هرروز با قرائت زیارتنامه شـهـدا🌹🕊
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَوْلِیآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَصْفِیآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ یا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ، بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتى فیها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظیماً، فَیا لَیْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعَكُمْ.
«الّلهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم»
🌴تقدیم به ارواح پاک
وطیّب شهدای آسمانی🌴
الـتـمـاس دعـا💐🙏💐
┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄┄
بعد از شمــــــــا...
غرق شــــدیم؛
در روزمــرّگیهایمان...
و گیر کـــردیم
به سیم خاردار نـَــفس ...
سلام صبحتون شهدایی
https://eitaa.com/piyroo
اقتدارتان
بہ صلابت ڪوه
ڪہ #تخریب میڪند
آنچه ڪفر و تڪفیر...
اما امان از آن
لبخند زیبایتان
ڪہ #تخریب میکند
دلِ تنـگ ما را..
#شهید_محمدحسین_بشیری
#شهید_حسین_هریری
روزتان شهدایی
https://eitaa.com/piyroo
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
چــہ زیبا میــشوم با تــو
دِلَمــــ روشنــــ
دِلَمــــ صافـــ اســت
در این دنیاے رنگارنگ
درین آشوبِ شهر آشوب
خدا داند کہ با چـــادر🌷
تـــمامِ راه هموار است...
https://eitaa.com/piyroo
#درد_دلــــ💔ـــنوشته👇
قانون پایستگی احوالم خوب پابرجاست!
#درد هایم از بین نمی روند؛
فقط،از نوعی به نوع دیگر تبدیل می شوند!
درد دوری...
درد دلتنگی...
کاش هنوز بچه های #تخریب بودند و از میان این همه مین #ضد_معنویت!
#معبری به سوی سعادت
به سوی #خدا برایمان می گشودند...❤️
چه #خیال خامی!
برای من که پر #پرواز ندارم؛
رسیدن به تو!
که آن همه بالایی...
ای #شهید ...
در زمان غیبت، اطاعت محض
از ولایـت فقیـه داشته باشید https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
🍁روضه حضـرت رقیـه(س) بانواے #شهیدخبرنگار_مدافع_حرم
#شهید_محسن_خزایی ...😭
👆حالا در فیلم دختـر خـردسـال شهید بر سـر تـابـوت شهیـد بـابـا...😭
https://eitaa.com/piyroo
4_1106046253013143287.mp3
15.06M
غریبانه😭
کویتی پور https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شاءالله به زودی این تصاویر را خواهیم دید ... https://eitaa.com/piyroo
🌹🌹💕💕🌺🌺🌹🌹
آی شهدا...
#نوکرتون که بودم...
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کن!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم در این شب ها #شهادت بخواه...
فقط شهادت...
#دعا
https://eitaa.com/piyroo
.
#سربند بستن...
یعنی ...
دیگر دلت ...
بندِ این و آن نباشد ...
آن را محکم گره بزن...
و خود را وقفِ ...
صاحبِ نامش کن ...
.
مثلا وقفِ حضرت زهرا (سلام الله علیها)
.
#سربند_یازهرا #مادر ...
.
خدایی زندگی کنید ... تا ...
عاشقانه از این #زندان بروید ...
خوشحال و خندان ... https://eitaa.com/piyroo
🌸☘🌸☘🌸☘
☘🌸☘
🌸☘
☘
#خاطرات_شهدا
🔮 کرامت شهید
برای فرزند دار شدن کاملا ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم شهید مدافع حرم آورده اند آمدم بر سر مزار شهید حمید سیاهکالی مرادی و خیلی گریه کردم و قسمش دادم و گفتم نذر میکنم بستنی بدهم در مزارتان و برایتان زیارت عاشورا بخوانم آن شب خواب دیدم شهید و همسرش به من هدیه ایی دادندخداوند به من بعد از دیدن خواب فرزندی به من عطا کرد و ما را غرق در خوشحالی کرد فرزندی سالم و زیبامن هنوز مرید این شهید عزیز هستم و خاک پای خانواده محترمشان بعد از تولد فرزندم نذرم را در مزار این شهید ادا کردم.
🌹شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی
💚 https://eitaa.com/piyroo
🌸
☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🍃🌷🍃
#هزاران_نــگاه
هر طرف که مینگری #شهیدی را میبینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه میکنی؟
#سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس میکنی که در #وجودت چیزی در هم میریزد!
شهدا توانستند، آمدهایم تا ما هم #بتوانیم! ای که مرا خواندهای راه نشانم بده!
شهدا رفاقت تا قیامت! https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
جوانترین شهید مدافع حرم
«شهید سید مصطفی موسوی» روز پنج شنبه 18 آبان 1374 به دنیا آمد و در پنج شنبه 21 آبان ماه 1394 و تنها 3 روز پس از قدم گذاشتن به سن 20 سالگی، در سوریه، جام شهادت را نوشید. مصطفی که از نسل دهه 70 بود، بر خلاف خیلی از هم نسلهایش، خیلی زود راه و هدف خود را پیدا کرد و با معرفتی که با مطالعه فراوان و گوش به فرمان رهبر بودن به دست آورده بود، به خیل عظیم آسمانیانی شتافت که نزد خدا روزی می خورند. شیفته شهید بابایی بود و از وقتی با این شهید آشنا شد شوق پرواز درونش، شعله ور شد. https://eitaa.com/piyroo
نحوه شهادت:
مصطفی در سه مرحله از عملیات آخر، شرکت میکند و مرحله آخر فرماندهاش اجازه نمیدهد که مصطفی جلو برود و گفته بوده باید عقب بمانی، ولی مصطفی خود را به جلو میرساند و در ستون اول قرار میگیرد. هر چهار نفری که با هم شهید شدند، پیش از سفر هم با هم بودند. مصطفی بود و مسعود عسگری و احمد اعطایی و محمدرضا دهقان. مصطفی همیشه از شهید مسعود عسگری تعریف میکرد و قول گرفته بود بعد از برگشتن از سوریه، پرواز با جایروپلن(هلی کوپتر کوچک) را یاد بگیرد و خوشحال بود که پرواز کردن را یاد میگیرد. مصطفی را کنار همرزمان شهیدش، مسعود عسگری و احمد اعطایی در قطعه 26 گلزار بهشت زهرا(س) به خاک سپردند. شهید دهقان را به دلیل وصیت خودش در امامزاده علی اکبر(ع) چیذر دفن کردهاند. از آن روز تا به حال خوابش را هم ندیدهام ولی پدر و خواهرش او را در خواب دیدهاند. شب اولی که مصطفی به خاک سپرده شد، خیالم راحت بود که عذاب قبر ندارد و سر سفره امام حسین(ع) نشسته است. آرامش خیلی عجیبی داشتم. خیال ما از جایگاهی که مصطفی در آن دنیا دارد، راحت است که توانستهایم با این داغ کنار بیاییم و صبر داشته باشیم، اگر غیر از این بود، بعید میدانم بعد از رفتن مصطفی زنده میماندم. https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💠خاطرات شهید سید مجتبی علمدار
💠قسمت 1⃣1⃣
💠انگشتر
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
💠با سید رفته بودیم حمام عمومی. سید انگشترهای دستش را در آورد و کنار حوض گذاشت. آب را پاشیدم سمت حوض. رنگ از چهره سید پرید. او به دنبال انگشترش می گشت. انگشترش را آب برده بود داخل چاه. دیگه کاری نمی شد کرد. به شوخی به سید گفتم تو نباید به مال دنیا دلبسته باشی. گفت: «راست میگی ولی این هدیه همسرم بود؛ خانمی که ذریه حضرت زهرا (س) است. اگر بفهمد همین اوایل زندگی هدیه اش را گم کردم بد می شود.» روز بعد به همراه سید راهی مازندران شدیم در حالی که ناراحتی در چهره اش موج می زد.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
💠دو روز مرخصی ما تمام شد. سوار بر خودروی سپاه راهی تهران شدیم. ناخودآگاه نگاهم به دست سید افتاد. خواب از چشمانم پرید. دستش را در دستانم گرفتم. با تعجب گفتم: «سید این همون انگشتره!!» خیلی آهسته گفت آروم باش. انگشتر خود خودش بود. من دیده بودم که سید یه بار به زمین خورد و گوشه نگین این انگشتر پرید. خودم دیدم که همان انگشتر به داخل فاضلاب حمام افتاد. حالا همان انگشتر در دست سید بود. با تعجب گفتم تو رو خدا بگو چی شده؟ اما سید حرفی نمی زد و بحث را عوض می کرد. اما این موضوعی نبود که به سادگی بشود از کنارش گذشت. سید را حق مادرش قسم دادم. گفت چیزی را که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن و حتی اگه تونستی بعد از من هم به کسی نگو چون تو را به خرافه گویی متهم می کنند.
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
💠سید گفت: «من آن شب به خانه رفتم. مراقب بودم همسرم دستم را نبیند. قبل از خواب به مادرم متوسل شدم. گفتم مادر جان بیا و آبروی من را بخر. بعدش طبق معمول سوره واقعه را خواندم و خوابیدم. نیمه شب بود که برای نماز شب بیدار شدم. مفاتیح من بالای سرم بود. مسواک و انگشترم روی مفاتیح بود. رفتم وضو گرفتم و آماده نماز شب شدم. رفتم سمت مفاتیح تا انگشترم را دستم کنم . یکباره با تعجب دیدم دو تا انگشتر روی مفاتیح هست. با تعجب دیدم همان انگشتری که در حمام دانشکده تهران گم شده بود روی مفاتیح قرار داشت. با همان نگینی که گوشه اش پریده بود، نمی دانی چه حالی داشتم.»
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
📚کتاب علمدار، صفحه 110 الی 113
#سلام_بر_شهید_والا_مقام_سید_مجتبی_علمدار
#سلام_من_بر__شهیدان
#سلام_بر_شهدای_بجنورد
#سلام_بر_شهدای_بندر_انزلی
#سلام_بر_شهدای_گمنام
#شهدا_همیشه_نگاهی
#دلتنگ_شهادت_
#آرزوی_شهادت
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک_مع_رفقائنا_به_حق_دماء_شهدائنا.
جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح مطهر امام و ارواح طیبه شهدا 5صلوات🌹
#خادمین_پیروان_شهید_97
#ڪانال_پیروان_شــهداے_بجنورد
#ملتمس_دعای_شهادت
https://eitaa.com/piyroo