eitaa logo
پیام معنوی
3.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۱۰۳۱)) 🔰(۳۵) 📚 📕۳_توحید 👈باب۱ و اثبات محدث 🌿۱ 💠قسمت الف 🕯شماره ۲۴۱ ✍هشام بن حکم گوید: در مصر زندیقى بود که سخنانى از امام صادق علیه السلام به او رسیده بود به مدینه آمد تا با آن حضرت کند در آنجا به حضرت برنخورد، باو گفتند به مکه رفته است، آنجا آمد، ما با حضرت مشغول بودیم که به ما رسید: نامش عبدالملک و کینه‏اش ابو عبدالله بود، در حال طواف شانه‏اش را به شانه امام زد، حضرت فرمود: نامت چیست؟ گفت نامم: عبدالملک، (بنده سلطان): فرمود: کینه‏ات چیست؟ گفت: کنیه ام ابوعبدالله (پدر بنده خدا) حضرت فرمود: این ملکى که تو بنده او هستى؟ از ملوک زمین است یا ملوک آسمان و نیز بمن بگو پسر تو بنده خداى آسمانست یا بنده خداى زمین، هر جوابى بدهى محکوم مى‏شوى (او خاموش ماند)، هشام گوید: به زندیق گفتم چرا جوابش را نمى‏گوئى؟ از سخن من بدش آمد... ⚡نکته:امام از موضوع کوچک و دم دستى که پرسیدن نام و کینه زندیق بود شروع فرمود بالاخره او را محکوم و به ایمان و توحید کشانید و همچنین در حدیث بعد که با ابن ابى الموجاء در کنار خانه خدا مباحثه مى‏فرماید از همان طواف مردم مسلمان که بچشم مى‏خورد شروع مى‏کند سپس حالات نفسانى او را که از همه چیز باو نزدیکتر است گواه مى‏آورد و او را مجاب مى‏نماید، در حدیث چهارم که بر مرد دیصانى احتجاج مى‏فرماید، کودکى نزدش نشسته و با تخم مرغى بازى مى‏کند حضرت همان تخم مرغ را گرفته و با آن شروع مى‏فرماید اینها دلالت دارد اولاً بر مهارت و زبر دستى امام در طرز استدلال و ثانیاً بر اینکه هر موجودى اگرچه بسیار کوچک و پیش‏پا افتاده باشد گواه وجود صانع حکیم است و ثانیاً اینکه توحید فطرى بشر است و اثبات آن بتعمق و تجسم نیاز ندارد و همیشه راه پر پیچ و خم دور و تسلسل را نباید پیمود اگر دختر 9 ساله و مردم ضعیف العقل بخدا شناسى مکلف شده‏اند از طاقشان خارج نیست و خداشناسى بهمان مقدار فهمشان کافى و مجزى است 🦋أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ قَالَ لِی هِشَامُ بْنُ الْحَكَمِ كَانَ بِمِصْرَ زِنْدِیقٌ تَبْلُغُهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)أَشْيَاءُ فَخَرَجَ إِلَى الْمَدِینَةِ لِيُنَاظِرَهُ فَلَمْ يُصَادِفْهُ بِهَا وَ قِیلَ لَهُ إِنَّهُ خَارِجٌ بِمَكَّةَ فَخَرَجَ إِلَى مَكَّةَ وَ نَحْنُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فَصَادَفَنَا وَ نَحْنُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فِی الطَّوَافِ وَ كَانَ اسْمُهُ عَبْدَ الْمَلِكِ وَ كُنْيَتُهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَضَرَبَ كَتِفَهُ كَتِفَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)مَا اسْمُكَ فَقَالَ اسْمِی عَبْدُ الْمَلِكِ قَالَ فَمَا كُنْيَتُكَ قَالَ كُنْيَتِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَمَنْ هَذَا الْمَلِكُ الَّذِی أَنْتَ عَبْدُهُ أَ مِنْ مُلُوكِ الْأَرْضِ أَمْ مِنْ مُلُوكِ السَّمَاءِ وَ أَخْبِرْنِی عَنِ ابْنِكَ عَبْدُ إِلَهِ السَّمَاءِ أَمْ عَبْدُ إِلَهِ الْأَرْضِ قُلْ مَا شِئْتَ تُخْصَمُ قَالَ هِشَامُ بْنُ الْحَكَمِ فَقُلْتُ‏ لِلزِّنْدِیقِ أَمَا تَرُدُّ عَلَيْهِ قَالَ فَقَبَّحَ قَوْلِی... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۱ رواية:۲۱۱ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۱۰۳۲)) 🔰(۳۵) 📚 📕۳_توحید،حدیث۱ 👈باب۱ و اثبات محدث 🌿۱ 💠قسمت ب 🕯شماره ۲۴۲ ✍...امام صادق(ع) به زندیق فرمودند: چون از فارغ شدم نزد ما بیا زندیق پس از پایان طواف نزد امام  آمد و در مقابل آنحضرت نشست و ما هم گردش بودیم، امام به زندیق فرمود: قبول دارى که زمین زیر و زبرى دارد؟ گفت: آرى فرمود: زیر زمین رفته‏اى؟ گفت: نه، فرمود: پس چه مى‏دانى که زیر زمین چیست؟ گفت: نمى‏دانم ولى گمان مى‏کنم زیر زمین چیزى نیست! امام فرمود: گمان درماندگى است نسبت به چیزیکه به آن یقین نتوانى کرد. سپس فرمود: به آسمان بالا رفته‏اى؟ گفت: نه فرمود: میدانى در آن چیست؟ گفت: نه فرمود: شگفتا از تو که به مشرق رسیدى و نه به مغرب، نه به زمین فرو شدى و نه به آسمان بالا رفتى و نه از آن گذشتى تا بدانى پشت سر آسمانها چیست و با اینحال آنچه را در آنها است (نظم و تدبیرى که دلالت بر صانع حکیمى دارد) منکر گشتى، مگر عاقل چیزى را که نفهمیده انکار مى‏کند؟!! زندیق گفت: تا حال کسى غیر شما با من اینگونه سخن نگفته است امام فرمود: بنابراین تو در این موضوع شک دارى که شاید باشد و شاید نباشد! گفت شاید چنین باشد. امام فرمود: اى مرد کسى که نمى‏داند بر آنکه مى‏داند برهانى ندارد، ندانى را حجتى نیست‏... ⚡امام بدون آنکه خود وارد استدلال طولانى شود از زندیق سؤالات کوتاهى فرمود و او را طبق جواب خودش محکوم کرد و این بهترین طریقه مباحثه و جدال با حسن است که قرآن کریم بدان امر فرموده است 🦋...فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِذَا فَرَغْتُ مِنَ الطَّوَافِ فَأْتِنَا فَلَمَّا فَرَغَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَتَاهُ الزِّنْدِیقُ فَقَعَدَ بَيْنَ يَدَيْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ نَحْنُ مُجْتَمِعُونَ عِنْدَهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)لِلزِّنْدِیقِ أَتَعْلَمُ أَنَّ لِلْأَرْضِ تَحْتاً وَ فَوْقاً قَالَ نَعَمْ قَالَ فَدَخَلْتَ تَحْتَهَا قَالَ لَا قَالَ فَمَا يُدْرِیكَ مَا تَحْتَهَا قَالَ لَا أَدْرِی إِلَّا أَنِّی أَظُنُّ أَنْ لَيْسَ تَحْتَهَا شَيْ‏ءٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَالظَّنُّ عَجْزٌ لِمَا لَاتَسْتَيْقِنُ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ أَ فَصَعِدْتَ السَّمَاءَ قَالَ لَا قَالَ أَفَتَدْرِی مَا فِیهَا قَالَ لَا قَالَ عَجَباً لَكَ لَمْ تَبْلُغِ الْمَشْرِقَ وَ لَمْ تَبْلُغِ الْمَغْرِبَ وَ لَمْ تَنْزِلِ الْأَرْضَ وَ لَمْ تَصْعَدِ السَّمَاءَ وَ لَمْ تَجُزْ هُنَاكَ فَتَعْرِفَ مَا خَلْفَهُنَّ وَ أَنْتَ جَاحِدٌ بِمَا فِیهِنَّ وَ هَلْ يَجْحَدُ الْعَاقِلُ مَا لَا يَعْرِفُ قَالَ الزِّنْدِیقُ مَا كَلَّمَنِی بِهَذَا أَحَدٌ غَيْرُكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَأَنْتَ مِنْ ذَلِكَ فِی شَكٍّ فَلَعَلَّهُ هُوَ وَ لَعَلَّهُ لَيْسَ هُوَ فَقَالَ الزِّنْدِیقُ وَ لَعَلَّ ذَلِكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّهَا الرَّجُلُ لَيْسَ لِمَنْ لَا يَعْلَمُ حُجَّةٌ عَلَى مَنْ يَعْلَمُ وَ لَا حُجَّةَ لِلْجَاهِلِ... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۳ رواية:۲۱۱ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۱۰۳۳)) 🔰(۳۵) 📚 📕۳_توحید،حدیث۱ 👈باب۱ و اثبات محدث 🌿۱ 💠قسمت ج 🕯شماره ۲۴۳ ✍...(امام صادق علیه السلام به زندیق فرمودند)اى برادر اهل مصر از من بشنو و دریاب ما هرگز درباره خدا نداریم، مگر خورشید و ماه و شب و روز را نمى‏بینى که به افق در آیند، مشتبه نشوند، بازگشت کنند ناچار و مجبورند مسیرى جز مسیر خود ندارند، اگر قوه رفتن دارند؟ پس چرا بر مى‏گردند، و اگر مجبور و ناچار نیستند چرا شب روز نمى‏شود و روز شب نمى‏گردد؟ اى برادر اهل مصر به خدا آنها براى همیشه (به ادامه وضع خود ناچارند و آنکه ناچارشان کرده از آنها فرمانرواتر (محکمتر) و بزرگتر است، زندیق گفت: راست گفتى، سپس امام فرمود: اى برادر اهل مصر براستى آنچه را به او گرویده‏اند و گمان مى‏کنید که دهر است، اگر دهر مردم را میبرد چرا آنها را بر نمى‏گرداند و اگر بر مى‏گرداند چرا نمى‏برد؟ اى برادر اهل مصر همه ناچارند، چرا آسمان افراشته و زمین نهاده شده چرا آسمان بر زمین نیفتد، چرا زمین بالاى طبقاتش سرازیر نمى‏گردد و آسمان نمى‏چسبد و کسانیکه روى آن هستند بهم نمى‏چسبند... ⚡در عین اینکه امام از نظر استدلال زندیق را مى‏کوبد و خرد مى‏کند و سخنانش چون چکش آهنین مغز زندیق را متلاشى مى‏کند از نظر آداب اجتماعى دلجوئى را فراموش نمى‏کند و 4 مرتبه او را (((برادرر اهل مصر))) خطاب مى‏کند. ابداً سخن تند و زشتى باو نمى‏گوید 🦋...(فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ)يَا أَخَا أَهْلِ مِصْرَ تَفْهَمُ عَنِّی فَإِنَّا لَا نَشُكُّ فِی اللَّهِ أَبَداً أَمَا تَرَى الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ يَلِجَانِ فَلَا يَشْتَبِهَانِ وَ يَرْجِعَانِ قَدِ اضْطُرَّا لَيْسَ لَهُمَا مَكَانٌ إِلَّا مَكَانُهُمَا فَإِنْ كَانَا يَقْدِرَانِ عَلَى أَنْ يَذْهَبَا فَلِمَ يَرْجِعَانِ وَ إِنْ كَانَا غَيْرَ مُضْطَرَّيْنِ فَلِمَ لَا يَصِیرُ اللَّيْلُ نَهَاراً وَ النَّهَارُ لَيْلًا اضْطُرَّا وَ اللَّهِ يَا أَخَا أَهْلِ مِصْرَ إِلَى دَوَامِهِمَا وَ الَّذِی اضْطَرَّهُمَا أَحْكَمُ مِنْهُمَا وَ أَكْبَرُ فَقَالَ الزِّنْدِیقُ صَدَقْتَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)يَا أَخَا أَهْلِ مِصْرَ إِنَّ الَّذِی تَذْهَبُونَ إِلَيْهِ وَ تَظُنُّونَ أَنَّهُ الدَّهْرُ إِنْ كَانَ الدَّهْرُ يَذْهَبُ بِهِمْ لِمَ لَا يَرُدُّهُمْ وَ إِنْ كَانَ يَرُدُّهُمْ لِمَ لَا يَذْهَبُ بِهِمُ الْقَوْمُ مُضْطَرُّونَ يَا أَخَا أَهْلِ مِصْرَ لِمَ السَّمَاءُ مَرْفُوعَةٌ وَ الْأَرْضُ مَوْضُوعَةٌ لِمَ لَا يَسْقُطُ السَّمَاءُ عَلَى الْأَرْضِ لِمَ لَا تَنْحَدِرُ الْأَرْضُ فَوْقَ طِبَاقِهَا وَ لَا يَتَمَاسَكَانِ وَ لَا يَتَمَاسَكُ مَنْ عَلَيْهَا قَالَ الزِّنْدِیقُ أَمْسَكَهُمَا اللَّهُ رَبُّهُمَا وَ سَيِّدُهُمَا... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۵ رواية:۲۱۱ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۱۰۳۴)) 🔰(۳۵) 📚 📕۳_توحید،حدیث۱ 👈باب۱ و اثبات محدث 🌿۱ 💠قسمت د 🕯شماره ۲۴۴ ✍...و زندیق به دست امام صادق علیه‏السلام ایمان آورد و گفت: خدا که پروردگار و مولاى زمین و آسمانست آنها را نگه داشته، حمران (که در مجلس حاضر بود) گفت: فدایت اگر زنادقه بدست تو مؤمن شوند، کفار هم بدست پدرت ایمان آوردند پس آن تازه مسلمان عرض کرد: مرا به شاگردى بپذیر، امام به هشام فرمود: او را نزد خود بدار و تعلیمش ده هشام که معلم ایمان اهل شام و مصر بود او را تعلیم داد تا پاک عقیده شد و امام صادق علیه‏السلام را پسند آمد ⚡به طرز استدلال آنحضرت دقت نمائید. چنانچه مجلسى ره مى‏فرماید در این حدیث شریف از سه راه بر اثبات صانع استدلال شده است: 1-حرکت منظم و رفت و برگشت کواکب و سیارات دلالت بر صانع با اراده و مختار آنها دارد زیرا اگر صانع با شعورى نداشته باشند حرکات آنها یا به طبیعت خودشانست و یا به اراده و شعور خودشان و هر دو باطلست زیرا که حرکت طبیعى بیک طرف متوجه است و یک اقتضاء دارد مانند جسم سنگین که همیشه به پائین میل کند و جسم سبک مانند دود و بخار همیشه به بالا رود و هیچگاه بر عکس نشود و چون حرکت سیارات آسمان دورى و رفتن و بر گشتن است پس طبیعى نیست و نیز به اراده خودشان هم نیست. زیرا شخص با اراده نشاط و کسالت دارد، تند و کند میرود و گاهى هم مى‏ایستد در صورتیکه حرکت سیارات بر یک نظم معین و دائمى است پس چاره نداریم جز اینکه بگوئیم آنها مجبورند و زیر فرمان قدرتى با اراده و شعور اداره مى‏شوند. 2- موجودات جهان همه در تغییر و تبدیلند مى‏آیند و مى‏روند، موجود و معدوم مى‏گردند جوان و پیر مى‏شوند و مذهب دهریه که همان طبیعیون باشند اینستکه فاعل و علت این تغیرات همان طبیعت است و این قول باطلست زیرا نسبت وجود و عدم و جوانى و پیرى به طبعیت امکانیه مساوى است و ترجیح یک طرف بلامرحج است، مثلا انسانى زنده مى‏شود و انسانى مى‏میرد ما به دهرى مى‏گوئیم طبیعت که بمذهب شما بى‏اراده و شعور است پس چرا آنرا زنده کرد و این را مى‏رانید، چرا برعکس نشد، جوابى ندارد جز اینکه در اینجا به شعور و اراده‏ئى اعتراف کند و آن خود اعتراف بخداست. 3- تمام موجودات جهان از زمین و آسمان و آنچه در آنها است با نظم و ترتیب و حکمت و طبق مصلحت و براى ادامه زندگى خلق شده است و در هیچ گوشه جهان بى‏نظمى و اختلال دیده نمى‏شود، هیچگاه آسمان بطرف زمین حرکت نمى‏کند و زمین بطرف آسمان نمى‏رود، این نظام متقن و محکم جهان جز با تدبیر و تسخیر پروردگار زنده حکیم و قادر و قاهر ممکن نگردد. 🦋...قَالَ فَ‏آمَنَ الزِّنْدِیقُ عَلَى يَدَيْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ آمَنَتِ الزَّنَادِقَةُ عَلَى يَدِكَ فَقَدْ آمَنَ الْكُفَّارُ عَلَى يَدَيْ أَبِیكَ فَقَالَ الْمُؤْمِنُ الَّذِی آمَنَ عَلَى يَدَيْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) اجْعَلْنِی مِنْ تَلَامِذَتِكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ يَا هِشَامَ بْنَ الْحَكَمِ خُذْهُ إِلَيْكَ وَ عَلِّمْهُ فَعَلَّمَهُ هِشَامٌ فَكَانَ مُعَلِّمَ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَهْلِ مِصْرَ الْإِیمَانَ وَ حَسُنَتْ طَهَارَتُهُ حَتَّى رَضِيَ بِهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۵ رواية:۲۱۱ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۱۰۳۵)) 🔰(۳۵) 📚 📕۳_توحید،حدیث۲ 👈باب۱ و اثبات محدث 🌿۲ 💠قسمت الف 🕯شماره ۲۴۵ ✍مردى گوید: من و ابن ابى‏العوجاء و ابن مقفع در مسجدالحرام بودیم، ابن مقفع با دست اشاره به محل کرد و گفت: این مردمرا که مى‏بینى کسى از ایشانرا شایسته نام نمى‏دانیم مگر آن شیخ نشسته - مقصودش امام صادق علیه‏السلام بود اما دیگران ناکسانند و چهارپایان؛ ابن ابى‏العوجاء گفت: چگونه این نام را تنها شایان این شیخ دانى گفت: براى اینکه آنچه را نزد او دیدم از و کیاست نزد آنها نیافتم ابن ابوالعوجاء گفت: لازمست گفته‏ات را درباره او بیازمایم، ابن مقفع گفت: اینکار مکن که مى‏ترسم عقیده‏ات را فاسد کند: گفت: نظر تو این نیست بلکه مى‏ترسى نظرت نسبت به مقام شامخى که براى او توصیف کردیم نزد من سست شود، ابن مقفع گفت: چون چنین گمانى به من برى برخیز و نزد او برو و تا توانى خود را از لغزش نگهدار و مهار از دست مده که تو را در بند کند و آنچه به سود یا زیان تو باشد که بر او عرضه کنى علامت گذار یا آزمایش کن... 🦋عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی هَاشِمٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَسِّنٍ الْمِیثَمِيِّ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِی مَنْصُورٍ الْمُتَطَبِّبِ فَقَالَ أَخْبَرَنِی رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِی قَالَ كُنْتُ أَنَا وَ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُقَفَّعِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَقَالَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ تَرَوْنَ هَذَا الْخَلْقَ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى مَوْضِعِ الطَّوَافِ مَا مِنْهُمْ أَحَدٌ أُوجِبُ لَهُ اسْمَ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَّا ذَلِكَ الشَّيْخُ الْجَالِسُ يَعْنِی أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ(ع)فَأَمَّا الْبَاقُونَ فَرَعَاعٌ وَ بَهَائِمُ فَقَالَ لَهُ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ وَ كَيْفَ أَوْجَبْتَ هَذَا الِاسْمَ لِهَذَا الشَّيْخِ دُونَ هَؤُلَاءِ قَالَ لِأَنِّی رَأَيْتُ عِنْدَهُ مَا لَمْ أَرَهُ عِنْدَهُمْ فَقَالَ لَهُ ابْنُ أَبِی الْعَوْجَاءِ لَا بُدَّ مِنِ اخْتِبَارِ مَا قُلْتَ فِیهِ مِنْهُ قَالَ فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْمُقَفَّعِ لَا تَفْعَلْ فَإِنِّی أَخَافُ أَنْ يُفْسِدَ عَلَيْكَ مَا فِی يَدِكَ فَقَالَ لَيْسَ ذَا رَأْيَكَ وَ لَكِنْ تَخَافُ أَنْ يَضْعُفَ رَأْيُكَ عِنْدِی فِی إِحْلَالِكَ إِيَّاهُ الْمَحَلَّ الَّذِی وَصَفْتَ فَقَالَ ابْنُ الْمُقَفَّعِ أَمَّا إِذَا تَوَهَّمْتَ عَلَيَّ هَذَا فَقُمْ إِلَيْهِ وَ تَحَفَّظْ مَا اسْتَطَعْتَ مِنَ الزَّلَلِ وَ لَا تَثْنِی عِنَانَكَ إِلَى اسْتِرْسَالٍ فَيُسَلِّمَكَ إِلَى عِقَالٍ وَ سِمْهُ مَا لَكَ أَوْ عَلَيْكَ... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۲۱۷ رواية:۲۱۲ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯