#پخش_زنده
#نشست_بصیرتی_کوتاه
#بصورت_مجازی
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
🔖 امام خامنه ای مدظلهالعالی:
«. ملت ايران، شعار مبارزه با استکبار را بايد به عنوان پرچم و مشعلي حفظ کند. چرا؟ چون اگر اين عَلمِ برافراشته حفظ نشود و اين شعار، افسرده و گم شود، راه ملت گم خواهد شد.
🔰🔰🔰
🎙نشست بصیرتی کوتاه
(۲۰ دقیقه ای) به صورت مجازی
✅ با موضوع :
《مقاومت، رمز پیروزی براستکبار》
🎤سخنران :
کارشناس سیاسی برادر محمدجواد فاضلی
پخش زنده از طریق پیام رسان ایتا به آدرس :
کانال رسای اردکان:
https://eitaa.com/rasa_ar
🗓 چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳
⏰ راس ساعت ۲۰:۳۰
و
❌فقط به مدت بیست دقیقه❌
📢 لطفا رسانه باشید ...
و
#نشر_حداکثری_لطفا 💥
🔹🔸🔹🔸
#مسیر_روشن
#روشنگری_وتبیین
#در_راه_فتح_قله_ایم
#دهه_استکبارستیزی۱۴۰۳
#اردکان
#رسای_اردکان
•رسا|روابط عمومی سپاه اردکان•
▪️| @rasa_ar |▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرا حلال کنید ما را 🥺🥺
سخنان قابل تامل #فرزند_شهید ،در محضر #رهبر عزیز
به دقت گوش بدید و تا میتونید منتشر کنید 😭
🪴@payame_kosar
#یادداشت_تحلیلی2
🔰 دلایل شکست اسرائیل
🔻چرا پیروز جنگهای سخت اعراب علیه اسرائیل و جنگ شش روزه، پس از ۱۳ ماه هنوز نتوانسته یک کیلومتر از ۳۶۵ کیلومتر مربع غزه را تثبیت کند و تنها توانسته ۴ اسیر خود را آزاد کندو نتوانسته در یک ماه اخیر تنها یک شب نیروهای خود را در جنوب لبنان مستقر کند؟
🔹از بین رفتن توان مدیریت جنگ و بحران خروج از بحران: در همان ابتدای طوفان الأقصی و پس از شکست اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل وقتی که جهان استکبار به سرکردگی آمریکا، سراسیمه به کمک اسرائیل شتافتند، مشخص شد زیرساخت اطلاعاتی رژیم که غزه را با ۲۲ ماهواره به صورت شبانهروز و ده هزار جاسوس، زیرچشم گرفته بود، از بین رفته و در ادامه نیز توان خروج از این بحران جبرانناپذیر را از دست داد.
🔸تجمع قدرتهای مالی و نظامی جهان در جبهه اسرائیل: اگر اسرائیل، قدرتِ مستقر بود، نیازی به حضور و کمکهای عجیب و افسانهای آمریکا،انگلیس،فرانسه و...نبود. این، نشانه مهمی است از ناامیدی آنها از حیات اسرائیل که با تنفس مصنوعی به دنبال احیای او ههستند.
🔺فرار از جنگ و رو آوردن به قتل و ترور: قدرتها وقتی به قتل عام و کشتارجمعی و پرهزینه دست میزنند که از توانایی آفندی و پدافندی خود ناامید شدهاند. بزرگان رژیم به خوبی فهمیدهاند که اسرائیل، هرگز به پیشّ از #طوفان_الاقصی برنمی گردد و چهره خونریز این ۱۳ ماه رژیم، حتی با افسانه دیگری مثل هولوکاست هم ترمیم نمیشود. به تعبیر عامیانه وقتی کسی به سیم آخر میزند که چیزی برای از دست دادن نداشته و یا از داشتههایش دل کنده باشد.
✍ #محمدهادی_صحرایی
#ثامن42
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش های کاربران ایرانی به خطابه حماسی همسر شهید جهاندیده
#فداییان_وطن
#مقاومت_سرافراز
╭━━⊰• 🍃🌺🍃 •⊱━━╮
@payame_kosar
╰━━━━━🌺━━━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دبیرکل حزبالله: امام خامنهای پرچمدار این مبارزه است و با تمام توان از ما حمایت میکند
🔹جمهوری اسلامی ایران پرچمدار آزادگان جهان است و باید درود ویژه به آنها بفرستیم.
🔹شهید سلیمانی پرچمدار مقاومت بود و حمایتهای بیبدیلی از جبههٔ مقاومت انجام داد.
🔹حادثهٔ انفجار پیجرها و بیسیمها علیه ارتش هر کشوری اتفاق میافتاد، برای متلاشیشدن آن کافی بود.
🔹ما با ترور رهبرانمان درد کشیدیم اما در ۱۱ روز خودمان را بازسازی کردیم و همهچیز را سروسامان دادیم؛ میدان این را ثابت میکند.
#حزب_الله_مقتدر
#مقاومت_پیروز_است
با ما همراه شوید:
╔══✧༅࿐✾
🆔@payame_kosar
╚═══ 🍃🌺🍃 ════════
#پوستر آموزش تصویری نماز🕋
سری پوسترهای با کیفیت آموزش نماز جهت چاپ در لینک زیر
👇👇👇👇👇
https://qunoot.net/App/views.item.php?showid=1826
👆👆👆👆👆
این لینک دارای 7 پوستر با کیفیت از اذکار و افعال نماز می باشد.
📿📿📿📿📿
#آموزش_نماز
#احکام
#سجده
#رکوع
#نماز
🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلطان چوب شور !!!😂
خدایی تو مدرسه باید همین پول در آوردنو بهمون یاد میدادن👌
🪴@payame_kosar
🚨#فوری
تا دقایقی دیگر
#پخش_زنده
#نشست_بصیرتی_کوتاه
#بصورت_مجازی
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
🔖 امام خامنه ای مدظلهالعالی:
«. ملت ايران، شعار مبارزه با استکبار را بايد به عنوان پرچم و مشعلي حفظ کند. چرا؟ چون اگر اين عَلمِ برافراشته حفظ نشود و اين شعار، افسرده و گم شود، راه ملت گم خواهد شد.
🔰🔰🔰
🎙نشست بصیرتی کوتاه
(۲۰ دقیقه ای) به صورت مجازی
✅ با موضوع :
《مقاومت، رمز پیروزی براستکبار》
🎤سخنران :
کارشناس سیاسی برادر محمدجواد فاضلی
پخش زنده از طریق پیام رسان ایتا به آدرس :
کانال رسای اردکان:
https://eitaa.com/rasa_ar
🗓 چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳
⏰ راس ساعت ۲۰:۳۰
و
❌فقط به مدت بیست دقیقه❌
📢 لطفا رسانه باشید ...
و
#نشر_حداکثری_لطفا 💥
🔹🔸🔹🔸
#مسیر_روشن
#روشنگری_وتبیین
#در_راه_فتح_قله_ایم
#دهه_استکبارستیزی۱۴۰۳
#اردکان
#رسای_اردکان
•رسا|روابط عمومی سپاه اردکان•
▪️| @rasa_ar |▪️
#گزارش_تصویری
🌹برگزاری مراسم سالگرد شهید حسن خزر
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
◀️ قرائت حدیث شریف کسا و سفره صلوات هدیه به شهید عزیز
⬅️و سخنرانی پیرامون درجات شهدا
⬅️و مداحی خانم فرزندی
⬅️و در آخر قرائت سوره حشر به امید پیروزی جبهه حق
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#پایگاه_امام_جعفر_صادق_ع
#حوزه_مقاومت_کوثر_اردکان
─═༅🍃🌹🍃༅═─
@payame_kosar
#گزارش_تصویری
🔷 نشست بصیرتی روشنگری باحضور آقای فاضلی باموضوع وقایع سیاسی لبنان و غزه و جنایات اسراییل در منطقه باحضور بسیجیان ۹ آبان ماه در پایگاه برگزارشد.
#بصیرت
#پایگاهحضرتعلیبنابیطالبع
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮
@payame_kosar
╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
#گزارش_تصویری
❇️ برگزاری حلقه صالحین غنچه های مهدوی ویژه کودکان ونوجوانان
🟢 باسرگروهی : سرکار خانم فائزه چاه افضلی
🟣 با موضوع : هفته بسیج دانش آموزی و روز دانش آموز
🌺🌺🌺
همچنین به همین مناسبت ،به تمام شرکت کنندگان به مناسبت روز دانش آموز هدایایی تقدیم شد 🌺🌺🌺
#دانش_آموز
#پایگاهحضرتعلیبنابیطالبع
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
@payame_kosar
╰━⊰🍂🌺🌺🍂⊱═╯
🌺سلسله جلسات #نهج_البلاغه_خوانی
📖نهج البلاغه خوانی در ۲۰ دقیقه
🎤با کلام: حجت الاسلام حسین #حیدریان
⭕️زمان:#چهارشنبه شبها بلافاصله بعد از نماز عشاء
📍مکان:خیابان شهــــید مطهری_مسجد محمد رســــولالله ﷺ
#مسجد_محمد_رسول_الله_ﷺ
#پایگاه_امام_حسین_علیه_السلام
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅───
@payame_kosar
Eitaa-Live-1730-1730313265703.mp3
20.41M
#بشنوید:
🎙صوت نشست بصیرتی کوتاه
(۲۰ دقیقه ای) به صورت مجازی
✅ با موضوع :
《مقاومت، رمز پیروزی براستکبار》
🎤سخنران :
کارشناس سیاسی
برادر محمدجواد فاضلی
🗓 چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳
#نشر_حداکثری_لطفا 💥
#دهه_استکبارستیزی۱۴۰۳
#اردکان
#ثامن۴۲
#رسای_اردکان
•رسا|روابط عمومی سپاه اردکان•
▪️| @rasa_ar |▪️
🔻 کتاب بی آرام
برای سردار شهید
حاج اسماعیل فرجوانی
به:روایت زهرا امینی
نوشته: فاطمه بهبودی
ناشر:انتشارات سوره مهر
قسمت دوازدهم:
همه رفتن های قبلی اش را در ذهنم پایین و بالا میکردم می دیدم این دفعه حال عجیبی دارم که تا حالا نداشته ام. مثل ابر بهار اشک می ریختم. انگار دلش شکسته باشد، دست از شوخی برداشت. اشک های من را پاک کرد و به سر و صورتش مالید و گفت: «وای ... چه نعمتای خوبی!» بچه ها را بغل گرفت و بوسید. به صورت امیر نگاه کرد و گفت: بابا، دلم می خواد ادامه دهنده راه من باشی.
وقتی داشت لباس می پوشید گفتم: «زود برمیگردی؟» گفت: آره. مامان رو ببینم برمیگردم، بعد باید ساکم رو بردارم و دیگه برم منطقه. تا از خانه بیرون رفت فکر کردم وقتی برمیگردد وقت ناهار است؛ غذایی بپزم که دوست دارد. خوراک میگو بارگذاشتم. بعد از یکی دو ساعت برگشت. حاج خانم آمد بالا و گفت: «زهرا، می دونی شوهرت برای چی من رو برده بیرون؟» گفتم: «نه» گفت: «من رو برده که باهام اتمام حجت کنه.»
- برای چی؟
- نمی دونم والله . حرفای الکی میزنه، اگه من شهید شدم این کار رو بکن مامان اگه برنگشتم اون کار رو بکن مامان. چه حالا بمیریم چه صد سال دیگه، پس چه خوش که آدم با شهادت از دنیا بره!
حرف ها را گوش نگرفتم. رو کردم به اسماعیل و گفتم: «پسرعمه، برات میگو درست کردم بیا بشین بخور» گفت: «حالا بذار دختر هفتاد هزار تومنی م رو بغل کنم، یه عکس بگیرم.»
رفتند روی بام و دو سه تا عکس گرفتند. گفتم: «تو وضعیت من رو می بینی و داری ول میکنی میری! باید سر ماه معصومه رو ببریم دکتر. تو که بری من چی کار کنم؟» گفت: «دختردایی، حالا مگه من شهید شدم. چرا شماها این طوری میکنید؟ خدا بزرگه.» گفتم: «اصلاً دلم نمی خواد این عملیات رو بری. دلم آشوبه.» سرش را گرداند طرفم: به خدا این عملیات آخره. قولت میدم دیگه هیچ عملیاتی نرم بمونم پیشت. مگه تو همین رو نمی خوای؟
سر تکان دادم. گفت: «دختردایی این عملیات خیلی مهمه. این رو برم؛ اگه دیدی من بیشتر از این عملیات رفتم هر چی خواستی بهم بگوا» همین که قول داد دلم قرص شد.
صدای ماشینی توی کوچه پیچید. پرده پنجره را کنار کشیدم. پاترولی روبه روی خانه پارک کرد، گفت: بچه ها اومدن، من باید برم. گفتم: غذا درست کردم باید بخوری بعد بری.» گفت: «اونا به خاطر من تا دم در اومدهان. زشته اونا پشت در بمونن من بشینم اینجا غذا بخورم! گفتم میریزم توی ظرف؛ ببر توی ماشین با بچه ها بخور گفت: نمیشه چند نفریم اصلاً به من نمیرسه!» گفتم: «باشه پس میریزم توی ظرف؛ روش مینویسم نصفش برای تو باقیش برای اونا.
لب گزید این کار رو نکنیا! قولت میدم بخورم. غذا را با مقداری نان دادم دستش. چند تا میوه هم توی نایلون گذاشتم. بنا کردم به شستن ظرفها تا آن ها لقمه ای به دهان بگیرند،
شستن ظرف ها تمام شد. میدانستم عجله دارد. چادر به سر انداختم. دست امیرم را در مشت گرفتم و معصومه را در بغل رفتم پایین. اسماعیل ظرف خالی را داد دستم. خیالم راحت شد که ناهار خورده است. روی امیر را بوسید. رو کرد به حاجی آقا و گفت: «بابا، من روی شما خیلی حساب میکنم. زن و بچه هام رو اول به خدا بعد به شما می سپارم. نذاری اذیت بشن! نذاری کم و کسری داشته باشن!» تا به در برسد، سه بار برگشت و برایمان دست تکان داد. هر بار هم لبخند قشنگی صورتش را چین می انداخت.
در را که بست و رفت. حاج خانم رو کرد به حاجی آقا و گفت: «حاجی، خونه خراب شدیم. حاجی آقا گفت: باز نحسی؟ این حرفا چیه می زنی . حاج خانم گفت: «به خدا اسماعیل برنمیگرده. رفتنش رو ببین! اسماعیل کی این طوری میرفت؟ یه خداحافظ میگفت و در رو به هم می زد و می رفت.»
اسماعیل رفت و بی قراری من شروع شد.
╭━━⊰• 🍃🌺🍃 •⊱━━╮
@payame_kosar
╰━━━━━🌺━━━━━━━╯