eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 الهه خندید و گفت: _پس معتاد شدی رفت. _معتاد شدم؟ اوه خبر نداری. بیچاره ام کردی. _به من چه من که همون اول گفتم بت _بله خانم گفتی اعتیاد میاره ولی تند تندم برام جور کردی. نامزدت نشسته بود رو منبعش خیالی نبود که برات. _الهه پشت تلفن از خنده ریسه رفته بود. _خدا نکشتت ترنج حالل یکی این حرفا رو بفهمه چی فکر میکنه. منم خندیدم و گفتم: _نترس بابا هیچ کس تو این خونه حواسش به من نیست. حالا کی بیام بگیرم؟ _چی چی و بگیری. بابا تمام شد دیگه ندارم. _از اون اولش که می خواستی منو بیاری تو خط خوب بلد بودی مفت مفت بریزی تو دست و بالم حالا که گرفتار شدم نداری. _خوب چکار کنم؟ همه خوباشو خوندی دیگه ندارم. نشستم روی تخت و گفتم: _پس من چه غلطی بکنم؟ _یه دونه دارم. ولی خودم دارم خونمش آمارشم در آوردم آخرش خوبه. تا فردا عصر تمامه. _اوه تا فردا عصر تازه اونم یه دونه. _پس همین به دونه هم ندارم. _نه نه غلط کردم فردا عصر خوبه.باشه بابا. اومدم حرف بزنم که احساس کردم یک نفر پشت دره.با تعجب رفتم طرف در و گفتم:ا لی یه دقیقه گوشی. بعدم در و باز کردم. کسی نبود. شونه هامو بالا انداختم و رفتم طرف بالکن. _خوب کجا بیام؟ _ ساعت چهار بیا همون نیمکت جلوی بوفه پارک. باشه. ولی اگه تونستی یه کم برام بیشتر جور کن یه دونه خیلی کمه. _باشه ببینم تا فردا می تونم از بچه ها برات پیدا کنم. _خیلی خانمی. _ اونکه صد البته. کاری نداری؟ نه. _پس برو به خماریت برس. _ای ای گفتی خماری بد دردیه. الهه اه کشید و گفت: _ کشیدم می دونم چی میگی. خندیدم و خداحافظی کردم. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻