eitaa logo
پیام کوثر
850 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
175 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آثار مستقیم گناهان در قضا شدن نماز صبح ! 🎙استاد عالی ╔═.🌟🔹.═════╗       @payame_kosar ╚═════.🌟🔹.═╝
11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰نوحه استودیویی فوق العاده زیبای، عشق یکی راه یکی منم و غم حسین چه غم مبارکی با نوای دلنشین حاج عبدالرضا هلالی و کربلایی محمد حسین پویانفر ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┅═✧❁🖤❁✧═┅ @payame_kosar
۲۸ حسین جان! مُتعجّب نشو از من، که چرا گیر توام شکر چایى تو حُکم نمک را دارد... مستم، ملامتم نکن ای محتسب که من چایی نبات روضه‌ی ارباب خورده‌ام بفرمایید چای حسین ... عباسعلی دهستانی ، از اردکان ╔═.🍃.═══════╗   🏴 @payame_kosar 🏴 ╚═══════.🍃.═╝
اقدام زیبای محمد انصاری در پیاده‌روی اربعین محمد انصاری، ستاره سابق تیم پرسپولیس همزمان با برگزاری مراسم راهپیمایی اربعین ۱۴۰۱ در موکب های مسیر نجف اشرف تا کربلای معلی ویلچر زائرین سالمند و معلول را تعمیر می کند. ╔═.🌟🔹.═════╗       @payame_kosar ╚═════.🌟🔹.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نامه برسه به جامونده ها 🏴 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┅═✧❁🖤❁✧═┅ @payame_kosar
۲۹ شاید با خود بگویی : از خانه هم می توانم به حسین سلام دهم از خانه هم می توانم زیارت اربعین بخوانم چرا باید سختی چند روز پیاده روی را به جان بخرم و مسیری طولانی را در گرما و سرما طی کنم تا کسی را زیارت کنم که همین لحظه هم در کنار من است ؟؟ پس بشنو سخن زینب را که به یزید فرمود : «به خدا که نمی توانی یاد و خاطره ما را محو و نابود کنی . » اگر من از خانه ام سلام دهم و تو از خانه ات سلام دهی دیری نمی پاید که داستان کربلا از یادها می رود پیاده روی اربعین کاری زینبی است ! سمیرا دل افکار، استان فارس، شهر راز ╔═.🍃.═══════╗   🏴 @payame_kosar 🏴 ╚═══════.🍃.═╝
۳۰ نا نداشتیم. گرما امانمان را بریده بود امادیدن تابلوی کربلا توی مسیر یکباره همه چیز را عوض کرد. باورش سخت بود. فکر رسیدن به کربلا نیروی تازه‌ای به همه کاروان داده‌ بود. حس و امید رسیدن، خستگی را از تنمان درآورده بود. اما انگار پاها شرم داشتند با کفش تا کربلا بروند. انگار از اهل بیت امام خجالت می‌کشیدند. شروع کردیم به درآوردن کفش هایمان. بعضی از بچه ها کفش‌هاشان را  از بند، به کیفشان آویزان کرده بودند. یاد حر افتادم. حر ابن یزید ریاحی، وقتی می خواست با تمام خطاهایی که کرده بود، از امام حسین (علیه السلام) عذرخواهی کند. حری که چکمه هاش را پر از خاک و سنگ کرد و سر به زیر انداخت و رفت طرف ارباب. گمان می‌کنم توی آن شرایط، همه حس و حال مرا داشتند. به کفش هام که از گردن آویزان بودند زل زده‌بودم و گفتم:«خدا کند مارا هم قبول کنند...؟!» نازنین زهرا زارعی ، از شیراز ╔═.🍃.═══════╗   🏴 @payame_kosar 🏴 ╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا