eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــ✼💐✼ـــــــــــــ ــ بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین ـــ ۱۳۶۳/۲/۲۳ ۱۳۹۴/۸/۱۶ 🔶 عزیزم در تاریخ ۱۳۶۳/۲/۲۳ در محله تختی نازی آباد واقع درتهران دیده به جهان گشود دوران کودکی عزیز در کنار پدر و مادر گرانقدرش و برادران عزیزش سپری میشد و در دامان مادر نهضت و مکتب را می آموخت. 🔶از همان دوران طفولیت باهیئت و مسجد آشنا شد و همراه پدر در این مجالس شرکت می جست در همین دوران بود که یکی از برادران عزیزش به مقام# شهادت رسید عزیز فرزند دوم خانواده در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۲۳ روز تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به دست گروهک های در میدان رسالت به همراه سه تن از دوستانش ترور شدن و شربت را نوشیدن. 🔶بعد از عزیز خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک ویلاشهر ساکن شدن. 🔶 عزیزم خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن از همان دوران نوجوانی بسیار و بودن علاقه خاصی به مسائل و داشت و همیشه در این میسر قدم برمیداشت در مدرسه و مسجد بودن و با صوت زیبای خود دل هر کس را به لرزه وامیداشت. 🔶 عزیز دردوران تحصیل هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در هم در . 🔶از دیگر اخلاق های نیکوی عزیز و بود عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت و از هم چیز خود میگذشت در راه برای . 🔶حتی از لباس تن خود میگذشت و در راه ایثار میکرد و مانند خود دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی. 🔶پدر بزرگوار این پایگاه بسیج (ع)بودن و همین امر کمکی شد برای عزیزتا با بسیج آشنا شود ودر بسیج نوجوانان ثبت نام کرد و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد. 🔶بعد از گرفتن دیپلم در سال ۷۹ -۸۰ وارد شد به طور شروع به کار کرد در همین دوران به طور مستمر برای به مناطق جنوب میرفت و پیکر عزیز راتفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به گرفت و در سال ۱۳۸۷ همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله دو دختر دردانه به نامهای و است. 🔶 عزیز با شروع شدن جنگ سوریه با داعش به این جبهه اعزام شدن و ازسال ۱۳۸۹ به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از رشادت های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت چهل روز مقاومت در برابر کفار داعشی در صبح روز ۱۳۹۴/۸/۱۶ پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض نائل آمدن و شهد شیرین را نوشیدن روحش شاد یادش گرامی باد و با همنشین باشد  🙏
❤️ بعضے وقتها؛ میبینم پروفایلت... مُزیّن است بہ... دخترے مشڪین ردا... بالاے ... یا ڪنار رود..‌. در هوهوے باد❗️ و بوجد مے آید نگاهم... نہ از سر ... و یا هوا... ڪہ از رنگ ... و شڪوہ و جلال❗️ بعد میروم سروقت پُست هایت... یڪ در میان... چطور ممڪن است... این همہ تفاوت... فاز بہ فاز❗️ و نگاهم بے و بے وجد میشود... پر از علامت تعجب... و چند سوال❗️ مثلا... یڪ پست... از است و لب عطشان... و درست پست بعد... از طنازے و انتخاب حنابندان❗️ آن هم در جمعے مختلط... و ڪامنت ها روان❗️ و یا یک پست... از بازے با خدا... پراز ادعا و دعا دعا... و درست پست بعد... عڪس نوشته:اگر بگویم دوستت دارم... چہ جوابے میدے،انتخاب ڪن یڪ تا دہ، تو را بہ خدا❗️ بہ من حق بدہ ڪہ بمانم... بین این ... و بگویم وات د فاز و ماذا فازا❗️ میمانم گیج و ... وسط دو علامت سوال⁉️ ڪہ آیا... آن چادر در جایگاہ اشتباہ گرفتہ قرار❓ و یا تو ڪہ ندانستے قدر آن جایگاہ❓ زمان،زمان تعارف نیست... و باید روبرو شد اندڪے با واقعیت ها... تو بودے ڪہ یادت رفت... آمیختہ بودن چادر را بہ ❗️ تو بودے ڪہ تاختے و باختے... را بدون حیا❗️ تو بودے ڪہ گرفتے دست ڪم... معنا و تفسیر پوشش و ردا❗️ وگرنہ که... چادر جایش درست هست... درست بالاے سرت... با همان ابهت و بی مثال❗️ پس... مثال دیگران نگویمت... تعویض ڪن عڪس را... یا ڪہ اول چادر بردار... بعد بتاز و بتاز❗️ چرا ڪہ چادر تقصیرے ندارد... و این تو هستے... ڪہ نیستے قدردان❗️ خب❗️ من با تو... دارم چند ڪلمہ حرف حساب❗️ چادرے ماندن،نگهدارے میخواهد... عزیزِ جان... براحتے نبودہ و نیست... ارزندہ نگہ داشتن این دُرِّ گران❗️ یڪ تڪہ پارچہ بے معنا... ڪہ مفتخر بودن ندارد،جنس ارزان... پس برگرد... برگرد... برگرد بہ جایگاهت... تو را قسم بہ... گوشہ ے چادر مادرجان❗️ تصورڪن❗️ عروسے ڪہ... براے بالا رفتن... دست داماد را گرفتہ... و میرود پلہ بہ پلہ... آرام آرام... تو اے مشڪین پوشم... نگاہ ڪن بہ دستان مادر... بگو یا ... و برگرد... برگرد... پلہ بہ پلہ... آرام آرام❗️ بہ جایگاهت... بہ چادر❗️ بعلاوہ ے حیا❗️https://eitaa.com/piyroo