eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍃ابراهـــیم هـادی . 🍃حتی از اسمش هم درس‌ها می توانی بگیری .مانند ، بت شکن و مانند ، هدایت کننده ❤️ . 🍃سرگذشت زندگی‌اش📖 را ورق بزنی پر است از شکستِ بت های نفسانی، جسمانی و روحانی. . 🍃هدایت کننده و پر از نور 🌟هدایت، از بچه های محل تا سربازان حزب بعث. . 🍃ابراهیم هادی است که زمانی سراغمان می آید که راه گم کرده ایم و آنقدر شده ایم که باید دستمان گرفته شود😔 . 🍃به قول 🌺چشم او هرگز طغیان نکرد؛ برای همین با اولین نگاه به چهره اش تا مغز استخوان انسان نفوذ می کند😔 . 🍃آدمی است که زندگی اش ، لحظه شــ🌺ــهادتش و بعد از رفتنش هرگز، کمک کردن را یادش نرفته و نمی رود😭 . 🍃 کانال کمیل را به اسم تو شناخته ایم و کرده ایم برای 😞 🍃گشته ایم همه برگشتند جز تو. درکانال فقط تو مانده ای😭 . 🍃دست هایم را که روی خاک کمـیل گذاشتم گرمای وجودت را در خودم عجیب احساس کردم😥 من باتو کردم، اگر بیعتم شکست تو به بزرگواری خودت 😓 . 🍃حال ما ایستاده ایم تا آخرین نفس . 🕊حال که همه پرکشیده اند. . 🍃حال که همه دونده هایمان دویده و رسیده اند. . 🍃حال که ما در روبرو نیل دادیم و پشت سر سپاه فرعون و در بین جمعیت های گوساله سامری . (آماده شو بهر آن صبح اهورایی، چیزی نمانده تا آن سبز مسیحایی) . ✍️به قلم . 🍃به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد: ۱۳۳۶/۲/۱ . 📆تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲ . ❣️محل شهادت : . 🕊وضعیت پیکر : 🥀یادبود: 🌷 # https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
وقتے حواست به من است مگر میتوان دست از پا ڪرد⁉️ ⇜تو هم ⇜هم شــاهــدے ⇜و هم تمام ❤️ 🌺کمکم ڪن گناهے🔞 کہ و را خدشہ دار میڪند، ڪناربگذارم😊 🌹شهید_حجت_الله_رحیمی 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
✿﷽✿ هر ڪہ بر خاڪ مےافتد تڪہ اے از بُغض هاے نهفتہء مولا را شڪوفا مےڪند🥀 بُغضهاے بَرملا شده مولا هستند ... . 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔹در کنار تک درخت هزار ساله ، همانجایی که ، تا انتهای سنگفرش ها امتداد داشت ، تو بودی و ات . ات در میان تکاپوی 🙃 . 🔸جدا از نام ، ات بود که تورا به متصل میکرد . تو بودی و . تو بودی و . تو بودی و . . 🔹عشق حسین ، مشوق راه است و ، و نمیتوان مسیر وجود را پیدا کرد ، بجز با ، که تو در سینه میپروراندی ... .❤️ . 🔸 شده بودی ، به مهمانی میلاد پسر علی بن الحسین . دعوتنامه را ، در میان این یادواره عشق ، به دستت سپرد که نگاهش ، آغاز عزم سفرت به شد . نگاهی که آب را هم بی تاب میکرد .🙂 . 🔹عزم سفر به سوریه کردی و تاروپود عشقت ، متبرک به حضور اهل حرم شد . . 🔸سفر کردی به یاد ، و نایب شدی . آنقدر «اللهم اجعلنا من الذابین عن حرم سیده الزینب(س)» گفتی ، که به قول خودت ، خداوند بر سرت نهاد تا لذت تحمل کمی از سختی های را ، توهم بچشی . 🔹هر ، همسفری میطلبد ، و تو ، عشق را خود کردی . هم مسیری ، که تک تک شیار ها ، خاکریز ها و بودن و نبودن ها را به خاطر تنگ میفشرد و گواهی بود ، بر عشق حسین که با بندبند وجودت آمیخته شده بود . . 🔸تو سفر کردی ، و ات را برای ما به یادگار گذاشتی ؛ ما نیز هر روز به رسم عاشقان ، بر مسیرت میزنیم ، که نام «حسین» ، همیشه بر ، جاودانه بماند... .😌 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
چه لبخندی زدی وقتِ گذشتن عجب آسوده‌ای هنگام رفتن . . . شهادت : 21 بهمن 64 فاو ؛ عملیات والفجر هشت که در قبر خندید🕊 🌹شهید_محمدرضاحقیقی 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شهادٺ ها در سوریه به ما ثابٺ ڪرد اڳر پشت هر مرد موفقے یڪ زن مدیر ایستاده... پس قطعا پشٺ هر یڪ ایستاده🌹 🔶️قوے... 🔶️محڪم... 🔶️زینبے... اینگونه روزگار زینب های جدید ساخت... که عباس هایشان را براے دفاع از حرم اهل بیت نثار ڪنند... چقدر سخته به همسرت بگی شهادتت مبارڪ عزیزم😭😭 کاش بازم پسرایی مثل شما باشد که امنیت تو کشور و خودمون حس کنیم.. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
که هیچ کس منتظرش نبود جزخدا...🕊 ◽️سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید که خانواده‌ای ندارد. کمتر سخن می‌گفت: و با سن کمش، سخت ترین کار یعنی بیسیم‌چی بودن را انتخاب کرده بود! ◽️هنگام اسارت برگه‌ی حاوی کدهای عملیات را خورد تا به دست منافقین نیفتد! اما منافقین کوردل برای بدست اوردن اسم رمز، سینه و شکمش را شکافته بودند... 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
‎که‎زمان‎خاکسپاری_زنده_شد 🌸مجروح عملیات مسلم‌بن عقیل در سال 61 بود، 25 روز به کما رفت و با تصور اینکه شهید شده او را کفن پوشاندند و در آستانه قبر بردند اما مشیت الهی بر این بود که زنده بماند.🌸 «حجت‌الاسلام محمد صادقی» کسی که در سال 1361 در عملیات مسلم‌ بن‌عقیل مجروح شد و 25 روز در کما بود و پیامد این جراحت‌ها 82 بار عمل جراحی بود، کسی که همه تصور می‌کردند شهید شده به همین منظور او را کفن پوشاندند و در آستانه قبر بردند اما مشیت الهی بر زنده بودنش بود. صادقی در یادواره سه شهید گمنام و پاسداشت 175 شهید غواص در مرکز عالی تربیت جهادی و تکاوری سیدالشهدا (ع) زیباکنار در جمع حدود 5 هزار نفر از خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران و مسئولان کشوری و لشکری، بسیجیان، کارکنان شاغل و بازنشستگان این مرکز، نقبی به خاطرات خود در دوران دفاع مقدس زد یعنی زمانی که شناسنامه خود را برای رفتن به جبهه دست‌کاری کرد. 14 سالگی به جنگ رفتم و 16 سالگی مجروح شدم شهید زنده در ادامه روایات از دوران دفاع مقدس گفت: برای رفتن به جبهه در سن 14 سالگی شناسنامه خود را دست‌کاری کردم و در سن 16 سالگی مجروح شدم و 82 بار زیر عمل جراحی قرار گرفتم که آخرین آن 16 آذر سال 92 بود. صادقی ادامه داد: اوایل که مجروح شدم «سوم آبان سال 61» به مدت 25 روز بیهوش بودم یعنی کما، وقتی به‌هوش آمدم کسی متوجه این قضیه نشد. وی با بیان اینکه فضای بیمارستان را بهشت تصور کردم، افزود: خدا را شکر گفتم اما مدتی که گذشت دکترها متوجه شدند و بالای سرم آمدند. این راوی جنگ گفت: پنج روز از به‌هوش آمدنم گذشت اما نمی‌دانستم کجا هستم در پنجم آذر به دلیل خونریزی بازویم را شکافتند اما خون بند نیامد و پس از آن دکترها گفتند دیگه فایده‌ای ندارد او شهید شده است. وی از مقدمات تشییع جنازه‌اش گفت و اظهار کرد: در آن حالت که اعلام کردند شهید شدم همه‌چیز را احساس می‌کردم و حرف‌ها را می‌شنیدم اما قدرت بازگویی و حرکت نداشتم و از آنجا که مرا شهید فرض می‌کردند توسط متولی حرم امام رضا (ع) کفن شدم و تشییع جنازه برگزار شد. کفن و تشییع شدم اما پس از 8 ساعت زنده شدم صادقی در ادامه اضافه کرد: پیرامون من سخنان زیادی بود و بسیجیان و پاسداران می‌آمدند و می‌گفتند شهید را از چه کسی باید تحویل بگیریم که پس از هشت ساعت از شهادتم، زنده شدم و پروژه تشییع من ناتمام ماند. وی تصریح کرد: در عالمی که نمی‌دانم چه بود شهدای زیادی را دیدم که همه را می‌شناختم از شهید عباسی پرسیدم اینجا کجاست می‌گفت جایی است که تو نمی‌توانی ببینی و بمانی و موقت آمدی و باید برگردی و من برگشتم. https://eitaa.com/piyroo
که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند👌👌 شهیدی که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد. شهیدی که حاجت روا می کند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد. شهیدی که قبل از تدفین ، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. شهیدی که هنگام تدفین ، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. شهیدی که در سجده ها و قنوت نمازش ، دعای کمیل را می خواند. شهیدی که با همان لباس خاک آلود برگشته از ماموریت به خواستگاری رفت. شهیدی که روی قالیهای خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالیها مرا از یاد محرومان غافل می کند. شهیدی که در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت. شهیدی که در هفته چند ساعت برای خود “کسر کار” می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. شهیدی که عارف حوزه علمیه، او را استاد خود می دانست. 🌸شهید والامقام عبدالمهدی مغفوری روح پاکش صلوات https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا... سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید که خانواده ای ندارد. کمتر سخن میگفت و با سن کمش، سخت ترین کار یعنی بیسیم چی بودن را انتخاب کرده بود! هنگام اسارت برگه ی حاوی کدهای عملیات را خورد تا به دست منافقین نیفتد! اما منافقین کوردل برای بدست اوردن اسم رمز، سینه و شکمش را شکافته بودند... 📎آسایش امروز را مدیون فداکاری شهدا هستیم... https://eitaa.com/piyroo
✨﷽✨ مصاحبه با از فرماندهان و بی مزار درمورد که در بین مردم اصفهان به سه سوت معروف می باشد ( به این دلیل که سریع حاجت می دهد ) بعد از تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات‌های را پخش می‌کردند . بیشتر مناجات‌ها و مداحی‌های در مورد بود . خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب را در خواب دیدم ، خوشحال بود و با نشاط ، لباس فرم سپاه بر تنش بود ، چهره‌اش خیلی نورانی‌تر شده بود . یاد مداحی‌های او افتادم . پرسیدم : ، این همه در دنیا از خواندی ، توانستی او را ببینی؟ در حالی که می‌خندید گفت : من حتی را در آغوش گرفتم https://eitaa.com/piyroo