eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
17.6هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ❀🔹🌺❀🔹🌺❀🔹 ا 🌺❀🔸🌺❀🔸 ا ❀🔹🌺❀🔹 ا 🌺❀🔸 ا ❀🔹 ا 🌺 ا🔸 ♦️ذهن مستعد و پر کار او را به حوزه‌ی علمیه‌ی قم کشاند و مدّتی را در مدرسه‌ی شیخیین  مشغول به تحصیل شد. ♦️ولی آن فضای جذاب علمی‌ هم این جوان عاشق را از جبهه‌ها و دوستانش جدا نکرد و از حوزه‌ی علمیه‌ی قم چندین بار به جبهه اعزام شد. ♦️از سرمایه‌های بزرگ در طول عمر کوتاه البته پر برکت به نقل از خانواده بزرگوارش عشق و ارادت خالصانه به جد بزرگوارش حضرت ابا عبداللّه الحسین (علیه السلام) بود چنان‌چه به خانواده گفت شعری در رسای جدم حسین ابن علی (علیه السلام)  را بر روی مزارم بنویسیّد. ♦️ به والدین، انجام ، دوری از ، تقیّد به شب زنده داری، و ، رویی و بین خانواده از صفاتی است که خانواده از ایشان نقل می‌کنند. ♦️ولی این‌ها در مقابل داشته‌های معنوی ناچیز بود و شاید دلیل آنکه نام مسعود را نام مستعار خود پسندیده بود حکایت از حرکت معنوی او داشت. https://eitaa.com/piyroo
✳ در گوشه‌ای در میان خادم‌ها ایستاد 🔻سردار شهید بیشتر اوقات پایین (ع) می‌نشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان می‌داد🙏 زمانی هم که در کنار ضریح قرار می‌گرفت، بسیار رفتار می‌کرد. 🔹یک بار در مراسم ‎خوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، سردار سلیمانی🌷 در حالی که لباس به تن داشت، اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت❌ و در گوشه‌ای بین ۴۹ هزار خادمی که حضور یافته بودند، با تمام و آرام ایستاد. ✍راوی: مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی 💚 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
شهید احمد مکیان از کریم بود، او در کردار و ، و ، خاص و عام بود و با رفتارش دل همگان را به‌دست می‌آورد. مقید بود، کسی از دستش ناراحت نشود. و ، و و و مردانگی‌اش در قاب چند جمله نمی‌گنجد. را بالاترین مقام خودش بعد از قرار داده بود که باید حرفش را گوش داد و توصیه می کرد اگر می خواهیم پیشرفت کنیم باید پشت سر رهبر باشیم. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ پدر شهید نقل میکند: یک بار که از سوریه برگشته بود به احمد گفتم از آنجا چیزی بگو تا من هم استفاده کنم. گفت بابا یقین دارم تا خواست خدا نباشد من شهید نمی شوم. بعد تعریف کرد که آخر شب منطقه ای را گرفتیم و چون خیلی خسته بودیم در خانه ای خوابیدیم. بعد از اینکه بیدار شدیم فهمیدیم وسط تله هستیم و دورمان مواد منفجره است و نخهایی روی زمین گذاشته اند که اگر پایمان به آنها بخورد منفجر می شود. از کار خدا وقتی خوابیدیم مثل یک مرده خوابیدیم و هیچ حرکتی نکردیم. کوچکترین حرکتی باعث انفجار می شد. می گفت آنجا پیدا کردیم تا نخواهد ما نمی شویم.  شهید مکیان وصیت کرده بود، روی سنگ قبرش فقط بنویسند: «». https://eitaa.com/piyroo