🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#امام_خامنه_ای :
این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است.
هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
وصیت نامه #شهید_مدافع_حرم #شهید_ابراهیم_خلیلی :
بسم الله الرحمن الرحیم
#وصیت این بنده حقیر به همه برادران و خواهران این است که پشتیبان واقعی #ولایت_فقیه باشید تا از طوفان حوادث و فتنههای پیشِرو در امان بمانید و وصایای #امام راحل را فراموش نکنید که فرمود نگذارید این #انقلاب به دست #نااهلان و #نامحرمان بیفتد.
شما را همانگونه که تمام انبیاء و اولیاء و امامان معصوم(ع) سفارش فرمودند بنده هم سفارش میکنم به #نماز خصوصاً #نماز_اول_وقت و بعد به احیای #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر که موجب سلامت و رشد معنوی جامعه است و همه خواهران دینی خود را سفارش به رعایت #حجاب و عفاف و حیاء مینمایم که اگر این امر در جامعه رعایت شود بسیاری از مشکلات معنوی جامعه حل خواهد شد و در اثر رعایت این امر الهی موجبات خوشنودی و رضای #امام _زمان(عج) فراهم و موجبات خشم شیاطین فراهم میشود و نتیجه آن رحمت و برکات الهی بر جامعه اسلامی خواهد بود.
از همه شما برادران دینی خود تقاضا میکنم از #قرآن و #اهل_بیت(ع) جدا نشوید و این سفارش و وصیت رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) را سرلوحه همه امور زندگی خود قرار دهید تا بهبرکت بهرهمندی از این دو ثقل, عاقبتبهخیری و سعادت دنیا و آخرت نصیبتان گردد. به برادران همرزم خودم هم سفارش میکنم که از فیض عظیم جهاد بهرههای معنوی ببرید و هرگز از جهاد در راه خدا خسته و دلسرد نشوید و از #جهاد_اکبر که مبارزه با نفس امّاره است نیز غافل نشوید و بدانید که نصرت و یاری پروردگار در ثبات قدم و استقامت نهفته شده است و در اثر این ایستادگی خداوند به شما پیروزی نصیب مینماید و انشاءالله پس از مبارزات فراوان با مستکبرین و کفار همه ما به فیض عظیم #شهادت برسیم.
96/4/18
حاج حسین یکتا:
#رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر!
و با نیت #قربت_الی_الله مطلب بنویس.
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت... هستی
شما در شبهای تاریک #جبهه_مجازی و اینترنت از میدان #مین_گناه عبور می کنید.
#مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که #ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید...
با #اهل_بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید...
بچه ها خط به خطی که تو #فضای_مجازی می نویسین رو همه #شهدا می بینن!!!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار #نیویورک و #کاخ_سفید پیش رفت.
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای #دکل_دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید؛
چرا که « #کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا»
حاج حسین یکتا:
#رزمنده ای که در فضای سایبر و مجازی می جنگی،
برای فشردن کلیدها و دکمه های کامپیوتر و موبایلت
وضو بگیر!
و با نیت #قربت_الی_الله مطلب بنویس.
بدون که تو مصداق و ما رمیت اذ رمیت... هستی
شما در شبهای تاریک #جبهه_مجازی و اینترنت از میدان #مین_گناه عبور می کنید.
#مراقب باشید
به شهدا تمسک کنید
بصیرتتون را بالا ببرید که #ترکش نخورید
رابطه خودتون رو با خدا زیاد کنید...
با #اهل_بیت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان انها باشید...
بچه ها خط به خطی که تو #فضای_مجازی می نویسین رو همه #شهدا می بینن!!!
در این فضای مجازی که سربازانش شما هستید
باید تا دیوار #نیویورک و #کاخ_سفید پیش رفت.
امروز وقتی شما در این فضا قرار می گیرید شهدا شما را نگاه می کنند، پس باید با #وضو باشید و ذکر « ما رمیت اذ رمیت» بخوانید.
شما الان بالای #دکل_دیده بانی قرار گرفته اید و بخواهید یا نه، وسط میدان هستید؛
چرا که « #کل_یوم_عاشورا_و_کل_ارض_کربلا»
💢 یه قانون مهم! 💢
🔹 در جهانی که زندگی میکنیم، دو تا #ولایت وجود داره:
✅ ولایت خدا
🔴 ولایت طاغوت
🌷 ولایت خداوند متعال در طول خودش شامل ولایت #پیامبر و #اهل_بیت علیهم السلام و
#فقیه و
#پدر و
#شوهر و
برخی #مومنین میشه.
⛔️ ولایت طاغوت هم در زمان ما شامل #شیطان و #سران_آمریکایی و #اسرائیلی و نوکرانشون در رسانه ها و رئیسان جمهور غربگرای برخی کشورها میشه.
✅ اینجا یه قانون خیلی مهم در مورد ولایت وجود داره که "بدون تعارف" لازمه همه بدونن.☺️
☢ اون قانون مهم اینه که:
✔️ اگه کسی #ولایت_خدا رو نپذیره به طوره خودکار #ولایت_طاغوت رو خواهد پذیرفت....
🚸🚸🚸
🔞 مثلا عبدالله بن عمر به "امام حسین علیه السلام" دست بیعت نداد اما روزگار اونو به جایی رسوند که با پای "حجاجِ خون ریز" بیعت کرد...
🚱 الانم میبینید که هر کسی ولایت امام خمینی (ره) رو قبول نکرد، نوکر #صهیونیست_ها شد.
💯 یعنی حد وسط نداره.
🚷 هر کسی ولایت "امام خامنه ای" رو نپذیرفت، روزگار کاری کرد که نوکر کفار شد... خودش رو دلقک و مهره سوخته ای برای همه کرد...
🚭 یا حتی طرف مثلا آیت الله هست اما به خاطر #حسادت، با ولایت دشمنی میکنه، بعد میبینی از #لندن و #واشنگتن براش سوت و کف میزنن و بودجه و شبکه ماهواره ای میفرستن!😒
🔴 واقعا حد وسطی نیست...
⭕️ اصلا فکر نکنید که میشه آدم ولایت فقیه رو نپذیره و عاقبت بخیر بشه...😒
💢 به میزانی که توی #ولایتمداری ضعیف عمل کنیم، شیطان ما رو به نوکری #گمراهان_عالم خواهد کشوند...
🌷 خدایا عاقبت هممون رو ختم بخیر کن...
https://eitaa.com/piyroo
🌷تمرین کنیم #خادمی_شهدا را🌷
⭕️خادم شدن به پیراهن خادمی و چسباندن #پلاک خادمی بر روی سینه و پر خادمی نیست!⭕️
#خـــادم_الـــشـــهدا بودن یک تفکر است!
#تـــفـــکـــر_و_ســـبـــکزنـــدگـــے...
#شهدا تمرین کردند سبک زندگی اهلبیت را
💕 #شهدا برای رسیدن به مقام #خادمی اهل بیت علیهم السلام تمرین کردند...💕
حتی نحوه #شهادتشان را هم الگو گرفتند!
شهید گمنامی که بر روی پیراهنش نوشته بود 👈🏻میخواهم همانند مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها #بی_نشان باشم😔😭😔😭
#شهیدی که پیکر بی سرش تفحص شد!
نوشته ای در جیبش پیدا شد👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
که میخواهم مثل اربابم حسین علیه السلام #شــــھــــیــــد شوم...
که جمجمه اش بالای #نی پیدا شد...
#خادمی الگو گرفتن از سبک زندگی ست!
تمرین #سبک_زندگی_شهدا...
خـــــــادم به مقامی می رسد که؛
#ســلمان منا اهل بیت می شود!
از #اهل_بیت علیهم السلام شد..
پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:
💠ســلــمــان مـنا اهل البیت💠
🌸سلمان از اهل بیت ما است🌸
تمرین کنیم!
خادم شدن را...
خادم الشهدا؛
که از شهدا می شویم...
نه شبیه شان!
#از_شــهـدا
#دقــت در دیدن👀
#دقــت در کلام🗣
#دقت در شنیدن👂🏻
مقدمه ی از #شهدا شدن است...
و حالا در شهر صحنه ی نبرد است...
نبرد حرف #حق و #باطل !
نــبــرد #پـاکی و #فساد !
نبرد انصار #امام بودن و اعوان #شیطان بودن !
آن کسی #پیروز💪🏻این نبرد است که
👈🏻 #شـــــهـــــیـــــد باشد!
👈🏻یــا #شهیدانه زیسته باشد...
این ایام،روزهای #قول و #قرار...
مثل شهدا #قرار بگذاریم و پای قرار بمانیم...
اگر چشم،چشم بشه!
اگـر گوش،گوش بشه!
آنوقت،شهدا #رخ نشان خواهند داد...
به قول #حاج_حسین_یکتا:
🌷اگر پرده بره کنار،می بینید که شهدا میگن؛
بیاید،بیاید...🌷
#خـــــــادم_شـــــــویـــــــم 😊
#بندگی در #زندگی را از شهدا الگو بگیریم...💕
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الـشهادة 🙏🏻😔
#پاکم_کن_و_در_کنار_خود_خاکم_کن 😔
https://eitaa.com/piyroo
🌷 #سلمان از ما #اهل_بيت است
🍃 او انسان با كرامتى است كه از سرزمين ايران به عشق رسيدن به حقيقت به عنايت و هدايت حق به مدينه آمد و در آنجا به محضر منوّر رسول خدا صلى الله عليه و آله مشرّف و قلب الهى اش به نور اسلام منوّر و پس از مدتى اندك مراحل ايمان و منازل عرفان را طى كرد و به حقايق قرآن مجيد آراسته شد.
🍃 پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله درباره آن مرد الهى فرمود:
سَلْمانُ مَنَّا اهْلَ الْبَيْتِ.
سلمان از ما اهل بيت است.
🍃 و نيز در روح او و شخصيت والاى قلبى و فكريش فرمود:
سَلْمانُ بَحْرٌ لا يُنْزَفُ وَكَنْزٌ لا يَنْفَدُ.
سلمان دريايى است كه خشك شدنى نيست و گنجى است كه تمام نمى شود.
🍃 اميرالمؤمنين عليه السلام او را لقمان امت و حضرت صادق عليه السلام وى را برتر از لقمان حكيم دانسته است.
🍃 از براى ايمان ده درجه است و سلمان وجود خود را به درجه دهم رساند و مقامى برتر از مقام اصحاب همه انبيا به دست آورد.
🍃 براى او علم بلايا و منايا بود و بارها امين وحى به وسيله پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله سلام حضرت احديّت را به وى ابلاغ كرد.
🍃 او در راه ايمان به انواع شدايد و حوادث و بلاها دچار شد، ولى خم به ابرو نياورده و در راه دوست با تمام وجود صبر كرد و استقامت ورزيد.
🍃 او وقتى در جمعى نسبت به اصل و نسبش مورد پرسش واقع شد در جواب فرمود:
" من سلمان فرزند بنده خدايم، گمراه بودم به بركت محمّد هدايت يافتم، فقير بودم به بركت محمد غنى شدم، برده بودم به بركت محمّد آزاد شدم، اين است حسب و نسب من!"
#پی_نوشت
عرفان اسلامى: 11/ 214.
#منبع
کتاب: عرفان اسلامى ج 13
نوشته: استاد حسین انصاریان
#خادمین_پیروان_شهید_97
#ڪانال_پیروان_شــهداے_بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
👈شهر شهيد پرور نجف آباد
پی نوشت:
#نجف آباد از سالهای قبل از انقلاب بعنوان یک شهر #مذهبی و در عین حال فعال سیاسی شناخته شده است.
🌷در زمان مبارزات انقلاب، مردم حضور گسترده و #فعال داشته و پس از آن در دوران دفاع مقدس با تقدیم 2500 شهید و 77 سردار از جمله شهید غلامرضا صالحى، شهید تقی جراح، شهید غلامرضا یزدانی و #شهیدحاج_احمدکاظمی آمار بیشترین شهدا را در بین شهرستانهای کشور داراست. وسعت حضور و کارآمدی مردم این شهرستان بقدری بوده که لشکر 8 نجف اشرف به طور اختصاصی جهت ساماندهی نیروهای نجف آبادی شکل می گیرد.
#تاکنون این شهرستان 11 #شهید_مدافع حرم تقدیم حریم #اهل_بیت (س) نموده است. بسیاری از علما و شخصیتهای سیاسی مهم و مؤثر از این شهر برخاسته اند، #علمایی چون آیت اللّه سید هاشم میردامادی (جد مادری امام خامنه ای)، شیخ احمد حججی، شیخ ابراهیم ریاضی، شیخ سید جعفر طباطبایی، آیت اللّه ایزدی، آیت اللّه امینی، آیت اللّه مظاهری و رجالی چون شهید آیت وشهید بین الملل محمد منتظری و.....
#سلاموصلواتبرشهیدان
#سلام_بر_شهیدان_والامقام_کاظمی_حججی.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💢 #اقا_مجید شبیه خیلی از جوونهای هم سن و سال خودش بود.اما تو یک شب، یک لحظه، جوری #اهل_بیت خریدنش که به #حر مدافعین حرم مشهور شد.
💢تو جنوب شهر تهران پایه ثابت #قلیون_کشیدن بود.حتی بلد نبود چجوری #وصیت_نامه بنویسه.اما وقتی فهمید حرم بی بی زینب در #خطره. فهمید وقتش رسیده که بالهاشو باز کنه و #دل_بکنه از دنیاش❤
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
#حر_مدافعان_حرم
#سالروز_ولادت
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_دوازدهم
فرصت همصحبتیمان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام #امام_حسن (علیهالسلام) میروند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند.
به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت.
آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک میپاشید.
نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که میدانستیم #داعش دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیهالسلام) هستیم.
همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس میکردیم صاحبی جز #صاحب_الزمان (روحیفداه) نداریم.
شیخ مصطفی با همان عمامهای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به #امام_حسین (علیهالسلام) میگفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما #دفاع میکردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با #اهل_بیت (علیهمالسلام) هستیم و از #حرم شون دفاع میکنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهمالسلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!»
گریه جمعیت بهوضوح شنیده میشد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه میسرود :«جایی از اینجا به #بهشت نزدیکتر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیهالسلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خونمون از این شهر دفاع میکنیم!»
شور و حال #شیعیان حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر میکرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرماندهها وارد #عراق شد، با خیانت همین خائنین #موصل و #تکریت رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف #آمرلی رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.»
اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیهالسلام) بودیم که قلبمان قرص بود و او همچنان میگفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل #سیدالشهدا (علیهالسلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا #شهید میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدساتمون رو تخریب میکنه، سر مردها رو میبُره و زنها رو به اسارت میبَره! حالا باید بین #مقاومت و #ذلت یکی رو انتخاب کنیم!»
و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد #هیهات_من_الذله در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق #شهادت بود که از چشمه چشمها میجوشید و عهد نانوشتهای که با اشک مردم مُهر میشد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند.
شیخ مصطفی هم گریهاش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ میکرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! میدونید که بعد از اشغال عراق، #آمریکاییها دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپیجی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.»
مردم با هر وسیلهای اعلام آمادگی میکردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید #مدافعان شهر میشد و حالا دلش پیش من و جسمش دهها کیلومتر دورتر جا مانده بود.
شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راهها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمیرسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیرهبندی کنیم تا بتونیم در شرایط #محاصره دووم بیاریم.» صحبتهای شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد.
عدنان بود که با شمارهای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که #خنجرش را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب #عروسیات عزا شده! قسم میخورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمیذاریم! همه دخترای آمرلی #غنیمت ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_هفدهم
ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست #داعشیها همه تن و بدنمان میلرزید.
اما #غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمیداد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخوابها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»
چهارچوب فلزی پنجرههای خانه مدام از موج #انفجار میلرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم.
آخرین نفر زنعمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکشهای انفجار بهتون نمیخوره!»
اما من میدانستم این کمد آخرین #سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپشهای قلب #عاشقش را در قفسه سینهام احساس کردم.
من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر میشد؟
عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما #دفاع کند. دلواپسی زنعمو هم از دریای دلشوره عمو آب میخورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای #توسل بخونیم!»
در فشار وحشت و حملات بیامان داعشیها، کلمات دعا یادمان نمیآمد و با هرآنچه به خاطرمان میرسید از #اهل_بیت (علیهمالسلام) تمنا میکردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه میلرزد.
صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفسمان را در سینه حبس کرد. نمیفهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجرههای اتاق رفت.
حلیه صورت ظریف یوسف را به گونهاش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا میکرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگندهها شمال شهر رو بمبارون میکنن!»
داعش که هواپیما نداشت و نمیدانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره #آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتشبازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم.
تحمل اینهمه ترس و وحشت، جانمان را گرفته و باز از همه سختتر گریههای یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش میکرد و من میدیدم برادرزادهام چطور دست و پا میزند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد.
با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمیدانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان میداد و مظلومانه گریه میکرد و خدا به اشک #عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد.
مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرتزده نگاهش میکرد و من با زبان #روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم.
ما مثل #پروانه دور عباس میچرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل #شمع میسوخت.
یوسف را به سینهاش چسباند و میدید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلیکوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟»
عباس همانطور که یوسف را میبویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمیدونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح #مقاومت کردیم، دیگه تانکهاشون پیدا بود که نزدیک شهر میشدن.»
از تصور حملهای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانکها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچهها میگفتن #ایرانیها بودن، بعضیهام میگفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچهها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برقها تموم نشده میتونیم گوشیهامون رو شارژ کنیم!»
اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لبهای خشکم به خنده باز شد.
به #همت جوانان شهر، در همه خانهها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباطمان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بیپاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!»
از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد.
نمیدانست از اینکه صدایم را میشنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بیخبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
° سالروز تولد شهید علی جمشیدی 🎂
♡بسم رب عشق♡
.
🍃حدیث دل اینبار راوی گمنامی سربازان #خداست. راوی شهدای گمنام نه! اتفاقا داستان #سربازی با نام و نشان را روایت میکند🙂
.
🍃 میدانی گاهی غبطه میخورم به اینکه در این هیاهوی زمانه که هرکس نام و نشان خویش را #فریاد میزند شما و امثال شما چطور آرام و غرق در #سکوت در کوچه پس کوچه های این شهر قدم میزنید و بی توقع #خدمت میکنید❣
.
🍃میخواهم از اول بگویم. تقویم ورق میخورد ، سی سال پیش اواسط پاییز را نشانم میدهد. ستاره ای دستچین شده از از آسمان به زمین فرود میآید مادرش نام #علی را در گوشش میخواند و قصه های #اهل_بیت میشود لالایی شبانه او😌
.
🍃جلوتر میروم میخواهم پرشی داشته باشم به ۲۱ سال بعد ، قرار نبود از #روضه_گودال ، خیمه های غارت شده و #معجر های نیم سوخته بشنوی و فقط به آه کشیدن و اگر و اما بسنده کنی. از جمله ای که به دیوار اتاقت چسبانده بودی میشد تا ته قصه را خواند، نوشته بودی: پایان ماموریت بسیجی #شهادت است❤
.
🍃چند سال بعد خبر آوردند که #ماموریتت را به نحو احسن به پایان رساندی. اما اینبار هم آهسته و بی هیاهو خبر آمد. گویی از همان اول زندگی ات گره خورده بود به #گمنامی به سکوت و #بی_ریایی😓
.
🍃بارها از رسم و #مکتب و... گفته بودم اما گمنامی را جا گذاشتم یادم رفته بود بگویم در قاموس #مردان_خدا فعل و فاعل هردو گمنامند🌹
.
🍃وحالا #بسیجی_مخلص سی سال گذشت و امروز تولد #سی_سالگی توست، هرچه کنم حق مطلب را نمیتوانم ادا کنم ولی...
#تولدت_مبارک_بسیجی
.
.
🕊به مناسبت سالروز تولد #شهید_علی_جمشیدی
🔹در کنار تک درخت هزار ساله #امامزاده_عبدالوافی ، همانجایی که #ترنم_خورشید ، تا انتهای سنگفرش ها امتداد داشت ، تو بودی و #خلوت_همیشگی ات . #خلوت_آسمانی ات در میان تکاپوی #ساکنان_زمین🙃
.
🔸جدا از نام ، #شور_حسینی ات بود که تورا به #ارباب_شهیدت متصل میکرد . تو بودی و #نام_حسین . تو بودی و #بوی_حسین . تو بودی و #عشق_حسین .
.
🔹عشق حسین ، مشوق راه است و #مروج_دل ، و نمیتوان مسیر وجود را پیدا کرد ، بجز با #عشقی_مقدس ، که تو در سینه میپروراندی ... .❤️
.
🔸#دعوت شده بودی ، به مهمانی میلاد پسر علی بن الحسین . دعوتنامه را ، در میان این یادواره عشق ، #شهیدی به دستت سپرد که نگاهش ، آغاز عزم سفرت به #سوریه شد . نگاهی که آب را هم بی تاب میکرد .🙂
.
🔹عزم سفر به سوریه کردی و تاروپود عشقت ، متبرک به حضور #عمه_مظلوم اهل حرم شد .
.
🔸سفر کردی به یاد #سبکبالان ، و نایب #جاماندگان شدی . آنقدر «اللهم اجعلنا من الذابین عن حرم سیده الزینب(س)» گفتی ، که به قول خودت ، خداوند بر سرت #منت نهاد تا لذت تحمل کمی از سختی های #اهل_بیت را ، توهم بچشی .
🔹هر #سفری ، همسفری میطلبد ، و تو ، عشق را #همسفر خود کردی . هم مسیری ، که تک تک شیار ها ، خاکریز ها و بودن و نبودن ها را به خاطر تنگ میفشرد و گواهی بود ، بر عشق حسین که با بندبند وجودت آمیخته شده بود .
.
🔸تو سفر کردی ، و #شور_حسینی ات را برای ما به یادگار گذاشتی ؛ ما نیز هر روز به رسم عاشقان ، #بوسه بر مسیرت میزنیم ، که نام «حسین» ، همیشه بر #علَم_عشق ، جاودانه بماند... .😌
#ایام_شهادت 🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
https://eitaa.com/piyroo
از همه ی #خواهران عزیزم و از همه ی #زنان امت رسول الله (ص) می خواهم روز به روز #حجاب خود را تقویت کنند ، مبادا #تار مویی از شما ، نظر #نامحرمی را به خود جلب کند ، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود ، مبادا #چادر را کنار بگذارید...
همیشه الگوی خود را ، حضرت زهرا سلام الله علیها و زنان #اهل_بیت قرار دهید .
#شهید_محسن_حججی 🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo