مجلسی(وایل قرن دوازده) در بحارالانوار و زادالمعاد و حاج شیخ عباس قمی(قرن چهارده) در کتاب مفاتیح الجنان، همین دعا را نقل کردند.
با اینهمه علامه مجلسی تصریح کرده که این دعا را معتبر نمیداند و معتقد است دعای «اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» طبق عقاید شیعه با بیست و سوم ماه رمضان تناسب دارد نه روز بیست و هفتم.
تبصره:
دعای شریف «یا علی یا عظیم انت الرب العظیم ....» که در ماه رمضان خوانده می شود در کتب معتبر و قدیمی حدیث شیعه نقل شده و منسوب به معصومان (ع) است و نباید با دعای مورد بحث ما اشتباه گرفته شود.
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0