eitaa logo
پیش نیاز های ازدواج💘
706 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
57 فایل
💐 آموزش و معرفی کامل پیش نیاز های ازدواج 💥برای یک ازدواج موفق💥 ♥️ آرامش پیش روی شماست ♥️ با ما از انتخاب خود مطمئن باشید😉 👇مشاوره مجازی @admin_paatogh
مشاهده در ایتا
دانلود
پیش نیاز های ازدواج💘
📌 #سـه_دقـیـقـه_در_قـیـامـتـــ 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 #قسمـت_سـی تازه معناے آیـه
📌 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 💠 از ابتداے جوانـی و از زمانی کہ خودم را شناختم، به حق النـاس و بسیار اهمیت می دادم. پدرم خیلی به من توصیه می‌کرد کہ مراقب باش. مبادا خودت را گرفتار کنی .از طرفی من پاے منبر ها و مسجد بزرگ شدم و مرتب این مطالب را می‌شنیدم. لذا وقتـی در سپاه مشغول به کار شدم، سعی می‌کردم در ساعاتی کہ در محل کار حضـور دارم، به کار شخصی مشغول نشوم. اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم، به همان میـزان و کمی بیشتر، اضافه کارے بدون حقوق انجام می‌دادم کہ مشکلی ایجاد نشود. با خودم می گفتم:حقـوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. از طرفی در محل کار نیز تلاش می‌کردم کہ کارهای مراجعین را به دقت و با رضایـت انجام دهم. ایـن موارد را در نامـه عملم می دیدم .جوان پشت میز به من گفـت: خدا را شکر کن برگردن ندارے و گرنه باید رضایـت تمام مردم ایـران را کسـب می‌کردے! اتفاقاً در همان جا کسانی را می‌دیدم کہ شدیـداً گرفتـار هستند. گرفتـار رضایت تمام مـردم ، گرفتـار . این را هم بار دیگر اشاره کنم کہ بُعد زمان و مکـان در آنجا وجود نداشت. یعنـی به راحتی می توانستم کسانی را کہ قبل از من فـوت کرده‌اند ببینم، یا کسانی را کہ بعـد از من قرار بود بیایند. یا اگر کسی را می‌دیدم، لازم به صحبت نبود، به راحتی می فهمیدم کہ چه مشکلی دارد. یکباره و در یک لحظه می شد تمـام این موارد را فهمیـد. بفرمایید زندگی👇 @FOTROSEMALAK🌹 انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است.
📌 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 من چقدرافرادی را دیدم کہ با اختلاس و دزدے از بہ آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمام مـردم ایـن کشور، حتی آن ها کہ بعدها بہ دنیا می آیند، حلالیت می طلبیدند! اما در یکی از صفحات این کتاب قطـور، یک مطلبی براے من نوشته بود کہ خیلی وحشـت کردم! یادم افتاد کہ یکی از سربازان، در زمان پایان خدمت ،چند جلد کتاب بہ واحد من آورد و گذاشت روے طاقچه و گفت: این ها باشـه اینجا تا بقیـه و سربازهایی کہ بعداً می یان،در ساعات بیکاری استفاده کنند.کتاب‌های خوبی بود. یک سال روے طاقچـه بـود و سربازهایی کہ شیفت شب بودند، یا ساعات بیکارے داشتند استفـاده می‌کردند. بعد از مدتی، من از آن واحد بہ مکان دیگری منتقل شدم. همراه با وسایل شخصی کہ می بردم، کتاب‌ها را هم بردم. یک ماه از حضور مـن در آن واحد گذشت، احساس کردم کہ این کتاب‌ها استفاده نمی شود. شرایط مکـان جدید با واحـد قبلی فرق داشت و سربازها و پرسنل، کمتر اوقات بیکارے داشتند. لذا کتاب‌ها را بہ همان مکـان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشه بهتر استفاده می شه. جوان پشت میز اشاره ای بہ این ماجرا ے کتاب ها کرد و گفت: این کتاب ها جزو و براے آن مکـان بود، شما بـدون اجـازه، آن ها را بہ مکان دیگرے بردے، اگر آن ها را نگه مـی داشتی و به مکـان اول نمی آوردے، باید از تمام پرسنل و سربازانی کہ در آینـده هم بہ واحـد شما می آمدند، حلالیـت می‌طلبیدی! واقعاً ترسیـدم. با خـودم گفتـم: من تـازه نیّـت خیـر داشتم . بفرمایید زندگی👇 @FOTROSEMALAK🌹
پیش نیاز های ازدواج💘
📌 #سـه_دقـیـقـه_در_قـیـامـتـــ 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 #قسمت_سی_و_دوم من چقدرافر
📌 🖊 نـاشـر: نـشـر شـهـید ابـراهـیـم هـادی 🔘 مـن از کتاب‌ها استفاده شخصی نکردم. بہ منزل نبرده بـودم ، بلکه بہ واحد دیگرے بردم کـہ بیشتر استفـاده شود ،خـدا بہ داد کسانـی برسد کہ را ملـک شخصـی خـود کرده‌اند!!! در همان زمان، یکی از دوستان همکارم را دیدم. ایشان از بچه‌هاے با اخلاص و مؤمـن درمجموعه دوستان ما بود. او مبلغ قابـل توجهـی را از فرمانده خودش بہ عنوان تنخواه گرفته بـود تا برخـی از اقـلام را براے واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ رابہ جاے قرار دادن در کُمد اداره، در جیب خودش گذاشت! او روز بعـد، در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت. حالا وقتی مرا در آن وادے دید،بہ سراغـم آمد و گفت: خانواده فکر کردند ڪہ این پول براے من است و آن را هزینه کرده‌اند. تو رو خدا برو و بہ آن ها بگو این پول را بہ مسئول مربوطه برسانند. مـن اینجا گرفتارم. تو رو خدا براے من کارے بکن. تازه فهمیدم کہ چرا برخی بزرگـان اینقدر در مـورد حساس هستند. راسـت می‌گویند کہ مرگ خبر نمی کند.[من بعدها پیغام این بنده خدا رابہ خانواده اش رساندم. ولی نتوانستم بگویم ڪہ چطور اورا دیدم] در سیـره پیامبر گرامی اسلام نقل است: روز حـرکت از سرزمین خیبر، ناگهان بہ یکی از یاران پیامبر تیـری اصابـت کردو همان دم شهیـد شد. یارانش همگی گفتند: بهشـت بـراو گوارا باد. خبر بہ پیامبرص رسید. ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم، زیـرا عبایـی کہ برتـن او بود از بود و اوبی اجازه برده و روز قیامـت بہ صورت آتش او را احاطه خواهد کرد. در این لحظه یکی از یاران پیامبـر گفت: من دو بنـد کفـش بـدون اجـازه برداشته ام. حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنـه روز قیامت بہ صورت آتش در پاے تـو قرار می گیرد. بفرمایید زندگی👇 @FOTROSEMALAK🌹 انتشار مطالب کانال صدقه جاریه است.