فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ خدا با جوونهایی که قدرت و شرایط گناه دارن و گناه نمیکنن
اینجوری حساب میکنه...
┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
@payame_kosar
┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
💖رمان شماره : ۲
💜نام رمان :مثــــل هیچکس
خلاصه ایی از داستان : درمورد پسری که زیاد مذهبی نیست دنبال جواب سوال هاش میگرده و دنبال کسیه که سوال هاشو ازش بپرسه و با هم کلاسی دانشگاهش محمد رفیق میشه!
و در همین حین دلباخته دختری مذهبی میشه ....
💚نام نویسنده: فائزه ریاضی
💙تعداد قسمت: ۴٩
┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
@payame_kosar
┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور
🍁رمان هیجانی و فانتزی
🌷 #مثل_هیچکس_۱
🍁قسمت #اول
اکبر آقا صاحب دکه ی روزنامه فروشی📰 سر کوچه مان بود...
آن روزها مهم ترین و بروز ترین اتفاقات را باید از روزنامه ها 🗞و چند نوبت اخبار شبکه های تلویزیون 📺پیگیری میکردیم....
نه شبکه ی خبری بود که بیست و چهار ساعته اخبار پخش کند و ریزترین اتفاقات دور ترین نقاط جهان را به گوش مردم برساند و نه اینترنت و فضای مجازی....
اعلام کرده بودند نتایج کنکور فردا صبح در روزنامه چاپ می شود.😥
یادم نمی آید آن شب را تا صبح راحت خوابیده باشم. این فکر که نتیجه ی زحمات چندین ساله و درس خواندن های شبانه روزی ام فردا مشخص می شود رهایم نمی کرد....
نمیدانستم اگر قبول نشده باشم یا رتبه ی خوبی نیاورده باشم با چه واکنشی از خانواده ام مواجه می شوم.😕
جواب مادر که تمام سال اخیر پز حضور نداشتنم در مهمانی ها را با جمله ی "پسرم داره خودشو برا کنکور آماده میکنه"...😐
و پدر که تا چیزی نیاز به تعمیر داشت حواله به "آقای مهندس خانه" میداد را چه دهم....😑
دلم روشن بود اما اضطراب رهایم نمی کرد....
نفهمیدم کی خوابم برد اما صبح با صدای مادر بیدار شدم :
_ رضا! آقا رضا... مگه نتایج کنکور امروز نمیاد؟
سراسیمه بلند شدم....😱
ساعت هشت و نیم 🕣بود. بدون معطلی لباس پوشیدم و خودم را به دکه ی اکبر آقا رساندم.
صف ملت👥👥👥 مداد به دست تا یکی دو متر ادامه داشت.
روزنامه تازه آمده بود و همهمه بین مردم پیچیده بود. این حجم از استرس را تا آن روز کمتر تجربه کرده بودم. شاید آخرین باری که اینقدر اضطراب داشتم بر می گشت به دوسال قبل و امتحانات خرداد ماه دبیرستان. وقتی مراقب سر امتحان تقلبم را گرفت و بعد از احضار شدن به دفتر قرار شد خانواده ام به مدرسه بیایند.😅 همیشه شاگرد اول یا نهایتا دوم بودم البته اگر نمره انضباط پایینم اجازه اش را میداد! آن مساله با گرو گذاشتن ریش پدرم پیش مدیر حل شده بود اما حالا اگر قبول نمی شدم چه کسی میخواست پیش پدرم ریش گرو بگذارد؟😒 نمیدانم شاید هم منطقی برخورد کنند....
در همین افکار بودم که کسی با چهره ی درهم کشیده روی شانه ام زد :
_ بیا داداش ما که شانس نداریم، تو یه نگاه بنداز ببین اسمتو پیدا می کنی.😒
روزنامه را گرفتم و تشکر کردم....
از جمعیت کمی فاصله گرفتم. هم دوست داشتم زودتر تکلیفم مشخص شود، هم از جستجو کردن اسمم میترسیدم.
بلاخره دلم را به دریا زدم و دنبال اسمم گشتم.
الف...
ح...
احمدی...
احمدی ایمان...
احمدی بهروز...
احمدی دانیال...
ادامه دارد...
┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
@payame_kosar
┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای علی فانی
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
@payame_kosar
19.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دوربین مخفی جالب
✅ اثرات فرهنگی، تبلیغی یک تولید محتوای خوب در رابطه با مظلومیت مردم غزه
- دخترم تو چرا باید تو این سن وصیت نامه بنویسی؟
- آخه لازم میشه...
#مظلوم_مقتدر
#غزه
༺◍⃟჻ᭂ࿐~•~•~❁❥༅••┅┄
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واشنگتن ؛ نزدیک کنگره آمریکا
👌 اینا دیگه رسماً دارن شعار «الله اکبر»
میدن 😂
༺◍⃟჻ᭂ࿐~•~•~❁❥༅••┅┄
@payame_kosar
22.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌👌👌👏👏👏
واقعا"چه کلیپ قشنگی حیفم اومد نبینید
هم خودتون ببینید و هم نشر بدید که همه ببینن و مطمئنا 🌹باقیات الصالحات🌹
༺◍⃟჻ᭂ࿐~•~•~❁❥༅••┅┄
@payame_kosar
عبارت بسیار مهم امام خامنه ای در تنفیذ آقای پزشکیان:
❌یادآوری میکنم که رأی ملت و تنفیذ اینجانب تا هر زمان که مشی همیشگی ایشان در پیمودن صراط مستقیم اسلام و انقلاب برقرار باشد، ادامه خواهد داشت.
#رسای_اردکان
•رسا|روابط عمومی سپاه اردکان•
▪️| @rasa_ar |▪️
༺◍⃟჻ᭂ࿐~•~•~❁❥༅••┅┄
@payame_kosar