eitaa logo
دل باخته
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
این کانال در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پیشبرد اهداف و آرمان های والای انقلاب اسلامی و پاسداری از حریم ولایت و رهبری فعالیت می کند. بسیجی دل باخته حق و اهل ولایت است . از وبلاگ دل باخته دیدن فرمائید 🅱 Pcdr.parsiblog.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 شعری که بسیجی غواص ( مرغابی امام زمان عج ) همواره زمزمه می کرد و سخن آخرش هم قبل از آغاز عملیات عاشورایی همین شعر بود که در آخرین مصاحبه اش می گوید : در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گر عاشق صادقی زمردن مهراس مردار بود هر آنکه او را نکشند.... 👌 و چه زیبا و دیدنی در عملیات ترسیم و تفسیرش کرد. 🌹شیرمرد زنجانی ، سردار بسیجی معاونت دلاور گروهان غواصان خط شکن در عملیات عاشورایی ، از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز در جبهه های حق علیه باطل بود که از اوایل نوجوانی پای در میادین نبرد با متجاوزان بعثی گذارده و بعد از شرکت در ده ها عملیات کوچک و بزرگ عاقبت در دی ماه ۱۳۶۵ در ، منطقه عملیاتی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 قسمت سوم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از مصاحبه رزمندگان سلحشور و حماسه ساز گردان حضرت امام سجاد (ع) قبل آغاز عملیات عاشورایی ♦️ زمستان ۱۳۶۵ ، شوشتر ، مقر لشگر هشت نجف اشرف 😔 لازم به ذکر است که تعداد زیادی از این دلاور مردان در عملیات عاشورایی به درجه رفیع شهادت و جانبازی نایل آمدند.   🌺 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
32.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 🌀 قسمت سوم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی ♦️  در دیماه ۱۳۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات بحدی بود که عراقیها و کشورهای حامی صدام را به ترس و وحشت انداخت . 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد آدم در این دیار دلش جای دیگری‌ست این خاک کربلای معلای دیگری‌ست با هر نسیم مرده دلی زنده می‌شود آری دمش مثال مسیحای دیگری‌ست این سوی دشت مقتل مردی که بی سر است آن سوی دشت مقتل سقای دیگری‌ست خون شهید در همه جا موج می‌زند اینجا فرات نیز به معنای دیگری‌ست خاکش چقدر بوی عجیبی گرفته است این پهنه خاکبوس قدم‌های دیگری‌ست اینجا چقدر با همه جا فرق می‌کند اینجا شلمچه نیست که دنیای دیگری‌ست... ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ دست‌نوشته ای خواندنی از سردار غواص شهید در مورد ⭕️ اسفند ماه ۱۳۶۳ ، شرق دجله عراق ، رزمندگان سلحشور ، گردان خط شکن حضرت علی اصغر (ع) : 🖌... از شوق عملیات خستگی فراموشم شده بود ، با اینکه دو روز بود به خوبی نخوابیده بودم ، نه تنها من بلکه همگی خسته بودیم ، هر کس هر جا می‌افتاد ، خوابش می‌برد . بعضی از بچه‌ها با همان حال دعا می‌خواندند و یا قرآن زمزمه میکردند ‌. ولی من باید بیدار می‌ماندم و هوشیار می‌نشستم ، چون هر لحظه امکان حرکت بود. وقتی که با قایق نزدیک دشمن شدیم درگیری شروع شد و قایق ما چپ شد و همگی به آب افتادیم که چند تن از برادران از جمله شهید مجتبی شهبازی و شهید حسن مجتهدی در آنجا به شهادت رسیدند. من از آب درآمده و مجدداً خود را به خط دشمن رساندم . بالاخره به رودخانه دجله رسیدیم ، بیش از یک روز در کنار دجله پدافند کردیم . یکی از برادران زخمی شد . همه مسئولیت گروهان بر دوش من افتاد . مجدداً شب به طرف دشمن حمله کردیم . آن شب هم چند تن از بچه‌ها شهید شدند . فردای آن روز را با تعداد کمی از برادران در برابر دشمن ایستادیم ، خیلی سخت بود . پاتک سنگینی از سوی دشمن شروع شد . برادرمان حسین شاکری از برادرانی بود که با آن جثه کوچکش از سه ناحیه بدنش زخمی شده بود ، ولی به عقب نمی رفت . دشمن با اینکه در هر پاتک با تلفات بیشتری روبرو میشد ولی پشت سر هم پاتک میکرد. شب و روز دشمن ضد حمله داشت . ساعت ۱۱ صبح روز بعد دشمن یک پاتک حسابی و سنگینی کرد و حدود ۲۰ نفر از گروهان مانده بودیم ، مهمات ما کم کم تمام میشد به وسیله بیسیم با عقب تماس گرفتیم . گفتند که باید مثل حسین (ع) بجنگید و واقعاً بچه‌ها حسین وار جنگیدند. جنگ نزدیک و تن به تن بود . نارنجک های دشمن در پشت سر ما به زمین می‌افتادند. کم کم از تعداد بچه‌ها کم میشدند ، فقط چند نفر مانده بودیم و برادران در مقابل آن همه دشمن به خوبی مقاومت کردند و آنجا فقط و فقط امداد غیبی و فرشتگان الهی بودند که به ما یاری می رساندند. آب و آسمان و خاک در سوگ سرداران رشید گریان بودند ، آری پس از هر پیروزی شاهد شهادت شهیدان نامداری بودیم.... 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد.... شیرمرد زنجانی ، سردار بسیجی غواص شهید از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز شهرستان سلطانیه در دوران دفاع مقدس بود که دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات ، منطقه عملیاتی در کسوت فرمانده گروهان غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (ع) به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد. 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 مصاحبه زیبا و شنیدنی سردار بسیجی غواص شهید در دوران دفاع مقدس 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار غواص شهید ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز شهرستان در دوران دفاع مقدس بود که از اوائل جنگ پای به میادین نبرد با متجاوزین بعثی گذاشته و بعد از حضور چشمگیر و حماسی در دهها عملیات بزرگ و کوچک عاقبت در کسوت فرمانده دلاور گروهان غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) در عملیات عاشورایی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد . 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ⭕️ لازم به ذکر است خبرنگار مصاحبه کننده سردار ( کلامی) می باشند. ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 قسمت چهارم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از مصاحبه رزمندگان سلحشور و حماسه ساز گردان حضرت امام سجاد (ع) قبل آغاز عملیات عاشورایی ♦️ زمستان ۱۳۶۵ ، شوشتر ، مقر لشگر هشت نجف اشرف 😔 لازم به ذکر است که تعداد زیادی از این دلاور مردان در عملیات عاشورایی به درجه رفیع شهادت و جانبازی نایل آمدند.   🌺 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🌀 قسمت چهارم 📽 فیلمی زیبا و خاطره برانگیز از سرزمین خونرنگ و حال و هوای رزمندگان اسلام در عملیات عاشورایی ♦️  در دیماه ۱۳۶۵ با رمز مبارک یا زهرا (س) در منطقه عمومی انجام گردید. ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام در این عملیات بحدی بود که عراقیها و کشورهای حامی صدام را به ترس و وحشت انداخت . 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد ... شلمچه بوی سیب و یاس داره به غیر از خاک او احساس داره نمیبینی که هم رنگ غروبه شلمچه داغ صد عباس(ع) داره ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آخرین ساعت‌های شاه در ایران ⏱ روایت ساعت شمار روز فرار شاه از ایران 📽 ⁩روز ۲۶ دی‌ماه ۱۳۵۷، آخرین پادشاه ایران، محمدرضا به همراه همسرش برای همیشه ایران را ترک کردند. کمتر از یک ماه پس از فرار شاه از ایران ، شالوده نظام پهلوی از هم گسست و انقلاب اسلامی پیروز شد. ⏰ در آن سه‌شنبه تاریخی ، در آخرین ساعات حضور شاه در ایران ، سیر حوادث انقلاب سرعتی فوق‌العاده به خود گرفت. مردم با شنیدن خبر رفتن شاه از ایران به خیابان‌ها ریختند. مجسمه‌های شاه را پایین کشیدند و تصویر امام خمینی (ره) را جایگزین تصویر شاه در سطح شهر کردند. 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab
💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از شب آغازین از زبان سردار غواص : 🖌... بالاخره يك شب خبر رسيد كه فردا شب حمله است و به همه نيروها نقشه را توجيه كردند. گردان ما شامل ۴ گروهان بود كه يك گروهان قبل از همه نيروها حركت می كرد و در جنگلی كه بين نيروهای دشمن و ما وجود داشت مخفی شده و روز را در آنجا مانده و شبانه دشمن را با تيراندازی مشغول كرده و گروهان های ديگر به همراه بقيه گردانها از محورهاي مختلف ، دشمن را دور زده و آنها را به محاصره می گرفتند . به هر حال شبانه گروهان اشرفی اصفهانی به طرف جنگل به راه افتاد و حدودا ساعت ۷ بعد از ظهر بود كه ما حركت كرديم. آه ! چه بگويم از آن شب حمله ، بچه ها يكديگر را در آغوش می گرفتند و از يكديگر حلاليت می طلبيدند ، يكی از بچه ها چنان با خوشحالی تك تك بچه ها را بغل می كرد و از آنها حلاليت می طلبيد كه قابل توصيف نبود كه سرانجام در همين عمليات هم شهيد شد. عده ای از بچه ها دعای توسل می خواندند و عده ای نماز شهادت و نماز شكر ... را به جای می آوردند و گروهی با يكديگر در آخرين لحظات شوخي می كردند زيرا آنها ممكن بود ديگر يكديگر را نبينند. بچه ها به شوخی به هم می گفتند اگر پيش خدا رفتيد پشت در بهشت بست بنشينيد و تا ما را شفاعت نكرديد نرويد ، و يا برای من هم توی بهشت يك چند متری زمين نگه دار و ... ساعت ۷/۳۰ بود كه حركت كرديم و از زير قرآن ها كه بر سر ما گرفته بودند رد شديم و از پشت يك جاده شنی كه از زمين بلندتر بود حركت كرديم پس از چند كيلومتر پيشروی به رودخانه ای رسيديم كه آب آن تا گردن من بود از رودخانه عبور كرديم ، همه خيس شده بودند هوا سرد بود و در آن هوای سرد با آن حال ، از اينكه می خواهند تا چند لحظه ديگر به صداميان كافر حمله كنند و برای اسلام و امام افتخار بيافرينند باز خوشحال بودند . به ميدان مين رسيده بوديم ( لازم به ذكر است كه در پيشروی هم ، از ميدان مين كه وسعت زيادی داشت و با همت برادران تخريب خنثی شده بود ، گذشته بوديم) اين ميدان مين با عبور افراد ، خنثی شده و عراقيها كه از قبل آماده حمله بودند ، برفراز تپه ای كه ميدان مين زير آن قرار داشت مستقر بودند و تيربارها و ضد هوائيها را كار گذاشته بودند . با ورود رزمندگان به ميدان مين آتش تيربارها و سلاح های مختلف شروع شد و بچه ها پراكنده شده و با رفتن روی مين ها ، جاده را برای ساير افراد باز می كردند . در آن حال برادری زخمی بود كه فرياد می زد : " برادر برو جلو پيروزی با شماست". ما نيز كه بعنوان حمل مجروح مشغول انجام وظيفه بوديم در ميدان مين با ديدن زخمی های بسيار و با نبودن جای امن و گم شدن يار کمکی من نيز مجبور شدم با برداشتن اسلحه ای به پيشروي ادامه دهم (البته بعد از پانسمان دو ، سه تا از بچه ها) . در عرض چند لحظه تپه ها و خاكريزهای اوليه دشمن سقوط كرده و بچه ها به پيشروی خود ادامه دادند و با تصرف جاده ای در دهلران به پيشروی ادامه داده و جاده شنی ديگری را نيز تصرف كردند و به اين ترتيب در مرحله اول عمليات كه با رمز يا زينب (س) در ساعت ۸/۳۰ شروع شد ، نيروها توانستند با عنایت الله به هدفهای پيش بينی شده برسند. 🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار غواص دانشجوی رشته پزشکی ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز در دوران دفاع مقدس بود که دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات ، منطقه عملیاتی شلمچه به آرزوی دیرینه خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد. 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab