eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
37.1هزار عکس
17.6هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 .سوری خانم نشست جلوی ترنج و گفت: -چرا الکی دستکاریش میکنی؟ ترنج باز هم مشغول کندن پانسمان شد و گفت: -این چیه به این قلمبه گی. اینجوری صد سال دیگه هم خوب نمیشه. اینو میکنم یه گاز استریل می چسبونم روش. -نکن ترنج به خدا عفونت میکنه. با کنده شدن پانسمان ترنج یک لحظه اخم کرد. بعد هم بلند شد و پانسمان را توی سطل انداخت. سوری خانم نگاهش را از دست ترنج که حالا جای زخمش کاملا معلوم بود گرفت و گفت: -وای ترنج زود روشو بپوشون. دلم داره یه جوری میشه. ولی ترنج داشت با انگشت بخیه ها را انگولک می کرد. سوری خانم باز هم اعتراض کرد: -نکن ترنج دلم آشوب میشه. می خوای دوباره سرباز کنه؟ ترنج خندید و از توی کابینت جعبه ای را بیرون کشید و مشغول پانسمان مجدد دستش شد. و با لحن شوخی گفت: -نترسین این بار بخیه کرده هیچی روشم پس دوزی کرده به این راحتی باز نمیشه. سوری خانم بلند شد و گفت: - وای خدا نگاه این بچه رو اول صبحی چی به هم می بافه آدم دل آشوبه میگیره 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻