eitaa logo
پیام کوثر
851 دنبال‌کننده
15هزار عکس
8.8هزار ویدیو
176 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
پیام کوثر
🌸🌸🌸 امام برای چه؟؟؟ 🤔 صحبت‌های کوتاه غدیری حجت‌الاسلام حیدریان گوش بدین که ان شاء الله ساعت 5 به سوا
سوالات قسمت اول مسابقه ویژه عید غدیر ( امام برای چه ؟) ۱- به کدام یک از شان های پیامبر (ص) تا دوران غیبت احتیاج داریم ؟ و این مسئولیت بر عهده چه کسی هست؟ ۲- ولی امر مسلمین در بخش حکومت به جای علم الهی و عصمت ائمه به ترتیب چه ویژگی هایی را دارند؟ جواب سوالات خود را تا ساعت ١١ صبح فردا به این آیدی @Montazer_250 ارسال کنید و افرادی که تعداد دفعات بیشتری در مسابقات شرکت کنند ، شانس بیشتری در مسابقه دارند.😊 در ضمن پیام کوثر تا عید غدیر ، مسابقات متنوعی رو براتون در نظر گرفته .😊 پس با ما همراه باشید. @payame_kosar
animation.gif
32.3K
⭕️شبهه : برخی می گویند: چرا پیامبر(صلّی الله علیه و آله) موضوع ولایت حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) را در مکه، که تمام مسلمانان جمع بودند ابلاغ نفرمود و تا غدیر خم صبر نمود؟ ❇️پاسخ شبهه : پیامبر اکرم (ص) مسئله مهم جانشینی حضرت علی (ع) را مکررا و در مناسبت‌های مختلف به مردم گوشزد کرده بود، و بیان آن در غدیر خم، تنها به منظور اتمام حجت بوده است. اعلام این مسئله مهم بعد از اتمام مراسم حج در آن روز و مکان خاص، علاوه بر این که به دستور اکید پروردگار بوده، حکمت هایی نیز داشته؛ از جمله: ۱.با توجه به حساسیت مسئله ولایت و جانشینی و احتمال مخالفت، اعلام نشدن آن در ایام حج، شاید به منظور حفظ آرامش حاجیان در انجام صحیح اعمال و پیشگیری از حرمت شکنی در حریم امن الهی بوده. ۲. این موضوع باید با حضور همه حج گزاران و در فضایی آرام طرح می شد و در موسم حج، به دلیل محدودیت زمانی و مکانی و اهمیت انجام صحیح اعمال حج، امکان پذیر نبود. ۳.شاید یکی از حکمت ها، بالا بودن میزان نفوذ کلام در موقعیت وداع مراد و مرید بوده. منطقه غدیر خم، آخرین محل وداع هزاران مسلمان شیفته با پیامبر عزیزشان بود؛ از این رو لحظه‌ای حیاتی برای تکرار و تأکید مجدد بر خلافت و جانشینی امیر مؤمنان به نظر می‌رسید. بنابراین، انتخاب غدیر خم با شرایط خاص و منحصر به فرد خود، انتخابیست حکیمانه، تا به عنوان حادثه‌ای فراموش نشدنی و برای همیشه در ذهن مردم ثبت شود. اگر شبهه ای ذهنتان را مشغول کرده خوشحال می شویم در راه یافتن پاسخ با شما هم قدم باشیم. 😊با آی دی @zz2aa64 @payame_kosar
😂 یه روز یه اسراییلیه به ایرانیه میگه : چرا نمیاین با ما مذاکره کنین حرف بزنین؟🤔 ایرانیه میگه: والا ما حضرت سلیمان (؏) نیستیم زبون هر حیوونی رو بفهمیم😂😎 😉 ما را به دوستانتون معرفی کنید. 👇👇👇 @payame_kosar
🌱🍃🌸🌸🌸🌸🍃🌱 یه سؤال ,,عبادت زیاد بهتره یا عبادت کم؟؟ چطوری باشه تا قبول بشه🤔 🌱🌸 👇👇👇👇👇 🔸 زیاد عبادت کردن، خیلی ارزش نداره، 🔹 بلکه روی عمل, حسابی کار کردن، و اون رو خوب از کار در آوردن، خیلی مهمّه 🌱🌸 لازم نیست خیلی بخونی❗️ ️🔔 در زیاد خوندن، خطر عادت شدن و بی‌روح شدن، و بی توجّه تکرار کردن وجود داره. 🌱🌸 📖ملاکِ قرآن برای قبولیِ اعمال "اَحسَنُ عَمَلا" است، نه "اَکثَرُ عَمَلا👇👇 اَحسَنُ عَمَلا👈 یعنی خوب و به نحو احسن انجام دادن. اَکثَرُ عَمَلا👈 یعنی زیاد و کثیر انجام دادن. 🌱🌸 🔻 لذا خدا می‌فرماید ما شما رو خلق کردیم، تا مشخص بشه کدومتون بهتر عمل می‌کنید، نه اینکه کدومتون بیشتر عمل می‌کنید: 🌱🌸 💟 خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أحسن عملا ✨سوره ملک، آیه ۲✨ @payame_kosar
✨🌹✨ ✍امام صادق (ع) فرمودند: ❤️هر کس بعد از نماز واجب تسبیحات حضرتِ زهرا را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از روی پاب چپ بردارد جمیع گناهانش آمرزیدہ شود.. 📚ڪافے ج 3 ص 34 ╭─💕─═✨💜✨═─💕─╮ ‌ 🌹‌ 🌕 @payame_kosar 🌹 ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
🙄🙄🙄 چرا اینجوری نگام میکنی؟؟؟ 😉 ادامه رمانو میگی؟؟ خب حالا میذارم دیگه😁 ادامه داستان جذاب "جنگ با دشمنان خدا" 👇
قسمت هفت: تحت تعقیب وارد حرم که شدم صدای اذان بلند شد ... صفوف نماز یکی پس از دیگری تشکیل می شد ... یه عده هم بیخیال از کنار صف ها رد می شدند ... بی توجهی به نماز در ایران برام چیز تازه ای نبود ... . نماز رو خوندم و راه افتادم ... چشمم به یه صف طولانی داخل حرم افتاد ... رفتم جلو و سوال کردم ... غذای حضرت بود ... آخرین غذایی که خورده بودم، صبحانه ای بود که در خوابگاه به طلبه ها داده بودند ... . نه پولی برای غذا داشتم، نه غرورم اجازه می داد دستم رو جلوی شیعه ها دراز بکنم ... اون هم اینکه غذای امام شیعه ها رو بخورم ... . چند قدمی از خادم دور نشده بودم که یه جوان بی سیم دار، دنبالم دوید ... دستش رو که گذاشت روی شونه ام، نفسم برید ... پرسید: ایرانی هستید؟ ... رنگم چنان پرید که گچ، اون طوری سفید نیست ... زبانم هم کلا حرکت نمی کرد ... . مشخص بود از حالتم تعجب کرده ... با پاسپورت، بدون فیش غذا میدن ... اینو گفت و رفت ... . چند لحظه طول کشید تا به خودم بیام ... از وحشت، با سرعت هر چه تمام تر از حرم خارج شدم ... . توی راه حوزه، حسابی خودم رو سرزنش می کردم که نزدیک بود خودت رو لو بدی ... اگر بهت شک می کرد چی؟ ... شاید اصلا بهت شک کرده بود ... شاید الان هم تحت تعقیب باشی و ... @payame_kosar
قسمت هشت: خدایا! نجاتم بده وقتی رسیدم به حوزه سوم، چند ساعت معطل شدم اما اونجا هم پذیرشم نکردن ... . با خودم گفتم: آخه این چه غلطی بود که کردی ... سرت رو پایین انداختی بدون آشنا و راه بلد اومدی کشور غریب؟ ... تا همین جا هم زنده موندنت معجزه است ... . گرسنگی، خستگی، ترس، وحشت، غربت، تنهایی، سرگردانی توی کشور دشمن، اون هم برای یه نوجوون 16 ساله ... . برگشتم حرم ... یکم آب خوردم و به صورتم آب زدم ... حالم که جا اومد، خسته و کوفته، زیر سایه یکی از صحن ها به دیوار تکیه دادم و به خدا گفتم: خدایا! خودت دیدی که من به خاطر تو این همه راه اومدم ... اومدم با دشمنانت مبارزه کنم ... همه عمر در ناز و نعمت و مرفه زندگی کردم ... تمام اون راحتی و آسایش رو رها کردم و فقط به خاطر تو، تن به این سختی و آوارگی دادم ... اما ضعیف و ناتوان و غریبم ... نه جایی دارم نه پولی ... وسط کشور دشمنان تو گیر کردم و هیچ پناهی ندارم ... اگر از بودن من و مبارزه با دشمنانت راضی هستی کمکم کن ... و الا منو برگردون عربستان و از محاصره این همه شیعه نجات بده ... @payame_kosar
قسمت نه: مرگ در اتاق بازجویی خسته و گرسنه، با دل سوخته خوابم برد ... که ناگهان یه خادم زد روی شونه ام ... پسرجان! پاشو اینجا جای خواب نیست ... . با اون گرسنگی و بدنی که از شدت خستگی درد می کرد، با وحشت از خواب پریدم ... از حال خودم خارج شدم و سرش داد زدم: مگر زمین اینجا مال توئه که براش قانون گذاشتی؟ اینجا زمین خداست و منم بنده خدا ... . یهو به خودم اومدم که سر یه خادم شیعه، توی یه کشور شیعه، توی حرم امام شیعه، داد زدم ... . توی اون حال، اصلا حواسم نبود توی کشور خودم نیستم. یادم رفته بود اینجا دیگه برادرهای بزرگ ترم، نماینده مجلس و مشاور وزیر نیستند. اینجا دیگه خواهرم، استاد دانشگاه نیست ... اینجا، فقط منم و من ... وحشتم چند برابر شد اما سریع خودم رو کنترل کردم و خواستم فرار کنم که یه روحانی شیعه حدود 50 ساله دستم رو گرفت ... دیگه پام شل شد و افتادم ... مرگ جلوی چشمم بالا و پایین می رفت ... . روحانیه با ناراحتی رو به خادم گفت: چه کردی با جوون مردم؟ ... و اون مات و مبهوت که به خدا، من فقط صداش کردم ... . آخر، زیر بغلم رو گرفتن و بردن داخل ساختمان های حرم ... هر چه جلوتر می رفتیم، بدنم سردتر و بی حس تر می شد ... . من رو برد داخل و گفت برام آب قند بیارن ... جرات نمی کردم دست به آب قند بزنم ... منتظر بودم کم کم سوال و جواب رو شروع کنن و کار بالا بگیره ... . با خودم گفتم حتما از اون بی سیم به دسته تا حالا دنبالت بودن ... بدتر از همه لحظه ای بود که چشم چرخوندم دیدم هر کس دور منه، یا روحانی شیعه است، یا بی سیم دستشه ... . چشم هام رو بستم و گفتم: آروم باش ... دیگه بین تو و دیدار پیامبر، فاصله ای نیست ... خدایا! برای شهادت آماده ام ... @payame_kosar
طبق قرار عاشقی دوشنبه شبهامون🌸🌸🌸 التماس دعا
sahife-farsi-128-02.mp3
10.5M
📖 دعای هفتم صحیفه سجادیه 🌟 امام زین العابدین (علیه السلام)🌟 برای رفع حوادث ناگوار و دشواری‌ها🌟 🎙 حاج‌ میثم‌ مطیعی ➕ همراه با نجوا 🌍 به نیت رفع بلای کرونا از سراسر گیتی و ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف): ✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨ 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 @payame_kosar
الهی ! می دانم که بارها و بارها در درگاه تو حرف ها زدم و همه را زیر پا گذاشتم اما از تو می خواهم صداقت را روح گفتارم کنی تا هرچه می گویم همان باشد که باید . پروردگار من ! کارهای من ارزش هیچ اجری ندارد اما تو به همین کارهای بی ارزش بها ده و اجری عظیم در نامه عملم ثبت فرما . قصه های_قصه من و خدا محسن عباسی ولدی @payame_kosar