eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
145 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
6هزار ویدیو
100 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ دعای جامع مصالح دنیا و آخرت 🔻 جزء دعاهایی که پیغمبر اکرم(ص) می‌فرمود- و این دعاها در کتاب‌های دعای ما نوشته شده است- دعایی است که در شب نیمه شعبان وارد شده است که این دعا خوانده بشود ولی می‌نویسند این دعا را در همه وقت بخوانید؛ گو اینکه در شب نیمه‌ شعبان وارد شده، در غیر نیمه شعبان هم خواندنش خوب است و دعای پیغمبر اکرم است: 💠 «اللهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیتِک ما یحولُ بَینَنا وَ بَینَ مَعْصِیتِک وَ مِنْ طاعَتِک ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَک وَ مِنَ الْیقینِ ما یهونُ عَلَینا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا. اللّهُمَّ امْتِعْنا بِاسْماعِنا وَ ابْصارِنا وَ قُوَّتِنا ما احْییتَنا وَ اجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَ اجْعَلْ ثارَنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا وَ انْصُرْنا عَلی مَنْ عادانا وَ لا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فی دینِنا وَ لا تَجْعَلِ الدُّنْیا اکبَرَ هَمِّنا وَ لا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَ لا تُسَلِّطْ عَلَینا مَنْ لایرْحَمُنا بِرحْمَتِک یا ارْحَمَ الرّاحِمینَ.». 🔺 دعایی است که پیغمبر اکرم می‌خوانده‌اند. کسانی که می‌خواهند یاد بگیرند، در مفاتیح یا زادالمعاد، اعمال شب نیمه شعبان را ببینند. از آن دعاهای جامع مصالح دنیا و آخرت انسان است. 👤 📚 📖 ص ۱۹۲ #⃣ @pellake8
مرد بزرگ، روحش صاحب حماسه است 🔻 مرد بزرگ، روحش صاحب حماسه است؛ خواه برای خودش کار کرده باشد یا برای یک ملت و یا برای بشریت و انسانیت کار کرده باشد و یا حتی بالاتر از انسانیت فکر کند و خودش را خدمتگزار هدف‌های کلی خلقت بداند، که اسم آن را رضای خدا می‌گذارد، بدین معنی که خداوند این خلقت را آفریده و برای آن یک مسیر و هدف کلی قرار داده است؛ این راه، راه رضای خداست. 👤 📚 از کتاب ، ج۱ 📖 ص ۲۷ #⃣ @pellake8
✳️ آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی‌شود! 🔻 اگر «تمایلات انسان» را ریشه و منشأ «آزادی» و «دموکراسی» بدانیم، همان چیزی به وجود خواهد آمد که امروز در مهد «دموکراسی‌های غربی» شاهد آن هستیم. در این کشورها، مبنای وضع قوانین در نهایت امر چیست؟ خواست اکثریت. و بر همین مبناست که می‌بینیم همجنس‌بازی به حکم احترام به دموکراسی و نظر اکثریت، قانونی می‌شود! اگر از این‌ها بپرسیم آیا برای انسان، صراط مستقیمی وجود دارد که او را به تکامل معنوی برساند؟ جواب منفی می‌دهند؛ یعنی معتقدند راه همان است که خود انسان آن‌گونه که می‌خواهد، می‌رود. 🔸 در نقطه‌ی مقابل این نوع دموکراسی و آزادی، دموکراسی اسلامی قرار دارد. دموکراسی اسلامی، بر اساس آزادی انسان است اما این آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی‌شود. این که می‌گوییم در اسلام، دموکراسی وجود دارد، به این معنا است که اسلام می‌خواهد آزادی واقعی -در بند کردن حیوانیت و رهاساختن انسانیت- را به انسان بدهد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۰۱ تا ۱۰۳ #⃣
«به من چه» نداریم! 🔻 یک نفر در «جامعه» مشغول «فساد» می‌شود. مرتکب «منکرات» می‌شود. یکی نگاه می‌کند و می‌گوید به من چه! دیگری می‌گوید من و او را که در یک قبر دفن نمی‌کنند! فکر نمی‌کند که مَثَل جامعه، مَثَل کشتی است. اگر در یک کشتی آب وارد بشود، ولو از جایگاه یک «فرد» وارد شود، تنها آن فرد را غرق نمی‌کند؛ بلکه همه‌ٔ مسافرین را یک‌جا غرق می‌کند. 👤 📚 📖 ص ۲۷۸ #⃣ @pellake8
اسلام اگر تنها دعای کمیل و ابوحمزه را داشت کافی بود! 🔻 یکی از آن گنجینه‌های بزرگی که در دنیای شیعه وجود دارد، این دعاهاست. به خدا قسم گنجینه‌ای است از معرفت. اگر ما هیچ دلیل دیگری نداشتیم غیر از دعاهایی که داریم، از علی‌بن‌ابی‌طالب علیه السلام «صحیفه علویه»، از زین العابدین علیه السلام «صحیفه سجادیه» یا دعاهای غیر صحیفه سجادیه، اگر ما جز «دعای کمیل» از علی علیه السلام و جز «دعای ابوحمزه» از علی‌بن‌الحسین علیه السلام نداشتیم و اسلام در چهارده قرن چیز دیگری نداشت، همین‌که توسط دو تن از شاگردهای اسلام از آن دنیای بدویت و جهالت چنین دو اثری ظاهر شده کافی است. آن‌قدر این‌ها اوج و رفعت دارد که اصلا اعجاز جز این چیزی نیست. 👤 📚 📖 ص ۶۱ #⃣
✅ چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟ 🔸اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان می‌‌شود. 🔹امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول می‌‌کند. 🔸یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی ‌شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌ کنم، اگر روی طاقچه‌ ای یا در جعبه‌ ای بگذارم طوری نمی‌ شود. 🔹ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می ‌خواهد وادار می‌ کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌ شود؛ در رختخواب فکر می‌ کند، در بازار فکر می‌ کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می ‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می ‌کشد و جذب می ‌کند. 📙 استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۷۸
🔆 هم هدایتش کن، هم آزادش بگذار! 🔻 یکی دیگر از مسائلی که بشر باید در آن آزاد باشد، نه از نظر این که اصلاً قابل اجبار نیست بلکه از جنبه‌های دیگری، «رشد بشر» است. بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در انتخاب خودش آزاد باشد. ‼️ شما بچه‏‌تان را تربیت می‌کنید، خیلی هم علاقه‌مند هستید که او آن طوری که دلتان می‌خواهد از آب دربیاید. ولی اگر همیشه از روی کمال علاقه‌‏ای که به او دارید در تمام کارها از او سرپرستی کنید، یعنی مرتب به او یاد بدهید، فرمان بدهید که این کار را بکن، از اینجا برو؛ اگر می‌خواهد چیزی بخرد همراهش بروید، همواره به او دستور بدهید که این را بخر، آن را نخر؛ محال است که این بچهٔ شما یک آدم با شخصیت از آب دربیاید. ⚠️ در حدودی برای شما لازم است بچه‏‌تان را هدایت کنید و در حدودی هم لازم است او را آزاد بگذارید، یعنی هم هدایت و هم آزاد گذاشتن. وقتی این دو با یکدیگر توأم شد، آن وقت بچهٔ شما اگر یک استعدادی هم داشته باشد، ممکن است که یک بچهٔ با تربیت کاملی از آب درآید. 👤 📚 از کتاب «آیندهٔ انقلاب اسلامی ایران» 📖 ص ۳۱۵ #⃣ @farzande14
✳️ چرا نسل جوان دربارهٔ همهٔ مسائل دچار شک و شبهه می‌شود؟ 🔻 سطح تفکر و اندیشه‌ورزی نسل جدید نسبت به گذشته ارتقا یافته است. چنین رشدی عمدتاً ناشی از رشد علمی و تحصیلی است. اگر فهم ما از «معارف دینی» همراه با «رشد عقلی» ما ارتقا نیابد، دچار شبهه می‌شویم. مثلا اگر تصوری که از مفهوم خدا در ذهن ما وجود دارد، در سطح همان مفهومی باشد که در کودکی از خدا داشته‌ایم، امروز با اندک تأملی دربارهٔ خدا، دچار شبهات متعددی می‌شویم. ‼️ یکی از معضلات نسل جوان امروز، همین است؛ یعنی از نظر فکری رشد کرده، اما از معارف عمیق دینی به میزان رشد فکری بهره‌مند نشده است. از این رو دربارهٔ همهٔ مسائل دچار شک و شبهه می‌شود. ادامه دارد.... 📚 از کتاب (ج۱)| تأملی در اندیشه‌های 📖 صفحات ۱۹۳ و ۱۹۴ 👤
✳️ امام حسين(ع)؛ شهيد فراموشكاری مردم 🔻 مهم‌ترين علت شهادت امام حسين(ع) يا مهم‌ترين علت گرويدن مردم به امويان، ‌«جهالت» مردم بود. مقصود از جهالت اين نبود كه چون مردم «بی‌سواد» بودند، مرتكب چنين عملی شدند و اگر تحصيل‌كرده می‌بودند نمی‌كردند؛ نه! در اصطلاح دين، جهالت بيشتر در مقابل «عقل» گفته می‌شود و مقصود آن تنبّه عقلی است كه مردم بايد داشته باشند، و اين چندان ربطی به سواد و بی‌سوادی ندارد. ‼️ به عبارت ديگر امام حسين(ع) شهيد «فراموشكاری» مردم شد، زيرا اگر در تاريخ ۵۰، ۶۰ ساله خود فكر می‌كردند و قوه تنبه و استنتاج و عبرت‌گيری در آنها می‌بود و به تعبير سيدالشهداء(ع) كه فرمود: «ارجعوا الي عقولكم» اگر به عقل و تجربه ۵۰، ۶۰ساله خود رجوع می‌كردند و جنايت‌های ابوسفيان و معاويه و زياد در كوفه و خاندان اموی را فراموش نمی‌كردند و گول ظاهر فعلی معاويه را، كه دم‌زدن از دين به‌خاطر منافع شخصی است، نمی‌خوردند و عميق فكر می‌كردند، و حساب می‌كردند آيا حسين(ع) برای دين و دنيای آنها بهتر بود يا يزيد و معاويه و عبيدالله، هرگز چنين جنايتی واقع نمی‌شد. پس درحقيقت علت عمده اينكه مردمی نسبتا معتقد به اسلام اين‌طور با خاندان پيغمبر رفتار كردند، فقط و فقط فراموشكاری و گول ظاهر خوردن آنها بود، يعنی نتوانستند پشت پرده نفاق را ببينند. «ظواهر» شعائر اسلامی را محفوظ می‌ديدند و توجه به «اصول» و معانی ازبين‌رفته نداشتند. 👤 📚 | ج ۲ 📖 صص ۳۳-۳۲
✳️ ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی! 🔻 تجلی‌دادن «ایثار»، این عاطفهٔ انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثهٔ «کربلا» بوده است و گویی این نقش به‌عهدهٔ «ابوالفضل العباس» گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعهٔ فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. 🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: «فذکر عطش الحسین...» یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم «امام» داشتن، رسم «وفاداری» چنین نیست. 👤 📚 | ج۱ 📖 ص ۳۹۱ https://eitaa.com/pellake8
✳️ جنایت بزرگ عصر جدید 🔻 بزرگ‌ترین برنامهٔ انبیا، آزادی معنوی است. اصلا تزکیهٔ نفس یعنی آزادی معنوی و بزرگ‌ترین خسران عصر ما این است که همواره می‌گویند آزادی، اما جز از آزادی اجتماعی سخن نمی‌گویند. در عصر ما یک جنایت بزرگ این است که اساسا دربارهٔ انسان، شخصیت انسانی و شرافت معنوی انسان هیچ بحث نمی‌کنند. می‌گویند اصلا انسان با یک حیوان هیچ فرق نمی‌کند. می‌دانید این جمله چقدر به بشریت ضربه وارد کرده است؟! 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۴۰ #⃣
✳️ سوزندگیِ گناه! 🔻 آیا هیچ برای شما اتفاق افتاده است که دستتان را در آتش ببرید یا بروید در آتش؟ در تمام عمر یک بار هم اتفاق نمی‌افتد. چرا؟ برای اینکه علم ما به سوزندگیِ آتش، یک علم یقینی است و لحظه‌ای از آن غفلت نمی‌کنیم؛ لهذا ما از اینکه خودمان را در آتش بیندازیم، معصومیم! اولیای حق به همان اندازه که ما به سوزندگی آتش ایمان داریم، به سوزندگی گناه ایمان دارند و لهذا معصوم‌اند. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۴۲ https://eitaa.com/pellake8
✳️ غصه نخور، من آن را از تو جدا می‌کنم! 🔻 ایشان [میرزا علی شیرازی اعلی الله مقامه] یک روز ضمن درس درحالی که دانه‌های اشک‌شان بر روی محاسن سفیدشان می‌چکید، این خواب را نقل کردند: در خواب دیدم مرگم فرا رسیده. خویشتن را جدا از بدنم می‌دیدم. مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟! ناگاه سگی سفید را دیدم که وارد قبر شد. در همان حال حس کردم که این سگ، «تندخویی» من است که تجسم یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم. در اضطراب بودم که حضرت «سیدالشهدا» علیه‌السلام تشریف آوردند و به من فرمودند: غصه نخور، من آن را از تو جدا می‌کنم. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 صفحات ۲۱۲ و ۲۱۳ #⃣
مرحوم حاج میرزا علی آقا اعلی الله مقامه، ارتباط قوی و بسیار شدیدی با پیغمبر اکرم و خاندان پاکش (صلوات الله و سلامه علیهم) داشت. این مرد در عین اینکه فقیه (در حدّ اجتهاد) و حكيم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی از قسمت‌ها مثلاً طب قدیم و ادبیات، از طراز اول بود و «قانون» بوعلی را تدریس می‌کرد، از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت سیدالشهداء علیه السلام بود؛ منبر می‌رفت و موعظه می‌کرد و ذکر مصیبت می‌فرمود؛ کمتر کسی بود که در پای منبر این مرد عالم مخلص متقی بنشیند و منقلب نشود؛ خودش هنگام وعظ و ارشاد که از خدا و آخرت یاد می‌کرد، در حال يك انقلاب روحی و معنوی بود و محبت خدا و پیامبرش و خاندان پیامبر در حد اشباع او را به‌سوی خود می‌کشید؛ با ذکر خدا دگرگون می شد؛ مصداق قول خدا بود: «الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّه وَجِلَتْ قُلوبهم و إذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زادتهم ايماناً وَ عَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ.» (انفال، ۲) نام رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را که می‌برد، اشکش جاری می‌شد. يك سال حضرت آية الله بروجردی (اعلی الله مقامه) از ایشان برای منبر در منزل خودشان در دههٔ عاشورا دعوت کردند؛ منبر خاصی داشت؛ غالباً از نهج البلاغه تجاوز نمی‌کرد. ایشان در منزل آیة الله منبر می‌رفت و مجلسی را که افراد آن اکثر از اهل علم و طلاب بودند سخت منقلب می‌کرد؛ به‌طوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان، جز ریزش اشک‌ها و حرکت شانه‌ها چیزی مشهود نبود. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۲۱۳ https://eitaa.com/pellake8
✳️ بهره‌کشی نظام سرمایه‌داری از «زن»، به نام «آزادی»! 🔻 تکامل «ماشینیسم» و رشد روزافزون تولید به میزان بیش از حد نیاز واقعی انسان‌ها و ضرورت تحمیل بر مصرف‌کننده با هزاران افسون و نیرنگ و فوریت استخدام همهٔ وسایل سمعی و بصری و فکری و احساسی و ذوقی و هنری و شهوانی برای تبدیل انسان‌ها به‌صورت عامل بی‌ارادهٔ مصرف، بار دیگر ایجاب کرد که سرمایه‌داری از وجود زن بهره‌کشی کند؛ اما نه از نیروی بدنی و قدرت کار زن به‌صورت یک کارگر ساده و شریک با مرد در تولید، بلکه از نیروی «جاذبه» و «زیبایی» او و از گرو گذاشتن «شرافت» و «حیثیتش» و از قدرت «افسونگری» او در تسخیر اندیشه‌ها و اراده‌ها و مسخ آن‌ها و در تحمیل مصرف بر مصرف‌کننده، و بدیهی است که همهٔ این‌ها به حساب آزادی او و تساوی‌اش با مرد گذاشته شد. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۸ #⃣ https://eitaa.com/pellake8
✳️ یک تذکر مهم درباره عبادات 🔻 ما با اینکه صد درصد اعتراف داریم که اسلام «دین اجتماعی» است و دستورات آن حاکی از این است، ولی این سبب نمی‌شود که ما «عبادت» و «دعا» و «ارتباط با خدا» را تحقیر کنیم. یکی از گناهان، «استخفاف» نماز، یعنی سبک شمردن نماز است. نماز نخواندن یک گناه بزرگ است و نماز خواندن، اما نماز را خفیف شمردن، بی‌اهمیت تلقی کردن، گناه دیگری است. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۳۱ #⃣
✳️ شعار امروز تو باید فلسطین باشد 🔻 اگر پیغمبر اسلام زنده می‌بود، امروز چه می‌کرد؟ درباره چه مسئله‌ای می‌اندیشید؟ واللهِ و باللهِ قسم می‌خورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود می‏‌لرزد. این یک مسئله‌ دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم واللهِ مرتکب گناه شده‌ام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است. 🔸 داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر می‌خواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر می‌خواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش‏ بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می‌گفت برای من عزاداری کنید، می‌گفت چه شعاری بدهید؟ آیا می‌گفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا می‌گفت بگویید: «زینب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! اگر حسین بن علی بود می‌گفت: اگر می‌خواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. 👤 📚 از کتاب ، ج ۱ 📖 صص ۲۷۳-۲۷۰
✳️ بشر امروز از چه می‌نالد؟! 🔻 بشر امروز پس از این همه «موفقیت‌های علمی»، دردمندانه می‌نالد. از چه می‌نالد؟ کسری‌ها و کمبودهایش در کدام ناحیه است؟ آیا جز در ناحیه خُلق و خوی و «آدمیت» است؟ ‼️ بشر امروز از نظر علمی و فکری پا به جایی نهاده که آهنگ سفر افلاک کرده و سقراط‌ها و افلاطون‌ها باید افتخار شاگردی‌اش را بپذیرند، اما از نظر روح و خوی و منش، یک «زنگی مستِ تیغِ بُرّان به دست» بیش نیست. انسان امروز با همه پیشرفت‌های معجزآسا در ناحیه علم و فن، از لحاظ مردمی و انسانیت گامی پیش نرفته بلکه به سیاه‌ترین دوران سیاه خویش بازگشته است با یک تفاوت، و آن اینکه از برکت قدرت علمی و فلسفی و ادبی خویش، برخلاف گذشته، تمام جنایت‌ها را در زیر پرده‌ای از تظاهر به انسانیت و اخلاق، نوع‌پرستی، آزادی‌خواهی و صلح‌دوستی انجام می‌دهد. صراحت و یکرویی جای خود را به دورویی و فاصله میان ظاهر و باطن داده است. 🔺 در هیچ دوره‌ای مانند عصر جدید درباره عدالت، آزادی، برادری، انسان‌دوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۳ و ۱۴   https://eitaa.com/pellake8
✳️ اثر اعتقاد به خدا در چگونه زیستن و چگونه بودن انسان 🔻 از خصوصیات اعتقاد به توحید این است که یک فکر و اندیشه‌‏ای است که خودبه‌خود در انسان، نوعی بودن و نوعی زیستن را به‌وجود می‌آورد. در اندیشه‌های انسان بعضی از اندیشه‌هاست که در انسان از این نظر که چگونه باید بود هیچ اثری نمی‌گذارد. مثلا آیا یک کهکشان در عالم وجود دارد یا بیشتر؟ اطلاعات بسیار مفید و خوبی برای انسان است، ولی دانستن و ندانستن این‌ها انسان را به این فکر فرو نمی‌برد که پس چگونه باید بود؟ برای این که در زیستن و بودن من اثری ندارد که یک کهکشان داشته باشیم یا هزار کهکشان. 🔸 اما بسیاری از مسائل در عالم هست، و در رأس همه آن مسائل مسئله‌ خدا، [که در چگونه زیستن و چگونه بودن انسان اثر دارد.] اعتقاد به خدا نوعی جهان‌بینی به انسان می‌دهد که انسان خواه‌ناخواه فکر می‌کند که بنابراین من این‌جور باید باشم نه آن‌جور... چرا؟ واضح است؛ برای این که اگر بگوییم «خدا» معنایش این است: عالم، هستی و از آن جمله خود من از یک مبدأ حکیم علیم مُدرک شاعر به‌وجود آمده‌ام. فوراً این سؤال مطرح می‌شود: آیا خلقت عبث است یا غایتی دارد؟ آیا من عبث و پوچ آفریده شده‌ام یا برای چیزی آفریده شده‌ام؟ اگر عالم از یک مبدأ حکیم به‌وجود آمده باشد، من با خود می‌گویم چگونه باشم که با آن منظوری که خلقت من برای آن منظور است منطبق بشود؟ و اگر منطبق نشود بعد چه می‌شود؟ 👤 📚 از کتاب 📖 صص ۱۷_۱۵
✳️ زیربنای دینداری و انسانیت 🔻 امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرماید: «آغاز و پایۀ اول دین، شناختن خداست». دین‌داری اگر بخواهد به‌صورت صحیح و معقول و منطقی برای کسی پیدا شود، باید از پایهٔ توحید و خداشناسی آغاز گردد. تا این اصل در روح و دل تأسیس نشود، سایر قسمت‌ها اساسی نخواهد داشت. 🔸 رسول اکرم همین‌که به رسالت مبعوث گشت و برای اولین بار به میان مردم ظاهر شد و بعثت خود را آشکار کرد، چه گفت؟ آیا گفت نماز بخوانید یا روزه بگیرید؟ آیا گفت صلهٔ ارحام به‌جا آورید و به یکدیگر ظلم نکنید؟ آیا گفت فلان آداب استحبابی را در راه رفتن یا نشستن یا غذا خوردن، خوب رعایت کنید؟ نه، هیچ کدام از این‌ها را نگفت، گفت: مردم بگویید لا الهَ الَّا الله تا رستگار شوید. رسول اکرم دین را از این کلمه آغاز کرد؛ حساس‌ترین نقطه‏‌های قلب مردم را با عقیدهٔ توحید اشغال کرد و تکوین و تربیت امتی عظیم و مقتدر را بر این اساس به‌وجود آورد. 🔺 خداشناسی نه فقط اولِ دین است، اولْ پایه و مایۀ انسانیت است. انسانیت اگر بنا بشود روی اصل پایداری بنا شود، باید روی اصل توحید ساخته گردد. 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها»، ج ۱ 📖 ص ۸ #⃣
✳️ انتظار فرج یعنی انتظار شهادت 🔻 انتظار ظهور یعنی چه؟ «افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏» یعنی چه؟ بعضی خیال می‌کنند اینکه افضل «اعمال»، «انتظار فرج» است، به این معناست که انتظار داشته باشیم «امام زمان» (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را برقرار کنند، آن‌وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی را داریم و می‌گوییم افضل اعمال هم انتظار فرج است! (یعنی بگیر و ببند، بده به دست من پهلوان!) نه، انتظار فرج داشتن یعنی انتظار «در رکاب امام بودن» و «جنگیدن» و احیاناً «شهید شدن»، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی «مجاهد بودن» در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همهٔ کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره‌گیری شد، آن‌وقت من می‌آیم! 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۱۷۳
✳️ مایهٔ آرامش روح 🔻 روح احتیاج دارد به محبت دیدن و محبت کردن، احتیاج دارد به نظم اخلاقی، به فهم و معرفت و دانش، احتیاج دارد به ایمان‏ و اعتقاد، احتیاج دارد به تکیه‌گاه محکمی که در کارها به او توکل کند و به او امیدوار باشد که او را در کارها اعانت می‌کند. این‌ها همه به منزلهٔ مواد لازمی است که برای مزاج روح لازم است و اگر تعادل و توازن بهم بخورد، دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند خوشی و آرامش به انسان بدهد. 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها»، ج ۱ 📖 صفحات ۲۶ و ۲۷ #⃣
✳️ محور آرزوها 🔻 اگر انسان محور آرزوهایش حوائج مادی باشد، هیچ‌وقت به آن‌ها نمی‌رسد، زیرا به هر آرزویی که برسد، آرزویی بزرگ‌تر در جلوی چشمش نمایان می‌شود، دائماً احساس اضطراب و نگرانی می‌کند، اطمینان و رضایت خاطر که رمز سعادت است هیچ‌وقت برایش دست نمی‌دهد. ولی امور معنوی و روحانی، روح بشر را قانع می‌کند و به او رضایت خاطر و اطمینان می‌دهد. این است که بزرگان گفته‌اند: مثَل آرزوهای باطل دنیوی، مثَل آب شور است؛ نه‌تنها انسان را سیراب نمی‌کند و رفع تشنگی نمی‌‏نماید، بلکه تشنگی و عطش وی را اضافه می‌کند و شخص بیشتر می‏‌آشامد؛ تا آنجا که او را می‌کشد. 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها»، ج ۱ 📖 ص ۴۵ #⃣
✳️ سرمایهٔ عمر 🔻 یکی از شرایط موفقیت انسان، درک کردن قیمت و ارزش وقت است. اگر جوانی ثروت هنگفتی از پدر به ارث برده باشد و دیوانه‌وار اسراف و تبذیر کند، همه متأسف و متعجب می‌شوند، به حال جوان رقّت می‌کنند، عاقبت شومش را همه حدس می‏‌زنند که چه بدبختی‌ها و پشیمانی‌هاست. همهٔ ماها کم‌وبیش با همچو کسانی برخورد کرده‌ایم و بسیار تأسف خورده‌ایم، ولی همین ما، خود ما نسبت به سرمایهٔ بزرگ‌تر و با ارزش‏تر یعنی وقت و عمر همان معامله‏‌ای را می‌کنیم که آن جوان نسبت به مال و ثروت خود می‌کند و هیچ‌گونه متأثر نمی‌شویم. این خود نشانهٔ این است که ما ارزش پول را خوب درک می‌کنیم، ولی ارزش وقت و زمان را درک نمی‌کنیم. 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها»، ج ۱ 📖 ص ۵۰ #⃣
هرکس اهل محاسبه نیست، عاقل نیست! 🔻 یکی از بزرگ‌ترین علمای اخلاق اسلامی می‌گوید: بزرگان و گذشتگان صالح ما را عقیده بر آن بود که هرکس اهل محاسبه نفس نیست، یا اصلًا به جهان دیگر ایمان ندارد و یا آنکه عقل سلیم ندارد و الّا چگونه می‌شود کسی ایمان و اعتقاد داشته باشد به اصلی که قرآن می‌گوید: «اگر به وزن ذره‌‏ای انسان عمل نیک یا عمل بد داشته باشد، در آن جهان آن عمل را می‌بیند و به آن ملحق می‌شود» و در عین حال بی حساب کالای عمل را پیش بفرستد و نفهمد چه کرده و چه می‌کند؟ 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها» ج ۱ 📖 ص ۶۶