#عبور_از_سیم_خاردار_نفس
#پارت326
آخر شب بعد از رفتن مهمونا سعیده و اسراء بازم درمورد کادویی که اسراء به کمیل داده بود حرف میزدن.
برای این که سر به سر اسراء بگذارم گفتم:
_حالا بعد عمری یه کادو به یکی دادیا، چقدر حرفش رو میزنی.
اسراء با ناراحتی گفت:
_آخه میدونی چی شده، با سعیده داشتیم حساب میکردیم اگر تورم همینجوری ادامه پیدا کنه تا سال دیگه نیم سکهای که به شوهرت دادم قیمتش دو برابر میشه. به همون اندازه لپ تاپ هم گرون میشه.
_واقعا نشستید حساب کردید؟ اینجوری که شما حساب کردید اقتصاد مملکت نابوده.
سعیده گفت:
_اتفاقا مسعود هم همین رو گفت. راحیل اوضاع رو نمیبینی؟ بیچاره این قشر کارگر با این تورم چیکار میکنن؟
ابروهام رو بالا دادم.
_اون بچه هم از اقتصاد سر درمیاره، اونوقت دولت ما هنوز اندر خم یک کوچه مونده. سعیده جان اون موقع که اشتباه رای دادی باید فکر این چیزا رو هم میکردی. الان مردم باید خودشون با هم دلی و اتحاد این اقتصاد رو بچرخونن وگرنه این دولت که کاری نمیکنه.
مامان که از آشپزخونه صدامون رو میشنید گفت:
_دولت ما اندر خم یک کوچه نیست راحیل جان. بهتر از هر کسی میدونه چیکار کنه تا مردم به ستوه بیان و فشار اقتصادی باعث بشه ارزشایی که تا حالا به پاش موندن رو کنار بزارن. فقر چیز وحشتناکیه.
اسراء گفت:
_مامان قضیه مثل همون ضربالمثله که میگه فقر از در بیاد، ایمان از پنجره میره دیگه.
گفتم:
_اره. توی حدیثی هم به صراحت بیان شده که «كاد الفقر ان يكون كفراً»، یعنی: «نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد» پولدارا روز به روز پولدارتر میشن، فقیرا فقیرتر.
سعیده لبش رو گاز گرفت.
_یعنی ما با یه رای احساسی و اشتباه این همه کار انجام دادیم؟ وای خدایا اصلا اینجوری به موضوع نگاه نکرده بودم. راحیل باور کن اون سلبریتیه دکترا داشت، یعنی این چیزایی که شماها میگید رو نمیدونسته؟
متاسف نگاهش کردم.
_دکترا داشتن دلیل بر بصیرت داشتن نیست. بعضی از استادای ما هم توی دانشگاه تحصیلات بالایی داشتن ولی متاسفانه مثل همون سلبریتیه فکر میکردن. زمان انتخابات همش توی دانشگاه ما جنگ و جدل بود و استادای ما از تفکرات دانشجوهایی حمایت میکردن که مثل همون سلبریتیه فکر میکردن. من مخالف آزادی اندیشه نیستم، مخالف اندیشهای هستم که گاهی با تعالیم دینی و ارزشیمون مغایرت داره. متاسفانه از این مدل آدما تو جامعه زیاد داریم. که دنباله روهای چشم و گوش بستهی زیادی هم دارن. سعیده ای کاش اون موقع به جای پیروی کورکورانه یه کم تحقیق میکردی. اگر تحقیق میکردی و بازم اشتباه رای میدادی حداقل عذاب وجدان نداشتی، توجیهی داشتی که خب من عقلم بیشتر قد نداد. ولی حالا...
سعیده گفت:
_کاش منم مثل رویا دوستم اصلا رای نمیدادم. حداقل الان عذاب وجدان نداشتم.
اسراء پوزخندی زد و گفت:
_اون که کارش بدتره. باز به مسئولیت پذیری تو.
همون لحظه صدای زنگ موبایلم باعث شد که بحث رو رها کنم.
کمیل بود.
_ببخشید که مزاحم شدم. موبایلم رو پیدا نمیکنم گفتم بپرسم ببینم اونجا جا نمونده. خواب که نبودید؟
_نه، داشتیم بحث سیاسی میکردیم.
_چطور؟
همونطور که میگشتم گفتم:
_درمورد همین وضع مملکت حرف میزدیم. دولتی که این وضع فلاکت بار رو بوجود آورده.
کمیل آهی کشید و گفت:
_چیکار میشه کرد، متاسفانه همه توی یه کشتی هستیم. هر کار اشتباهی که از هر کدوم از ما سر بزنه روی همه تاثیر میزاره و باعث غرق شدن این کشتی میشه.
در حالی که زیر و روی وسایل سفره عقد رو نگاه میکردم گفتم:
_یه عده ساده لوح فکر میکنن با سوراخ کردن این کشتی میتونن خودشون رو با قایقای بیگانه نجات بدن.
_ولی تنها راه نجات حفظ این کشتی و عبور دادن اون از امواج و تلاطمهای دریاست و رسوندنش به ساحل ظهوره. متاسفانه بعضیا هدف رو گم کردن و با اختلاف افکنی باعث دو قطبی شدن جامعه شدن. نمیدونم کی میخوان بفهمن که اگر همهی مسافرای کشتی گوش به فرمان ناخدای کشتی باشن که راه رو خوب میشناسه، قطعا به اهدافشون میرسن.
همونطور که کمد مامان رو وارسی میکردم به حرفاش هم دل سپرده بودم.
_پیدا نشد؟
_فعلا نه، کاش منم مثل شما میتونستم حرف بزنم. چقدر تمثیلاتون منطقی و به جاست. من گاهی برای توضیح دادن حرفام تند و حرصی صحبت میکنم. شما نسبت به من آرامش بیشتری دارید.
کمیل خندید.
_شما که منبع آرامشید بخصوص برای من.
بعد انگار که میخواست حرف رو عوض کنه ادامه داد:
_راستی فردا راس ساعت هفت میام دنبالتون. الانم زودتر بخوابید تا فردا خواب نمونید. من کارمندای خواب آلوم رو توبیخ میکنما. خب مثل این که گوشیم اونجا نیست.
_اگر پیداش کردم بهتون خبر میدم. چرا روی سایلنت گذاشتینش؟
_یه مزاحم داشتم مجبور شدم.
قلبم ریخت و گفتم:
_به جز فریدون کی جرات داره مزاحم شما بشه؟
✍بهقلملیلافتحیپور
•@patogh_targoll•ترگل
🔺️
توییت سرباز اسرائیلی به زبان فارسی، حامی ناجنبش زن، زندگی، آزادی
روشنه؟
•@patogh_targoll•ترگل
🌻🌿|°•
✔ با حجاب هم میشه افتخارآفرین بود
🌻 فیلسوف طوبی کرمانی
#بانوی_افتخار_آفرین
#حجاب
•@patogh_targoll•ترگل
😳🔹 اصطلاح #چادر به سرکردن در متن زرتشتی منتسب به دوره ساسانیان
🔻در متن زرتشتی به نام یوشت فریان که به زمان ساسانیان مرتبط دانسته شده
است بهوضوح چادر به سر کردن
آمده است
🟣 تکرار میکنیم چادر به سر کردن‼️ #حجاب_ایران_باستان •@patogh_targoll•ترگل
✅ چادر ؛
یک واژه سانسکریتی است که
در ایران باستان نیز رواج داشته است.
#حجاب_ایران_باستان
•@patogh_targoll•ترگل
10.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♻️ قوانین جالب که تا امروز فکر میکردید فقط مختص ایران است! ضوابط پوشش (Dress code) چیست و در دنیا چگونه اجرا می شود؟
#حجاب
#حجاب_یار
•@patogh_targoll•ترگل