eitaa logo
پزشکی و اطلاعات دارویی و عمومی
159 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
14 فایل
📞 09190139934 ☎️ 09379094658
مشاهده در ایتا
دانلود
141K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. ✅✅ غوغــــــــــــــای بپا میکند و  آسمانهـــــــــــا را با نشـــــــــان  غزلهــــــای نابتان به اوج محفل دوستــــان ❣ناب❣ میرسیم چه  ما آن زمان که تنهایی را با شـــــــــــور  به تکاپوی میرسانیم قدم رنجه نمودن از شمـــــــا گفتن از ما به پاس همراهی ادیبانه شما گرانمهران دقایقتان  تداعی گر آرامش و خیر و سعادت . ✔️✔️ 👨‍⚕ 💉💊🩺 ‌‌‎‎‎‎‌🌷❖═▩◕✿🕯️✿◕▩═❖‌🌷 ❣.•°``°•.¸.•°``°•.❣💜 ‎‌‎ 📚 @Dr_Ali_Mokarrami🖌           •.¸            ¸.•               °•.¸¸.•°`              ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)           (¸.·´    (¸·´      ♥️ ╭┈────『🌻』 ╰┈➤ •🌻•✾•  •✾•🌻• 𝗝𝗢𝗜𝗡☞ ❤️‌ ✦⃟░⃟‌‌‌‌‌‌‌‌✮‎.    📚 https://eitaa.com/joinchat/2125201763C9d6e859d22🖌   ❖️⃟࿐   ‌♡⠀    〇⠀    ⎙⠀  ⌲⁣ ˡⁱᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ  ˢᵃᵛᵉ  ˢʰᵃʳᵉ    ❆┈•𝑱𝒐𝒊𝒏 𝑷𝒍𝒆𝒔𝒂𝒆•┈❆ ❥•✦◍❁♥️⃝⃔⭐∞❁◍✦•❥
.. ✅✅ 🛑 عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار : در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق ، از جمله احزاب مخالف صدام ، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود برزان تکریتی سپرده بود . یکی از دستگیر شدگان این حزب ، میاده زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند . میاده نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی مینمود که قبل از اعدام نامه‌ای برای برزان تکریتی برادر صدام مینویسد ، و از او در خواست میکند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند . برزان قبول نکرد و در جواب نامه‌ میاده نوشت : جنین داخل شکمت هم باید بمیرد ، و با تو دفن گردد .... ! میاده‌ که روزهای آخر بارداری را طی میکرد ، در روز موعود به پای چوبه‌ دار رفت ، و التماسهای او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت . خانم میاده در حین اعدام ، بالای دار وضع حمل کرد ، و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته ، به پایین افتاد . رضیه زنِ زندانبان ، با اشاره‌ رییس زندان ، طفل را در لباسهای مادرش پیچیده و به گوشه‌ای منتقل کرد ! آقای برزان ، برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان ، حال و روز خانم میاده و جنینش را جویا شد ، و گزارش خواست . رییس زندان نیز در گزارش نوشت : جنین با مادر در چوبه‌ دار ماند تا مُرد ... ! رییس ، و پزشک زندان ، و رضیه زنِ زندانبان ، باهم شدند که همدیگر را به برزان تکریتی نفروشند ، و توافق کردند که رضیه نوزاد را به خانه‌اش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد . از آن‌ پس ، همه نوزاد را میخواندند . سالها گذشت و ولید بزرگ شد . برادر خانم میاده (دایی واقعی ولید) در زندگی میکرد و سالها پیشتر ، خبرهایی درباره‌ ولید ، از رضیه زنِ زندانبان دریافت کرده بود . او در سال ۲۰۰۳ میلادی ، و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش میاده را پیدا ، و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانیهایی که رضیه داده بود او را یافت . ولید قبول نکرد که به آلمان کند ، و گفت : رضیه مثل مادرم هست ، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من‌ کشیده ، هرگز تنهایش نمیگذارم . این اتفاق زمانی بود که رضیه شده بود . خانم رضیه با خواهش از مسوولین ، ولید را به جای خود ، به عنوان و مأمور زندان استخدام میکند . ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر میکردند ، از جمله (( برزان تکریتی )) برادر ناتنی صدام بود. از قضای الهی ، ولید پسر خانم میاده ، مسئول مستقیم سلول برزان تکریتی شد ، و همانجا بود که قصه‌ مادر و فرزند درون شکمش را برای برزان تعریف کرد و گفت : حال آن فرزند من هستم ! آقای برزان با شنیدن این داستان از زبان ولید ، از خود شد و به زمین افتاد ... ! پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ برزان ، ولید به عنوان زندانبان ، مأمور اجرای او شد و با دست خود را بر گردن برزان انداخت . بدین‌سان دست حق و ، ستمگر را از جایی که گمان نمیکرد ، به سزای اعمالش رساند . یقیناً روزگار به و ظالمان مهلت میدهد تا شاید برگردند ، ولی فراموشی در کار روزگار و در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و وجود نخواهد داشت . برگرفته از نوشته‌های (( معشوقه‌ صدام حسین )) رئیس جمهور معدوم عراق . آنقدر گرم است بازارِ چشم اگر بود ، هرروز ، روز است . ☑️☑️ 👨‍⚕ 💉💊🩺 ‌‌‎‎‎‎‌🌷❖═▩◕✿🕯️✿◕▩═❖‌🌷 ❣.•°``°•.¸.•°``°•.❣💜 ‎‌‎ 📚 https://eitaa.com/joinchat/2125201763C9d6e859d22🖌       •.¸            ¸.•            °•.¸¸.•°`             ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)          (¸.·´    (¸·´      ♥️ ╭┈────『🌻』 ╰┈➤ •🌻•✾• •✾•🌻• 𝗝𝗢𝗜𝗡☞ ❤️‌ ✦⃟░⃟‌‌‌‌‌‌‌‌✮‎. 📙 https://ble.ir/drali_mokarrami19 🖍 ❖️⃟࿐ ‌♡⠀    〇⠀    ⎙⠀  ⌲⁣ ˡⁱᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ  ˢᵃᵛᵉ  ˢʰᵃʳᵉ    ❆┈•𝑱𝒐𝒊𝒏 𝑷𝒍𝒆𝒔𝒂𝒆•┈❆ ❥•✦◍❁♥️⃝⃔⭐∞❁◍✦•❥