خیلی چیزها در مورد #چمران گفته شده است
اما به گمانم آنچه خود او در نجواهای قلمش میگوید،
از همه این گفته ها و نوشتهها استخوان دارتر و گویاتر است...
آنچه خودش نوشته، از همه حرفهای دیگر به چمران نزدیک است... چمرانتر است...
خود خود اوست...
خود اویی که هیچ وقت ادعایی نداشت و با این همه آپشن های علمی و نظامی و مدیریتی، خودش را هیچ میدانسته و نشسته در دل نیمه شب نوشته ...
"خدایا! از آنچه كرده ام, اجر نمی خواهم و به خاطر فداكاری های خود بر تو فخر نمی فروشم. آنچه داشته ام, تو داده ای و آنچه كرده ام, تو میسّر نموده ای. همه استعدادهای من، همه قدرت های من همه وجود من زاده اراده توست"
چمران
چه آن زمانی که نابغه علمی و استاد دانشگاه امریکا بود، چه وقتی چریک و مبارزی در لبنان
و چه آن موقعی که فرمانده و قهرمان وطنش در جنگ های نامنظم کردستان بود... هیچ وقت
چیزی جز یک حزب اللهی اصیل نبود...
از آن حزب اللهی های اندیشمند زلال که وطنش را دوست داشت، زندگی را دوست داشت... درس خواندن و تولید علم را دوست داشت، بچه های یتیم مؤسسه را که برایشان پدری کرد و هنوز نسل های بعدیِ همان ها میشوند مدافعان حرم لبنانی دوست داشت،
غاده دختری که خود او برایش روسری قرمزخوشرنگی گرفت و محجبه و عاشق دین و بعد عاشق خودش کرد و تا ساعتی پیش از شهادت کنارش گل گفتن و گل شنیدن را دوست داشت،
در خلوت شب با خدا حرف زدن را دوست داشت،
بچه های کوچک را دوست داشت،
گل ها و حیواناتی که وسط عملیات و توپ و خمپاره جنگ میدید، زیر آتش گلوله از ماشین پیاده میشد دست نوازشی سرشان میکشید دوست داشت...
شیعیان علی را دوست داشت...
هنر و نوشتن را دوست داشت...
امام امت را دوست داشت...
و از همه این ها بالاتر، بقول خودش جهاد و مبارزه با اسراییل را خیلی دوست داشت،
چون فرق بین مرد و نامرد را در همین میدانست...
چمران از آن حزب اللهی های اصیل است که میشود بهشان افتخار کرد... بهشان تکیه کرد
و در هر عصر و زمانی الگو قرارشان داد...
از آن آدم های قوی که در همه ابعاد رشد کرده اند و دیگران کنارشان بزرگ میشوند...ساخته میشوند... به درد بخور میشوند...
بقول آن نویسنده، چمران را در دو کلمه میشود خلاصه کرد مرد رؤیاها... #سحر_شهریاری
#شهید_چمران
#قهرمان_وطنم
#سلام_فرمانده
روزهای بعد از پیروزی
روزهای جهان بدون صهیونیسم،
ما زن های مسلمان باید یک پویش
بین المللی راه بیندازیم و
از مادران غزه بخواهیم
یک دوره تربیت دینی فرزند برایمان برگزار کنند.
نه از این دوره های عجیب و غریب فانتزی امروزی، که وسط امتحان عملی، وسط سرگردانی و حیرت و شکهای زندگی به دردمان نمیخورد.
مادران و مادربزرگ های فلسطینی، اساتید مسلط مقاوم پروری هستند.
باید یک کلاس جهانی تشکیل شود
و آن ها برایمان
زیسته هایشان را بگویند.
بگویند چطور میشود فرزندت را آنقدر مؤمن و قوی تربیت کنی که وقتی از زیر آوار ناملایمات (آوار خانه و ساختمان یا آوار گرفتاری و شکست و مصیبت) بیرون آمد، اول سجدهی شکر برود و بندگی یادش نرود.
چطور میشود فرزندت را آنقدر مؤمن و قوی تربیت کنی که در لحظه های نفسگیر مرگ عزیزانش قرآن بخواند
و
برای دیگران شهادتین زمزمه کند
و
دعا و یاد الله اولین پناهگاهی باشد که در شرایط سخت یادش میآید،
نه پناه بردن به عشق پوشالی و اندوه و خودزنی و فاز افسردگی گرفتن...
مادرهای غزه باید یادمان بدهند
چطور میشود فرزندت را آنقدر مؤمن و قوی تربیت کنی،
که بجای توقع از همه کس و همه چیز و شاکی بودن از زمین و زمان، در لحظات سخت هم
شاکر باشد،
وگرنه شاد و راضی بودن به وقت آسایش را که همه بلدند.
امام زمان ما یارانش را از مؤمنانی انتخاب میکند که قدرت روحی دارند
نه از بین وارفته ها و مچاله های روحی، ما نیاز به آموختن الفبای این سبک زندگی داریم!
به مادرهای #غزه بگویید
برایمان یک دوره تربیت دینی فرزند بگذارند، که سربازانی قوی برای #طوفان_الاقصی های دنیا لازم داریم. #سحر_شهریاری
👇👇
@saharshahriary