eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از برنج سرای کوثر گیلان شعبه قم
✍عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی🙏 ✨عید بزرگ و تولد عج الله رو خدمت اعضای گرامی کانال تبریک میگم ...🌺 🌛⭐️با توجه به نزدیک بودن ماه مبارک رمضان و اجازه ای که از پدر بزرگوار گرفتم با وجود اینکه قیمتهای درنظر گرفته شده واقعا منصفانه بوده و هست ولی باز تصمیم گرفته شد که برای مشتری های ثابت مغازه و دوستانی که از طریق کانال مراجعه می کنند بین 3تا5درصد💰 تخفیف درنظر بگیریم. 💰بعنوان مثال قیمت هاشمی ممتازمون که حدود یکماه اخیر 82تومن بوده رو میخوایم با تخفیف 78تومن تو این ایام عرضه کنیم الان از تو خود گیلان اگه بخوایم تهیه کنیم کمتر از 82 تومن نمیشه ولی حقیر طی صحبتی که با پدرم داشتم ازشون درخواست کردم با توجه اینکه محصول شالیزار خودشون هست همکاری کنند و فروشی که تو این مقطع بمناسبت ماه مبارک رمضان داریم رو کمتر حساب کنند تا بتونیم ما هم به نوبه ی خودمون کاری انجام داده باشیم و از امروز که تولد امام زمان عج الله بود عیدی بدیم و تا این تخفیفات رو در نظر بگیریم. 🔔البته با توجه به موجودی محدودمون و قیمتی که واقعا طوری درنظر گرفته شده که حتی ممکنه همکاران ما رو برای خرید یکجای کل موجودی و محصول مون ترغیب کنه، مجبوریم سقف خرید حداکثر 50کیلو رو در نظر بگیریم. 🚛برای ارسال به سراسر کشور هم از طریق باربری آمادگی داریم. 🌾برنج سرای کوثر گیلان شعبه قم🌾 آیدی ادمین فروش : 🆔 @Mosafer_110 🆔 @berenj_sara_qom_gilan
💫 لوح | نماز ، قبلِ افطار . 🌷 عزیز قبل از افطار ، نماز می‌خواندند . می‌گفتند : نزدیک افطار ، عطش انسان برای آب و غذا زیاد میشود ؛ در این لحظه‌ها اجر این‌ نماز بیشتر است . 🌙
اِفطارِ سُرخ...*🕊️ *شهید محمد طائی*🌹 تاریخ تولد: ۳۰ / ۳ / ۱۳۳۳ تاریخ شهادت: ۱۳ / ۹ / ۱۳۵۹ محل تولد: قلعه دختر،کرمان محل شهادت: کردستان-مهاباد 🌹راوی بود🌙غذایی را که برای افطارش آورده بودند🍛 برداشت و حرکت کرد🍛 آن روز حقوق هم گرفته بود💰 وقتی به خانه‌ یکی از مستمندان رسید🍂 تمام حقوقش را روی قابلمه‌ غذا گذاشت💰 در زد🚪 در باز شد🔓 مردی ظاهر شد پول و غذا را به او داد.همرزم 👈محمد تیری به شکمش خورده بود🥀گاهی به هوش می‌آمد و دوباره از حال می‌رفت🥀 قرار شد به ارومیه منتقل شویم🚁 چهار ساعت بعد هلی‌کوپتر رسید🚁 ما را انتقال دادند🚁 کیسه‌ خون را به دستش وصل کردند🥀چیزی نمی‌گفت، حتی ناله هم نمی‌کرد🍂ولی از حالت چهره‌اش می‌توانستم بفهمم که درد می‌کشد🥀هلی‌کوپتر به پرواز در آمد🚁 لحظه به لحظه حال محمد بدتر شد🥀رنگ صورتش تغییر کرد🥀نگاهش را به من انداخت و گفت‌: ضعف شدیدی دارم🥀کمک کن شهادتین بگویم، بود🌙 روز قبل هم روزه گرفته و چیزی نخورده بود🥀سحر هـم غذای درست و حسابی نبود🥀و به همین دلیل دچار ضعف شد.🥀گفتم: طاقت بیاور، چیزی به ارومیه نمانده🏥 آهسته شهادتین را به زبان آورد و با آرامش با لب تشنه و گرسنه🥀به سوی معبودش پر کشید*🕊️🕋
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 خاطره ای در مورد قبل انقلاب در زمان دوره تکاوری بین شیراز و پل خان بسمت مرودشت ، دانشجوها را برده بودند راهپیمایی استقامت . از آسمان آتش می بارید ، خیلی ها خسته شده بودند. نگاهم افتاد به ، عرق بدنش بخار می شد و می رفت هوا . یک لحظه حس کردم دارد آب می شود ، آتش می گیرد و ذوب می شود. شنیده بودم قدرت بدنی بالایی دارد. باخودم گفتم«اینهم که داره می بره» رفتم نزدیک و به ایشان گفتم : اگه برات مقدور نیست میتونی آروم تر ادامه بدی ، قبل از اینکه صیاد چیزی بگه یکی از دانشجوها خودش رو رسوند به ما و گفت : استاد ببخشید ایشان هستند، شونزده هفده روزه... پرسیدم است؟ بله الان ، هم می گیره. ایستادم و جا خوردم . از من فاصله گرفت. مواقعی که بود همراه مهمانهایش خودش هم چای و میوه برمی داشت و نمی گفت هستم ! خدمتکار دفتر هم می دانست که چه باشد چه نباشد باید ظرف میوه را بگذارد جلویش . دیگران هم هیچوقت حق نداشتند پیش مهمانها از بودن ایشان چیزی بگویند.
🍂نان و پنیر سفره ی افطارم از شما آه و نگاه و ضرب دلِ زارم از شما 🍂آهنگ قلب بی رمق و هق هق گلو العفو و آه و چشمِ گهربارم از شما 🍂در ماه نور روز ظهورِ تو آرزوست دل می دهم به تو که دلی دارم از شما... 🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم.
🍂نان و پنیر سفره ی افطارم از شما آه و نگاه و ضرب دلِ زارم از شما 🍂آهنگ قلب بی رمق و هق هق گلو العفو و آه و چشمِ گهربارم از شما 🍂در ماه نور روز ظهورِ تو آرزوست دل می دهم به تو که دلی دارم از شما... 🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم.
هر سال ایام فرزندان شهید و خانواده ها شهدا رو دعوت میکرد،بیت الزهرا افطاری میداد،میامد صندلی پایین مینشست سخنرانی میکرد، چه صحبتای عمیق و قشنگی، سری اخر،وسط صحبتاش به سردار حسنی گفت دوربین هاش خاموش و جمع کنه، کلا با فیلمبرداری مشکل داشت،خوشش نمیامد، خودش هم پذیرایی میکرد، سفره میچید. کنار بچه ها مینشست،یه جمع باصفا و صمیمی بود،بعد میریختن سر حاجی گم میشد لابلای بچه ها. به پسرش و یک محافظش که همراهش بود، هم اخم کرده بود ،کاری به بچه های ‌شهید نداشته باشند و بگذارند راحت باشند. 📚راوی فرزند
ما هیچ کداممان یک آدم حسابی نیستیم! 🌱 است و درهاى رحمت خداى تبارک و تعالى به روى همه گناهکاران باز است و شما تا دیر نشده است در این ماه رمضان خودتان را اصلاح کنید. ما همه باید خودمان را اصلاح کنیم؛ ما هیچ کداممان یک آدم حسابى نیستیم. پناه به خدا باید ببریم و خودمان را اصلاح کنیم. 🗓 صحیفه نور ،جلد ١۵،صفحه ۶٩
🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی 🔸غروب ماه رمضان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی یک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزی رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه برای افطاری! عجب حالی ميده؟! گفت: راست میگی، ولی برای من نيست. يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت. وقتی بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظی کرد. ‌ 🔸با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شـدند و با هم افطاری ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. فــردای آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهای کوچه، منزل کوچکی بود که در زديم و کله پاچه را به آن‌ها داديم. چند تا بچه و پيرمردی که دم در آمدند خيلی تشکر کردند. ابراهيم را کامل می‌شناختند. آن‌ها خانواده‌ای بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. ‌ 📚سلام بر ابراهیم/ص۱۸۶ 🔴امام رضا علیه السلام می‌فرمایند: افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضلیتش بیشتر از روزه داشتن توست.
💔 شهید مهدی باکری در حال تدارک سفره افطار.... شهید مهدی باکری شهید دفاع مقدس 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷هر ساله ماه مبارک رمضان، جلسه ی دوره ی تلاوت را برای خانواده خود برگزار می کردند. عصر که می شد منزل را آب و جارو می کردند، قالیچه ای می انداختند و شروع به تلاوت قرآن می کردند و تک تک اعضای خانواده نیز آیاتی را قرائت می کردند. حاج آقا علاوه بر این برنامه ی خانوادگی، در چند ختم قرآن نیز انجام می داد. "شهید شیخ علی مزاری" 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa