فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نتانیاهو: آیت الله خمینی وعده داده است که انقلاب اسلامی را به تمام جهان صادر کند و ایران در حال حرکت در این مسیر است
✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾
@payame_kosar
🔴 تو «آقا» داری و «مشکل» داری...؟!
🌹 علامه مصباح یزدی رضوان الله علیه:
اگر ما «نوكر» وجود مقدس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف هستيم، [حل] مشكلات مان را چرا از «آقاى» خودمان نخواهيم؟
چه كسى از او «مهربانتر» چه كسی از او «قدرتمندتر»؟!...
🔹 ما اگر صلواتی [هدیه به حضرت] بفرستیم و #امام_زمان (ارواحنا فداه) دعایی برایمان بکند، [این دعا] خیلی با صلوات های ما فرق دارد. [اگر] او دعا کند که رد نمیشود...
میشود ما برای او دعا کنیم و او ما را ندید بگیرد؟ میشود چنین چیزی
🟢 شما هدیه کوچکی برای آدمهای عادی بفرستید، بالاخره چیزی در مقابلش به شما میدهند...!
۱۳۹۰/۰۹/۲۹
#امام_زمان
#توسلات_مهدوی
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زمان رفت و برگشت برای اربعین، جزو عمر حساب نمیشه
#اربعین
🪴@payame_kosar
403.4.28 احکام شب.mp3
2.34M
🔸زمزم احکام
🔸با موضوع:فضای مجازی
❇️سعی کنیم این احکام کوتاه دو سه دقیقه ای که هر روز در حرم مطهر و منور حضرت معصومه سلام الله علیها بیان می شود را گوش کنیم تا بیشتر و بهتر با تکلیف شرعی خود آشنا شویم انشاء الله
🪴@payame_kosar
✅موقع *صدقه* دادن زرنگ باشید!
✍آیت الله مجتبی تهرانی (ره):
اگر میخواهی صدقه بدهی، همین طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد. صدقه را از طـرف امـام رضـــا(ع) بــرای سـلامتی امام زمـان(عج) بـده! این جوری برای دو معصوم است؛ دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد، ممکن نیست خداوند این صدقه تو را رد کند. توهم اینجا حق واسطهگریات را میگیری. تو واسطهای و همین حق واسطهگری است که اجازه میدهد تو به مراحل خاص برسی.
امام صادق (علیه السلام) :
صدقه دادن در شب جمعه و روز آن و نيز صلوات بر محمد (صلی الله علیه و آله) در شب جمعه و روز آن، برابر هزار حسنه است و هزار بدي به وسيلة آن نابود مي شود و هزار درجه بر مقام آدمي افزوده مي شود .
🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #استوری
🏷 #شب_جمعه
شما دعا کن اگر عمر من کفاف نداد
جنازهام شب جمعه به کربلا برسد..
🏴@payame_kosar
@madahi - حاج آقا دانشمند.mp3
5.59M
🎧 #سخنرانی | #اباعبدالله
📝 داستان مصطفی دیوونه
👤 #حاج_آقای_دانشمند
🏷 پیشنهاد دانلود 👌
🏴@payame_kosar
#گزارش_تصویری
✨ کلاس کدبانوی کوچک
🌸 در این جلسه با گل دخترا شعر خوندیم
🌸 بازی کردیم
🌸 دوستا و دشمنای امام حسین رو شناختیم
🌸 نقاشی کشیدیم یه عالمه
و کلی کارای جذاب دیگه 😍
#نو_جوانه_ها
#پایگاه_شهید_عاصی_زاده
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
@payame_kosar
╰━⊰🍂🌺🌺🍂⊱═╯
#گزارش_تصویری
📌همکاری همه جانبه گروه جهادی شهید حسین مروتی از پایگاه بسیج قاسم ابن الحسن (علیه سلام) در حاشیه مراسم عزاداری دهه دوم محرم در مسجد یتیمان حسین ابن علی (ع)
✅ تهیه و خرد کردن مواد برای شام بعد از برنامه زیارت عاشورا هر روز صبح در مکان پایگاه
✅ تهیه چای وپذیرایی از عزاداران هرشب
✅ توزیع شام بین شرکت کنندگان در مراسم
✅ شستن ظرفهای شام
✅ جارو کردن پایگاه و مسجد و آماده کردن محیط برای مراسم روز بعد
#پایگاه_بسیج_قاسم_ابن_الحسن_ع
#گروه_جهادی_شهید_حسین_مروتی
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮
@payame_kosar
╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
#گزارش_تصویری
💠 کلاس گلدوزی با دست در پایگاه شهید شرکایی
#نو_جوانه_ها
#پایگاه_شهید_شرکایی
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
https://eitaa.com/shohadayeshahed
𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅───
@payame_kosar
#معرفی_کتاب
گفتم آقای رئیسی چرا تیم رسانه ای شما اینقدر ضعیفه؟ اینقدر کارهای بزرگ انجام می دهید و مردم متوجه نمی شوند.
اینطور باشه دور بعد رأی نمی آورید.
نگاهی به من انداخت و گفتند: بخوام رسانه رو قوی کنم باید مرتب از خودم تعریف کنم و کار خوبی نیست.
اما برای دور بعد نام من رو توی نامزدها نخواهی دید.
باتعجب گفتم چرا؟
گفت: وقتی آمدیم اوضاع کشور واقعا بحرانی بود و خدا لطف کرد شرایط بهتر شد و کشور از لبه پرتگاه دور شد، الان دیگه هرکی رئیس جمهور بشه مشکلی نخواهد داشت.
📚کتاب رئیسی روحانی بود. اثر گروه شهید هادی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
@payame_kosar
1_11414607845.mp3
16.65M
.
صوت زیبای زیارت عاشورا
التماس دعای ظهور آقا امام زمان
#روز_هشتم 🙏
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~
@payame_kosar
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_آخر
کمی بعد با پنج تا بچة قد و نیم قد نشسته بودم سر خاکش. باورم نمی شد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم، نگذاشتند. دستم را گرفتند و سوار ماشین کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش می آمدند. از خاطراتشان با صمد می گفتند. هیچ کس را نمی دیدم. هیچ صدایی نمی شنیدم. باورم نمی شد صمد من آن کسی باشد که آن ها می گفتند. دلم می خواست زودتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچه ها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچه هایم را بو کنم. آن ها بوی صمد را می دادند. هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند. تنها شدم. تنها ماندم. تنها ماندیم. مهدیِ سه ساله مرد خانة ما شد.
اما نه، صمد هم بود؛ هر لحظه، هر دقیقه. می دیدمش. بویش را حس می کردم.
آن پیراهن قشنگی را که از مکه آورده بود، اتو کردم و به جا لباسی زدم؛ کنار لباس های خودمان. بچه ها که از بیرون می آمدند، دستی روی لباس بابایشان می کشیدند. پیراهن بابا را بو می کردند. می بوسیدند. بوی صمد همیشه بین لباس های ما پخش بود. صمد همیشه با ما بود.
بچه ها صدایش را می شنیدند: «درس بخوانید. با هم مهربان باشید. مواظب مامان باشید. خدا را فراموش نکنید.»
گاهی می آمد نزدیکِ نزدیک. در گوشم می گفت: «قدم! زود باش. بچه ها را زودتر بزرگ کن. سر و سامان بده. زود باش. چقدر طولش می دهی. باید زودتر از اینجا برویم. زود باش. فقط منتظر تو هستم. به جان خودت قدم، این بار تنهایی به بهشت هم نمی روم. زود باش. خیلی وقت است اینجا نشسته ام. منتظر توام. ببین بچه ها بزرگ شده اند.
دستت را به من بده. بچه ها راهشان را بلدند. بیا جلوتر. دستت را بگذار توی دستم. تنهایی دیگر بس است. بقیة راه را باید با هم برویم...»
«پایان کتاب دختر شینا»
✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾
@payame_kosar