💢 #نماز_شب
✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از بسیجی غواص #شهید_سعید_حسنی_تنها
🖌... پاییز سال ۱۳۶۳ لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع) برای انجام عملیاتی از جنوب راهی شمالغرب کشور شد و تمام یگان های لشگر در کشتارگاه صنعتی شهرستان مهاباد که هنوز نیمه کاره بود مستقر شدند.
با استقرار کامل گردان ها ، تمرینات سخت و نفس گیر آغاز شده و همه روزه بعد از نماز صبح با تجهیزات کامل روانه کوه های مهاباد شده و تا حوالی غروب پیاده روی کرده و حمله به ارتفاعات را تمرین کردیم .
محوطه لشگر کاملاً بی حفاظ بود و هیچگونه میدان مین و سیم خارداری در اطرافش نبود و برای همین هم دور تا دور کشتارگاه سنگر ساخته و رزمندگان هر گردان به نوبت در داخل آنها نگهبانی می دادند . خلاصه با وجود آن همه تمرینات سخت تمام نیروها موظف به دو الی سه ساعت نگهبانی در شبانه و روز بودند .
یک شب با بسیجی دلاور سعید حسنی در سنگری بالای یک تپه که مشرف به مقر بود نگهبان بودیم ، برف سنگینی منطقه رو پوشانیده بود و سنگر هم درست نوک تپه قرار داشت ، هوا بقدری سرد بود که از شدت سرما دندان هامون بی اختیار به هم میخورد و صدا می داد .
به سنگرها توصیه شده بود که هوشیارانه و با چشم باز نگهبانی دهند و تا جای ممکن از حرف زدن اجتناب نمایند . اوضاع منطقه اصلأ خوب نبود و نیروهای مزدور ضد انقلاب شب پیش شبیخون زده و در کمال قساوت با بریدن سر تعدادی از نگهبانان چنان فضای ترسناکی درست کرده بودند که دیگه از صدای تکون خوردن علفها هم یکه می خوردیم و چهار چشمی اطراف رو نگاه میکردیم که یکدفعه غافلگیر نشیم ، خلاصه تو وضعیت دلهرهآوری مشغول نگهبانی بودیم ، پشت به پشت هم داده بودیم و بدون کوچکترین حرکت و صدائی با دقت اطراف سنگر را نگاه می کردیم .
آنروزها هوای لشگر کاملاً تغییر کرده و یک حال و هوای عجیب عرفانی و معنوی تمام گردان ها را در برگرفته بود ، رزمندگان که می دانستند در هنگامه آغاز عملیات هستند یکسره در حال دعا و سینه زنی و عزاداری بودند و نماز شب خوانان هم بقدری زیاد شده بودند که وقتی نیمه های شب به گوشه و کنار مقر و اطراف خوابگاه ها سر می زدی همه جا را مملو از رزمندگانی می دیدی که به نماز شب ایستاده و با خدای خود در حال راز و نیاز هستند.
خلاصه حال و هوای معنوی اردوگاه و دیدن حالات عرفانی همرزمان مرا را نیز هوایی کرده و خیلی دلم می خواست که مانند آنان هر شب برای نماز شب برخاسته و با خدای خود خلوت کنم ، اما راستش آنروزها هیچی از نماز شب نمیدانستم . آن شب در آن سکوت خوفناک و اجباری ، لحظاتی با خود خلوت کرده و دیدم بهترین کار این است که از سعید بخواهم تو یادگیری نماز شب کمکم کنه ، آخر سعید از نمازشب خوانهای مخلصی بود که همه شب آرام بیدار و مشغول راز و نیاز با معبود یگانه می شد ، خلاصه با همین فکر خیلی یواش زیر گوشش گفتم : سعید یه چیز ازت بخوام ، قبول میکنی !؟
سعید که با دقت مشغول وارسی اطراف بود ، آرام گفت : هرچه باشه قبول ! اما الان وقت خوبی برای حرف زدن نیست ، حرف تو نگه دار ، برگشتیم خوابگاه حرف میزنیم و بعد هم ساکت شد و دیگه هیچی نگفت .
راست میگفت هیچ وقت خوبی برای گفتگو نبود ، کوچکترین بی توجهی میتونست باعث بر باد رفتن سرمون بشه ، اما راستش بقدری مشتاق یادگیری نماز شب بودم که اصلاً نتونستم خودمو کنترل کنم و دوباره با شرمندگی زیر گوشش گفتم : سعید ! خوندن نمازشب رو یادم میدی !؟ خنده نازی کرد و گفت : انگار امشب تا شهیدمون نکنی ، دست بردار نیستی !؟ زدم زیرخنده و گفتم : فقط یه کلمه بگو ! آره یا نه !؟ خندید و خیلی یواش کنار گوشم گفت : معلومه که بله ! چی از این بهتر !؟ اگه خدا بخواهد از همین فردا شروع می کنیم ! اما جون من دیگه حواست به جلو باشه و مراقب اطراف باش !
از فردای همون شب سعید همچون معلمی دلسوز شروع به تعلیم نمازشب بهم کرد . هر روز قبل از اذان مغرب به بالای تپه ای کوچک در کنار مقر می رفتیم و سعید کلمه به کلمه دعاها و سوره های نماز شب را برام می خواند و من هم تکرارشون می کردم تا اینکه بعد از چند روز تلاش مستمر و بی وقفه عاقبت موفق به حفظ کامل آیات و دعاهای نمازشب شدم و بعد اون هم دیگه شدم همراه سعید در نیمه شب ها...
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، بسیجی غواص #شهید_سعید_حسنی_تنها از غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) لشگر ۳۱ عاشورا در عملیات های #کربلای۴_۵ ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در جبهه های حق علیه باطل بود که دیماه ۱۳۶۵ درعملیات عاشورایی #کربلای_پنج ، در منطقه عملیاتی #شلمچه به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و نامش جاوید
#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۵
#غواصان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #عاشورائیان_شلمچه
🌀 قسمت دوم
📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از مصاحبه رزمندگان سلحشور و حماسه ساز گردان حضرت امام سجاد (ع) #استان_زنجان قبل آغاز عملیات عاشورایی #کربلای_پنج
♦️ زمستان ۱۳۶۵ ، شوشتر ، مقر لشگر هشت نجف اشرف
😔 لازم به ذکر است که تعداد زیادی از این دلاور مردان در عملیات عاشورایی #کربلای_۵ به درجه رفیع شهادت و جانبازی نایل آمدند.
🌺 نامشان جاوید و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۵
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #کربلای_۵
🌀 قسمت دوم
📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ #شلمچه و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج
♦️ #عملیات_کربلای_۵ در دیماه ۱۳۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی #شلمچه انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات بحدی بود که عراقیها و کشورهای حامی صدام را به ترس و وحشت انداخت .
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
🎙 #شهید_مرتضی_آوینی : ... قرنهاست كه فرياد «هل من ناصر» سيدالشهدا(ع) پهنهی زمان را پيموده است و چون نفخات حياتبخش روح القدس بر هر زمين مردهای كه گذشته است آن را به حيات عشق بارور ساخته و اينچنين ، همهی تاريخ تو گويی روزی بيش نيست و آن روز عاشوراست. راهيان كربلا را بنگر و به ياد آر ورق پارههای تقويم تاريخ را كه می گويد هزار و سيصد و چهل و پنج سال است كه از عاشورا ميگذرد. و تو از خود می پرسی : پس اين همه شور و اشتياق و اين همه شتاب در اين راهيان شيدايی كربلا از چيست؟ اينان آنچنان مشتاقانه به جبههها می پيوندند كه تو گويی هنوز كاروان سال ٦١ هجری قمری به بيابان پردرد و بلای كربلا نرسيده است...
#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۵
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
💢 #شهامت
✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از شهامت و شجاعت بسیجی غواص #شهید_یوسف_قربانی در #عملیات_بدر :
🖌... دوباره زمین زیر پایمان می لرزید و صدای وحشتناک انفجارات و غرش رعب آور تانکها ، فضای منطقه را در برگرفته بود . قشون عظیم دشمن که شامل صدها دستگاه تانک و تعداد بیشماری نیروی پیاده و کماندو است ، گام به گام به خط پدافندی گردان نزدیک و نزدیکتر می شوند .
همسنگران خسته و بيخواب اما با دل هایی آرام و چشمانی باز در سنگرها پناه گرفته وآماده رویارویی با لشگر دشمن هستند ، آتش پرحجم دشمن درست روی کانال و اطراف آن متمرکز شده و ابری سیاه از دود و خاکستر سرتاسر خط را پوشانیده است ، گلوله و ترکش همچون باران به روی سنگرها فرو می ريزد و از سمت مقابل هم تانک ها دیواره کانال و سینه خاکریز را آماج گلوله توپ قرار داده و با تاکتیک آتش و حرکت جلو می آیند .
نحوه آرايش رزمی عراقی ها ، اينبار با دفعات گذشته کاملآ فرق می کنه ، تعداد تانک ها و نفربرهای زرهی بقدری زیاد شده که واقعاً به شمارش نمی آید ، آن همه تانک از کجا می آمدند و برای چه درآن نقطه از منطقه عملیاتی تجمع می کردند ، شده بود برایمان یک سوال اساسی ، تانکها که کل دشت مقابل را پوشانیده بودند ، درچند ستون افقی و عمودی حرکت ميکردند و پشت سر هر کدام تعداد زیادی از نيروهای پياده و کماندو عراقی در حال حرکت بودند .
قشون پرتعداد دشمن دوباره تا نیمه های میدان آمده و سپس همچون دفعه قبل دهها دستگاه تانک از قشون جدا و با سرعت سمت کانال آمدند . به صد متری کانال نرسیده بودند که درگیری شروع و اولین موشک ها به بدنه تانک ها اصابت و کمانه کرد ، تانکهای پیش قراول از نوع تی ۷۲ و ضد موشک بودند ، چاره ای نبود باید با هر چه داشتیم از شکستن خط جلوگیری می کردیم ، نبردی نابرابر شروع و با موشک و گلوله و نارنجک به استقبال تانک ها رفتیم ، اما هرچه شلیک کردیم به زره فولادین شأن برخورد و کمانه کرد ، تا اینکه به چندمتری کانال رسیده و چندتاشون مستقیم به دل خط زده و شروع به بالا آمدن از خاکریز کردند ، درست در این زمان چند فروند هلیکوپتر عراقی هم از فراز آسمان شروع به زدن سنگرها کردند .
مسلسل هلیکوپترها اجازه تکون خوردن به کسی نمی داد و تانکها هم غرش کنان مشغول بالا آمدن از دیواره خاکریز بودند ، لحظات وحشتناکی بود ، سایه شوم شکست بر کانال افتاده و با شکستن خط و از دست دادن کانال چند قدمی بيشتر فاصله نداشتیم .
یکی از تانک ها که معلوم بود از بقیه پر دل و جرات تره ، غرش کنان خودشو از خاکریز بالا کشیده و قصد سرازیر شدن به داخل کانال را داشت که یکدفعه صدای بلند الله اکبر در کانال پیچیده و بسیجی ( شهید) يوسف قربانی ، بی توجه به رگبار گلوله مسلسل تانکها و هلیکوپترها با شهامت و شجاعت دوان دوان خود را به تانک مهاجم رسانیده و خیلی تند و تيز از دیواره تانک بالا رفته و با سرعت نارنجکی به داخل کابين تانک انداخته و بعد هم با چابکی خاصی از بالای تانک به داخل سنگری در داخل کانال پريده و خود را از نظرها پنهان نمود .
با انفجار نارنجک ، تانک مهاجم که تا بالای خاکریز بالا آمده بود ، عقب عقب برگشته و چندمتری از خاکریز فاصله گرفت و سپس درب برجک باز شده و خدمه زخمی و وحشت زده اش از داخل کابین تانک بيرون پريده و در کنار تانک ، دست ها را به عنوان تسليم بالای سرشان گرفته و ناله زنان به سمت کانال آمدند .
بقیه تانک های پیشرو تی ۷۲ که مشغول بالا آمدن از دیواره خاکریز بودند با دیدن حال و روز تانک منهدم شده و خدمه مجروح و اسیرش ، چنان دچار وحشت و سردرگمی شدند که بی مطلعی دور زده و شروع به عقب نشینی کردند .
به اين ترتيب ، تک سنگين عراقی ها ، اينبار نيز با عنايت و رحمت بی انتهای خداوند متعال و ايثار و از خودگذشتگی و روحيه شهادت طلبی رزمندگان پاکباز دفع گرديد و نوای پیروزی بار دیگر در کانال طنین انداز شده و صدای بلند فریادهای الله اکبر و صلوات فضای منطقه را پرکرد...
🖍 .. راوی بسیجی جانباز عباس لشگری
🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار بسیجی #شهید_یوسف_قربانی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس بود که دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج در کسوت معاونت دلاور گروهان غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) #لشگر_۳۱_عاشورا در منطقه عملیاتی #شلمچه به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد .
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۵
#غواصان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #مسلخ_عشق
📽 شعری که بسیجی غواص #شهید_یوسف_قربانی ( مرغابی امام زمان عج ) همواره زمزمه می کرد و سخن آخرش هم قبل از آغاز عملیات عاشورایی #کربلای_چهار همین شعر بود که در آخرین مصاحبه اش می گوید :
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی زمردن مهراس
مردار بود هر آنکه او را نکشند....
👌 و چه زیبا و دیدنی در عملیات #کربلای_پنج ترسیم و تفسیرش کرد.
🌹شیرمرد زنجانی ، سردار بسیجی #شهید_یوسف_قربانی معاونت دلاور گروهان غواصان خط شکن #گردان_حضرت_ولیعصر_عج #لشگر_۳۱_عاشورا در عملیات عاشورایی #کربلای_پنج ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در جبهه های حق علیه باطل بود که از اوایل نوجوانی پای در میادین نبرد با متجاوزان بعثی گذارده و بعد از شرکت در ده ها عملیات کوچک و بزرگ عاقبت در دی ماه ۱۳۶۵ در #عملیات_کربلای_۵ ، منطقه عملیاتی #شلمچه به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد
🌸 روحش شاد و یادش گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۵
#غواصان_شهید_زنجان
#نام_شهدا_فراموش_ناشدنیست
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #عاشورائیان_شلمچه
🌀 قسمت سوم
📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از مصاحبه رزمندگان سلحشور و حماسه ساز گردان حضرت امام سجاد (ع) #استان_زنجان قبل آغاز عملیات عاشورایی #کربلای_پنج
♦️ زمستان ۱۳۶۵ ، شوشتر ، مقر لشگر هشت نجف اشرف
😔 لازم به ذکر است که تعداد زیادی از این دلاور مردان در عملیات عاشورایی #کربلای_۵ به درجه رفیع شهادت و جانبازی نایل آمدند.
🌺 نامشان جاوید و یادشان گرامی
#دفاع_مقدس
#عملیات_کربلای_۵
#رزمندگان_زنجان
#غواصان_زنجان
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
✅ کانال #دل_باخته
🇮🇷 @pcdrab