eitaa logo
دل باخته
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند. بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است . از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید 🅱 Pcdr.parsiblog.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 فیلمی زیبا و دیدنی از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان سلحشور اسلام با آهنگ شنیدنی و خاطره انگیز کاروان اثر ماندگار استاد شهرام ناظری 🎙میگذرد کاروان ، رویِ گلِ ارغوان قافله سالار آن ! سروِ شهید جوان در غمِ این عاشقان ، چشمِ فلک خون فشان داغِ جدایی به دل ، آتشِ حسرت به جان خورشیدی ، تابیدی ، ای شهید در دل ها جاویدی ، ای شهید میگرید در سوگت آسمان میسوزد از داغت ، شمعِ جان 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار تماشایی و شنیدنی ، حتماً ببینید ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی در عملیات عاشورایی : 📌 💠 🖌... یکی از آن عزیزان بیسيم چی بود و بیسیم همچنان روشن و از آن سوی خط ، یک نفر تلاش می‌کرد که ارتباط برقرار کنه ، بی سيم را از پشتش باز کرده و چند باری با صدای بلند تو گوشی داد زدم که آی بابا ! اینجا همه شهید شدند ! نیرو بفرستید ! بعد هم سریع فرکانس بی سیم را بهم ریخته و برای یافتن رزمندگان گردان خودمان از آن خاکریز هم عبور کرده ‌و به سمت جلو حرکت کردیم. کمی جلوتر از خاکریز دهها دستگاه تانک عراقی به چشم می‌خورد که با نورافکن های قوی خود منطقه را کاملا روشن کرده بودند ، تصميم به زدن شأن گرفته و با احتياط نزدیک شده و با رسيدن به موقعیت مناسب ، هر کدام تانکی را نشانه رفته و با ذکر مبارک (سبحان الله) شليک کردیم ، فاصله بسیار کم بود و موشک ها قشنگ به بدنه تانکها اصابت و هر دو را به آتش کشیدند ، سریع محل مان را تغيير داده و منتظر پاسخ عراقیها شديم ، اما هر چه انتظار کشیدیم ، هیچ اتفاقی نیفتاده و بقيه تانکها هم همانطور بی‌حرکت و ساکت سرجاشان ایستادند ، آرام و با احتیاط به سمت شأن رفتیم ، هیچ کس اطراف شأن دیده نمی شد ، اما تانکها روشن و صدای موتورشان به وضوح شنیده می شد ، تعدادشان به پانزده دستگاه می رسيد ، به تک به تک شأن سر زده و متوجه شدیم که هیچ خدمه ای ندارند و همانطور روشن آنجا رها شدند . شروع به انداختن نارنجک داخل کابین تانک ها کردم که برادر عسگری مانع کارم شد و گفت : الان بچه‌ها می رسند و تانکها را به غنیمت می گیریم ، حیف است که منهدم شأن کنیم ، حرفش کاملآ منطقی بود و برای همین هم دیگه به کارم ادامه نداده و همانجا در کنار تانکها‌ جان پناهی يافته و با بی صبری منتظر رسيدن بقيه همرزمان شدیم . حدود نيم ساعتی به انتظار نشستیم ، اما هیچ خبری از یاران نشد و کم کم نگرانی و تشويش به سراغمان آمد و ترس از اسارت به جانمان افتاد . انگاری در آن دشت غريب و ترسناک جز ما دو نفر کسی حضور نداشت . خلاصه بعد از انتظاری طولانی خوف کرده و تصميم گرفتیم تا خاکريز نيروهای لشگر نجف عقب کشیده و همانجا منتظر بقیه نیروهای گردان باشیم . آرام و با احتیاط در حال بازگشت به خاکریز هشت نجف بودیم که ناگهان متوجه چند نفری شدیم که از سمت راست میدان داشتند با سرعت به سوی مان می آمدند ، مسافت زیاد بود و از آن فاصله نمی شد تشخیص داد که دوست هستند یا دشمن ، سریع از هم جدا شده و هرکدام گوشه ای سنگر گرفته و قرار شد با رسیدن شأن من اسم رمز را بپرسم و برادر عسگری هم آماده زدن شأن باشد. نزدیک و نزدیکتر شدند تا اینکه با صدای بلند ایست داده و اسم رمز خواستم ، با شنیدن نام مبارک یا زهرا (س) جان تازه ای به وجود خسته و هراسان مان دمیده شد و شاد و خرامان به استقبال شأن رفتیم . برادران پاسدار انعام الله‌ محمدی معاونت يکی از گروهانها و حبيب‌الله ندرلو از نیروهای کادر فرماندهی گردان و بسیجی دلاور اصغر کاظمی بودند ، همديگر را به گرمی بغل کرده و روبوسی کرده و از محل استقرار بقيه نيروهای گردان پرسيدیم ؟ متاسفانه آنها نيز همچون ما خبری از رزمندگان گردان نداشتند و به دنبال بچه‌ها می‌گشتند . گروهان برادر محمدی سمت راست عمل کرده و مثل بقیه گروهان ها ، وسط میدان غافلگیر و قتل و عام شده و فقط آنها موفق به عبور از کانال بدبو شده بودند ، آنها نیز همچون ما در جناح راست انتظار رزمندگان را می کشیدند که متوجه حرکت صدها دستگاه تانک به سمت کانال شده و چون آر پی جی نداشتند ، به سمت چپ میدان آمده بودند که تا شاید همرزمان را یافته و به مقابله با تانک ها بروند . اما متاسفانه جز ما کسی را پیدا نکرده بودند . وضعيت بسیار خطرناکی بود ، در صورت بالا آمدن تانک ها منطقه دوباره به دست عراقی ها می افتاد و باقی مانده رزمندگان گردان های عمل کننده هم بی خبر از همه جا در دام دشمن افتاده و همگی تار و مار می شدند ، باید هر طوری بود از پیشروی تانک ها جلوگیری میکردیم . اول سراغ تانک‌های سالم و بی خدمه که قبلاً دیده بودیم ، رفته و پنج نفری به جانشان افتاده و با نارنجک همه را منهدم و به آتش کشیدیم و سپس سراسیمه و با سرعت به سمت پایین میدان حرکت کردیم . با گام هائی سريع و در عين حال با احتياط کامل در حال حرکت بودیم ، دشت کاملأ ناشناس و هيچکدام اطلاع دقیقی از موانع طبيعی و مصنوعی منطقه و نحوه آرايش نيروهای دشمن نداشتیم و برای همین هم همگی با دقت و هوشياری کامل ، اطراف را زیر نظر داشتیم که یکدفعه به دام عراقی ها نیفتیم . به کنار کانال بدبو رسیده و از دور عده ای را دیدیم که مشغول عبور از داخل کانال هستند... 🖍 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از لحظه اعزام رزمندگان سلحشور و حماسه ساز به منطقه عملیاتی شرق دجله عراق برای آغاز مرحله دوم عملیات عاشورایی ♦️ ۲۰ اسفندماه ۱۳۶۳ ، جزایر مجنون عراق ، رزمندگان گردان حضرت حر 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 😞 لازم به ذکر است که تعداد زیادی از این دلاور مردان رزمنده در عملیات عاشورایی بدر به درجه رفیع شهادت نائل آمده و عده کثیری هم زخمی و یا اسیر نیروهای بعثی عراق شدند. 🍁... پیر ما گفت شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است پیر ما گفت که مردان الهی مردند که به دنبال رفیق ازلی می‌گردند... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 قسمت دوازدهم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی ♦️  در دیماه ۱۳۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات بحدی بود که عراقیها و کشورهای حامی صدام را به ترس و وحشت انداخت . 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 تصاویری دیدنی و خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان سلحشور اسلام با سرودی زیبا و حماسی به زبان شیرین لری تقدیم به رزمندگان غیرتمند هشت سال دفاع مقدس 🎙 دایه دایه وقت جنگه وقت دوستی با تفنگه.... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 👌 بسیار تماشایی و شنیدنی ، حتماً ببینید ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطراتی مستند و میدانی از رزمندگان زنجانی در عملیات عاشورایی : 📌 💠 🖌... فاصله زیاد بود و در تاریکی شب نمی شد تشخیص داد که نیروهای خودی هستند یا دشمن ، برای همین خیلی یواش و بی سر و صدا بالای سرشان رفته و هر کدام گوشه ای سنگر گرفته و برادر ندرلو چندباری رمز عمليات را فریاد زده و با شنيدن نام مقدس یا زهرا (س) از خودی بودن شأن مطمئن شده و با خوشحالی فراوان به کمک شأن شتافته و با استفاده از قبضه سلاح هایمان یک به یک شأن را از داخل کانال پر از لجن بیرون کشیدیم . سردار میرزاعلی رستمخانی فرمانده تيپ اول لشگر ‌۳۱ عاشورا و سردار رسول وزيری فرمانده گردان حر و معاونين شجاع شأن سردار رضا زلفـخانی و سردار عباس تاران (خدادوست) و پاسداران دلاور احد اسکندری ، خليل آهومند ، کريم آقامحمدی ، فرامرز گنجی ، رضا رسولی و بسيجيان دلیر برادران حاج حسن راشاد ، مصطفی جلدی ، سعيد‌ تقيلو ، يوسف قربانی ، سيد داود طاهری ، مهدی حيدری ، مصطفی مرادی ، صمد_محمدی و چند عزیز ديگر که نامشان را نمی دانستم با لباس ها و تجهيزات خيس و بدبو از کانال خارج و یک گروه بیست یا بیست و پنج نفره تشکیل شد . وقت تنگ بود و دشمن در حال پیشروی ، برادران ندرلو و محمدی سریع وضعيت خطرناک منطقه و حرکت تانک ها و نقشه دشمن برای محاصره دوباره رزمندگان را برای سرداران رستم‌خانی و وزیری توضيح داده و قرار شد که سریع به سمت تانک ها رفته و تا رسیدن نیروهای پشتیبان جلوی پیشروی آنان را بگیریم . شتابان راهی پائین منطقه شده و بعد از طی مسافتی ، به نزدیکی رودخانه دجله رسيده و بنا به دستور پشت خاکريز بلندی در روبروی رودخانه مستقر شدیم . سردار رستم‌خانی با تعدادی از همراهان و چند بیسیمچی از گروه جدا و جهت شناسائی منطقه و یافتن اطلاعاتی از وضعيت نيروها و آرایش تانک های دشمن به سمت رودخانه رفتند . قرار بود بعد از بازگشت سردار رستم خانی به گروه های چندنفره تقسیم و از چند سمت مختلف به تانک‌های عراقی حمله کنیم . از شدت آتش باری دشمن کاسته و از شر تیرها و ترکش ها خلاص و منطقه نسبتاً ساکت و آرام شده بود . از سمت مقابل صدای حرکت خشن و رعب آور تعداد زیادی تانک به گوش می رسید که بدليل تاريکی منطقه به هیچ عنوان قادر به ديدن شأن نبودیم . همگی با همتی عالی و قلب هائی پراميد ، آماده نبرد و مقابله با تانک‌های دشمن بودیم و برای آغاز حملات ثانیه شماری می کردیم . ناگهان فضای تاریک منطقه همچون روز روشن شد و دیواره خاکريز از سمت مقابل مورد اصابت متوالی گلوله های مستقيم توپ قرار گرفت . دوباره گلوله باران میدان آغاز و باران تیر و ترکش ها شروع به باریدن کرد . شدت انفجارات بقدری زیاد بود که در یک لحظه همه جا تیره و تار شده و خاکریز و اطرافش در ابری سياه از دود و خاکستر فرو رفت . رگبار مسلسل های سنگین و سیل گلوله های سرخ رسام اجازه سر بلند کردن را به کسی نمی دادند و همه اجباری از تاج خاکریز پائین کشیده و در دیواره آن پناه گرفته بودیم ، از اوضاع مقابل هیچ‌ اطلاعی نداشتم و همین امر باعث دلهره و نگرانی ام شده بود . با اینکه کار بسیار خطرناکی بود ، اما برای رفع دل شوره و اضطراب یواش بالای خاکریز کشیده و از تاج خاکریز نگاهی به جلو انداختم و با صحنه ای مواجه شدم که تمام تنم لرزید. در چندصد متری خاکريز ، تعداد بیشماری تانک با نورافکن های روشن در ستونهای افقی و عمودی آرايش جنگی گرفته و همزمان به سمت مان تیراندازی میکردند . تعداد تانک ها بقدری زیاد بود که تمام دشت مقابل و جناحین چپ و راست شو پوشانیده بودند. خوشبختانه بچه‌ها از آن طرف کانال تعداد زیادی موشک آر پی جی همراه خود آورده بودند که با خیال راحت می توانسیم مدتی مشغول شأن کنیم ، اما با این وجود تعداد تانک ها بقدری زیاد بود که اگر تمام موشک ها را هم به هدف می‌زدیم ، بازم بقیه شأن تار و مارمان میکردند . گلوله باران خاکريز مدتی ادامه یافته و سپس غرش وحشتناک تانکها فضای منطقه را پرکرده و صدای خشن زنجیرها خبر از آغاز یورش دشمن داد . با رسیدن تانک‌های عراقی به تيررس موشک ها ، همه آر پی جی زنهای گروه بلند شده و هر کدام از گوشه ای از خاکریز تانکی را نشانه رفته و با ذکر مبارک سبحان الله شليک کردیم . فاصله بقدری کم بود که بسیاری از موشک ها به تانک های ردیف اول خورده و منفجر شدند . اما در کمال ناباروری صدمه ای به تانک ها وارد نکرده و تانک ها غرش کنان و رگبار زنان به سمت خاکریز آمدند . تانکها از نوع تی ۷۲ ضد موشک بودند که تنها راه از کار انداختن شأن زدن برجک يا شنی و یا انداختن نارنجک داخل کابین شأن بود که آن هم کار هر کسی نبود... 🌀 🖍 خاطره از بسیجی جانباز ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از لحظه اعزام رزمندگان سلحشور و حماسه ساز به منطقه عملیاتی شرق دجله عراق برای آغاز مرحله دوم عملیات عاشورایی ♦️ ۲۰ اسفندماه ۱۳۶۳ ، جزایر مجنون عراق ، رزمندگان گردان حضرت حر 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 😞 لازم به ذکر است که تعداد زیادی از این دلاور مردان رزمنده در عملیات عاشورایی بدر به درجه رفیع شهادت نائل آمده و عده کثیری هم زخمی و یا اسیر نیروهای بعثی عراق شدند. 🎙 : بگذار اغیار هرگز در نیابند که این قلب‌های ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و روح ما در چه ملکوتی شادمانه سر می‌کند و سر ما در هوای کدامین یار خود را از پا نمی‌شناسد. بگذار اغیار هرگز در نیابند... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 قسمت سیزدهم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی ♦️  در دیماه ۱۳۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات بحدی بود که عراقیها و کشورهای حامی صدام را به ترس و وحشت انداخت . 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 نوحه ای شنیدنی و خاطره برانگیز از با تصاویری زیبا و دیدنی از جبهه‌های حق علیه باطل و رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس 🎙 این جبهه ی اسلام است ، دل شور دگر دارد حقا که بر این محفل ، الله نظر دارد شو عازم این سامان تا عشق و صفا بینی در بزم فداکاران خوش روح وفا بینی روشن دل هر عاشق از نور خدا بینی آنکس بود از ما دور ، اینجا چه خبر دارد... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab