eitaa logo
پیوندخوبان
204 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5هزار ویدیو
88 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°• ♡ •° ﷽ 👌در حدیثی که سینه به سینه در بین ابرار و نقل شده و گویا از اَسرار آنان بوده ؛ این چنین آمده است که : 🚦روز خداوند از حضرت نوح می پرسد که ای نوح کجا بودی و چه می کردی ؟ ▪︎حضرت نوح علیه السلام با تعجب می فرماید که : ︎🌍خدایا در زمین ؛ دین تو را می کردم!! ◇ 🧭خدا می پرسد که آیا هم داری ؟ ◇ 🦚 در حدیث است که حضرت نوح به سراغ خدا می آید و می گوید که اگر ممکن است آقا مرتضی را برای ؛ با من همراه کنید.. ♡ 🍇 پیامبر می فرمایند : آقا علی مرتضی که نه ؛ اما یکی از ؛ و شیعیان او را ؛ با شما همراه خواهم کرد • °◇° • 🛑این مطلب که قریب به مضمون یک حدیث است نشان از این دارد که لازم است برای هرکاری که انجام می دهد بگیرد و هم خود ؛ شاهد کارهای خیر و خوب ؛ و عمل صالح دیگر ایمانی اش باشد 👌《از میان دست نوشته های 》 ◇ 👈 کانال پیوندخوبان 🍉 @peyvan
🕊🕊 زنده زنده سوخت.... اما آخ نگفت... 😭😭 نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در می سوخت. فهمیدیم یک داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد! من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا و نمی زد! و همین پدر همه ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می زد: ! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! خدایا! الان سینه ام داره می سوزه! این سوزش به سوزش سینه ی حضرت نمی رسه! خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! خدایا! صورتم داره می سوزه! این سوزش برای امام زمانه! برای ولایته! اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، خدایا! خودت باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم! آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت: خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ شد. ۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهدا گرامی🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail