روايت نحوه #شهادت
#شهيد_مهدي _باكري از زبان #شهيد احمد كاظمي به روايت برادر محسن رضائي :
⬇️⬇️⬇️⬇️
#مهدي_باكري چون حساسيت منطقه را ميدانست، رفت آنجا مقاومت کرد. من تلاشي را که او در بدر کرد، در هيچ يک از فرماندهان جنگ نديده بودم. شرايط مهدي خيلي عجيب و پيچيده بود. پشت سرش يک پل پانزده کيلومتري بين جزيره شمالي تا آنجا بود، که با يک بمباران از کار افتاد. از محل پل تا آن کيسهاي هم حدود پنج شش کيلومتر راه بود. خود کيسهاي که اصلا وضع مناسبي نداشت. مهدي خودش با همان پنج شش نفري که آن جا بودند تا آخرين لحظه مقاومت کرد.
من خسته شده بودم. کمي قبل از اينکه سختي ها بيشتر شود رفتم به آقا رحيم و آقاي رشيد گفتم: «شما مواظب بيسيمها باشيد تا من ده دقيقه استراحت کنم برگردم.» تاکيد هم کردم که زود بيدارم کنند. ربع ساعت خوابيدم که آمدند بيدارم کردند. به قيافهها نگاه کردم، ديدم فرق کردهاند. گفتم: چي شده؟ نگران مهدي شدم، به خاطر حساس بودن کيسه يي. با احمد کاظمي تماس گرفتم، پرسيدم: «موقعيت؟»
گفت: «ديگر داريم ميآييم عقب. منتها روي پل ازدحام است. وضع ناجوري پيش آمده. ميترسم عراق پل را بزند و هر هفت هشت هزار نفرمان بمانيم اين طرف اسير شويم.»
آن پل دوازده کيلومتري داستان عجيبي براي خودش داشت. در آن عقبنشيني توانست سه برابر تناژ استانداردش نيرو و ماشين را تحمل کند و نشکند.
به احمد گفتم: «مهدي کجاست؟ حالش چطورست؟»
گفت: «مهدي هم هست. پيش من است. مسئله ندارد.»
ديدم احمد حرف زدنش عادي نيست. رفتم توي فکر که نکند مهدي شهيد شده باشد. گمانم به آقاي رشيد يا آقا رحيم بود که فکرم را گفتم. گفتم: «احساس ميکنم بايد براي مهدي اتفاقي افتاده باشد و شما هم ميدانيد.»
گفتند: «نه، احتمالاً بايد زخمي شده باشد و بچه ها دارند مداوايش ميکنند.»
گفتم: «تماس بگيريد بگوييد من ميخواهم با مهدي حرف بزنم!»
طول کشيد. ديدم رغبتي نشان نمي دهند. خودم رفتم با احمد تماس گرفتم گفتم «احمد! چرا حقيقت را به من نميگويي؟ چرا نمي گويي مهدي شهيد شده؟»
احمد نتوانست خودش را نگه دارد. من هم نتوانستم سر پا بايستم، پاهام همان طور بيسيم به دست، شل شدند. زانو زدم. ساعتها گريه کردم.😔😭
#شهید_مهندس_مهدی_باکری
#سلام_بر_شهیدان_باکری
#سلام_بر_شهید_کاظمی
#شادی_روح_مطهر_شهدا_صلوات
#خادمین_پیروان_شهید_97
#ڪانال_پیروان_شــهداے_بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
🔵 امربه معروف و نهی از منکر در کلام شهدا
وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را درشبکه های اجتماعی میگذارند، این است که این کار شما باعث میشود امام [زمان] خون گریه کند ...
بعد از اینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن عمل کنید
زیرا ما میرویم تا از شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم؛ مانند خانم حضرت زهرا سلام الله علیها باشید...
#شهید مدافع حرم لبنانی،
#شهید_مهدی محسن رعد🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
📚 کتاب به قلم بهشتیان
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
همسر شهید مهدی عسگری:
دفاع از حرم در سوریه یعنی محرم و ارتباط با سیدالشهدا(ع) و حضرت زینب(س)؛ یقین دارم که عمر دست خداست.☝️ مرگ یا شهادت در سوریه یا تهران فرقی نمیکند.❗️ زمان اعزام ایشان به سوریه نازنین فاطمه سه ماه بود که برای یک همسر و فرزند بسیار سخت است😔.
شش ساعت قبل از اعزام نگاه من به آقامهدی نیفتاد و بسیار مشخص بود که هر دو ما نمیخواستیم به یکدیگر نگاه کنیم تا دلبستگی چیره نشود. 😢
حس جدایی بار آخر اعزام بسیار مشهود بود و روز آخر قبل رفتن بسیار ایشان مظلوم بود و میگفت دلم تنگ است.💔
شب قبل از اعزام به سوریه برای دفاع از حرم عکسهای نازنین فاطمه را نگاه میکرد. تفاوت آخرین اعزام ایشان این بود که روزهای آخر به همه نگاه دل تنگی داشت و روز آخر به امامزاده محمد(ع) رفتیم و در آن روز بسیار گریه کردم و این تفاوت آخرین اعزام مهدی بود😔
#شهید مدافع حرم
#شهید_مهدی عسگری🕊
#ایام _شهادت
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
مادر شهیدمیگوید:
سید مهدی در آخرین خدا حافظی با چشمان اشک آلود به من گفت:
امام حسین مرا طلبیده است.😭💔
#شهید_مهدی ذاکر حسینی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
دو روز قبل از اینکه اعزام بشه در حالی که تو فکر بود بهم نگاه انداخت گفت باید حلالم کنی؛ من برم دیگه برنمیگردم...‼️
نگاهش کردم گفتم این حرفو نزن. 😢
گفت دیشب خواب دیدم توی صحرای بزرگی هستیم من و یه عالمه آدم دیگه درحالی که هرکدوم زخمی به تن داریم یا حسین میگیم.
بر سر و سینه زنان و دوان دوان از اونجا رد میشیم، شبیه اون دستههای عزاداری که روز اربعین از بین الحرمین میگذرند.😭
تعبیر خوابش چه زیبا بود؛
صحرای بصری الحریر وعدهگاه عاشقان...💔
#راوی:همسر شهید
#شهید_مهدی آدینه🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo