فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻سومین پویش مردمی بزرگداشت شهید ابراهیم هادی و اربعین فراق سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی
🎤با سخنرانی:جانباز شیمیایی برادر سید رضا متولی مسئول انجمن راویان دفاع مقدس استان فارس
🎤و با روایتگری:برادر داوود دهقان
💽همراه با فروش محصولات فرهنگی وفروش ویژه کتاب سلام بر ابراهیم وفروش کتاب جدید شهید هادی با عنوان خدای خوب ابراهیم
📝و همچنین مسابقه و اهدای جایزه به بهترین دل نوشته ویا متن ادبی با شهید سلیمانی ویژه سنین ۱۵ تا۳۵ سال و ارسال به۰۹۳۶۵۲۴۹۸۶۲
📆وعده دیدار:پنج شنبه ۹۸/۱۱/۲۴ساعت۳الی۵ عصر در گلزار شهدای مرودشت
💭پنج شنبه عصر را جایی قول ندهید همگی دعوت هستین.
@piyroo🌷🌷
38.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #فیلم_کوتاه
آخرین سخنان و لحظه های قبل از شهادت شهید #مهدی_باکری از زبان فرماندهان دفاع مقدس
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
امیرمهدی از امیدیه ،خوزستان،راهپیمایی ۲۲بهمن۹۸
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در فراق پدر.....
غمونه ای به زبان لری....
#سردار_دلها
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید
#حبیب_کربلای_ایران_چه_کسی_بود؟
⭕️همرزم #سپهبد_شهید_سلیمانی با بیان اینکه اسم #رمز_حاج_قاسم در دوران دفاع مقدس "#حبیب" بود گفت: زمانی که با حاج قاسم کار داشتم پشت بیسیم میگفتم "حبیب حبیب طوسی" و حالا حبیب رزمندگان کرمانی کنار یاران شهیدش آرمیده است.
#حبیب_رزمندگان_کرمانی
#سردار_دلها
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ببینید #نماهنگ زیبای مالک اشتر
🎼ای مالک اشتر ای سپهدار
ای شیر میدان ای علمدار
بعد تو میهن بیدارتر شد
🏴 به مناسبت اربعین حاج قاسم سلیمانی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♦ امام خامنهای:
شهادت، مرگ انسانهای زیرک و هوشیار است که نمیگذارند این جان، مفت از دستشان برود و در مقابل، چیزی عایدشان نشود.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید گمنامی که خودش آدرسش را به دخترش داد و از گمنامی در آمد
#شهیدان_زنده_اند
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
وقتی میخواهند
به استقبال #شهادت بروند
⇜با بهترین سیما😍
⇜با #بهترین لباس
⇜و بهترین #ذِکـر
می روند🕊🌷
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🍂 🔻 #خاکریز_اسارت روایت اسرای مفقود الاثر 💢 قسمت دویست و پنجاه و سوم: روزهای سخت دانشجو
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
روایت اسرای مفقود الاثر
💢 قسمت دویست و پنجاه و چهارم:
فرار دانشجوئی (6)
سوتی که کار رو خراب کرد
هوا سرد بود و شیشۀ درای عقب پایین بود راننده گفت : «ارفعوا الجام» یعنی شیشهها رو بالا بکشید. حواسم نبود اینو به فارسی ترجمه کردم و به بچه ها گفتم میگه شیشهها رو بالا بکشید.!! راننده چشماش گِرد شد و ترسید و شروع کرد به التماس کردن که من عیالوارم، بدبختم به من رحم کنید. به سه راهی مندلی خانقین رسیدیم. راننده با التماس گفت اگه میشه همینجا پیاده بشید من از یه مسیر دیگه میرم. چند تا نورافکن سه راه رو روشن کرده بود و یه نگهبان هم اونجا وایساده بود. نگهبان مشکوک شد و کمی به ما نزدیک شد. به راننده گفتم جلوتر برو. اون قدر جلو رفت که دیگه مطمئن شدیم نگهبان بی خیالمون شده و دنبالمون نمیاد. به راننده گفتم اوگف یعنی بایست. به بچه ها هم گفتم پیاده شید. پیاده شدیم و ماشین رفت. نگهبانی که دم سه راه بود مقداری دنبالمون اومد و حتی ایست هم داد اما محل نذاشتیم و فاصله مون رو بیشتر کردیم.
برنامه این بود که هیچگونه درگیری فیزیکی نداشته باشیم.از بیراهه بسمت مندلی راه افتادیم. بارون مسیر حرکتمون رو کاملا گِلی کرده بود و امکان حرکتِ سریع رو ازمون گرفته بود. دیگه هوا داشت روشن میشد. همین طور که از کنار جاده می دویدیم بازم یه گله سگ بهمون حمله کردن. پا به فرار گذاشتیم ولی وِلکن نبودن. به بچهها گفتم تنها راهش اینه که ما بهشون حمله کنیم با سنگ و کلوخ دنبالشون کردیم و اونا هم ترسیدن و در رفتن. مدتی راه رفتیم تا رسیدیم یه زیرگذر.
نماز صبح رو همونجا خوندیم و کمی استراحت کردیم. دیگه نمیشد از کنار جاده رفت. بیابون هم گِلی بود و حرکتمون رو حسابی کُند میکرد. مشورت کردیم و هاشم یه استخاره انداخت و گفت بریم سرِ جاده و تا مندلی با ماشین بریم. رفتیم سر جاده. هوا روشن شده بود و همه ی لباسامون گِلی بود. تا اینجا حدود ۱۵ کیلومتر از بیمارستان فاصله گرفته بودیم و تازه رسیده بودیم نزدیک سیم خاردارای اردوگاه ۱۸ بعقوبه. برای اولین بار بعد از سه سال و خوردهای از بیرون به اردوگاه نیگاه میکردیم و این خیلی باشکوه بود. اولش یه ماشین نظامی رد شد ما سینه ی جاده خوابیدیم تا ما رو نبینه.
ادامه دارد ⏪
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#پای_درس_استاد
🌎 مَثَل دنیا به جهان آخرت
@piyroo🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹
#سبک_زندگی
#شهــید احـــمد ڪافـــی
آدم خوبی باش اما #مغــرور نباش
هیچڪس را بد ندان مـــــردم را با
چشـــم پســـتی و ذلت نگاه نڪن!
اگر میخـواهی رشــــد پیدا ڪنی و
ڪسی شوی باید #هــمه را بهتر از
خودت بدانی درختی که میوه دارد
شاخهاش پایین است آدماگر بارش
شود متواضـــع و فــــروتن است و
ســـرش پایـــین است.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
🔴 توهین یکی از مدافعان حرم به #سردار_سلیمانی در بین سخنرانی ایشان
💠 یکی از روزهایی که نزدیک عملیات سرنوشتساز حلب بود #حاج_قاسم_سلیمانی رزمندگان را جمع کرده بود و برایشان صحبت میکرد. به آنها میگفت سعی کنید روی پای خودتان باشید. تلاش کنید خَلَف صالحی برای پیشینیانتان باشید و... در اثنای صحبتهای حاج قاسم یکی از برادران مدافع حرم که ظاهراً حاج قاسم را نمیشناخت از انتهای جمعیت بلند شد و فریاد زد: حاج آقا تو که این قدر ما را موعظه میکنی خودت گروه چندی؟ ما همه مات مانده بودیم. از شدت تعجب و ناراحتی زبانمان بند آمده بود. تا آمدیم خودمان را جمع و جور کنیم و حرفی بزنیم دیدیم حاج قاسم شروع کرد به جواب دادن: من گروه صفر هستم. گریه میکرد و میگفت: من هنوز لیاقت پیدا نکردم...
📄 روزنامه کیهان، ۲۶ اسفند ۱۳۹۷
#شهید_سلیمانی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
دلم،
به مشبک های ضریحت
چه محتاج است ...
#امام_رضاجانم💚
صلوات خاصه🍃🌹
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتگری شهدایی قسمت582
#پیشنهاد_دانلود
روایتگری #حاج_حسین_کاجی در مورد کیفیت شهادت #شهید_یوسف_داورپناه از زبان مادر شهید
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
🍁شهید «منصور کلبادینژاد»
نام پدر: علی
«عبدالرحمان، ابراهیم و منصور»، نام سه تن از امامزادههای «سفیدچاه» است. پدربزرگش به تأسی از این سه امامزاده، نام او و برادرانش را انتخاب کرد.»
این، گفتههای «مرضیه» است؛ مادر مومنی که در آبان ۱۳۴۴، صاحب فرزندی شد که نامش را «منصور» نهادند.
منصور از کودکی، همراه همیشگی پدرش «علی»، در مسجد و مراسم دینی بود.شوق یادگیری قرآن در او به گونهای بود که ایام تابستان را به مکتبخانه میرفت و نزد «کربلاییکلثوم»، قرآن میآموخت.
با اتمام مقاطع ابتدائی و راهنمایی در مدرسه «مازیار» زادگاهش، تحصیلاتش را در دبیرستان «شهید بهشتی» فعلی این شهر از سر گرفت.
ناگفته نماند که منصور، کلاس اول و دوم ابتدائی را بهدلیل هوش بالا با هم خواند و از معلمش «یزدان خداجوی»، یک گلدان هدیه گرفت.
در بیان تقیدات دینی این فرزند نیکسیرت، همین بس که در ادای فرائض واجب و مستحب، اهتمامی خاص داشت. با قرآن، این مصباح هدایت بشر نیز، مانوس بود و در عمل به فرامین آن، کوشا.
او که همواره خود را به زیور خصائل نیک میآراست، در ادب و تواضع نسبت به والدین، و اطاعتپذیری از آنان، زبانزدی خاص داشت. همچنین، به سبب خوشروئی و ملاطفت در رفتار و گفتار با دیگران نیز، نزد همگان محبوب بود.
با ظفرمندی انقلاب، منصور فعالیتهایش را در دفتر حزب جمهوری، پایگاه بسیج، انجمن اسلامی، گشتهای شبانه و حضور در جلسات سیاسی و دینی از سر گرفت.
با گفتههای «رضا محمودجانلو»، فصل انقلاب زندگی همکلاسیاش را چنین مرور میکنیم: «در سال ۵۸ که در دوران راهنمایی بودیم، اوج فعالیت گروهکهای ضد انقلاب بود. دو، سه نفر از معلمهایمان از لحاظ عقیده، منحرف بودند و دائم در کلاس از سازمان منافقین طرفداری میکردند. منصور که تحمل این عقاید منحرف را نداشت، میگفت که نباید در کلاس او شرکت کنیم؛ حرام است. ما هم در کلاس به دوگروه تشکیل شده بودیم. یک دسته طرفدار منافقین که معلمها با آنها همکاری میکردند؛ و یک عده هم من، منصور، رحیم کلبادینژاد[۱] و سمیعالله مظفری بودیم. مسئولیت این گروه، با منصوربود. وقتی معلم به کلاس میآمد، او به بچهها اشاره میکرد. بعد با هم از کلاس خارج میشدیم و به حیاط مدرسه میرفتیم. مدیرمان که یک اخراجی بود، ما را تهدید کرد که همه شما را مردود میکنم. اما منصور، یکتنه در برابر او میایستاد و میگفت: اشکال ندارد. بهتراز این است به کلاسی برویم که در آن، علیه انقلاب حرف میزنند. ما شهید دادیم و اجازه نمیدهیم این حرفها در کلاس زده شود. عاقبت،کار به جایی کشید که منصور با مدیر مدرسه درگیر شد. بعد، ما را از مدرسه اخراج کردند. تا اینکه با آمدن افرادی انقلابی به آن مدرسه، دبیرمان اخراج شد.»
با شروع جنگ تحمیلی، منصور در ابتدای حضورش در جبهه، یک نیروی عادی بود. سپس، بعد از طی دوره آموزش در پادگان نصر تهران، به عنوان فرمانده دسته، جانشین و فرمانده گردان امامحسین(ع) مشغول به خدمت شد. علاوه بر آن، در کسوت پیک تیپ و مسئول نظارت محور تیپ یک نیز، خدمات ارزندهای از خود ارائه نمود.
عملیاتهای کربلای ۱، قدس ۱ و ۲ ، والفجر مقدماتی، ۴ و ۶، از جمله آوردگاههای حضور منصور بهشمار میرود.
ناگفته نماند که منصور در طول مدت حضورش در دوران دفاع مقدس، سه بار دچار جراحت شد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
خاطرات #شهیدمنصورکلبادی_نژاد
«مهدی خادملو»، از همرزم آن روزهایش شنیدنی است: «در عملیات والفجر ۶ در منطقه عملیاتی چیلات، آماده خطشکنی شده بودیم. وقتی وارد منطقه شدیم، دیدیم مقداری موانع و سیم خاردار مانده که برداشته نشد. همان موقع، دستور حرکت هم داده بودند. اگر ما نمیرفتیم، شاید مشکلات جدی برای کلیه یگانهای حاضر در خط، به وجود میآمد. منصور اینجا به عنوان فرمانده میبایست نیروهای خود را هدایت میکرد؛ اما بچهها پشت سیمخاردار متوقف شده بودند. فرصتی برای برداشتن موانع درآن تاریکی شب نبود. در این لحظه، او اُورکت خود را درآورد و روی سیمخاردار گذاشت و بعد، رویش خوابید تا نیروها از بدنش رد شوند. بچهها کمی امتناع کردند؛ اما بعد با اشاره او، یکی پس از دیگری، با رد شدن از جسمش، از سیمخاردار عبور کردند و به موانع یورش کردند.»
منصور علاوه بر حضور مستمر در میدان مبارزه، در پشت جبهه نیز، با حضور در سخنرانیها و محافل مختلف، در صدد تبیین مسئله جنگ، اهمیت حضور در جبهه و دفاع از انقلاب بود.
او در تهیه و توزیع کمک های مردمی به منطقه نیز، تلاشی وافر داشت.
منصور تابع محض رهبر بود. بارها به او میگفتند: «تا کی میخواهی به جنگ بروی؟» میگفت: «تا زمانی که جنگ است؛ چون امام امرکرده است.»
سخنش در باب مقوله جنگ اینگونه بود: «شرکت در جنگ، تکلیفی الهی است. امروز جنگی شده، و ما باید در آن، آزمایش شویم. هر کس باید خودش را محک بزند. چنانکه در زمان امامحسین(ع) جنگی بود که در آن، طرفداران واقعی ایشان مشخص شدند. غیر طرفدارانش هم همینطور. امروز دو باره دوران امامحسین(ع) تکرار شده است. حالا به فرموده امام، این جنگ حق علیه باطل است که به ما تحمیل شده است. پس، وظیفه تک تک جوانان این است که بیایند و از مملکت خود دفاع کنند؛ چون امامشان امرکرده است.»
وامّا روایتی از مادر؛ «وقتی راهی جبهه شد، خیلی دلتنگش میشدم. شبها به حیاط میآمدم و با ستارهها حرف میزدم. هر بار که به منطقه میرفت، نمیگذاشت بدرقهاش کنم. میگفت: مادر! همین دم در بایست. من میروم، تو از همینجا به من نگاه کن. من هم از همان دم در نگاهش میکردم و با گریه، پشتسرش آب میریختم.»
و سرانجام، منصور در ۲۸ اسفند ۱۳۶۶، طی عملیات کربلای ۱۰ در منطقه خُرمال به فیض شهادت نائل آمد و به جمع همکلاسیهای شهیدش، چون «علیجان خواجیان و رحیم کلبادینژاد» پیوست. سپس، بعد از تشییع بر شانههای اهالی شهر، در آرامگاه شهدای «سفیدچاه» آرام گرفت؛ جایی که اینک، تنها مأوای همسرش «مهناز امیرخانلو» و دردانهاش «مطهره» است.
«شیرعلی مجریان» از نحوه شهادت همرزمش میگوید: «قبل از شروع عملیات کربلای ۱۰، در نزدیکیهای دزلی، آماده حرکت به سمت منطقه بودیم. منصور در آن روز، نسبت به عملیاتهای قبل، حال دیگری داشت. نیروها را به ستون کرد و از ابتدا تا انتهای ستون، یکی یکی با همه روبوسی کرد و حلالیت گرفت. گویا میدانست این آخرین دیدار است. بعد، با دستور حرکت، نیروها رهسپار منطقه شدند. او از جلو حرکت میکرد. دشمن منطقه را شیمیائی زده بود و خیلی از بچهها آلوده شده بودند. ما از پشت سر حرکت میکردیم. وقتی به منصور رسیدیم، برای ادامه عملیات، از او کسب تکلیف کردیم. وی کاملا شیمیائی شده بود. بچهها دورش بودند. منصور دیگر نمیتوانست حرف بزند. گفتم پیشش بمانم؛ امّا او با اشاره دستش، فهماند که ادامه بدهیم. ما به سمت جلو حرکت کردیم. چند لحظه بعد، حال منصور بد شد و او را با سختی، به عقب منتقل کردند؛ در حالی که او به شهادت رسیده بود.»
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به
نیابت از
#شهیدمنصور_کلبادی_نژاد
جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج»
و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان ....
» اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸
#التماس_دعای_فرج
ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا
🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید
#شهیدمنصور_کلبادی_نژاد
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة_فی_سبیلک_مع_رفقائنا_به_حق_دماء_الشهدا
#ملتمس_بهترین_دعا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
💠دعـــــاے فـــرج💠
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅