eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
206 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.2هزار ویدیو
101 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی که یک مادر میگه هیچی نمیخوام. و انتظاری ندارم ازت🤣🤣🤣🤣🤣 خلاصه حواستون جمع باشه همین الان عضوشین 👇👇👇👇👇👇👇 به هم نخندیم😐با هم بخندیم😅😅 @joook14
ثبت نام طرح مادران ایران خودرو شروع شد.جهت ثبت نام به سایت https://ikcosales.ir/orders مراجعه نمایید. در این دوره همه خودروهای ارایه شده در طرح مادران به صورت پیش فروش است و فقط یک مدل سورن پلاس فروش فوق‌العاده است. 🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال ما بپیوندید👇👇 @farzande14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎧 کتاب صوتی
Part23_ خار و میخک.mp3
15.95M
📗کتاب صوتی اثر یحیی سنوار قسمت 3⃣2⃣
✳️ همه باید واعظ یکدیگر باشیم 🔻 «وَتَوَاصَوْا بِالْحَق» (عصر، ۳) «تواصی» یعنی «توصیهٔ متقابل»؛ یعنی «مراقب» یکدیگر بودن افراد؛ دائما من مراقب شما باشم و اعمال شما را در نظر بگیرم و شما را متذکر باشم و تذکر بدهم که ای رفیق! یک وقت خوابت نگیرد، «غفلت» نکنی، مواظب باش؛ و شما متقابلاً به من بگویید. آن یکی به دیگری بگوید و آن یکی به دیگری؛ مثل سربازهایی که در یک میدان می‌جنگند که حس می‌کنند اگر از ناحیهٔ یک فرد و از ایستگاه و موقف یک فرد، دشمن رخنه کند، به صف ضربه وارد می‌آید. ‼️ این اشتباه است که امروز ما مسئلهٔ «وعظ» را صرفاً یک شغل صنفی تلقی می‌کنیم. البته نمی‌خواهم بگویم که به آن کار احتیاجی نیست، به آن احتیاج است و آن در جای خودش درست است اما اینکه وقتی می‌خواهیم یک نفر بیاید دو کلمه «نصیحت» و «موعظه» کند، حتما باید یک کسی باشد که سال‌ها درس عربی خوانده باشد، معمّم باشد، بالای منبر هم برود، بعد هم یک خطبهٔ غرّایی بخواند: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم... و بعد صحبت کند؛ این‌طور نیست، همه باید «واعظ» به یکدیگر باشیم. «وَتَوَاصَوْا بِالْحَق» یعنی همه یکدیگر را به «حق» سفارش کنند. 👤 📚 از کتاب | ج۲۸ 📖 صفحات ۷۶۶ و ۷۶۷ #⃣
روایتی از مردم‌داری جناب ابوطالب (ع) 🔻 مرد پیری خمیده‌پشت و رنج‌کشیده از روزگار که به‌سختی می‌توانست تکلم کند آمده بود تا پنجاه درهم از وی [ابوطالب] وام بگیرد و قرض عقب‌افتادهٔ رباخواری را بدهد که در عرض پنج ماه، طلبش به سه برابر آنچه بود، رسیده بود و خانه‌اش را مصادره و روزگار را بر وی تیره و تار کرده بود. ابوطالب اصرار می‌کرد که صد بگیرد و تمام قرض خود را ادا کند. پیرمرد از اینکه چنین پول کلانی را بگیرد و بمیرد و نتواند آن را برگرداند واهمه داشت. اما ابوطالب با آنکه خوب می‌دانست اگر کاروان قصد خروج از مکه را می‌کرد، او هم محتاج پولی می‌شد که اینک قرض می‌داد، با این حال می‌خواست که پیرمرد را از دست رباخوار نجات دهد. اما مرد دستش را پس کشید و گفت: «می‌ترسم خجالت‌زده شوم و نتوانم آن را به‌موقع بازگردانم.» 🔸 ابوطالب لبخند زد و گفت: «دشمنت خجالت‌زده شود! اولویت برای من نجات خانه‌وکاشانهٔ توست، نه پرداختن به‌موقع آن.» باز کیسهٔ پول را در دست مرد گذاشت و گفت: «برو و خانه‌ات را پس بگیر و خانوادهٔ را خوشحال کن مرد!» 📚 از کتاب | روایتی داستانی از بانو خدیجه (س) 📖 ص ۹۸ ✍ اعظم بروجردی #⃣
بیایید با خودسازی‌ها الگو شویم! 🔻 در مدرسهٔ «دین و دانش» به همان میزان که به «آموزش» دانش‌آموزان توجه داشت، به «تربیت صحیح» آن‌ها نیز می‌اندیشید. دنبال «الگوسازی» بود و «خودسازی» را لازمه و زیربنای الگوسازی می‌دانست. می‌گفت: بیایید با خودسازی‌ها الگو شویم. اگر الگو شدیم دیگران را جذب می‌کنیم. یک انسان، مغناطیسی نیرومند است؛ براده‌ها را جذب می‌کند. وقتی براده‌ها جذب شدند، خاصیت مغناطیسی پیدا می‌کنند و هر قدر بیشتر با مغناطیس اصلی بمانند، خاصیت در آن‌ها دیرپاتر می‌شود. 📚 از کتاب | چند روایت کوتاه از سبک زندگی و سیرۀ علمی و عملی شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی 📖 ص ۱۱۹ #⃣