❥
😂 #طنز_جبهه
سـاعـتسـہنـصـفشببود.⏰ پـاسدارا آهـستـہاومدند دمدرسالنایستادند.
هـمہبيـداربودیمواززیرپتوزیرنظرشون داشتیم. اولیهطـناببستنددمدر سالن.
میخواستند ما هنگـام فرار🏃♂ بریزیم روی هم. طناب و بستند و خواستند ڪفشامونو قایم ڪنند. اما از ڪفش اثری نبود .
در گوش هم پچ پچ میڪردند ڪہ ڪفشهاینوریرازیرپتویبالایسرش دید.
آروم دستشو برد طرف ڪفشا. نوری یڪدفعهازجاشپریدبالاشروع ڪرد بہ داد و بیداد: آهای دزد🗣 !ڪفشامو ڪجا مۍبرۍ؟!
پاسدار گـفت : هیس🤫! برادر ساڪت!
پاسدارا دیدندڪارخیطه؛ خواستند از سالن خارج بشند؛ یادشون رفت ڪہ طناب دم درگـیر ڪردند به طنابوریختند روی هم.
بچه هاهم روی تختا نشسته بودند و قاه قاه می خندید😂😂😂
#پاسـڊارانبۍپلاک
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
ʝσɨŋ»http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f