eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.7هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
7.6هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴بسمـ الله الرحمـن الرحیــم🏴 . 🥀سلام و عرض ادب خدمت همراهان عزیز ◾️حاج اقا شیخ محمد امین در ایام محرم به صورت صلواتی روضه خانگی برگزار میکنند دراستان تهران سمت منیریه بزرگوارانی که تمایل به برگزاری روضه دارند به ایدی زیر اطلاع دهند👇 🆔 @seyedabdolmahi
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹دست نوشتہ بہ مناسبت فرا رسیدن ماه‌محرم🏴: ڪشورے ڪہ در قلب،اسم حسین را دارد، فرهنگ عاشورا را دارد،باید در زیست و فرهنگ الگوے جہان شود.❤🌿 💔😔 مداحےزیباباصداے براےسردارسلیمانے🎙 🥀 🖤 🕊 @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
دمشق‌شهرعشق❤🌿 ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمهشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنیتر بود. روی میز شیشه- ای اتاق پذیرایی هفت سین سادهای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر ایرانی نبود دلم می- خواست حداقل به اینهمه خوشسلیقگیام توجه کند. باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکیاش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد. میدانستم به خاطر من به خودشرسیده و باز از اینهمه سرگرمیاش کالفه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکیاش همیشه خلع سالحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :»هر چی خبر خوندی، بسه!« به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :»شماها که آخر حریف نظام ایران نشدید، شاید ما حریف نظام سوریه شدیم!« لحن محکم عربیاش وقتی در لطافت کلمات فارسی مینشست، شنیدنیتر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت العربیه باز بود و ردیف اخبار سوریه کهدوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :»با این می- خوای انقالب کنی؟« و نقشهای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :»میخوام با دلستر انقالب کنم!« نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بیمقدمه پرسید :»دلستر می- خوری؟« میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جمالتش برایم دشوار بود که به جای جواب، شیطنت کردم :»اون دلستری که تو بخوای باهاش انقالب کنی، نمیخوام!« دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند :»مجبوری بخوری!« اسم انقالب، هیاهوی سال ۹۹ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم با دلخوری از اینهمه مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :»هر چی ما سال ۹۹ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!« با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :»نازنین جان! انقالب با بچهبازی فرق داره!« خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :»ما سال ۹۹ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟« و من بابت همان چند ماه، مدال دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :»ما با همون کارها خیلی به نظام ضربه زدیم!« در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :»آره خب!کلی شیشه شکستیم! کلی کالسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و بسیجیها درافتادیم!« سپس با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد :»از همه مهمتر! این پسر سوریهای عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!« و از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید و به رویم خندید :»نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!« در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :»خب تشنمه! ... @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
🌹سلام و شب بخیر به همراهان عزیز ◾️در دهه محرم هر شب هیئت مجازی داریم امشب راس ساعت 21درکانال👇 🔷 @ebrahim_navid_delha منتظر حضور گرمتون هستیم🙏🌹 🎙سخنران 💠موضوع:احترام اهل بیت علیهم السلام @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
📖«««﷽»»»📖 🔈 √|| مجموعه شهیدابراهیم_هادی_وشهیدنویدصفری❣||√ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 💠 با سلام و عرض ادب خدمت کاربران عزیز جهت ارتقاء کیفیت کانال از شما همراهان همیشگی خواهشمندیم نظرات پیشنهادات و انتقادهای خود را درمورد پستهای کانال به ایدی زیر بفرستین 🌺راستی دلنوشته شهدایی و عنایت شهدا که شامل حال شما عزیزان شده هم برامون بفرستین 🆔 @Gh1456
••|😭|•• محرمے ڪہ نباشے در آن محرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بے تو بودن را هزار سال بدون تو زندگے....ڪم نیست💔🥀 اللہم عجل لولیڪ الفرج بحق الحسین🤲 🖤 @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 من یه دخترم..💙 یہ دخترےڪہ عاشقــ❣ چادرشہ..! یہ دخترےڪہ حاضره توےجمعا تنها یہ گوشہ بشینہ ولےنره قاطےشوخےهاے دختر پسرا!!☺️👌🏻 یہ دخترےڪہ توےگرماے تابستونـ🌞 زیر چادر گرما رو بہ جون میخره تا دل امام زمانش رو شاد ڪنہ..!❤️🍃 یہ دخترےڪہ حد و حدودایے🚫 براے خودش مشخص ڪرده و نمیزاره نامحرم از حد و حدودش جلوتر بیاد!!🙃💪🏻 یہ دخترےڪہ شاید بارها بہ خاطر حجابشـ💝 تمسخر شده ولے پا پس نڪشیده...!🙆🏻✌️🏻 یہ دخترےڪہ لاڪ زدن روهم بلده ولےنہ هر جایے و براے هرڪسے!!💅🏻🌸 😉 یہ دخترےڪہ عاشـــ💚ـــق چادرشہ...! @ebrahim_navid_delha @pelak_shohadaa @shohadaa_sticker ═══°✦ ❃ ✦°═══ ❀.👆