eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
-لروی ... هر چند با دیدن شما دو تا دلم برای خودم می سوزه اما حاضرم براتون مجلس عروسی بگیرم... هنوز نفسم كامل بالا نیومده بود ... با ایما و اشاره به پدرم گفتم آرتا سر میز نشسته ... اما بدتر شد ... پدرم رو کرد به آرتا... تو موافقی مادرت ازدواج کنه؟ ... با ناراحتی گفتم ... - پدر ... مکث کردم و ادامه دادم... -حالا چرا در مورد ازدواج من صحبت می کنید؟ .... من قصد ازدواج ندارم ... خبری هم نیست... -لروی اومد با من صحبت کرد ... و تو رو ازم خواستگاری کرد... گفت یه سال پیش هم خودش بهت پیشنهاد داده و در جریانی ... و تو هم یه احمقی... همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه می کردم ... با شنیدن کلمه احمق، جا خوردم... -آقای هیتروش گفت من یه احمقم؟... نه ..... اون نجیب تر از این بود بگه . من دارم میگم تو یه احمقی ... فقط به احمق به چنین جوان با شخصیتی جواب منفی میده... و بعد رو کرد به آرتا و گفت... مگه نه پسرم؟ ... تا اومدم چیزی بگم ... آرتا با خوشحالی گفت ... من خیلی لروی رو دوست دارم ... اون خیلی دوست خوبیه.... روز پدر هم به جای پدربزرگ اومد مدرسه ... دیگه نمی فهمیدم باید از چی تعجب کنم ... اونقدر جملات عجیب پشت سر هم می شنیدم که ... -آرتا!! ... آقای هیتروش، روز پدر اومد ... ولی قرار بود که... ادامه دارد . . . https://eitaa.com/piyroo
-من پدربزرگشم ... نه پدرش ... اون روز روزیه که بچه ها پدر و شغل اونها رو معرفی می کنن .... روز پیرمردهای بازنشسته که نبود ... دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ... مادرم می خندید ... پدرم غذاش رو می خورد ... و آرتا با هیجان از اون روز و کارهایی که لروی براش کرده بود تعریف می کرد ... اینکه چطور با حرف زدن های جالبش، کاری کرده بود که بچه های کلاس برای اون و آرتا دست بزنن ... و من، فقط نگاه می کردم ... حرف زدن های آرتا که تموم شد .... پدرم همون طور که سرش پایین بود گفت ... -خوب، جوابت چیه؟ ... من بیشتر از هر چیز نگران آرتا بودم ... ولی لروی چنان محبت اون رو به دست آورده بود و باهاش برخورد کرده بود که در مدت این دو سال ... آرتا کاملا اون رو به عنوان یه دوست و یه پدر پذیرفته بود ... هر چند، احساس خودم هم نسبت به لروی همین طور بود ... مهریه من، یه سفر کربلا شد ... و ما به همراه خانواده هامون برای عقد به آلمان رفتیم .... مرکز اسلامی امام على "عليه السلام ... " مراسم کوچک و ساده ای بود ... عکاس مون دختر نوجوان مسلمانی بود که با ذوق برای ما لوكیشین های عکاسی درست می کرد ... هر چند باز هم اخم های پدرم، حتی در برابر دوربین و توی تمام عکس های یادگاری هم باز نشد ما پای عقدنامه رو با اسم های اسلامی مون امضا کردیم ... هر چند به حرمت نام هایی که خانواده روی ما گذاشته بود... اونها رو عوض نکردیم ...... اما زندگی مشترک ما، با نام علی و فاطیما امضا شد ... با نام اونها و توسل به نام های مبارک اونها... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ» در آن روز که آن (اندوخته ها) را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن پیشانى و پهلو و پشت آنان را داغ مى نهند. (و به آنها مى گویند:) این همان چیزى است که براى خود اندوختید و گنج ساختید! پس بچشید چیزى را که براى خود مى اندوختید! (سوره مبارکه توبه/ آیه ۳۵) https://eitaa.com/piyroo
با ذکر سلام و صلوات بر محمد و آل مطهرش السلام علیک یا محمد یا رســـول الله السلام علیک یا مـولا امـیرالمؤمنین السلام علیک یا فاطــمة الزهــــــرا السلام علیک یا مـعزالمـومنین یا حســــــــن ابن عـلی المـجتبـــی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین السلام علیک یا علی موسـی الرضـا السلام علیک یا ابا صـــالحَ المھــــــدی https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
از‌دشــــمنان‌برند‌شـــکایت‌به‌دوســـتان چون‌دوست‌دشمنست‌شکایت‌کجا‌برم 💔 🏴شهادتِ‌امام‌حسنِ‌ مجتبی(ع) 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر آخر این ماه سخٺ و سنگین اسٺ تمام آسمان و زمین بےقرار وغمگین اسٺ بزرگتر ز غم مجتبے (علیه السلام) و داغ امام رضا (علیه السلام) فراق فاطمہ (سلام الله) با خاتم النبیین (صلی الله علیه وآله) اسٺ 🏴رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام (ص)، شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) و همچنین شهادت ضامن آهو امام رضا (ع) بر محضر شریف حضرت ولیعصر (عج) و همه عاشقان و محبان ایشان تسلیت باد 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺دنیا خراب شود که مادر فرزندش را با دستان خودش به خاک سپارد؛ مگر آنکه برای خدا و اهل بیت پیامبر باشد... دشمن بداند باز هم پسر دارم ! سخنان زینبی مادر بزرگوار شهید محمود رادمهر در مراسم تدفین پسر شهیدش ...💔 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
شرح قصهـ سوریه را سوریه می گویند چون سور، به معنای قلعه است. هفت قلعه داشت یکی ، باب الصغیر ، یکی ... و یکی باب الساعات (یعنی شلوغ ترین دروازه ی سوریه). به این دلیل اسرای کربلا را از باب الساعات وارد کردند شهدای ما هم از همین باب آمدند... تا شرمنده بی بی زینب علیها السلام نباشند... 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از شام بلا شهید آوردند❤️ ✅ منتشر شد 🎬 مستند ⭕️ این فیلم رو تا شهید نشدم پخش نکنید‼️ 🎥 داستان زندگی طلبه شهید مدافع حرم ، از که پس از 5 سال به میهن بازگشت. ⏰ زمان: 44 دقیقه 🎬 کارگردان: امیرپژمان حبیبیان 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
✅ پیامکی از بهشت پیام شهدا به ما↓ اگه‌طالب باشید! یک‌ حرام‌ممکن‌است سال‌ها؛ شما‌را‌از شهادت دور‌کند‌.‌. پس توجه کنید ↓ ما‌حرف‌های‌ را کمتر از لقمه‌ی نمی‌دانیم🥀 پس↓ کارباطل‌وحرام حتی‌اگر‌انجام‌هم‌نداده‌باشیم! به‌پای‌مان‌ثبت‌خواهدشد شهدا کنید که کردیم جبهه‌هایِ‌نور است برای‌ما، شدگان نَفَس کم‌ آوردواند...‌ شهدا شرمنده ایم ... که همیشه شرمنده ایم... https://eitaa.com/piyroo
🔅 علیه السلام: ✍️ منْ مَاتَ وَ هُوَ مُحِبُّنَا كَانَ حَقّاً عَلَى اَللَّهِ أَنْ يَبْعَثَهُ مَعَنَا 🔴 هر کس بمیرد، در حالی که دوستدار ما اهل بیت باشد، بر خداوند حق است که او را (در قیامت) با ما برانگیزد. 📚 موسوعة کلمات الامام الحسن علیه السلام صفحه ۲۲۵ https://eitaa.com/piyroo
سید میلاد مصطفوی 🕊 🌸 بسیار اهل بود، کمربند مشکی جودو داشت، و در ورزش‌های رزمی مقام دومی کشور را به دست آورده بود.💪 🌸اهل بود و به خیلی اهمیت می‌داد. 🌸همیشه مالش را دقیق حساب و پرداخت می‌کرد 🌸هیچ وقت در هیچ شرایطی برنامه را ترک نمی‌کرد. ☝️ 🌸سید میلاد شخصیت داشت مشکلات همه رو حل میکرد، و اگر کسی از ایشان کمک می‌خواست چیزی کم نمی‌گذاشت. و تا مشکلش را بر طرف نمیکرد دست بردار نبود.😊 💠 : فضیلت پاداش بر طرف كردن , از هزار حجّی که تمام اعمال آن قبول شده باشد و آزاد کردن یک بنده در راه خدا و صرف بار هزار اسب در راه خدا با زین و لجامش, است. 🌺 🌷🌷🕊🕊 💠مهندس شهید سید محمد (میلاد)مصطفوی تولد: ۱۳۶۵/۲/۱۵ شهادت: ۱۳۹۴/۷/۲۵ 🕊🌹🕊🌹🕊 https://eitaa.com/piyroo
🥀 شهید مجید سلمانیان: اگر می‌خواهید نذری کنید، فقط گناه نکنید. مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی کنم ... https://eitaa.com/piyroo
✅ شهید محسن حججی 🔹از بازار رد میشدیم. خانم بی حجابی را دید! سرش را پایین انداخت و گفت: خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️ 🔸با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!» 🔹کوتاه بیا نبود: «آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!» ❗️ [...]خودمانی تر که شدیم، گفت: «از خدا و امام رضا یک خواسته دارم، میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.» مکثی کرد و سرش را انداخت پایین. 🔻گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.» 🔺گفت: «به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!» 📚سربلند | روایت هایی از زندگی شهید حججی https://eitaa.com/piyroo