فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رهبرانه
آمدکهبگیردازعلینقطهیضعفی
بیچارهندانستکهعلینقطهندارد
#مرگ_بر_منافق ✊
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تلنگرانه ⚠️
همسࢪفࢪعونتصمیمگࢪفتڪہعوضشود
وشدیڪےاززنانوالا؎بھشتے..
پسࢪنوحتصمیمےبࢪا؎عوضشدننداشت..
غࢪقشدوشددࢪسعبࢪتےبࢪا؎آیندگان..
اولےهمسࢪیڪطغیانگࢪبود
ودومےپسࢪیڪپیامبࢪ..
بࢪا؎عوضشدنهیچبھانہا؎
قابلقبولنیست..
اینخودتهستےڪہتصمیممیگیࢪ؎
عوضبشی
#امام_زمان_عج
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔴 نه برای نام و نشان!
🔸شهدا برای گمنامی تلاش میکردند نه برای نام و نشان، همچون شهید ابراهیم هادی و سایر شهدایی که پلاکشان را از گردن بیرون میآوردند،
🔹وقتی که از آنها پرسیده میشد چرا این چنین میکنید؟ در جواب میگفتند: هر چه فکر کردیم دیدیم یاران امام حسین (علیه السلام) نیز در کربلا پلاک نداشتند،
⬅️ و این جملهی مناجات شعبانیه توصیف زیبایی از این اقدام شهداست که میفرماید: «اِلهى اِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَیْرُ مَجْهولٍ»؛ خدای من! کسی که خودش را به تو بشناساند، مجهول نیست.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استورے 📲
من اصلا اومدم برات شهید بشم🥀
تا تو قلب مادرت عزیز بشم💔
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
. 🌱
#آیھراهنما
«وَأُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ» غافر۴۴
•┈—┈—┈✿┈—┈—┈•
ومن کارم را به خدا می سپارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست
#دعا
#نماز_اول_وقت
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_677
ولی قبل از اینکه سرش را بالا بیاورد.
گرمی لب های نرم شهرزاد را روی گونه اش احساس کرد. و بعد هم تماس
بدنش با او. برای یک لحظه برق از کله اش پرید:
"این دیونه داره چکار میکنه."
درست که با دخترهای زیادی مراوده داشت ولی از یک حدی جلوتر نرفته بود.
دست شان را می گرفت کنارشان می نشست و در همین حد.
نه خودش پا را از حدش فراتر گذاشته بود و نه انها چنین اجازه ای به او داده بودند.
ولی مثل اینکه شهرزاد با همه آنها فرق داشت.
شهرزاد عقب کشید و موذیانه نگاهش کرد.
_اینجوری خداحافظی می کنند عزیزم.
ماکان دست و پایش را جمع کرد.
نمی فهمید چرا ضربان قلبش بالا رفته.
شهرزاد بی توجه به حال او دستی برایش تکان داد و دور شد.
ماکان مثل مجسمه ای به اندام شهرزاد که پیچ و تاب خوران از او دور می شد نگاه کرد و با
حرص سوار ماشینش شد.
ماشین به سرعت از جا کنده شدو از آنجا دور شد و شهرزاد با لبخندی پیروزمندانه وارد رستوران شد.
*
راه افتاد سمت آشپزخانه و از توی یخچال دو تا تخم مرغ برداشت.
بازم باید تنهایی شام بخورم. اه
ماهیتابه رابرداشت و رفت سمت اتاق.
_بچه ها بفرما.
_مرسی ما خوردیم.
مهتاب شامش را خورد و نمازش را خواند ساعت ده نشده بود که بی هوش شد.
ترنج با حرص در ورودی را می پائید.
عرق تا روی گردنش کش امده بود توی آن شال داشت خفه می شد.
سالن بزرگ خانه از جمعیت در حال انفجار بود. ترنج کمی خودش را باد زد و گفت:
مجبور بودن تا هفتاد پشتشون و دعوت کنن. اه.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_678
دست ارشیا به بازویش خورد:
_ترنج خوبی؟
_نه دارم از گرما می میرم.
حالم هم داره بد میشه. این ماکانم که اعصاب برام نذاشته.
_چرا زودتر نگفتی.
بعد دست او را گرفت و دنبالش کشید.
_بیا بریم اتاق من.
_نه زشته.
ارشیا جدی گفت:
_اصلانم زشت نیست. بعد از اون تو لازم نیست حرص اون داداش بی فکر مسخره الاغ بی شعورت و بخوری.
دلخوری ارشیا از توی صدایش معلوم بود.
و ترنج به خوبی آن را از الفاظی که پشت هم ردیف می کرد می فهمید.
حتی حال نداشت لبخند بزند. تمام طول شب را مجبور شده بود نگاه های پرکنایه اطرافیانش را تحمل کند.
همه کسانی که توقع داشتند ارشیا دختر یکی از انها را انتخاب کند.
از جوان تر ها فقط او حجاب داشت و بقیه اگر حجاب داشتند مادربزرگ و زن های مسن بودند.
ترنج نگاه پر از پوزخند بقیه را تحمل کرده بود گرچه مهرناز خانم همه جا مثل شیر پشتش بود و ارشیا هم یک دقیقه او را تنها
نگذاشته بود ولی باز هم کم گوشه و کنایه نشنیده بود.
با این حال سکوت کرده بود و حرفی نمی زد دلش نمی خواست ارشیا را دلخور کند.
چند تا از حرف های مهمانان خیلی اذیتش کرده بود:
"این بچه زن ارشیاست."
"ارشیا خیلی سر تره."
"من نمی دونم رو چه حسابی اینو گرفته."
ترنج اصلا پیش بینی نکرده بود که قرار است از این دست حرفها بشنود.
همه تعجب می کردند سوری خانم مادر ترنج بود. و تفاوت مادر و دختر برای بقیه قابل درک نبود.
دخترهای جوان فکر می کردند که ترنج برای به دست
آوردن دل او خودش را همر نگ ارشیا کرده است کاری که هیچ کدام حاضر نبودند انجام بدهند.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_679
بعضی مادرها به دختر هایشان نق می زدند:
"نگفتم. می مردی تو دو تا مهمونی یه چیزی می انداختی سرت بعد که همه چی تمام میشد اونوقت هر غلطی دلت می خواست می کردی."
ارشیا ترنج را توی اتاقش برد و خودش شالش را باز کرد:
_اینو در بیار یه کم خنک شی.
ترنج بی حال روی تخت ارشیا نشست. ارشیا پاهای او بلند کرد و روی تخت گذاشت و گفت:
_دراز بکش.
ترنج با اینکه سر گیجه داشت گفت:
_وای نه یکی میاد زشته.
_هیچ کس این بالا نمی اد خیالت راحت.
ترنج رنگش کمی پریده بود و صورتش عرق کرده بود. آرایش خیلی زیادی نداشت که با عرق کردن به هم بریزد.
ارشیا به چهره رنگ پریده او نگاه کرد و گفت:
_من می رم پائین تو با خیال راحت و بدون استرس دراز بکش. خودم برای شام صدات می کنم.
بعد بوسه ای به پیشانی او زد و رفت سمت در که ترنج صدایش کرد:
_ارشیا!
_جانم؟
_ماکان اومد منو خبر کن
_باشه عزیزم تو استراحت کن.
بعد کلید اتاقش را برداشت و کلید ها را از هم جدا کرد و یکش را گذاشت روی میز کنار ترنج و گفت:
من در و قفل می کنم که خیالت راحت باشه کسی نمی اد. اینم کلیدش.
یک کلیدم برا خودم می برم هر وقت خواستم
می ام تو.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت1320
شهیدی که بعداز شهادت برای امام حسین مداحی میکرد
شهدا واقعا شرمنده ایم که بجای #باتقوا بودن فقط #شرمنده_ایم..
🕊شادی روحش صلوات
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
#سلام_امام_زمانم 💚
اے ڪاۺ
در یڪےاز این صبـحها 🌤. . .
عطر ظهورتـــــ را نـفس بڪشیم . .
#اندڪیصبرفرجنزدیڪاست...
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
در تماشای چنین دستی . . .
من شدم از دست و حیران می روم
#حاج_قاسم ❤️
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دشمن میگوید هدفش علی خامنهای است؛ ولی دروغ میگوید؛ هدف دشمن، ملت ایران است.
#لبیک_یا_خامنه_ای💕
#مرگ_بر_منافق 👊
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❤️حـــاج قاســــم:
خامنـــه ای عزیـــز را عزیزِجـــان خود بدانیـــد ...
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مرگ_بر_منافق 👊
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تلنگرانه⚠️
خدایاماروبینوبتشفابده . .
الانمیگینمریضخودتے :/
.
صرفافقطاونیکہمیوفتہروتخت
بیمارستانمریضنیست!
اونیکہقلبشروهمہچیپرکردهغیرازیادخدا .. .
اونےکہذهنشوهرچیزدنیوی
مشغولمیکنہغیرازیادخدا؛ اونممریضہ''💔
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo