eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.8هزار عکس
17.4هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 بعد خواندن صفحه هایی که ترنج نشانشان داده بود. این بحث حسن دیگری که داشت باعث شد جمع فراموش کند که اصلا برای چه چیزی دور هم جمع شدند و این باز هم به نفع ترنج بود. ترنج وآتنا داشتند سالاد را آماده می کردند شیوا انگار جو گرفته بودش و تصمیم نداشت از جایش تکان بخورد. آتنا به موادی که ترنج داشت مخلوط می کرد نگاه کرد و گفت: -این بار دیگه چه سالادی برامون دست کردی؟ ترنج سس سالاد را رویش اضافه کرد و مغز های کاهو را جا به جا توی آن فرو کرد و گفت : -سالا کاردینال. خیلی خوشمزه است از کشفیات جدیدمه. -من آخرش نفهمیدم تو چرا اینقدر به سالاد علاقه داری؟ ترنج شانه ای بالا انداخت و گفت: -آخه آسون و بی دردسرن. -ای تنبل. ترنج خندید و مادرش را صدا کرد: مامان سالادم حاضره میزو بچینم؟ سوری خانم بلند شدو گفت: -آره منم برم شام و بکشم. خانم ها به طرف آشپزخانه هجوم آوردند. ترنج و آتنا از بینشان خودشان را نجات دادند و رفتند تا میز را بچینند ماکان به کمکشان شتافت چون از قرار معلوم کسرا و شایان و البته شیوا قصد هیچ کمکی نداشتند. ارشیا هم موقعیت را مناسب دید و رفت طرف میز.همه امشب یه حرکتی کردن غیر از من بذارین منم کمک کنم. و صاف رفت طرف ترنج و دسته بشقاب های بزرگ را از دستش گرفت: -بده من اینا سنگینه. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 .ترنج بشقاب ها را توی دست ارشیا گذاشت و برگشت که قاشق و چنگال ها را بیاورد. ارشیا مشغول گذاشتن بشقاب ها دور میز شد. ترنج شانه به شانه اش می رفت و قاشق و چنگال می گذاشت. دل هر دو به سرعت می زد و هیچ کدامشان از دل ان یکی خبر نداشت. ارشیا در یک فرصت مناسب آرام به ترنج گفت: -دفاع جانانه ای بود. ترنج لبخند زد و ارشیا احساس کرد بال در آورده. نگاه ترنج روی میز بود و ارشیا هر بشقابی که می گذاشت نیم نگاهی هم به ترنج می انداخت. آتنا یکی دوبار ارشیا را نگاه کرد و حیران ماند چه به سر برادرش آمده او که تا چند روز پیش جنجال راه انداخته بود که اسم ترنج و نیارین پس این کارها یعنی چی؟ ارشیا می خواست به هر نحو شده ترنج را به حرف بکشد. قبلا چقدر ترنج با او راحت بود. اصلا کانون توجه ترنج او بود و خودش او را دور کرده بود و حالا باید جان می کند تا توجه این عروسک کوچک را ذره ای به خودش جلب کند. نمکدان ها را گذاشت روی میز و کمی از انها چشید. و رو به ترنج با لبخند گفت: -نه واقعا نمکه. لازم نیست که همه رو تست کنم؟ ترنج دستمال ها را توی لیوان ها لوله کرد وخندید. ارشیا هم خنده اش بزرگ تر شد. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲التماس دعای فرج https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 سلام اے همه ، تمام دلم سلام اے ڪه به ،سرشته آب و گلم سلام دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشته روی قلب من مدد یا حضرت هادی(ع) 🎊میلاد‌ با سعادت‌‌ دهمین‌ اختر تابناک‌ امامت‌ و ولایت‌ امام هادی (علیه السلام) بر همه مسلمانان جهان مبارک باد. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo