eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
33.6هزار عکس
15.5هزار ویدیو
131 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
چهارم فروردین1334، در روستای گلین از توابع شهرستان سنندج دیده به جهان گشود. پدرش علی(شهادت1360) و مادرش فاطمه نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی در رشته علوم قضایی بود. به تحصیل دروس حوزوی در حوزه علمیه اهل سنت تا سطح (ماموستا) پرداخت. ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. نوزدهم تیر1360، در سنندج مورد سوءقصد گروه‌های ضدانقلاب قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای بهشت محمدی همان شهرستان واقع است. برادران و خواهران مسلمان آشکار است که هیچ ملتی بدون عقیده راسخ به زیر بنای فکری و کوشش به وصول هدف در این راه و به نتیجه رساندن آن نمی تواند دوام داشته باشد . بدین جهت به همه شما عزیزان مسلمان می گویم با آرامش خاطر و سعی بالغ عمیقاً به اسلام بنگرید .از اصلاح فردی شروع کرده تا به اتحاد جمعی ثابتی منتهی گردد . وقتی که از راه منطق صحیح به اتحاد دست یافتیم هنگام مبارزه بخاطر اسلام و با دشمن اسلام فرا می رسد . این اتحاد و اتحاد منجر به مبارزه و این مبارزه ، مبارزه اسلامی است و نوید از مبارزه محمد (ص) و عمر و علی (ع) می دهد و سرانجام آن پیروزی است. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
درست در زمانی که در شهرها و روستاهای کردستان اصلاً امنیت وجود نداشت و عوامل مزدور و مسلح گروهکها مانند بلای آسمانی هر لحظه ممکن بود بر سر مسلمانان معتقد و وفادار به انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی فرود بیایند با ایمانی راسخ و بدون هیچ تزلزلی به پیروی از پدر بزرگوارمان شهید ملا علی جلالی زاده با مفاسد و جنایات گروهکها مبارزه و آنان را در هر لباسی افشا می نمود . نگهبانی بدون سلاح آتشین و فقط مجهز به سلاح ایمان و سلاح الله اکبر . در این گیرودار ، از هر آنچه که در این دنیا و سیله رفاه و آسایش بود و حتی از همسر و فرزندش که خیلی آنها را دوست داشت ظاهراً دل کنده بود . یکبار پدر خیلی بی پرده به مسلم گفت پسرم تو بهتر خبر داری که تا چه حد مورد تهدید کافران ضد انقلاب هستم . این برای من طبیعی است زیرا من برای چنین روزی به درد می خورم . هر آن امکان دارد در کمین من باشند و اتفاقی برای من بیفتد . بهتر است همیشه و در همه جا همراه من نباشی . تو زن و بچه داری جوان هستی از طرف دیگر جگر گوشه ام هستی و نمی خواهم خدای ناکرده بخاطر من کوچکترین چشم زخمی به تو برسد . در ثانی اگر اتفاقی برای من بیفتد تو بهتر از سایر برادرانت می توانی ادامه دهنده راه من باشی و به اسلام و مسلمین خدمت کنی . برادرم مسلم لبخندی زد و در جواب پدر با احترام گفت پدرجان ، جان من فدای یک تار موی سر شما . نگران نباشید اتفاقی نمی افتد . تازه ما مسلمانیم و به وظیفه دینی خودمان عمل می کنیم . مرگ هروقت از راه برسد حق است . پیر و جوان ، کودک و زن و مرد نمی شناسد و خوش به سعادت مسلمانی که جانش را در راه دین و شرف و ناموس خود فدا کند. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄