افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_چهاردهم بدن بیسر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را کنار
#تنها_ میان_داعش
قسمت پانزدهم و شانزدهم👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیستم از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را میشنیدم و تلاش میکردم از زم
#تنها_ میان_داعش
قسمت بیست و یکم و بیست و دوم👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_دوم در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانج
#تنها_ میان_داعش
قسمت بیست و سوم وبیست وچهارم👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_چهارم از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر
#تنها_ میان_داعش
قسمت بیست وپنجم وبیست وششم👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_ششم گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در
#تنها_ میان_داعش
قسمت بیست وهفتم وبیست وهشتم👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هشتم شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حل
#تنها_ میان_داعش
قسمت بیست و نهم و سی ام👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_ام خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صو
#تنها_ میان_داعش
قسمت سی ویکم وسی و دوم👇👇👇
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_دوم چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را میدیدم که
#تنها_ میان_داعش
قسمت سی وسوم وسی وچهار👇👇👇