eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
17.6هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
الله الرحمن الرحیم" 🔶سلام، اول حرفم را با یکی از اشعار حافظ که خیلی به آن علاقه دارم شروع می کنم… 🔶درد عشقی کشیده ام که نپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کاردلبری برگزیده ام که نپرس سوی من لب چه می گزی که مگولب لعلی گزیده ام که مپرس 🔶گفتند که هر مسلمانی باید یک داشته باشد منم این وقت شب نمی دونم چی شد که یک دفعه این زد به سرم که برم بنویسم. 🔶شاید به نظر شما حرفهایم و مخصوصا این خط خرچنگ قورباغه من خنده دار باشد! 🔶بازی سرنوشت که این حرفها را نمی شناسد. 🔶اول از همه از پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم بابت این همه زحمات که در حق بنده قدرنشناس داشته اند. 🔶شنیده بودم که های ما گفتند دست پدر ومادر را باید بوسید ومن هم چند بار قصد چنین کاری را داشتم که یک بار به شوخی توانستم دست پدرم را ببوسم البته پدرم اجازه نمی داد که دستش را ببوسم وبالاخره با چند ترفند توانستم به خود برسم و از مادر نیز چند بار خواستم که اجازه بدهد تا دست و پای او را ببوسم و ایندفعه هم با چند ترفند توانستم پای مادر را ببوسم . 🔶خوب بریم سر بقیه مطلب که من و ندارم که بگم این مال داداشم و این یکی برای فلانی ، فقط چند توصیه به خواهرانم دارم که خیلی خیلی دوستشان دارم 🔶اول اینکه را رعایت کنند چون ما برای حفظ و حفظ شدند تا حتی یک تار موی آنها را نگاه نکند چه برسد به اینکه بیگانه ها بخواهند نگاه کج به آنها داشته باشند . 🔶منظورم از این است که حتی یک تار موی خود را در معرض دید 🔶نامحرم قرار ندهید. 🔶دوم اینکه فرزندان خود را طوری کنید که با روحیه و و از جان خود در راه تبارک و تعالی بزرگ شوند و طبق فرمایش عزیز و راحلمان که می گوید از دامن زن مرد به معراج می رود . 🔶در اینجا جا دارد که بگویم من از اول به وارد شدم ولی وقتی وارد آن می شوی منظورم این است که غرق شوی فکر کم رنگ می شه من آنقدر غرق گناه هستم که خجالت می کشم از طلب کنم توی ذهنم فکر می کنم که به من می گه این همه کردی الان می خوای که هر چی کردی یکدفعه بشه، البته فکر مثبت تو ذهنم می آد که می گه آنقدر و هست که با (صد بار شکستیم)حق خودشو می بخشه ولی می مونه که این مردم هستند اون دنیا یقه ما را میگیرند، 🔶در اینجا از تمام کسانی که به گردن حقیر حقی دارند می خواهم که کنند چون اگر یکی را در این دنیا کنند مطمئن باشند که شخص دیگری هست که اون دنیا کنه، اگر هم ما را البته بگویم حقیر را بهتر است، نکردند وعده ما ان شاالله که (ع) شفاعت ما رو بکنه که از سر ما بگذرین. 🔶احساس کردم این مطلب را اینجا ذکر کنم 🔶من خیلی به (س) علاقه داشتم طوری که هر وقت به فکرش می افتم جاری می شود و از این بزرگوار می خواهم که از بخواد که از سر ما بگذره تا هر چه زودتر به اون که وارد شدم برسم. 🔶 در آخر با یک حرفهایم را به پایان می رسونم : 🙏💐 اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یده.💐🙏 ۱۳۸۸/۳/۲۸ ساعت ۰۰:۴۸ بامداد 💐 یعنی غرق 💐به فدای تن زخمیت ای 😔 و باد. ─┅═ঊঈ🕊🕊🕊ঊঈ═┅─ "" اللَّهمَّ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💌 🔰 نیت کردم چهــل روز بگیــرم و دعای بخوانم! بعد از چهـل روز هر کسی آمد، جوابم باشد. شب سی و نهم یا چهلم بود که ابراهیــم آمد ؛آمده بود بله را بگیـــرد... گفتم: "من نمی‌خوام، خانواده‌م رو شمـا راضـــی کنید."☺️ خیلی راحــت گفت: "من این کارها رو نـدارم."😑 از حرفش عصبـانی شدم😡 "شما وقـت ندارید، چـرا می‌خواید کنید؟" گفت: "درسته که وقشــت ندارم؛ ولی که دارم😊." به روایت شھید💚 🌹: یک سنت و است. این را پیامبر اکرم(ص) به سنت خودشان تعبیر می کنند. معنایش این است که در روی این مسئله تاکید ویژه‌ای شده به خاطر اهمیـــت این مسئله، به خاطر تاثیر عمیق تشکیل در انسان، رشد در فضایل، در ساخت و ساز انسان سالم از لحاظ ، ، و های بعدی...
کارهای خانه تقسیم شده بود. یڪ روز خانم یڪ روز بچه ها یڪ روز هم خودش هر روز یکی ظرفها را می شست می گفت : زن وظیفه ای برای کارکردن ندارد؛ کار خانه هم زنانه و مردانه ندارد هرماه بخشی از حقوقش را اختصاص داده بود برای خانم. می گفت « مال شماست ،هرطور دوست دارید برای خودتان خرجش کنید؛ ولی ببخشید که کم استــ، همینقدر در توانم بود...» مرتبـــ گوشزد میکرد : « در جزو وظایف زن نیست! در ، اگر زن هم کارِخانه میکند و هم و تعلیم بچه ها را انجام می دهد از لطف فوق العاده اوست» آمده بودند درِ خانه که یک مقام سیاسی خارجی درخواست ملاقات با شما را کرده؛ گفته بود: « داده ام به فرزندم دیکته بگویم! جمعه های من متعلق به است !» نرفته بود!!! 📚منبع: کتاب صد دقیقه تا بهشت https://eitaa.com/piyroo
💢شهیدی که بعد شهادتش را هم آماده کرده بود... ✍بخشی از مصاحبه : یک روز من داشتم وسایلم را ردیف میکردم که دیدم شهید منوچهر به داخل اتاق دیگری رفت و با یک به داخل اتاق آمد، عکس خودش بود، دیدم دارد گریه میکند، گفتم: «چی شد منوچهر؟!» گفت: «این قاب عکس را برای روز جنازه ام آماده کردم، هر وقت شهید شدم آن را به تابوتم وصل کنید.» انگار میدانست میشود، آن روز وقتی را دیدم به دلم آمد که او شهید میشود.یک جمله را بارها و بارها به من گفته بود، میگفت: «وظیفه شما از وظیفه ای که به گردن من هست است، شما در روز قیامت اجر و پاداشتان از من است.» به او گفتم: «چرا؟» در جوابم گفت: «چون دارید را در راه درست میکنی. 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo