eitaa logo
بررسی روایات و احادیث
730 دنبال‌کننده
34 عکس
10 ویدیو
5 فایل
ارائه نظر تخصصی درباره سند ، متن و محتوای روایاتی که در فضای مجازی به عنوان حدیث معصومان (ع) منتشر می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش: پاسخ مطلب زیر که اخیرا فردی غیرمتخصص نشر کرده و بازتاب زیادی داشته چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «ورودی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
آیا کتاب نهج الفصاحه کاملا معتبر است؟ آیا این کتاب را پیامبر (صلی الله علیه و آله) تألیف فرموده است؟ پاسخ: کتاب نهج الفصاحه را خود رسول الله (صلی الله علیه و آله) ننوشته اند و به همین علت، حاوی برخی احادیث نامعتبر نیز هست. این کتاب را مرحوم ابوالقاسم پاینده در حدود سی سال قبل از انقلاب، صرفا با سلیقه شخصی خود و بدون بررسی کافی درباره سندیت یکایک روایات، جمع آوری کردند که در 1347 خورشیدی منتشر شد. در تالیف این کتاب از روایات اهل سنت و برخی از منابع معتبر و نامعتبر نیز استفاده شده است. نباید تصور شود هر جمله ای که در این کتاب یا سایر کتابهای حدیثیِ قرنهای اخیر یافت می‌شود دقیقا عین کلمات پیامبر (ص) است زیرا بسیاری از احادیثِ اینگونه کتابها قبل از تولدِ نویسندگان، دستخوش تحریف شده بود. مرحوم استاد پاینده(مؤلف نهج الفصاحه) با حُسن ظنِّ حداکثری، هر جمله ای که با سلیقه خود سازگار یافته اند باور کرده و در کتاب نهج الفصاحة درج نموده اند. امروزه ادای وظیفه به پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) می طلبد هر جمله عجیب و مشکوک را صرفا به خاطر اینکه در آمده به عنوان حدیث وانمود نکنیم زیرا برخی از روایاتِ این کتاب، جعلی یا تحریف شده اند گرچه بخش مهمی از روایاتش، معتبر و درست هستند. از آنجا که پالایش احادیث معتبر از نامعتبر، یک کار تخصصی است، هر حدیثی که محتوایش تا حدی عجیب یا شک برانگیز باشد باید درباره اش احتیاط و از ترویج آن به نام معصومان (ع) خودداری شود. حتی درباره احادیثی که احساس میکنیم محتوای منطقی و مطابق قرآن دارند نیز باید به مواردی اکتفا کرد که در منابع معتبرتر و قدیمی تر آمده نه روایاتی که تنها در قرنهای اخیر ترویج شده اند و در منابع شناخته شده و قدیمی یافت نمی شوند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis آیدی اینستاگرام مدیر👇 @khodemani57 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
فضیلت دوچندان صلوات از غروب پنجشنبه تا غروب جمعه با سند معتبر امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: " هرگاه که غروب روز پنجشنبه و شب جمعه فرا رسد، گروهی (خاص) از فرشتگان از آسمان نازل می‌شوند که قلم‌هایی طلایی و برگه‌هایی از نقره دارند و (مأموریت این گروه اختصاصی چنین است که) از غروب پنجشنبه و شب جمعه تا غروب خورشیدِ روز جمعه چیزی جز صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) نمی‌نویسند. " منبع : شیخ صدوق، الخصال، ناشر: جامعه مدرسين - قم، چاپ: اول، 1362ش، ج 2 ، ص 393 توضیح: برای ثبت ثواب صلوات در این شبانه روزِ مقدس، فرشتگان خاصی نازل می شوند که کار دیگری ندارند. طبیعی است ثبت سایر اعمال و عبادات، بر عهده فرشتگان دیگری است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت کانال در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام إِنَّ‌ لِلْقُلُوبِ‌ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ‌ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ‌، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ‌ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ‌. امام عليه السلام فرمود: دل‌ها (ى انسان‌ها) گاه روى مى‌آورد (و پرنشاط‍‌ است) و گاه پشت مى‌كند (و بى‌نشاط‍‌ است) آن‌گاه كه روى مى‌آورد آن را به انجام نوافل و مستحبات نيز وادار كنيد و آن‌گاه كه پشت مى‌كند و بى‌نشاط‍‌ است تنها به انجام فرائض و واجبات قناعت نماييد.
🔸پنج ویژگی زنان بهشتی با سند معتبر از امام رضا (ع) نقل شده که فرمودند: امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: بهترین زنان شما (دارای) پنج (ویژگی) هستند. پرسیدند: آن پنج (ویژگی) کدامند؟ فرمود: زنی که (زندگی را بر شوهرش) آسان بگیرد، نرمخو و همراه باشد و هنگامی که شوهرش به خشم آید تا وقتی او را خشنود نساخته، خواب به چشمش نیاید و در غیاب شوهرش ( به او خیانت نورزد و پاکدامنی خود و اسرار و مسائل) زندگی زناشویی با همسر را حفاظت کند؛ چنین زنی، کارمندی از کارمندانِ (شایسته ی) خداست و کارمند خدا، ناکام نخواهد شد ( بلکه به هدفش که بهشت و رضای الهی است خواهد رسید) متن عربی حدیث: عن أبي الحسن الرضا (عليه السلام) قال: قالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام): خَیْرُ نِسَائِکُمُ الْخَمْسُ. قِیلَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ وَ مَا الْخَمْسُ؟ قَالَ: الْهَیِّنَةُ اللَّیِّنَةُ الْمُؤَاتِیَةُ الَّتِی إِذَا غَضِبَ زَوْجُهَا لَمْ تَکْتَحِلْ بِغُمْضٍ حَتَّی یَرْضَی وَ إِذَا غَابَ عَنْهَا زَوْجُهَا حَفِظَتْهُ فِی غَیْبَتِهِ فَتِلْکَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللَّهِ وَ عَامِلُ اللَّهِ لَا یَخِیب. 📚 کلینی، الکافی، جلد ۵، صفحه ۳۲۵ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis لینک عضویت گروه در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
آیا زن شر است؟ -1 بررسی روایات مذمت زنان - المرأة شر کلها.mp3
3.32M
آیا واقعا امام علی (ع) فرموده که «تمام وجود زن، شر و بدی است»؟! قدیمی ترین منابعی که روایت ضد زنان را به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داده اند کدامند و چقدر اعتبار دارند؟ چه شواهدی بر جعلی بودن این حدیث وجود دارد؟ بخش اول: 10 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
آیا زن شر است؟ -2 بررسی روایات مذمت زنان - المرأة شر کلها.mp3
2.45M
آیا واقعا امام علي (ع) فرموده که «زنها تماماً شر هستند»؟! بررسی سند و متن روایتی که از امیرالمؤمنین (ع) برای تحقیر زنان نقل می شود چرا روایت مورد بحث، جعلی است؟ حدیث «المرأة شرّ كلّها ...» با کدام آیه قرآن در تعارض است؟ بخش دوم: 7.5 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
آیا زن شر است؟ -3 بررسی روایات مذمت زنان - المرأة شر کلها.mp3
2.56M
آیا امیرالمومنین (ع) واقعا فرمود: «المرأة شرّ کلها»(زن، شر و بدی است)؟ چه شواهدی بر جعلی بودن روایات زن ستیزانه که به پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) نسبت داده می شود وجود دارد؟ بخش سوم: 8.5 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
آیا اکثر روایات شیعه در اتش سوزی کتابخانه ها نابود شده؟ آیا اصول اربعمئه به ما نرسیده؟.mp3
2.13M
آیا اکثر روایات شیعه در آتش سوزی کتابخانه ها نابود شده و به ما نرسیده است؟ آیا اصول اربعمئه (چهارصد جزوه حدیثی اصحاب ائمه علیهم السلام) به ما نرسیده است؟ چرا اصول اربعمائة بعد از تالیف آثار کلینی و صدوق، استنساخ نشد؟ آیا محتوای کتب اصحاب ائمه (ع) به ما رسیده یا نیمی از احادیث شیعه از بین رفته است؟ 4 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
آیا هر پرچمی قبل از قیام قائم عج طاغوت است؟.mp3
12.06M
آیا هر پرچمی که قبل از قیام قائم (عج) برافراشته شود، طاغوت است؟ آیا این حدیث شامل انقلاب امام خمینی می شود؟ آیا قیام زید و سادات زیدی مورد تأیید اهل بیت (ع) بوده است؟ بحث درباره حدیث " کل رایة ترفع قبل قیام القائم عج فصاحبها طاغوت ..." بخش اول 25 دقیقه صوت لطفا تا آخر بشنوید و منتظر بخشهای بعدی باشید عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
به آنچه توقعش را نداری امیدوارتر باش چون ... @shenakhtehadis @shenakhtehadis
نکته کلی درباره روایات علایم ظهور و تمجید از انقلاب اسلامی -1.mp3
1.71M
آیا در احادیث معتبر پیشگویی در تمجید از انقلاب اسلامی یا بر ضد جمهوری اسلامی بیان شده است؟ بیان یک نکته یا ارزیابی کلی درباره روایات علایم ظهور و پیش بینی های موجود در روایات درباره آخرالزمان بخش اول از بحث روایات علایم ظهور 4.5 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
لیلة الرغائب - ویراست 2.mp3
2.23M
آیا اعمال لیلة الرغائب با سند معتبر از معصومان (ع) نقل شده است؟ اولویت با نافله های یومیه است یا نماز لیله الرغایب ؟ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
AudioCutter_4_5848470414505806675(3).mp3
743.9K
صوت حاوی نقد صریح آیت الله سید احمد مددی بر سند اعمال لیلة الرغائب و انتقاد از کتاب مرحوم میرزا جواد ملکی (ره) و مرحوم سید بن طاووس (ره). آیت الله سید احمد مددی از شاگردان برجسته آیت الله العظمی سیستانی و از استادان برجسته در علم رجال و ارزیابی سند احادیث در حوزه علمیه قم هستند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فتوای آیت الله سیستانی درباره نماز لیلة الرغائب: مستحب بودنِ نماز لیلة الرغائب ثابت نشده ولی اگر به قصد رجاء (به امید ثواب) خوانده شود مانعی ندارد. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
⁉️ *«لیلة الرغائب» سنّت یا بدعت؟!* چند سالی است به مدد تبلیغات، اعمال «لیلة الرغائب» و بجا آوردن آن میان مردم به‌ویژه نسل جوان، خیلی رایج شده؛ امّا این اعمال، سندیّت درستی ندارد که در این متن، مختصراً به آن می‌پردازیم؛ ظاهراً حدیث لیلة الرغائب از منابع اهل تسنن به منابع شیعی وارد شده و رجال سندی این حدیث از رجال ضعیف اهل تسنن می‌باشند. بحث لیلة الرغائب در میان عوامّ اهل سنّت رواج دارد؛ امّا حتی بسیاری از خود علمای اهل سنّت با آن مخالفت داشته و سند این روایت را بسیار ضعیف دانسته و عمل لیلة الرغائب را بدعتی ‌بزرگ شمرده‌اند. با بررسی سندی این روایت، می‌توان نتیجه گرفت که چنین حدیثی معتبر نیست و نمی‌توان مستحبّ‌ بودن اعمال لیلة الرغائب را اثبات کرد. جالب است که خود علامه مجلسی(ره) در کتاب «زاد المعاد» خویش که شبیه «مفاتیح الجنان» است، می‌نویسد: به دلیل(عدم اعتماد به سند) ما نماز مشهور لیلة الرغائب را در این رساله نیاوردیم، علاوه بر این(اشکال) که از راه عامّه(اهل تسنّن) هم نقل شده‌است! مشروعیّت این اعمال و نماز، وابسته به مبنای فقیه در «قاعدهٔ تسامح در ادلّهٔ سنن» است. در قاعده «تسامح در ادلّه سنن» با روایت ضعیف هم می‌توان، حکم مستحب یا مکروه را ثابت کرد. اگر مجتهدی (یا مقلّدی عن تقلیدٍ) این قاعده را قبول دارد، می‌تواند چنان نمازی را مستحبّ و مشروع بداند؛ ولی اگر این قاعده را اجتهاداً (و در مورد مقلّد، تقلیداً) قبول ندارد، به دلیل ضعف سند و اشکالات موجود در این روایت، چنان نمازی مستحبّ و مشروع نیست و ادای آن «به قصد ورود (نه رجاءً)» قطعاً حرام و بدعت است. امّا از آنجا که عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نمی‌شوند و پس از فراگیرشدن تبلیغات رسانه‌ای، این اعمال را به گمان مستحب‌ بودن انجام می‌دهند، باید تا آنجا که می‌شود مردم را آگاه کرد تا مبادا بدعتی چون لیلة الرغائب وارد دین شود و سال‌ها بعد، رنگ سنّت به خود بگیرد! زیرا بدعت، چیز عجیب و غریبی نیست که با اصول منافات داشته باشد؛ بلکه بدعت یعنی داخل‌کردن چیزی در دین، که جزء دین نیست. پس حتی نماز و روزه خاصی که در دین نیست، اگر وارد دین شود، بدعت است. •┈┈••✾❀✾••┈┈• ❔ *چند پرسش و پاسخ:* 1⃣ دامن‌زدن به ردّ و طعن چنین مستحبّاتی، غیر از کوتاه‌کردن دست مؤمنان از مناجات و توسّل، ثمرهٔ عملی دیگری ندارد!! پاسخ: قرار نیست دست مؤمنان از دعا کوتاه شود؛ بلکه باید آگاه شوند و با تبلیغ درست دین، به‌جای دعاهای جعلی یا ضعیف‌السند، به سوی دعاها و اعمال معتبر تشویق شوند. آیا در جامعه ما، «صحیفه سجّادیّه» با آن دعاهای گرانقدر، مهجور نیست؟ 2⃣ چگونه هنگامی که برخی از علما این حدیث را نقل‌کرده‌اند، شما آن را ردّ می‌کنید؟! یعنی آن بزرگان، متوجّه ضعف و اشکالات آن نبوده‌اند؟! پاسخ: بزرگان و علمای شیعه به‌جای خویش محترم‌اند؛ امّا گاهی اشتباه‌های علمی نیز رخ می‌دهد که کتاب‌های علمی و تاریخ هر علم، گواهِ آن است. ما تابع دلیل هستیم (نحن أبناء الدلیل) و هر عالِم هر چند که موثّق باشد، باید سخنش به شیوهٔ علمی بررسی شود. 3⃣ مستحبّات را می‌توان بنا بر مبنای «تسامح در ادلّهٔ سنن» انجام داد و نیازی به «سند معتبر» نیست. این نماز هم ایراد و مشکلی جز در سند ندارد و بر طبق احادیث «من بلغ» اگر کسی انجام داد، مأجور است. پاسخ: اشکال شما مبنی بر قاعدهٔ «تسامح در ادلّه سنن» و اخبار «من بلغ» است که نمی‌تواند استحباب شرعی را ثابت کند و مورد پذیرش همهٔ فقهاء نیست. اخبار «من بلغ» نمی‌تواند استحباب نماز لیلة الرغائب را اثبات کند؛ حتّی به فرض اینکه بتواند، نماز لیلة الرغائب، دائر مدار میان بدعت و استحباب است و مقتضای احتیاط، ترک این نماز به قصد ورود است؛ زیرا در صورت انجام آن، احتمال حرمت و ارتکاب بدعت وجود دارد، به خلاف صورت ترک؛ زیرا ترک این نماز، حدّاکثر ترک عمل مستحبّ است؛ و ترک عمل مستحبّ، مانعی ندارد. و در پایان اینکه ما «عبادت مباح» نداریم! عبادت نیازمندِ «امر وجوبی یا استحبابی» است. مشکلِ گریبان‌گیر، زمانی درک خواهد شد که کار از کار گذشته‌ باشد و این مناسک «جزء دین» شمرده شود و این، چیزی جز بدعت نیست. ساده‌گیری در این امور و بزرگ‌نمایی اجتماعیِ هر عبادت و منسکی که استنادِ آن به دین، معلوم نیست و بیم آن می‌رود که در اذهان مردم، «جزء دین» شمرده شود، ضررش برای دین، بیش از «دین‌ستیزی و دین‌زدایی آشکار» است. •┈┈••✾❀✾••┈┈• 👌🏻 قابل ذکر است ماه رجب به خودی خود دارای فضیلت است و انسان هر عملی را در این ماه مبارک انجام دهد از آثار مضاعفی برخوردار است. از طرفی شب جمعه نیز دارای فضیلت است و به عبادت در این شب سفارش شده است. و تلفیق شب جمعه با ماه رجب، فضیلت شبهای جمعه ماه رجب را دو چندان می‌کند.
داستان شیر خوردن پیامبر (ص) از سینه ابوطالب !! آیا روایت زیر درباره شیر خوردن رسول الله (ص) از ابوطالب (ره) صحیح است؟ محمد بن يحيى عن سعد بن عبد الله عن إبراهيم بن محمد الثقفي عن علي بن المعلى عن أخيه محمد عن درست بن أبي منصور عن علي بن أبي حمزة عن أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لمّا وُلِد النبي (ص) مَكَثَ أيّاماً لَيسَ لَهُ لَبَنٌ، فَألقاهُ أبو طالبٍ على ثَديِ نَفسِه، فأنزلَ اللهُ فيه لَبَناً فَرَضَعَ مِنهُ أيّاماً حتّى وَقَعَ أبو طالِبٍ على حليمةَ السَّعديَّةَ فَدَفَعَهُ إلَيها. 📚منبع: الكليني، الكافي(چاپ دارالکتب الاسلاميه)، ج ۱، ص ۴۴۸ ، باب مولد النبي(ص) ترجمه روایت: راوي نقل کرده که امام صادق (ع) فرمود: وقتی پیامبر (ص) به دنیا آمد چند روز بدون شیر به سر برد تا اینکه ابوطالب او را بر سینه خود افکند و خدا در سينه ابوطالب شیر نازل کرد که چند روز از آن شیر خورد تا اینکه ابو طالب، حلیمه سعدیه را یافت و کودک را (برای نگهداری) به او سپرد. پاسخ کوتاه: سند این روايت، صحیح یا معتبر نیست و متن آن نیز عجیب و مشکوک به نظر می آید و به طور کلی چنین ادعاهای عجیب و غریبی با یک سند ضعیف قابل اثبات نیست. ضمنا نشر اینگونه روایات، خواسته یا ناخواسته به تخریب وجهه اسلام و تشيع می انجامد. @shenakhtehadis @shenakhtehadis نقد مفصّل روایت: سند این روایت (یعنی زنجیره راویانی که این روایت را نقل کرده اند تا به کلینی رسیده) چنین است: «محمد بن یحیی» از «سعد بن عبدالله» از «إبراهیم بن محمد ثقفی» از «علی بن معلی» از برادرش «محمد بن المعلی» از «درست بن أبی منصور» از «علی بن أبی حمزه» از «ابوبصیر» از امام صادق (علیه السلام) در اینجا اگر از اول بشماریم نفر چهارم یعنی «علی بن المعلی» فردی مجهول الحال است زیرا نامی از او در کتب رجال شيعه نیست چه رسد به اینکه توثیق شده باشد(موثق نامیده شده باشد). در کتب حدیث نیز روایات بسیار اندکی از او نقل شده تا جایی که مجموع روایاتش در كتب اربعه و وسائل الشيعه با محاسبه مکررات، فقط 21 روایت است. این فرد از برادرش محمد بن المعلی نقل کرده که این برادر حتی از خود او نیز ناشناخته تر است زیرا نه تنها نامی از او در کتب رجال نیست بلکه در کتب اربعه و وسایل الشیعه نیز صرفا همین یک روایت عجیب از او نقل شده است و بس! بقیه رجال در این سلسله سند شناخته شده اند و اتهام جعل و تحریف در این مورد خاص به آنها نمی چسبد هرچند درباره انحراف مذهبی یا وثاقت برخی از آنها حرف و حديث هایی وجود دارد مثلا دو نفر از آنها به نامهای «درست بن ابی منصور» و «علی بن ابی حمزه»، پیرو مذهب واقفه هستند که قائل به مهدویت امام کاظم (ع) بودند و به شدت با امام رضا (ع) مخالفت می کردند(1) در هر حال باید گفت چنین سندی طبق مبانی علمای رجال شیعه، ضعيف نامیده می شود مگر آنکه بخواهیم همانند اخباری ها قائل به صحت تمام روایات کتاب "کافی کلینی" شویم. علامه مجلسي به ضعف سند این ماجرا تصریح کرده است(2) وانگهی اگر چنین حادثه عجیبی به عنوان معجزه یا کرامت مهمی برای ابوطالب، رخ داده بود قاعدتا علویان و شيعيان دارای انگیزه قوی برای نقل و ترویج آن بودند و باید در بین شیعیان و اصحاب ائمه (ع) به شهرت می رسید و در قالب روایات متعدد و با اسانید متنوع از ائمه (ع) که نوادگان ابوطالب (ره) هستند نقل می شد و به محدثان شیعه در قرنهای بعدی می رسید نه اینکه صرفا با یک سند ضعیف و از یک راوی ناشناس نقل شود. سؤالی که راوی این روایت باید به آن جواب بدهد اینست که اگر قرار بود مشکل تغذیه رسول الله (ص) برطرف شود نیازی به چنین معجزه عجیبی نبود زیرا خدا می توانست سینه مادر آن حضرت یعنی آمنه (ره) را پر از شیر کند یا اینکه حداکثر سینه فاطمه بنت اسد (مادر امير المؤمنين ع) پُرشیر شود ، اما اینکه یک مرد مثل ابوطالب به پیامبر (ص) شیر بدهد بسیار غیرعادی است!! ادامه در مطلب بعدی👇
ادامه بررسی روایت شیر خوردن پیامبر (ص) از سینه ابوطالب (ره) 👇 انگیزه جعل این روایت: اگر بنا را بر این بگذاریم که این روایت، نه تنها ضعیف بلکه جعلی است این پرسش مطرح می شود که انگیزه راوی از جعل چنین روایتی چه می تواند باشد؟ پاسخ اینست که شاید راویِ این روایت، یکی از غُلاة (غلوکنندگان و افراطی های شیعه) بوده و خواسته برای مخالفت با برخی از افراطیهای سُنّی که ایمانِ ابوطالب (ره) را انکار می کنند، فضیلتی برای آن جناب بسازد. حضرت ابوطالب (ره) افتخار پدری امیرالمومنین (ع) را دارد ولی جاعلِ روایتِ مورد بحث، افتخار مادری پیغمبر (ص) را به فضایل ایشان افزوده تا با اهل سنت مخالفت کرده باشد یا محبوبیتی در بین برخی از عوام شیعه کسب کند. معنای این روایت اینست که ابوطالب، مادر رضاعی رسول خدا (ص) است و امام علی (ع) برادر شیری ایشان به شمار می آید. احتمال دیگر اینست که هدف از جعل این روایت توهین به ابوطالب باشد زیرا شیر دادن را که یک صفت زنانه است به یک مرد نسبت می دهد. اساسا اگر خدا می خواست معجزه ای برای بیان فضیلت ابوطالب کند چرا باید او را به یک کار زنانه وادار کند که می توانست در جامعه مردسالار و زن ستیزِ عربی قبل از اسلام، بهانه ای برای تحقیر و تمسخرِ بزرگمرد بنی هاشم گردد. احتمال دیگر اینست که هدف از این جعل ، تخریب چهره اهل بیت (ع) و نشر خرافات به اسم آن بزرگواران و آلوده کردن احادیث شیعه به روایات مضحک و خنده دار باشد یعنی برخی از راویانِ دروغگو، در پوشش بیان معجزات و کرامات، مطالبی نامعقول و غیرمنطقی در لا به لای احاديث اهل بیت (ع) وارد می کردند تا مکتب تشیع را به مضحکه عام و خاص تبدیل کنند چنانکه در حدیث سلسلة الحمار چنین کردند و کلینی (ره) در آنجا هم متوجه خباثت راوی نشد. به طور کلی چنین روایتهای ضعیفی برای وهابی ها و دشمنان اسلام به منزله گنجینه ای گرانبها هستند زیرا بهترین ابزار برای تمسخر مسلمانان (به ویژه شیعیان) به شمار می آیند. پانوشت ها: (1) شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص: 336 و رجال النجاشی، ص: 249 (2) محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج 5، ص: 252 تاریخ آخرین ویرایش این یادداشت: 4 اسفند 1399 (ره) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis منبع: http://arabi-maleki.blogfa.com/post/539
کانال بررسی روایات👇 @shenakhtehadis در اسفندماه سال 1391 در یک جلسه قرآن بحثی پیش آمد که آیا صحیح است که امام علی ع وقتی نوزاد بودند (یعنی زمانی که هنوز قرآن بر پیامبر ص نازل نشده بود) در قنداقه قرآن تلاوت کرده اند؟ بنده عرض کردم مقامات اهل بیت(ع) در جای خود محفوظ است و وقوع معجزات و کرامات نیز اجمالا مورد قبول ماست ولی روایتی که حاوی موضوع تلاوت قرآن توسط امام علی ع در قنداقه است از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا دچار اشکالات جدی است بلکه با قرآن تعارض دارد و با قاطعیت باید گفت که سند معتبري نداريم كه امام علی(ع) در قنداقه قرآن خوانده باشند. برخی از عزیزان در آن جلسه قرآن عرایض بنده را عجولانه و غیرعلمی پنداشتند بنابراین در چند یادداشت مفصل ادله ی خود را تقدیمشان کردم. ادله را در قالب 4 یادداشت و 2 پیوست تقدیم کردم که شامل بحثهای تفصیلی درباره رجال سند و محتوای روایت بعلاوه برخی از بحثهای مرتبط بود. قرار بود آن برادر عزیز مطالب بنده را به برخی از فضلای مورد اعتماد خودشان برسانند و جواب علمی به "شبهه افکنی" بنده بدهند!! اما با گذشت اینهمه سال، هنوز جوابی از این عزیز و فضلای مورد اعتماد ایشان نرسیده است. اکنون مجددا همان یادداشتها را در قالب یک فایل فشرده با فرمت rar برای عموم منتشر می کنم طبیعی است اگر استادان و فضلای حاضر در این محفل نقدی داشته باشند نیز در صورتی که به صورت خصوصی ارسال فرمایند موجب امتنان بنده است. بی تردید یکی از وظایف ما اینست که با خرافات و غلو مقابله کنیم تا چهره تابناک تشیع بر اثر روایات جعلی و مطالب ضعیف مخدوش نگردد. از خدا می خواهم نشر این یادداشتها در فضای مجازی مایه روسفیدی دنیا و آخرت نگارنده و خوانندگان و کسانی که در نشر آن می کوشند گردد. والله العالم بحقائق الأمور وهو الغفور الرحیم. بررسی تفصیلی متن و سند روایاتی که می گویند امام علی (ع) در زمان نوزادی و در قنداقه قرآن خوانده اند - در یک فایل پی دی اف 👇 https://eitaa.com/shenakhtehadis/287 https://eitaa.com/shenakhtehadis/287
نقد_روایت_قرآن_خواندن_امیرالمومنین.pdf
676K
بررسی سند و متن روایت " قرآن خواندن امام علی ع در قنداقه "👆 - فایل کامل با فرمت ( pdf ) - آخرین بازنگری 29 تیرماه عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه نویسنده: محمد قندهاری 📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه بخش ۱ از ۲ 🔹خطبه ۸۰ نهج‌البلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر " قرائن متعددی نشان می‌دهد آنچه به صورت متن کوتاه بالا در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده است، مبتنی بر یکی از نقل‌های نامه‌ای از امیرالمومنین علیه‌السلام است که آن حضرت وقتی بیرون کوفه (در قادسیه یا ذی قار) بوده‌اند، خطاب به شیعیان کوفه به رشته‌ی تحریر درآورده‌اند. در واقع مطابق نقل تواریخ، این نامه در سال ۳۸ هجری و پس از دریافت خبر شهادت محمد بن‌ابی‌بکر و سقوط مصر، در واکنش به ابهامات برخی شیعیان کوفه و در جهت جذب نیرو برای لشکر نوشته شد و آن حضرت در آن، وقایع پس از وفات پیامبر را به طور مختصر توضیح داده‌اند و در ضمن آن به وقایع جنگ جمل نیز اشاره کرده‌اند. سید رضی نقلی از این نامه را در اختیار داشته که آن را قطعه قطعه کرده و قطعات مختلف آن را در قالب چندین خطبه و نامه (از جمله ضمن خطبه ۸۰) آورده است. خوشبختانه این نامه به دلیل اهمیت فوق العاده‌ای که داشته از طرق مختلفی ثبت و روایت شده و به دست ما رسیده است. با دقت و مقایسه این نقل‌ها، مشخص می‌شود که این نامه دو تحریر دارد: نخست، یک تحریر مختصر که در کتب متقدمی چون الغارات و الامامةوالسیاسة نقل شده و دوم تحریر مفصلی که شامل همان تحریر مختصر به همراه توضیحات و حاشیه‌هایی است که در لابلای فقرات نسخه دیگر قرار گرفته و تنها در کتاب المسترشد طبری آملی و رسائل الائمه کلینی (با تفاوت‌هایی در نقل) به جا مانده است. بخش 1️⃣ خطبه ۸۰ تنها در تحریر مفصل این نامه، آمده است که بنا بر نقل این تحریر، حضرت به هنگام ذکر وقایع جمل و یادکرد عائشه، به نکوهش کلی زنان پرداخته‌اند. (در مورد بخش دوم در ادامه سخن خواهیم گفت) بر این اساس، برای داوری در مورد بخش 1️⃣ خطبه ۸۰، ناگزیر باید در مورد نسبت دو تحریر مختلف این نامه با یکدیگر پژوهش کرد. بدین ترتیب اعتبارسنجی خطبه در گروی پاسخ به این سوال است که آیا نسخه‌ی مفصل اصیل است و نسخه‌ی مختصر، خلاصه‌شده‌ی آن است؟ یا آن که نسخه مختصر اصیل است و نسخه مفصل در اثر افزوده شدن اضافاتی متاخر پدید آمده است؟ برای این داوری باید از روش‌های نقد تاریخی و نیز نقد متنی استفاده کرد. 🔹🔹🔹🔹 (۱) برخی پژوهشگران که روی این خطبه کار کرده‌اند (برای نمونه خانم ناهید طیبی و خانم اسمر جعفری در مقالاتی مستقل) نقل المسترشد را به عنوان منبع این خطبه معرفی کرده و برای نشان دادن عدم اعتبار این نقل، بیشتر بر روی ضعف سندی آن (به خاطر حضور شعبی در سند) تکیه کرده‌اند. جدا از آن که در این تحقیقات به عدم نقل بخش 2️⃣ خطبه ۸۰ در کتاب المسترشد توجهی نشده، به نظر می‌رسد پاسخ ارایه شده در مورد بخش1️⃣ نیز همچنان خالی از ابهام نیست. چه آن که ضعف سندی منابع تحریر بلند، گرچه برای عدم اعتماد به نامه یا خطبه، تا حد خوبی بسنده است، اما دلیل کافی برای جعلی بودن این تحریر به شمار نمی‌رود. (۲) در بخش دوم ارائه‌ام، تلاش کردم -شاید برای اولین بار- به این کاستی‌ها بپردازم. با بازنگری در فرآیند تدوین نهج‌البلاغة و توجه به بهره‌گیری سیدرضی از کتب متقدم خود، نشان دادم که سید رضی بخش قابل توجهی از نهج‌البلاغة را با بهره‌گیری از کتاب قبلی خود: خصائص‌الأئمه تدوین کرده است. از جمله دو بخش 1️⃣ و 2️⃣ خطبه ۸۰، دو حکمت مستقل پیاپی همین اثر بوده‌اند که به هنگام انتقال به نهج‌البلاغة، به طور سهوی در هم ادغام شده‌اند. (اشاره اشتباه به خطبه بودن این متن نیز در اثر همین جابجایی ایجاد شده است.) (۳) همچنین در ادامه‌ی ارائه‌ی خود، بر اساس شواهد متعدد متنی نشان دادم که منبع سید رضی برای ثبت بخش 1️⃣ خطبه در کتاب اول خود (خصائص الأئمه) نیز کتاب المسترشد نبوده و به احتمال بسیار زیاد، سید آن را از کتاب رسائل الأئمه شیخ کلینی نقل کرده است. خوشبختانه گزارشی از متن کامل تحریر مفصل نامه به نقل کتاب رسائل الائمه کلینی، به واسطه‌ی کتاب کشف المحجة ابن‌طاوس به دست ما رسیده است؛ لذا امروزه می‌توانیم متن منبع اصلی سیدرضی یعنی تحریر مفصل نامه را بدون اعمال تقطیعات سید رضی، ملاحظه کنیم و آن را مستقلا مورد بررسی قرار دهیم و در مورد اصالت بخش‌های اختلافاتی دو تحریر مختلف نامه‌ی مزبور داوری کنیم. منبع: کانال تلگرامی محمد قندهاری👇 @sulaym بقیه در بخش بعدی👇
💢 اعتبار سنجی خطبه 80 نهج البلاغه 📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه بخش ۲ از ۲ (ادامه از بخش اول) (۴) در بخش سوم ارائه‌، با دقت در فضای صدور نامه و متن آن نشان دادم که چرا تحریر مفصل از نامه را نمی‌توان از لحاظ تاریخی اصیل دانست. این نامه در شرایطی جنگی و به نیت جذب نیرو برای لشکر نوشته شده تا در کوی‌ و برزن کوفه خوانده شود و مردم با شنیدن آن به شرکت در مبارزه علیه تجاوزات و تعدی‌های شامیان و یا خوارج ترغیب شوند. اضافاتی که در تحریر مفصل نامه مشاهده می‌شود، از هدف این نامه بسیار دور است و به جای ترغیب، مخاطب را درگیر بحث‌های اعتقادی و تاریخی ریز جدلی کرده است. تحلیل متن این افزوده‌ها نیز حکایت از آن دارد که راویانی متأخر، با استفاده از منابع سنی و با نیات جدلی، مواردی ناهمگون را به اینجا و آنجای نامه افزوده‌اند و بدین وسیله، نامه را از هدف اصلی‌اش منحرف کرده‌اند. در ارائه‌ی خود، با ذکر مثال‌هایی نشان دادم که چگونه بخش‌های متفاوت تحریر بلند، یکپارچگی و همگنی متن نامه را بهم زده‌اند. تحریر کوتاه نامه، تنها به مروری کلی بر تاریخ خلافت و حقانیت امیرالمومنین علیه‌السلام اکتفا کرده است. اما در تحریر بلند، توضیحات و حاشیه‌هایی جدلی در میانه‌ی متن نامه افزوده شده و از افرادی فرعی و کم‌اهمیت نام برده شده و به سخنان افراد مختلف و اتفاقات جزئی تاریخی استناد شده است که بیشتر این مطالب را عینا می‌توان در دیگر منابع اهل سنت نیز مشاهده کرد. این افزوده‌ها منجر به آشفتگی و بهم‌ریختگی متن تحریر بلند نامه شده است. ⭕️ یکی از این افزوده‌های جزئی، فقره مورد نظر ماست. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر می‌رسد راوی (سازنده) تحریر بلند نامه، مناسب دیده که در متن نامه پس از یادکرد عائشه‌ (در جریان جنگ جمل) به منظور قدح وی، اخباری در نکوهش کلٌی زنان را بیافزاید و در راستای همان سیاست جدلی، از متن روایتی معروف میان اهل سنت کمک گرفته است که حکایت از نقصان عقل و ایمان زنان دارد. (نمونه ای از نقل‌های سنی این حدیث از ابن عمر در صحیح مسلم) با تقطیع این بخش از نامه مفصل و ثبت آن به صورت مستقل در خصائص‌الأئمه و سپس انتقال آن به نهج‌البلاغة، متن بخش اول خطبه ۸۰ شکل گرفته است. (۵) گفتنی است نقل تحریر مختصر نامه، به دو کتاب الغارات و الامامةوالسیاسة منحصر نمی‌شود و در منابع متقدمی چون کتب ابومخنف (م. ۱۵۷ق)، العقد الفرید از ابن عبدربه (م. ۳۲۸ق) و کتب شیخ مفید (م. ۴۱۳ق) نیز می‌توان تحریرهای دیگری از آن یافت. در هیچ یک از این تحریرهای مختصر و قدیمی‌تر نامه، اثری از بحث نکوهش زنان وجود ندارد. در این میان، به خصوص نقل کتاب الجمل ابومخنف و نیز خطبه ۱۷۲ نهج البلاغة از همین نامه از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. کتاب الجمل ابومخنف از این جهت مهم است که نویسنده متقدم آن، به دنبال ثبت سخنان مرتبط با جنگ جمل بوده است. از آنجا که این بخش نکوهش زنان در تحریر بلند نامه، دقیقا در بخش مرتبط با جنگ جمل آمده است، انتظار می‌رفت که در نقل ابومخنف مشاهده شود. اما در نقل کتاب الجمل ابی‌مخنف عبارتی دال بر نکوهش زنان به چشم نمی‌خورد. اشتراک متنی قابل توجه خطبه ۱۷۲ نهج‌البلاغة با تحریر کوتاه نامه به نقل الغارات، نیز نشانگر دسترسی جداگانه سیدرضی به تحریر کوتاه نامه است. بخش جنگ جمل از نامه در نقل خطبه ۱۷۲ نیز کامل به نظر می‌رسد، اما باز خالی از نکوهش زنان است. بنابراین، اگر بخواهیم تنها از دریچه نهج‌البلاغة به این نامه نگاه کنیم، باز می‌بایست بین نقل‌هایی که سید رضی از تحریر کوتاه (خطبه ۱۷۲) و تحریر بلند نامه (خطبه ۸۰) آورده است، فقط یکی را انتخاب نماییم. به عبارت دیگر نمیتوان همزمان هر دو خطبه را سخن امیرالمومنین علیه السلام دانست. ✨ در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که بخش اول خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه در حقیقت قطعه‎ای از تحریر مفصل و تحریف‌شده از نامه است که توسط راویان متاخر و با بهره‌گیری از منابع سنی به تحریر متقدم نامه افزوده شده است. قابل توجه است که بخش دوم این خطبه نیز، در متقدم‌ترین منابع به عنوان سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب، ذکر شده که سازوکار انتساب آن به امیرالمومنین ع نیازمند پژوهش‌های مستقل است. 🔸 لازم به ذکر است تفصیل این بحث، با ذکر ارجاعات و دلایل تکمیلی، به زودی در قالب مقاله‌ای مستقل منتشر خواهد شد. منبع: کانال تلگرامی محمد قندهاری👇 @sulaym @sulaym عضویت در کانال بررسی روایات👇 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
سوال: آیا روایت زیر صحیح است: امام صادق: «هر مسلمانی که کنیز دارد، می تواند کنیزش را در اختیار هر شخصی بگذارد و در عوضش پول بگیرد تا سنت الله را به جای آورده، خداوند از او راضی شود» منبع: تهذیب الاحکام(ترجمه آیت الله بروجردی)،جلد 7 ، صفحه ۲۴۲ پاسخ: به صفحه مورد نظر در کتاب تهذیب الاحکام مراجعه کردیم و همانطور که انتظار داشتیم دیدیم که متن احادیث، فرق داشت و تحریف شده بود. ضمنا آیت الله بروجردی کتاب تهذیب الاحکام را ترجمه نکرده اند ولی نویسندگان اینگونه مطالبِ فریبکارانه برای تخریب آقای بروجردی، نام او را نیز وارد کرده اند تا علاوه بر تخریب چهره امام صادق(علیه السلام) چهره مراجع خوشنام عصر حاضر را نیز خراب کنند. علاوه بر این، در هیچیک از روایات نیامده بود که در ازای تحلیل کنیز، پول بگیرد و در هیچ روایتی نیز نگفته بود که این سنت خداست. ضمنا حتی همان تحلیل (جایز و حلال کردن رابطه با کنیز خود برای فرد دیگر) نیز در صفحه بعد نهی شده بود یعنی گرچه حرام نباشد اما ناپسند و مکروه دانسته می شود: [الحديث 11] ... سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُحِلُّ فَرْجَ جَارِيَتِهِ؟ قَالَ: لَا أُحِبُّ ذَلِك‏. ترجمه: راوی میگوید: از امام (ع) پرسیدم آیا جایز است که انسان، رابطه با کنیزش را برای فرد دیگری مجاز و حلال کند؟ فرمود: این کار را نمی پسندم. منبع: تهذیت الاحکام، ج7، ص: 242 نکته دیگر اینست اگر بر فرض، کسی بخواهد رابطه بین کنیز خودش با فرد دیگری را حلال و مجاز کند بلافاصله آن کنیز بر خودش، حرام می شود زیرا یک زن هیچگاه به صورت همزمان نمی تواند همسرِ دو مرد باشد. همچنین اگر قبلا در عمل با آن کنیز رابطه داشته، برای حلال شدن رابطه دوم باید مدتی صبر شود که شبیه عدّه طلاق است و به آن «استبراء رحم» میگویند. درباره برده ها و احکام کنیزها بنده حدود ده تا وویس مهم(مجموعا حدود 100 دقیقه) در کانال پاسخهای صوتی در تلگرام و ایتا با آدرس « @pasokhvoice » منتشر کرده ام که هرکس واقعا جویای حقیقت است می‌تواند آنها را بشنود و مطالب ناگفته و مهمی در آن خواهید یافت. به طور کلی استناد به یکی دو تا حدیث که معلوم نیست راوی آنها کیست و شاید راویان در متنِ آن دستکاری کرده باشند، شیوه علمی نیست بلکه هر روایت را باید صرفا پس از سنجش با قرآن و بررسی سند و متن و قرائن دیگر، مورد استناد قرار داد و اینکه عده ای هر روایتی پیدا میکنند در ترجمه اش دستکاری میکنند و بعد میگویند حدیث امام صادق (ع) است، بر خلاف صداقت و بر خلاف شیوه علمی است. (ع) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
با سند صحیح از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: إن بَلَغَکُم عن صاحبِ هذا الأمرِ غَیبةٌ فلا تُنکِروها ترجمه: اگر به شما خبر رسید که صاحب امر ِ (امامت)، (در یک دوره) غایب خواهد بود، آن را انکار نکنید. منبع: کلینی، الکافی(چاپ دارالکتب الاسلامیه)، ج 1، ص: 338 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
🔸نهج البلاغه منبعی فرهنگی نه فقهی🔸 ✍️نفیسه مرادی t.me/female_Interpretation 🔹نهج البلاغه مجموعه ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های منسوب به امام علی علیه السلام می‌باشد که توسط سید رضی جمع آوری شده است. با این که مجموعه ای از روایات است، اما هرگز در زمره منابع روایی شیعه جهت استخراج احکام فقهی قرار نگرفته است. هم به این دلیل که تمام محتوا مرسل است، یعنی بدون ذکر نام راویان نگاشته شده، هم به این علت که مقدار کمی از مسائل فقهی در آن بیان شده است. به قول آیت الله مکارم شیرازی «تنها بخش کوچکى از نهج البلاغه است که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید». 🔹هر چند نهج البلاغه در امور فقهی و احکام شرعی کاربرد ندارد، اما کتابی فرهنگ ساز است و محتوای آن می‌تواند بر فرهنگ جامعه اثرگذار باشد، به طوری‌ که نقش آفرینی فرهنگی نهج البلاغه بعد از انقلاب اسلامی پر رنگ‌تر نیز شده است. از این رو بزرگانی چون آیت الله مکارم‌شیرازی بر «قرار گرفتن نهج البلاغه در متن زندگی» تاکید دارند و چون پای مسائل فقهی در میان نیست، بررسی سندی را منتفی دانسته و بیان می‌کنند: «همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغه نیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم». 🔹با این حال ایشان بر این موضوع اذعان دارند که «اکثریت قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه مستدل و یا در خور استدلال هاى منطقى است و نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبدى وجود ندارد» و این یعنی اینکه برخی موارد وجود دارد که سلسله سندشان مخدوش است. 🔹شاید صرفا بررسی سندی روایاتی که در استنباط‌های فقهی کاربرد دارند، ضروری باشد، اما از آنجایی که جامعه برای اسلامی کردن خود، سعی می‌کند تا هر چه بیشتر عامل به روایات معصومین علیهم السلام باشد، یقینا روایاتی که با فرهنگ عمومی جامعه سر و کار دارند نیز باید از نظر صحت و سلامت مورد بررسی دقیق قرار گیرند، مانند روایات پیرامون زنان. 🔹از سوی دیگر اعتبار سنجی بخشی از محتوای نهج البلاغه به معنای طرد تمام محتوای آن نیست. چرا که وجود روایات ضعیف در منابع روایی متقدم و متاخر نیز باعث تضعیف جایگاه آن‌ها نشده است. 🔹از این رو اعتبارسنجی عباراتی با محتوای زنان در نهج البلاغه، علاوه بر اینکه جایگاه نهج البلاغه را تنزل نمی بخشد، بلکه در صورت اثبات عدم صحت برخی موارد، باعث برطرف شدن بسیاری از شبهات از دامن دین و امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز می‌شود. 🔹خطبه ٨٠ نهج البلاغه یکی از آن مواردی است که با آنکه کاربرد فقهی ندارد، اما در برخی تفاسیر به کار رفته است. به عنوان نمونه آیت الله طیب در تفسیر اطیب البیان از عبارات این خطبه برای اثبات ناقص العقلی زنان و برتری مردان بر ایشان استفاده نموده است. و این در حالی است که تفاسیر نیز خود فرهنگ سازند. 🔹در ٨ جلسه درس‌گفتار «تصویر زن در نهج البلاغه» با بررسی خطبه ٨٠ نهج البلاغه به صورتی علمی و روشمند نشان داده شده که این عبارات از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیست و یقینا اثبات عدم صحت خطبه ٨٠، هیچ خللی در جایگاه و اعتبار مضامین بلند نهج البلاغه ایجاد نخواهد کرد. @shenakhtehadis @shenakhtehadis