eitaa logo
آلبوم خاطرات
1هزار دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
81 فایل
﷽ . °• اللَّهُمَّ‌لَاتَکِلْنِی‌إِلَى‌نَفْسِی‌طَرْفَهَ‌عَیْنٍ‌أَبَداً •° ............................................................... رزمندگان لشگر ده حضرت سیدالشهدا«ع» ✽⇦کپی : ذکر صلوات برای امام زمان (عج) ✽⇦خادم @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 فروردین 1365 (تخریب لشگر10 سیدالشهداء علیه السلام) شهیدان: از سمت راست تخریبچی شهید شهادت کربلای 5 سردار شهید شهادت تابستان 67 فکه تخریبچی شهید شهادت عملیات بیت المقدس 2 @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌿🌹 ✍️✍️ راوی: تیرماه سال ۶۷ روزهای سختی برای ما بود. گرمای بیش از پنجاه درجه فکه و از طرف دیگه هم سوزش زخم ها و طاولها و سرفه های پی در پی بچه هایی که خورده بودند سکوتی نبود که قدری توی چادر استراحت کنی. عمده در شیمیایی شده بودند و هنوز توی تهرون داشتند درمان میشدند که خبرهای بد جیهه اونها رو از روی تخت بیمارستانها و کنج خونه ها به کشوند. ( اردوگاه تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام در جاده فکه) جنب و جوش خاصی داشت. مدام خبر میرسید دشمن پیشروی کرده و کسی جلودارش نیست. خط و که برادران ارتشی در آن مشغول پدافند بودند با حمله شدید دشمن از هوا و زمین شکسته شده بود و دشمن به سمت و داشت پیشروی میکرد.. و بعضی از بچه ها مدام بین مقر و مناطق درگیری در تردد بودند و اخبار جبهه نو به نو میرسید.با وجود این خبرها عن قریب بود که دشمن به مقر ما برسه..بچه ها حدود پنجاه نفری بودند و همه آماده شدند برای سد کردن راه دشمن...مهمات به اندازه کافی برای معطل کردن دشمن وجود داشت. انبارهای مهمات پر بود از و اقسام . و یک عزم پولادین برای مقابله با دشمن. روز ۲۲ تیرماه ۶۷ بود که خبر رسید دشمن قرارگاه ارتش در "تپه های برغازه" رو گرفته... همه آماده شدند ... چون از "برغازه" تا مقر ما نیم ساعت بیشتر راه نبود..خطر خیلی جدی بود.. -گردان بود و بایستی بچه ها رو فرماندهی کنه. برای اینکه دقیقا بدونه دشمن تا کجا جلو اومده سوار موتور تریل ۲۵۰شد و مجتبی رو هم ترکش نشوند و رفتن به سمت فکه... نزدیک های غروب بود که مجتبی نفس زنان و تنها برگشت و گفت بعثی های عراقی ناصر رو با تیر زدند و با موتور زمین خوردیم و من دیدم اگه معطل کنم اسیرم میکنند و از دستشون فرار کردم... روز ۲۲ تیرماه سال ۶۷ بود که فرمانده ما -اربابیان با بدنی مجروح در حالیکه تیری به قلبش نشسته بود گرفتار مزدوران بعثی شد... با او چگونه رفتار کردند الله و اعلم... اما استخوان های مطهرش ، سال ۸۰ از به ما رسید و در گلزار شهدای علیها مهمان خاک شد. 🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ در محل شهادت ☑️ روز 22 تیرماه سال 67 بود که به همراه شهید اربابیان با موتور سیکلت آمدیم اینجا................ 15 تانک اینجا بود... @alvaresinchannel
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت 22 تیرماه 1367 جبهه ی جنوب رجعت پیکر مطهر 1380 🔶 سخنرانی شهید اربابیان در شب ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها در بهمن ماه 1366 در حسینیه الوارثین @alvaresinchannel
14.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در محل شهادت ☑️ روز 22 تیرماه سال 67 بود که به همراه شهید اربابیان با موتور سیکلت آمدیم اینجا................ 15 تانک اینجا بود... @alvaresinchannel
با شهدا میرفتیم پابوس امام رضا(ع) سال 1363 بود زمستان اومدیم تهران مرخصی و مستقیم رفتیم مرکز مهندسی سپاه در ساختمان لانه جاسوسی و شب در خوابگاه خوابیدیم و هماهنگ شد برای دیدار با خانواده در و دو یا سه روز طول کشید و یه روز هم رفتیم خونه و بعدش ایستگاه راه آهن تهران قرار گذاشتیم و با قطار رفتیم مشهد... اون سال زمستان فوق العاده سردی بود و توی عکس هم پیداست و همه اورکت به تن دارند و وقت برگشتن این عکس دم در ایستگاه راه آهن مشهد ثبت شد. تقریبا ساک های بچه ها چاق و چله است و بچه ها سوغات خریدند... و همه توی سوغاتشون عطر تیروز خریدند... عکس دست جمعی به ثبت رسید ایستاده از سمت راست شهیدان تخریبچی نشسته از سمت راست شهیدان اون نوجوان کاپشن قهوه ای هم که داره آسمون رو نگاه میکنه شهید شده... @alvaresinchannel