🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_90
بعد که از رفتار ارشیا تعریف کردم..
آنی مثل یک متخصص گفت:
_ببین وقتی یه پسری برا یک دختری غیرتی بازی در میاره یا هواشو داره
یعنی با بقیه واسش فرق داره.
یک کم امیدوار شدم.
_راس میگی؟
_معلومه.
_ولی ارشیا خیلی هم به من توجه نکرد.
_باشه دیونه مگه نمی گی سینا رو از روبروی شما بلند کرده
_چرا ولی شاید بخاطر آتنا باشه.
_فکر نکنم. اینکه فهمیده ناراحت شدی چی؟
_نمی دونم.
_ولی من می دونم. این ارشیا خان دلش پیش این ترنج خوشکل خودمون گیر کرده.
لبم و
گازگرفتم.
_تو اینجوری فکر میکنی؟
_اهوم.حالا من باید چکار کنم. شاید تا ابد حرفی نزنه.
_خوب باید یه جوری بش حالی کنی.
_یعنی چکار کنم؟
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻