eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 .بعد دستش را زد زیر چانه اش و گفت: -این دوست داداشت نمی خواد زن بگیره. ترنج همانطور که به سقف زل زده بود گفت: -چیه تصمیم به ازدواج گرفتی؟ مهتاب هم مثل ترنج نشست و گفت: -آره خیلی دلشم بخواد. بعد هم خندید و صدای آهنگ را بلند کرد. بچه ها توی کلاس گوشه و کنار داشتند درباره ارشیا صحبت می کردند و ترنج و مهتاب همانجور که دراز کشیده بودند داشتند به حرفهای انها گوش میداند. -فکر کنم این منصوری ترشیده خودشو انداخته به مهرابی. -غلط کرده. -وای بچه ها یعنی کی زنش میشه؟ -اصلا از کجا که دوست دختر نداشته باشه. -نه بابا به جذبه اش نمی خوره. -اوه تو این مردا رو نمی شناسی یه مارمولکایی هستن که نگو یکی از یک گوشه پراند: -معلومه تو خوب می شناسیشون. و همه از این حرف خندیدند 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻