eitaa logo
پلاک ۱۳
101 دنبال‌کننده
704 عکس
138 ویدیو
7 فایل
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درَم... ✨❤️ + اگر نکته‌ای هست: @ftm_omt
مشاهده در ایتا
دانلود
پلاک ۱۳
تازه رسیده بودیم عراق‌. یه جا بعداز نماز، شروع کردن به دعا خوندن و رسیدن به اینکه خدایا مسافرها رو حفظ کن و اونا رو با سلامتی به وطنشون برگردون. همه محکم و بلند گفتن الهی آمین. یهو دل من لرزید. با خودم گفتم منو نمی‌شناسن اما همین الان همه‌شون برام دعا کردن و برای خیلی‌های دیگه... این روزا وقتی توی یه جمعی می‌گن برای شفای مریض‌ها دعا کنید همون‌طوری خوشحال می‌شم. چون چند نفر که درگیر بیماری هستن گوشهٔ دل و ذهنم دارم و دعا براشون، عملاً دعا در حق خودمه. حالا تصمیم گرفته‌م برای دعاهای مربوط به اموری که بهشون مبتلا نیستم، محکم الهی آمین بگم و از ته دلم بخوامشون؛ مثل کسایی که مسافری ندارن و... / مثل کسایی که مریض ندارن و... . اینم یه جور ارتباط گرفتنه دیگه‌. چقدر هم ارتباط مهمیه. قدرت دعا رو نباید دست‌کم بگیریم. دعا مسکّن نیست، درمانه. این شب و روزا، پیش حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) برای همه، از عمق جان دعا کنیم. یه آمین بلند و از ته دل، برای هرچی که تهِ تهِ دلتونه... 🦋 @pelak13
روضه‌خون گفت: «الهی به حق رنج و درد فاطمهٔ زهرا...» و می‌خواست ادامهٔ دعا رو بگه. با خودم فکر کردم بعداز چنین قسم سنگینی، هر دعایی جز فرج بکنم جفا کرده‌م. مهدی بیا کمک کن جد مطهرت را بیرون ببر ز خانه تابوت مادرت را... 💔 آجرک الله یا صاحب الزمان 🖤 @pelak13
دختر پیامبر(ص) بودن، همسر امیرالمؤمنین(ع) بودن، مادر امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بودن... تمام این نسبت‌های ویژه و خاص، فرع بر بندهٔ خدا بودنه. و وقتی بهش فکر می‌کنی، واقعاً شگفت‌انگیزه. و تمام زندگی‌ت رو همین قاعده می‌تونه‌ تنظیم کنه... @pelak13
هدایت شده از پلاک ۱۳
مداحی ولایت4_5989834190697271602.mp3
زمان: حجم: 5.8M
حیدر و این‌همه غم یا رَبِّ ارحَم... @mamouliat
پلاک ۱۳
یک وقت‌هایی بابت تمام محبت‌هایی که در دلم هست، از تو خجالت می‌کشیدم. با خودم می‌گفتم تمام دل من باید برای تو و معصومین باشد، پس الان وضعم خوب نیست. دیروز یاد گرفتم مسئله این است که تو باید محور باشی. اگر محوریتت حفظ شود و اگر محبت بقیهٔ آدم‌ها را با محبت تو تعریف کنم، حُب بد که نیست هیچ، رزق هم هست، آن‌هم رزقی که باید برایش دعا کرد! گاهی به این فکر می‌کنم چقدر همه‌چیز در جهان مبهم است. نه می‌دانیم که...، نه می‌دانیم که...، نه حتی می‌دانیم این لحظه و لحظهٔ بعد چه حالی خواهیم داشت... اول فکر کردم زندگی کردن بین این‌همه احتمال چقدر سخت است، بعد یادم آمد تو را به‌هرحال داریم، خیالم راحت شد. پس من دل به حبّ خودت می‌بندم و آن را محور می‌گذارم. پس با بقیهٔ حب‌ها هم لازم نیست بجنگم، بلکه باید مدارشان را دقیق با تو تنظیم کنم. ممنونم که دل و احساساتم را به رسمیت شناخته‌ای! خیلی بیشتر از خودم... ❤️ هل الدین الا الحب؟ ❤️ اگر در اصلْ دین حب است و حب در اصلِ دین، بی‌شک به‌جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است... @pelak13
پلاک ۱۳
این هفته، هفتهٔ متفاوتی بود. کمی خسته بودم، کمی نگران، گاهی غمگین، گاهی آرام... حالا، آخر هفته، وقتی بعداز چند ساعت به خانه برگشتم، دنبال کاری بودم که هم مفید باشد، هم جالب، هم‌ اینکه انرژی زیادی نخواهد؛ نه جسمی، نه ذهنی. تصمیم گرفتم کتاب دهه‌نودی‌ها ۲ را مطالعه کنم که مدت‌هاست آن را خریده‌ام و هربار به‌خاطر کاری نتوانستم بخوانمش. زیر پتو مچاله شدم و شروع کردم. بعضی جاهای داستان بلند خندیدم. قلم بسیار روان بود. بعضی جاها توصیف‌هایی که از صحنه‌ها آمده بود، آن‌قدر محکم بود که مرا به رمان‌های مشهوری که دوران نوجوانی خوانده بودم برمی‌گردانْد. و راستی چه خوب که راوی‌اش مدادیان بود! یک جا برای مدیریت مشکل پیشنهاد داد همه دست‌به‌قلم شوند، مثل من! که قلم همیشه سلاحم بوده برای مدیریت خوشحالی، غم، دلتنگی، شوق... :) به‌عنوان یک آدم مکتوب‌دوست، معمولاً خیلی زود از کنار تصویر کتاب‌ها می‌گذرم! باری... حالا که تصویرگر را می‌شناسم و دوستش دارم، حالا که می‌دانم پشت هر تصویر چقدر زحمت نشسته است، تک‌تک تصویرها را نگاه کردم و از دنبال کردن مورچه‌ها ذوق کردم. مورچه‌ای که روحش به پرواز درآمده بود و مورچه‌ای که کنار بقیه نشسته بود :) جلد قبلی دهه‌نودی‌ها را اولین بار که در جمع ریحانه‌ای‌ها قرار گرفتم، خریدم و خواندم. آن روز فقط یک مهمان بودم. وقتی اصلاحات این جلد داشت انجام می‌شد وارد ریحانه شدم. و حالا دربارهٔ ویرایش جلد بعدی صحبت می‌کنیم... یادآوری این فرایند چقدر شیرین بود... راستی که من بعضی جمله‌های کتاب را زندگی کرده‌ام در ریحانه. خلاصه این کتاب دقیقاً همان چیزی بود که برای آخر این هفته نیاز داشتم. نمی‌دانم دقت کرده بودید یا نه، اما اینجا فقط گفتم کتاب را خریده‌ام و از چاپ شدنش ذوق کردم. نگفتم شما هم بخرید. نمی‌خواستم بگویم چون من تولیدکنندگان را می‌شناسم و مطمئنم کاردرست هستند بخرید. می‌خواستم بگویم چون من مطالعه‌اش کرده‌ام و به‌عنوان یک مخاطب دوستش داشتم پیشنهادش می‌دهم. پس حالا می‌گویم. پیشنهادش می‌دهم. @pelak13
پیوست‌ها :) @pelak13