eitaa logo
پیام کوثر
746 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
8.5هزار ویدیو
175 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 نشست زنده🔻 ✊همزمان با پویش جهانی | و گرامیداشت روز دانش آموز «نقش رسانه های نظام سلطه در پیشبرد اهداف استکبار» 🔹کارشناس: 🎙دکتر علیرضا داوودی کارشناس رسانه و علوم شناختی 📆 دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕗 ساعت: ۲۱ 🌐 کانال روبیکا نسرا یزد: https://rubika.ir/nasra_yazd 🔰با ما همراه باشید ... 🚩 نهضت سواد رسانه‌ای انقلاب اسلامی (نسرا) شهرستان اردکان 🆔 @NasraArdakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔻برای اغلب ملت ایران سوال پیش آمده که چرا براندازان به هر مناسبتی لخت میشن ؟! 🔹پاسخ: الگوگیری از مکانیزم جنگی جد پدریشون عمروعاص هست در مقابل شیربچه‌های حیدرکرار... ذوالفقار از قلاف بیرون است تیغ زیر گلوی صهیون است ┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄ @payame_kosar ┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
روزگاری در این مملکت سه شهید دادیم تا جنازه عریان دختری رو از تیرکی پایین بکشیم.. اون چیزی که امروز نگران کننده س برهنگی زنی دارای اختلال روانی وسط دانشگاه نیست بی غیرتی و بی تفاوتی مردانی بود که نه تنها دیگران رو از اطراف اون زن پراکنده نکردن، بلکه ایستادن تماشا کردن و خندیدن.. ┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄ @payame_kosar ┄┅┅┅┅❀🍃🌺🍃❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه موشک خرمشهر شلیک میشه ولی ۸۰ موشک اصابت میکند یعنی ۱۰۰ تا از این موشکها ۸۰۰۰ اصابت خواهد شد اسقاطیل داریم براتون.... توضیحات قشنگ و جدید و عجیبی داره. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧚🏻‍♂️ آموزش کاردستی باکس شفاف خوشگل😍🦋 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نان باگت خانگی🥖 مواد خمیر : شکر ۱ ق ماست ۲ ق غ آرد حدود ۴ پیمانه بیکینگ پودر ۱ ق چ شیر خشک ۲ ق غ روغن ¼ پیمانه نمک ۱ ق چ مخمر ۱ ث ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز یعنی غرق شدن در عظمت خدا، نماز روشنی روح و روان است ،✿⊱ نماز شکر بی کران نعمت هاست،نماز به جا آروردن حق بندگی است،✿⊱ نماز زلال ترین شبنم شقایق ایمان است ،نماز پس انداز در بانک سعادت است ،✿ 🪴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_7402978265.ppsx
4.38M
✅طرح درس متوسطه فلسفه احکام 🌸زیبا وکاربردی 🪴@payame_kosar
🟢 به همت گروه جهادی شهیده طیبه واعظی، اهدای یک حلقه انگشتر ، یک شمش طلا و یک تخته پتو به منظور کمک به جبهه مقاومت و مردم مظلوم لبنان ◀️ و این همدلی ادامه دارد ... ╔══🌼══🍃══╗      @payame_kosar ╚═══🌼══🍃═╝
💟 به همت گروه جهادی شهید علی پرنیان، بازارچه مقاومت، با طعم همدلی ، در محله مزرعه سیف برگزار شد. ◀️ در این اقدام جهادی ، خواهران بسیجی حتی کودکان و نوجوانان، با عرضه محصولات خود ، شامل آش و کیک خانگی و صنایع دستی سود حاصل از فروش این محصولات را برای کمک به جبهه مقاومت هدیه کردند، همچنین کمک های نقدی و غیرنقدی مردمی را جمع آوری کردند. گفتنی است مبلغ ۱۴ میلیون تومان وجه نقد، دو قطعه طلا و مقداری لباس گرم و پتو در این بازارچه از سوی مردم خیر و نوع دوست محله مزرعه سیف به کودکان مظلوم فلسطین و لبنان هدیه شد. ╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮ ‌    @payame_kosar ╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
◀️ برگزاری جلسه حلقه صالحین ، تفسیر سوره حمد با حضور سرکار خانم صدیقه هاتفی درمسجددوازده‌امام‌(ع) 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─── @payame_kosar
✳️ برگزاری حلقه صالحین، پیرامون امتیازات حضرت زینب (سلام الله علیها) و مدح خوانی 🌸🌸🌸 توسط سرکار خانم صدیقه هاتفی ╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮ ‌    @payame_kosar ╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
◀️ برگزاری حلقه صالحین پایگاه امام حسین (علیه السلام) با سخنرانی سرکار خانم پهلوانپور ، پیرامون 13 آبان و استکبارستیزی ࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@payame_kosar
⬅️ به همت گروه جهادی شهید حججی پایگاه حضرت علی بن ابیطالب (ع) برای خانواده کم برخوردار یک عدد اجاق گاز پنج شعله تهیه و اهدا شد. https://eitaa.com/yamahdiadrkniiiii 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─── @payame_kosar
✅جلسه اول 🔸 کلاس: رباتیک ترم شش 🔸روز برگزاری کلاس: پنج شنبه ها ✅ساعت:۸ ونیم تا ۱۰ 🔸مربی : 🍃 خانم منصوری تعداد نفرات: ۷نفر 🔸مکان برگزاری کلاسها: ⬅️پایگاه شهید شرکایی دیلم ✅حوزه کوثر https://eitaa.com/shohadayeshahed 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─── @payame_kosar
☘ آماده سازی سالن پایگاه مهدیه برای جشن میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار توسط دختران پایگاه ☘☘ ╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮ ‌    @payame_kosar ╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
❇️ مسابقه بزرگ نقاشی به مناسبت روز دانش آموز و سیزده آبان و اهدای جوایز به برگزیدگان 𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅─── @payame_kosar
❇️ نفرات برتر رشته حفظ ۱۰ فراز قرآنی 💠حفظ ۱۰ فرازقرآنی همراه با ترجمه ۱_مهری جعفری ۲_معصومه رضی ۲_اشرف طالعی ۳_اعظم بهجتی اطلاعیه : به اطلاع آندسته از عزیزانی که در مرحله حوزه ای ، رشته های ۱۰ فراز قرآن کریم و ۲۰ حکمت نهج البلاغه شرکت داشته اند و حائز رتبه شده اند می رسانیم : مسابقه در رشته های فوق از بین نفرات اول تا سوم هر حوزه جمعه شب ۱۸ آبان ساعت ۲۰ در مسجد بقیه الله الاعظم(عج)اعرابی برگزار خواهد شد. لطفا قبل از حضور جهت هماهنگی بیشتر با شماره ۰۹۹۰۱۳۶۹۵۷۱تماس حاصل فرمائید. ╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮ ‌    @payame_kosar ╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانوما جهاد شما تحمل کردن آقایونه😄 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻کتاب بی آرام برای سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی به:روایت عصمت احمدیان (مادر) نوشته: فاطمه بهبودی ناشر:انتشارات سوره مهر قسمت هفدهم: - می دونم. فقط نمی‌دونم چطوری به آقاش بگم! چه جوری زنش رو آماده کنم! گفت: «بسپرش به من.» گفتم: «نه باید خودم آروم آروم بهشون بگم.» دلهره بدجور به جانم افتاده بود. عرض کوچه را هی می رفتم و برمی‌گشتم. یک مرتبه دیدم زهرا از آن بالا چشم دوخته به کوچه. نگاهمان که گره خورد، گفت: «حاج خانوم چی شده؟ از اسماعیل خبر آورده ان؟» گفتم: «نه. کی گفته؟! اسماعیل خوبه. برو خونه. خبری شد، خودم بهت می‌گم.» نرفت. ایستاد و خیره به خیابان نگاه کرد. گفتم: «حال یکی از دوستای اسماعیل خوب نیست تو برو پیش بچه هات.» زن بیچاره سرش را زیر انداخت و رفت تو. یک لحظه حس از کمرم رفت، زانوهایم برید و پاهایم بی‌جان شد. چشم هایم دیگر جایی را ندید. بغضم شکست و بنا کردم به گریه کردن. دیگر به حال خودم نبودم. نفهمیدم کی قرآن گذاشتند. کی همسایه ها دورم را گرفتند، کی خانه ام لبریز از آشنا و فامیل شد. انگار همه منتظر بودند من بگویم اسماعیل هم رفت. این مزه تلخ را قبلاً هم چشیده بودم وقت شهادت امیرم. آن موقع به اسماعیلم دلخوش بودم. اما نمی‌دانستم از غم این پسر به کجا پناه ببرم. دلم می‌خواست سرم را روی سینه بابایم بگذارم و های‌های گریه کنم. منتظر نشسته بودم او بیاید و آرامم کند. خواهر و برادرها که از باغ بهادران (از توابع اصفهان) آمدند سراغ بابا را گرفتم. خواهرم احترام گفت: «بابا گفته دیگه طاقت دیدن چشمای اشک آلود عصمتم رو ندارم.» نمی‌دانم چرا دلم آن قدر هوای بابایم را کرده بود. توی دلم گفتم، بابا فکر نکردی سر به شانه چه کسی بگذارم و از غم نبودن اسماعیلم گریه کنم! هشتم آذرماه ۱۳۶۰ وقتی خبر شهادت امیر را آوردند مادرم را از دست دادم. بنده خدا مادر با شنیدن خبر شهادت نوه اش سراسیمه رفته بود خبر را به برادرم بدهد؛ اما در راه تصادف کرده و از دنیا رفته بود. آن روز آغوش بابایم مرهم غم سنگینم شد. در دلم می‌گفتم بابا چطور روزهایی که به آن شیرینی شروع شد این طور رنگ غم گرفت. بیا من را ببر به کودکی ام. مدام توی سرم چرخ می‌زد اسماعیلم در آبهای یخ زدۀ اروند شهید شده است! از خودم می پرسیدم پای مجروحش بی تابش کرده بود؟! لب‌هایش از سرما ترک خورده بود؟! آن عصب لعنتی مچ دستش توی آبهای سرد اروند کلافه اش کرده بود؟! همین طور در خیالات تاب میخوردم که گفتند باید برای حاج اسماعيل مراسم ختم بگیریم. داد زدم مراسم ختم برای چی؟ پیکر اسماعیل که نیومده! دوستانش سرهایشان را پایین انداختند که ما دیدیم شهید شد. به داد و بیداد گذاشتم که فقط دیدید؟ چرا نیاوردیدش؟ فکر نکردید مادر دارد! پدر دارد! سر و همسر دارد! «فرمانده ... فرمانده ... که می‌گفتید همین شد؟ عاقبت ول کردید و آمدید! من تا پیکرش را نبینم باور نمی‌کنم.» هر یک از بچه های گردان کربلا که آمد گفتم: «اگه آتیش دشمن زیاد بود هیچ کس نباید می اومد! چرا فقط بچه من اون ور آب مونده؟.» می‌دانستم اسماعیل شهید شده است. اصلاً قبل از آنکه برود به دلم افتاده بود سفر آخرش است. اما امیدی ته دلم بود و با خودم می‌گفتم پیکرش که نیامده؛ شاید زنده باشد. اسماعیلم توی اهواز سرشناس بود. خبر شهادتش زود پیچید. خانه از عزاداران پر شد بچه های گردانش به خانه آمدند و از شهادتش گفتند. دیگر بهانه ای نداشتم. مجلس ختم گرفتیم؛ بی آنکه مراسم کفن و دفن داشته باشیم. مدام یاد صورتش می افتادم توی آخرین محرمی که جلوی دسته مسجد ایستاده بود و با یک دست سینه می‌زد. کم کم دوروبرم خلوت شد و غمم بیشتر. مهمان ها رفتند. خواهر و برادرهایم هم آماده رفتن شدند. احترام با اصرار می‌گفت: «بیا بریم باغبادران» گفتم:«بابا برای ختم جوونم نیومد. من کجا بیام؟» گفت چشمت رو ببند و بیا! گفتم: می‌بینی که عروس جوون داغ دار دارم. چطور رهاش کنم و بیام. از او اصرار از من انکار آخر گفتم:«چیزی شده هی می‌گی بیا؟!» زد زیر گریه - بابا وقتی خبر شهادت اسماعیل رو که شنید از دنیا رفت. انگار یک کاسه آب یخ روی سرم ریختند زار زدم. خدا قربان مصلحتت برم . با رفتن امیرم مادرم و با رفتن اسماعیلم بابام رو گرفتی. داغ پشت داغ. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @payame_kosar
22.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 💢شما انقلابیا مگه نمیگید اینستاگرام بده، پس خودتون اونجا چه کار میکنید؟ انقلابیو چه به اینستا... اگر خوشت اومد پخش کن برسه دستشون🌹 ✅ مجید جوادی گروه‌جهادی‌رسانه‌ای‌هَــتـنـا🌱 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @payame_kosar