eitaa logo
پیک صبا
16.5هزار دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
6.7هزار ویدیو
2.2هزار فایل
پیکِ صبا پاتوقِ: #صالحینِ #بصیرِ #ایران ارسال خبر: از طریق مدیران استانی (روابط‌عمومی تعلیم و تربیت استان)
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ جشن میلاد حضرت محمدﷺ و امام جعفر صادق علیه‌السلام با قرائت قرآن، مولودی خوانی، سرود، طنز ‌و اهدای جوایز به نفرات برتر در مرحله مقدماتی شهرستان استان 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••
▫️برگزاری دوره طرح ولایت ویژه خواهران بسیجی شهرستان در حوزه علمیه صدیقه طاهره علیهاالسلام 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••
▫️مجمع سرمربیان شهرستان استان با موضوع عملیات تبیینی مشارکت حداکثری و حضور پر شور و با نشاط مردم در انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲ به میزبانی حوزه علمیه صدیقه طاهره 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾•
زیارت اولی‌های دهه نودی صالحینی شهرستان استان در یادمان «هفت تپه» خوزستان 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾
▪️جشن عبادت در جوار مزار شهدای گمنام شهرستان استان 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••
اردوی یک روزه حلقه نوجوانان صالحین پایگاه شهید خیریان دهنو وابسته به حوزه خاتم الانبیاءﷺ شهرستان استان 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌اسلامی✾••
🔰یک روز خوب در مسجد روستا 🔹نوجوانان بسیجی روستای کوشکک بخش کجور شهرستان که در طرح غنی‌سازی اوقات فراغت تابستانه شرکت کرده‌اند، با حضور در اردوی شبانه روزی ۲۴ ساعته «یک شب مهمان مسجد» شدند. 📌این برنامه به همت پایگاه مقاومت بسیج شهید کریمی و کانون فرهنگی هنری مسجد امام جعفرصادق علیه‌السلام روستا برگزار شد. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
16.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسداشت ایثار و فداکاری در نسل نوجوان 🔻شهیدان گمنام بخشی از فرهنگ و تاریخ کشور ما هستند که یادآور فداکاری و ایثار گروهی از جوانان هستند که در دفاع از میهن خود جان خود را فدای ملیت و آرمان‌هایشان کردند. 🔺️این روزها در صفحه تاریخ مدارس برگ جدید و ماندگاری ثبت می‌شود؛ در ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها، دهه هشتادی و نودی‌های شهرستان در مدارس طرح هدف طرح‌های تربیتی بسیج‌ دانش‌آموزی، بار دیگر با شهدا تجدید پیمان کردند. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
💠کُنجِ دِنج 🔸️هنوز تابستان نشده، گرم است و شرجی. اما عصرهای امام‌زاده محمد دنج است و دلچسب. 🔸سرگروه که لبخند از لبش گم نمی‌شود بچه‌هایش را به این گوشه‌ی خلوت آرامش آورده تا فارغ از هیاهوی دنیا، شامه‌ی آنان را پر کند از عطر دل‌انگیز گلاب و صلوات. 🔸️انگار گیرایی بچه‌های حلقه صالحین پایگاه مهدیه تازه‌آباد بیشتر از بزرگ‌ترهاست. یکی‌شان در میان ذوق و خنده‌ی بقیه می‌گوید: خانوم! این‌جا واقعاً عالیه! مثل این که سفر کردیم به داستانی تخیلی و ماورایی! 🔸️و باز سرگروه از زیارت می‌گوید و تاثیر آن بر نشاط معنوی آد‌م‌ها... 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
ت مثل تمرین تمرکز! 🔸️خیلی طول نکشید؛ زود تصمیم گرفت. نا سلامتی سرگروه صالحین پایگاه امام حسین علیه‌السلام بود. کلی بچه‌ی قد و نیم قد که شب‌ها برای نماز به مسجدجامع می‌آمدند چشمشان به او بود. بچه‌های گروه صالحین نیاز داشتند به چیزی که بهشون تمرکز، صبر و مسئولیت بده... تصمیمش رو گرفت؛ تیراندازی! 🔸️تیر و تفنگ رو جور کرد، یک جای امن پیدا کرد و بچه‌ها رو صدا زد. اولش کسی درست نمی‌تونست نشونه بگیره، تیرها کج و معوج می‌رفتند، یکی می‌خندید، یکی غُر می‌زد. ولی کم‌کم همه فهمیدن این کار فقط نشونه گرفتن نیست، یه درس بود برای آروم بودن، دقیق بودن و درست فکر کردن. 🔸️حالا بچه‌ها با افتخار هدف‌ها رو می‌زدند، ولی مهم‌تر از اون، یاد گرفته بودند چطور تمرکز کنند، چطور پشت هم باشند. سرگروه یک گوشه نشست، نگاه کرد به بچه‌ها و با خودش گفت: «گام بعدی چی باید باشه؟» 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••
🔸️ از پیچ جاده خاکی جنگل سنگتجن، هیجان به دل‌هامون پنجه می‌زد. فقط اردو نبود، هر کسی یک مسئولیتی داشت. یکی دنبال هیزم، یکی مراقب وسایل، یکی بلدِ آتش درست کردن. وقتی چای روی آتش دم کشید، حس کردیم که بلد شدیم با دستای خودمون یک کاری رو انجام بدیم. 🔸️مربی‌مون نگفت درس امروز اینه، ولی ما یاد گرفتیم چطور با هم کنار بیایم. چطور وقتی یکی ناراحته، کنارش باشیم. فوتبال بازی کردیم، کشتی گرفتیم، تیراندازی کردیم، کباب درست کردیم و هزار تا اتفاق دیگه... ولی مهم‌تر از همه اون لحظه‌هایی بود که با هم خندیدیم، کمک کردیم و حس کردیم که رفاقت یعنی همین بودن‌های ساده کنار هم. 🔸️نمازجماعت وسط درخت‌ها یک حس خاص و متفاوت با مسجدجامع برای ما بچه‌های پایگاه امام حسین علیه‌السلام داشت. سکوت جنگل، صدای پرنده‌ها و ما که با هم ایستاده بودیم رو به قبله. بعدش از امام زمان گفتیم، از امید، از انتظار. آخر اردو، زباله‌ها رو جمع کردیم، نه از اجبار بلکه دلی. وقتی برگشتیم، فقط یک روز گذشته بود، ولی حس کردیم یک چیزی توی دل‌هامون جا گرفته: مسئولیت، رفاقت، و اینکه می‌توانیم با هم چیزهای خوبی بسازیم. 🆔 ••✾@peickesaba✾•• ••✾پاتوقِ‌صالحینِ‌بصیرِ‌ایران‌✾••