افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊#شهیدمصطفی_شاکری_منظری
در خرداد ماه سال 1343 در روستای مَنْظَر از بخشمرکزی شهرستان تربت حیدریه به دنیا آمد. دوران کودکیاش در روستایمنظر سپری شد و در همان جا پا به مدرسه نهاد. پدر بنا به عهدی که کردهبود در تابستانها که مدرسه تعطیل میشد، مصطفی را برای آموختن علومدینی به مدرسهی علمیهی تربت میفرستاد. پس از پایان دورهی ابتداییمصطفی برای تحصیل در مقطع راهنمایی به تربت حیدریه رفت. در سالسوم راهنمایی دچار بیماری شد و برای درمان به مشهد منتقل گردید. درمشهد عنایت امام رضا(ع) شامل حالش شد و شفا یافت اما این امر سبببازماندن او از تحصیل گردید. دورهی نوجوانی او با کمک به پدر در کارکشاورزی، مطالعهی کتابهای مذهبی، ورزش و شرکت در فعالیتهای انقلابهمراه شد در سال 1360 وارد بسیج شد و مدت شش ماه برای حفاظت ازمجلس شورای اسلامی به تهران رفت. او پس از بازگشت به زادگاهش درخرداد ماه سال 1361 به طور رسمی به سپاه پاسداران پیوست و بلافاصلهبه جبهه اعزام شد. شاکری در لشکر 5 نصر سمت معاون گروهان را به عهده گرفت و در عملیات رمضان شرکت نمود. او در سال 1362 به تربتبازگشت و مدت یک سال معاون بسیج تربت حیدریه بود. اما در سال 1363 دوباره به جبهه اعزام شد و مسؤول محور لشکر پنج نصر گردید. مصطفی شاکری در این سالها فرماندهی گروهان، فرماندهی دسته و معاونت گردانرا تجربه کرد و مدتی نیز در بخش اطلاعات و عملیات بود. او پس از مدتی بهلشکر ویژهی شهدا پیوست و همرزم شهید کاوه گردید در طول این سالهااو در عملیات مختلف از جمله «مسلمبن عقیل»، «والفجر 1» و «والفجر2» شرکت جست. آخرین مسؤولیت او مسؤولیت محور کربلای 2 بود. در اینعملیات و به هنگامی که همراه با همرزمش «محمود کاوه» میکوشیدچهارمین سنگر کمین عراقیها را از پیش رو بردارند، بر اثر شلیک یک چهارلول در ساعت یازده شب مجروح گردید و در ساعت یازده روز بعد در نهمشهریور ماه سال 1365 به شهادت رسید. پیکر آن شهید پس از انتقال بهشهرستان تربت حیدریه در مزار شهدای روستای منظر به خاک سپردهشد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🕊#شهیدمصطفی_شاکری_منظری در خرداد ماه سال 1343 در روستای مَنْظَر از بخشمرکزی شه
#شهیدمصطفی_شاکری_منظری
در وصیت نامه خود می گوید: «در قاموس شهادت واژه وحشت نیست، آغاز جهان است که زندگی از نو آغاز می شود. مانند نوزادی که به جهان بی جهالت می رود و زندگی جاودان و همیشه اخروی دارد. اکنون که من به جبهه ی حق علیه باطل می روم، به این امید است که بلکه بتوانم به یاری خداوند ضربه ای به کافرین وارد نمایم. و با سلاحم قلب صدامیان را نشانه روم و با خون ناچیز خود درخت اسلام و انقلاب را آبیاری نمایم. شهید مانند قطره آبی می ماند که وقتی به دریا می پیوندد، جوشان و خروشان می شود.» و در جایی دیگر می نویسد: «به خدا قسم لذت شهادت از دامادی شیرین تر است. و از شما می خواهم که در مرگ من گریه نکنید، زیرا باعث شادی دشمنان می شود.»
#خاطرات
🔰حتی فرماندهی سپاه
کمتر کسی فکر میکرد که مصطفی، جانشین یا فرماندهی محور باشد.یادم میآید یک روز که در سپاه تربت و در اتاق آقای خراسانی - فرماندهی سپاه - بودم، خبر آوردند که یک نفر جلو در ساختمان سپاه است و میگوید با فرمانده سپاهکار دارد. نگهبانی او را دم در متوقف کرده بود. از پنجره به بیرون نگاهکردم. دیدم شهید شاکری است. گفتم: «این آقایی که جلویش را گرفتهاید، برادر شاکری؛ فرماندهی محور لشکر ویژه شهدا است. بگذارید تا داخل بیاید.» حتی فرماندهی سپاه هم او را نمیشناخت.
شهید اصغر رمضانی «همرزم»
🔰زخم و صبوری
سحر روز بیست و یکم ماه رمضان، پس از آن که با هم از زیارت حرم برگشتیم، سحری خوردیم، مصطفی پس از سحری خوابید، پیش از خوابیدن از منخواست که پس از دو سه ساعتی از خواب بیدارش کنم تا خود را برایرفتن به جبهه آماده کند. وقتی خواستم از خواب بیدارش کنم، هر چه صدایشزدم بیدار نشد. دستم را روی بازویش گذاشتم و تکانش دادم. آخی گفت و از خواب بیدار شد. گفتم: «مگر دستت چه کار شده؟» گفت: «چیزی نیست» با اصرار زیاد آستینش را بالا زدم؛ دیدم زخمیاست و ترکشی توی دستش مانده است.» او با همان دست ترکش خورده بهجبهه رفت.
خواهر شهید
🔰یک مهر کربلا، یک شیشه گلاب
قرار بود پس از آمدن به مرخصی، همسرش را به خانهی خودش ببرد و عروسی کند. با این همه میگفت اگر از جبهه برنگشتم و شهید شدم، در تعزیهی من لباس مشکی نپوشید و همه لباسهای رنگی به تن کنید. از حرفش ناراحت شدم. ناراحتی من را که فهمید، گفت: «آخر لباس عروسی من سفید است.» بعد هم اشاره کرد به بقچهای که داخل خانه گذاشته شده بود و ادامهداد: علاوه بر پارچهی سفید، یک مهر کربلا و یک شیشهی گلاب هم داخل بقچه است. هر وقت شهید شدم، از آنها برای جنازهی من استفاده کنید.
خواهر شهید
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به
نیابت از
#شهیدمصطفی_شاکری_منظری
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان ....
» اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸
#التماس_دعای_فرج
ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا
🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید
#شهیدمصطفی_شاکری_منظری
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک_مع_رفقائنا_به_حق_دماء_الشهدا
#ملتمس_بهترین_دعا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo