یه مردی بود که هر #شب_جمعه میرفت بهشت زهرا ،
و بالای یه قبری مینشست و زار زار گریه میکرد ، و میگفت :
چرا رفتی و منو بدبخت کردی ... ! 🥲
بهش گفتن اين کیه که هر شب جمعه سر مزارش گریه میکنی ؟! 😜
برادرته ؟ 👬
پدرته ؟ 👤
بچته ؟ 👦
کیته ؟ 🤔
میگه: هیچکدوم ! 🙄
.
.
.
این شوهره اول زنمه ...!! 😂😂😂😁😁😁
..
🥀🥀
#داستان
🖤 چشمانی كه بينا شد . 👁
💚يكي از اطبّا اصفهان ميگفت :
من به هيچ دينی معتقد نبودم .
به خدا ايمان نداشتم .
با اين كه بچه مسلمان هم بودم ،
يكروز به عمرم نماز نخوانده بودم ،
روزه نگرفته بودم .
خارج آمدم و تحصيل كردم ،
دكترايم را گرفتم .
و به ايران برگشتم .
مطب باز كردم و متخصّص چشم بودم .
ازدواج كردم .
خدا به من دختری داد ،
روز به روز كه اين دختر بزرگتر ميشد ،
علاقه من به او بيشتر ميشد ؛
دختر به سنّ 6-7 سالگی رسيد ،
يكروز صبح آمدم صدايش كردم ،
از خواب بيدار شد ،
چشمهايش را هم باز كرد .
ولی به من گفت :
بابا ، هيچ جا را نميبينم ،
هر چه دستم را جلوی چشمش تكان تكان دادم ،
ديدم نميبيند .
وحشت زده لباسهايم را پوشيدم .
او را به مطب آوردم معاينه اش كردم ،
ديدم نابينا شده .
صددرصد ،
و بيناييش را كاملاً از دست داده ؛
تلفن كردم ،
بعضی ديگر از رفقای همكارم آمدند ؛
کميسيون كردند ، و گفتند :
هيچ اميدی به او نيست .
از ايران به كشورهای خارجی آمديم ،
همه جا جواب رد دادند .
دوباره به ايران برگشتيم .
ديگر نه غذا ميتوانستيم بخوريم ،
نه خواب داشتيم ، نه آسايش داشتيم ؛
يكروز زنم آمد با اشک جاری ، گفت فلانی :
چند سالی است كه ما باهم زندگی ميكنيم ،
هنوز يک همچنين خواهشی از تو نكرده بودم .
امروز ميخواهم يک خواهش از تو بكنم ،
كه به خاطر من انجام بدهی .
گفتم : چه هست كه بگويی انجام بدهم ؟
گفت : نه تو اعتقاد نداري.
چكار كنم ؟ گفت : انگليس ، آمريكا ، آلمان بردي خوب نشد ،
اطبّاي ايران جواب كردند .
ميخواهم از تو يک خواهش كنم ،
ميدانم تو خدا را قبول نداری ،
دين و امام رضا (ع) را قبول نداري،
ولی ما اصفهان هستيم ، و تا مشهد راهی نيست .
همه جا #بچّه_مان را برديم .
بيا سه تا بليط بگيريم ، و سه تايی ،
برای سه شب مشهد برويم و برگرديم ،
گفتم : اين حرفها چيست ؟
مزخرفات ميبافی .
گفت : من كه گفتم :
فقط به خاطر من اين كار انجام بده .
گفتم باشد . ولی من خودم نمیام .
من به امام رضا (ع) و اين حرفها اعتقاد ندارم .
گفت : « بسيار خوب »
شما داخل حرم نياييد .
من را ببر دمِ درِ حرم ، من به حرم ميروم .
شما دو ساعت ديگر دنبالم بيا .
بليط گرفتم ، برای سه شب آمديم مشهد ،
وارد شديم ، در هتل اثاثيه را گذاشتيم .
حرم آمديم . چشمم به گنبد علی بن موسی الرضا افتاد ، برگشتم .
زن در حرم رفت . دو ساعت بعد برگشت . شب دوّم ، شب سوّم گذشت ، خبری نشد .
به زنم گفتم : ديدی گفتم اينها همه اش كشک است .
علی بن موسی الرضا يعنی چه ؟
حالا ديگر بيا برويم .
امشب ديگر پروازمان هست ،
زن باز هم زد زير گريه .
گفت : امشب كه شب سوّم هست ،
شب جمعه هست ، من شب جمعه حرم امام رضا (ع) را ترك نميكنم .
برو بليطمان را تمديد كن .
سه روز ديگر بيشتر بمانيم .
بليط را تمديد كردم .
#شب_جمعه هم گذشت ، خبری نشد .
روز جمعه هم گذشت خبری نشد .
شنبه صبح بود زنم گفت : ما را حرم نميبری ؟
گفتم چرا ميبرم . ساعت 8 ما را حرم برد . خودش رفت كه ساعت 10 دنبالمان بيايد ،
دم صحن قرار گذاشتيم .
من رفتم و ساعت 10 آمدم دم قرار ايستادم .
دم صحن ديدم خبر نيست . ترسيدم « خدا » تا الان تخلّف نكرده بودند .
هر روز سر ساعت همين جا بودند .
كجا رفتند ؟ گم شدند ؟
نگاه كردم در حرم تا آن لحظه حاضر نبودم از تعصّبی كه داشتم ، داخل صحن را نگاه كنم . يک وقت ديدم حرم قيامت شده .
مردم بر سرشان ميزنند . هر كسی هر كجا هست رو به حرم ايستاده ، ميگويد :
یا علی بن موسی الرضا
خدا ، چه خبر شده ، چه شده ، چه اتّفاقی افتاده ؟
يک نفر آن نزديكي بود . صدا كردم .
گفتم بيا جلو .
نميخواستم داخل حرم بروم .
جلو آمد ، گفتم : چه خبر است .
حرم اين قدر قلقله است .
گفت : مگر نميدانی امام رضا يک دختر بچه كور 6-7 ساله را شفا داده ،
الان روی دست مردم است .
گفت : ديگر نفهميدم چه شد ،
گفتم : وای بر من ،
نكند دختر خودم باشد ،
داخل صحن دويدم ،
جمعيّت را شكافتم .
يک وقت ديدم دخترم روی دست مردم است ، از آن دور من را ديد ،
ميگويد : بابا ديگر ميبينم .
گفت : جلو رفتم .
دخترم را بغل كردم . دستم را جلوی چشمهايش حركت دادم ديدم چشم حركت ميكند .
فهميدم بينا شده .
دختر را رها كردم ، داخل حرم دويدم ،
شبكه هاي ضريح را گرفتم . گفتم :
آقا به خدا ديگر نوكرت هستم .
اينقدر كريمی كه من به تو اعتقاد نداشتم ،
من را هم دست خالی برنگرداندی ،
به من هم عنايت كردی .
😔✌️🙏😢🥀
👨⚕ #دکترعلی_مکرمی 💉💊🩺
╭━⊰🌹❀🕊❀🌹🍀⊱━╮
๛🌼
•┈┈•❀🌸❀•┈┈•
Join✨ 📚https://eitaa.com/joinchat/2125201763C9d6e859d22🖌
╰━⊰🌹❀🕊❀🍀🌹⊱━╯
39.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
..
🌴 شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃 ومضي للحربِ فتيً
🍃 اعصار بیدیه و بعینیه الطوفان
🎙 #سید_محمد_الحسینی
⏯ #عربی
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه
.
17.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
..
هر کس بر
امام حسین گریه کنه
قطعا خبرش به مادرش
حضرت زهرا میرسه❤️
👤
#کلیپ « بچۀ ناخلف »
با سخنرانی حجتالاسلام
#کاشانی تقدیم نگاهتان
#شب_جمعه
#امام_حسین_علیه_السلام
#مادر
.