پیام مادر شهید مدافع حرم مصطفی زالنژاد به امامخامنهای، پس از ماجرای سوریه
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله امامخامنهای
بنده مادر شهید مدافع حرم مصطفی زالنژاد اعلام میدارم که امروز نگاهمان به فرمان هایتان است.
همان روزیکه فرزند عزیزم، مصطفی عزیزم، برای دفاع از حرم رفته بود، برای تقویت جبهه اسلام بود، برای اطاعت از فرمانتان بود.
حضرت آقا:
اگر امروز در هر جایی از دنیا برای جهاد فرمان دهید به فرمانتان لبیک میگوییم.
ما خسته نشدهاییم.
در راهی که فرمان شما باشد، بازهم حاضريم در میدان باشیم. بازهم حاضريم خانواده خود را، عزیزترین های خودمان را در راه اسلام و دفاع از ارزشهای اسلام، راهی میدان نبرد کنيم.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
233.8K
پیام مادر شهید مدافع حرم مصطفی زالنژاد به امام خامنهای پس از ماجرای سوریه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه صحن حضرت زهرا (سلام اله) در نجف چیست؟
با دقت کلیپ را تماشا کنید...
خیلی جالبه...ایت الله سیستانی خواب حضرت زهرا رو میبینن
هر چی پسرم قاسم بگه...♡ 😭😭
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلند شو علمدار
علم رو بلند کن 🥺😭
چقدر این روزها جاش خالیه ...
#مرد_میدان
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
تولد : ۱۳۳۷
شهادت : ۱۳۶۱
در عملیات بیت المقدس
خاطره ای از شهید بزرگوار پاسدار یوسفعلی دوستی زاده روایت شده از دوستان شهید :
تقربیا سی و پنج سال پیش من و چند تا از بچه های بسیج شهید محمدی دزفول تصمیم گرفتیم به نیت شهید دوستی زاده درحسینیه روزه بگیریم
اما وقتی که می خواستیم سحری بخوریم هیچ چیز برای خوردن نداشتیم .
تا اینکه ساعت سه شب درب حسینیه به صدا در امد و ما همگی با احتیاط کامل درب حسنییه را باز کردیم
متوجه شدیم که مادر بزرگوار شهید یوسفعلی پشت درب است و یک سینی بزرگ پر از غذا اورده ما هم با احترام ایشان را به داخل حسینیه دعوت کردیم 🌹
او جریان خوابی که دیده بود برایمان تعریف کرد گفت من شب خواب یوسفعلی را دیدم به من گفت مادر چند نفر از بچه های حسینیه
می خواهند فردا روزه بگیرند ولی چیزی برای خوردن ندارند.
من هم سریع غذا درست کردم وبه درخواست پسرم برای شما اوردم.
ما نا خدا گاه گریه کردیم و تحت تاثیر خوابی که تعریف کرده بود قرار گرفتیم.
شهید یوسفعلی همانند مولا سیدالشهدا بالباس مقدس پاسداری لباس رزم دفن شدند.
شهید#یوسفعلی_دوستی_زاده 🕊🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
◇کلاس اول دبیرستان بود. دو یا سه هفته ایی از مدرسه میگذشت، یک روز با چشمانی پر از اشک و چهره ای غمگین به خانه آمد. گفتم: مامان! راضیه جان چرا ناراحتی؟!
گفت: مامان توی سرویس مدرسه راننده و بعضی از بچه ها نوار ترانه روشن میکنند و من اذیت میشوم.
چندین بار به آنها تذکر دادم و خواهش کردم اما میگن تو دیگه شورشو در آوردی...!
◇یک روز یکی از بچه ها پرسید: راضیه تو چرا اصرار داری ترانه روشن نکنند؟!
میگوید:گوشی که صدای حرام بشنود صدای امام زمانش را نمی شنود
و چشمی که حرام ببیند
توفیق دیدن امام زمان خود را پیدا
نمیکند...!!☝️🙂
#شادی_روح_شهدا_صلوات 💔
#شهیده_راضیه_کشاورز🕊
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🥀 #خواب شهادت #سید_جواد_اسدی در #خان_طومان سال ۹۵
در یکی از روزهای اردیبهشت ۹۵ در قرارگاه تاکتیکی #یگان_ویژه_۲۵_کربلا ، #سید_جواد گفت: حاج آقاحاج، میخواهم کمی باهم صحبت و درد و دل کنیم.
گفتم : سیدجان بفرما (آخه بنده سیدها رو بنام صدا نمیکردم).
#سید_جواد ، از وضعیت منطقه و نیروها و پیگیریهایش گزارش داد.
بنده هم گوش میکردم.
از وجود نیروهای جاسوس در بین نیروها گفت (غیر ایرانی بودند).
ادامه داد...
از برخوردهایش با تعدادی از متخلفین (فاطمیون) گزارش داد.
بنده هم چند تذکر را جهت رعایت موضوعات گفتم.
#سید_جواد متوجه برخورد و رفتارهای خشن با غیرایرانیها شده بود.
درد و دل و صحبتهای اصلی اش شروع شد.
فهمیدم که همه آن گزارشات مقدمه مطالب اصلی سید هست.
او میخواست کمی از دلش بگوید و سفره دلش را باز کند.
بنده و #سید_جواد ، علاوه بر همکار و همرزم، یه طوری بچه محل سببی میشدیم.
بعصی اوقات لفظ بچه محل را بهش میگفتم.
#سید_جواد از حماسه سازی رزمندگان #لشکر_۲۵_کربلا تعریف کرد.
بعد گفت، ما باید هوای همه این رزمندگان را در عقبه داشته باشیم.
از مسؤل وقت رده خودش تعریف میکرد که خیلی هوای نفرات را داره..
بنده گوش میکردم و گهگداری اشاراتی داشتم و تصدیق یا رد میکردم.
سید ادامه داد که هوای خانوادهام را داشته باشید. از #همسر و پسرش #سید_احمد و زحمات اونها میگفت.
سفره دل سید باز شده بود. یکطرفه صحبت میکرد. از مادرش گفت و خوابی که مادرش دیده بود گفت و گفت و گفت.
بنده هم با آرامش گوش میکردم، با هم لبخند هم میزدیم.
#سید_جواد ادامه داد که حاج آقا، خواب #شهادت خودم را دیدم.
و بحث اصلی این بود که میخواست به بنده بگوید.
گفتم سیدجان، خواب چگونه بود؟
خندید و بانشاط و شادابی گفت:
حاج آقا، چند شب قبل خواب دیدم که در اثر جراحت به شهادت رسیدم.
اول یاد خواب مادرم افتادم که برای شهادت یکی دیگر از پسرهایش به فرزندانش گفته بود.
(#سید_جواد همیشه میگفت که شهید دوم خانواده بنده هستم.)
دوم اینکه بعد از شهادت، روحم به سمت آسمان بالا آمد، از بالای جنازه ام به پیکر بی جانم نگاه میکنم و میخندم و لذت میبرم.
#سید_جواد ادامه داد که حتما توی این منطقه شهید خواهم شد و راضی هستم.
کمی به او سفارش کردم که سیدجان برای شما که برادر شهید هستی شهادت ممنوع است.
مواظب خودت باش.
#سید_جواد هم لبخندی زد.
از هم خدا حافظی کردیم.
چند روزی گذشت و در روز ۱۶ اردیبهشت ۹۵ در درگیری شدید با جبهه کفر، #سید_جواد_اسدی و #محمود_رادمهر در کنار یکدیگر در #خان_طومان به شهادت رسیدند.
🌹 روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با خدا معامله کردن، دنبال دیده شدن نبودن!
آدمحسابیهای کشورم ❤️❤️
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#شهید_چمران:
«بین سعادت و شقاوت،
یک قدم بیشتر فاصله نیست
و آن قدمی ست که
بر هوای نفس گذاشته شود!»
#شهادت
#وعده_صادق
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💔ايام شهادت مادر است...
فرزندی که قرن ها بعد، زیر بیرق شجاعت مادرش، شبیه مادرش، مزارش پنهان است.
#سیدحسن_نصرالله
#فاطمیه
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
هی نگاهت بڪنم،
گم بشوم در چشمت
گم شدن در
شبِ چشمان تو
پیدا شدن است...
#فرازے_از_وصیـت_نامہ: دوست دارم اگر شهید شدم ؛ پیڪری نداشتہ باشم از ادب دور است ڪہ در پیشگاه سیدالشهدا با تنے سالم و ڪفن پوش محشور شوم...
[ شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی ]
#شهادت
#یادشهداباصلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa