eitaa logo
پیام معنوی
3.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۴۵)) 🔰(۶۴) 📚 📕،حدیث۱۷۸ 👈باب۲۸ 🌿 🕯شماره ۴۴۶ 💙ابوبصیر گوید: خدمت امام صادق علیه‏السلام نشسته بودم که شخصى از او پرسید و گفت: قربانت گردم اى پسر پیغمبر از چه جهت شقاوت به گنهکاران رسید تا خدا در علم خود بر عمل ایشان حکم به عذاب کرد امام علیه‏السلام فرمود: اى سوال کننده، هیچ یک از خلق خدا نتواند بحق او قیام کند (و چنانکه شایسته او است انجام وظیفه نماید) و چون این مطلب را دانست (به آن حکم کرد) به اهل محبت خویش نیروى معرفتش عطا فرمود و سنگینى عمل (و اطاعت خویش) را از ایشان برداشت بطوریکه سزاوار آن بودند، و به اهل معصیت نیروى معصیت بخشید براى آنچه از پیش نسبت بایشان مى‏دانست و ایشان را از توانائى پذیرش از خود باز داشت و حال آنها با آنچه از پیش نسبت بایشان مى‏دانست موافق گشت ( چون به دنیا آمدند آن نیرو را در معصیت صرف کردند) و نتوانستند وضعى پیش آورند که ایشان را از عذاب او برهاند زیرا علم خدا را به حقیقت باور کردن سزاوارتر است، اینست معنى (((خدا خواست هر چه را خواست)))و این است راز او. 💛شرح : این حدیث شریف مربوط بباب طینت است زیرا ظاهراً سؤال از اینستکه: از کجا و به چه علت دسته‏اى در اول خلقت محکوم به شقاوت و عذاب خدا گشتند؟ امام پس از آنکه به مناسبت مقام اولا حال اهل سعادت را بیان مى‏کند نسبت باهل شقاوت مى‏فرماید چون خدا مى‏دانست یکدسته از مخلوقش پس از آنکه به دنیا آیند طریق گناه و نافرمانى سپارند بدینجهت هنگام خلقت به آنها نیروى معصیت داد و ایشان از پذیرش اطاعت خود ممنوع کرد و این عمل براى اینستکه خدا به هر کس آنچه سزاوارست عنایت کند و توفیقات و الطاف خاصه خود را بیجا صرف نکند. طریقه و روش خردمندان این است که لباس نفیس و گرانقیمت را بر تن نوکر و فرزندیکه در خاک میغلطد نکنند و اسبى که گاز مى‏گیرد افسارش کنند، باین فرق که انسان چون علمش کوتاهست هر چیزى را مى‏آزماید و سپس بطوریکه سزاورا است عمل مى‏کند ولى خداى تعالى چون که علام الغیوب است و هر پنهانى نزدش آشکار مى‏باشد و گذشته و آینده هر چند که دور هم باشد از نظر علم او روشن است این عمل را پیش از خلقت انسان انجام مى‏دهند یعنى هر چیز بجاى خود مى‏گذارد، این است آنچه بفکر ناقص ما نسبت به بیان این حدیث شریف مى‏رسد، ولى علامه مجلسى قدس الله سره این حدیث را در نهایت صعوبت و اشکال معرفى کرده و تطبیق آنرا بر مذهب عدلیه محتاج به تکلفات دانسته است، بنظر کوتاه ما صعوبت و اشکال در نظر مقدس ایشان از آن جهت پیدا شده که جمله (((لسبق علمه فیهم))) را چنین معنى کرده است: چون خدا مى‏دانست که مخلوق تا ابزار و نیروى انجا تکلیف نداشته باشند نمى‏توانند تکلیف را انجام دهند لذا به آنها نیرو داد و اگر آن نیرو نمى‏داد جبراً و قهراً معصیت مى‏کردند. 💚عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ عَنْ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ كُنْتُ بَيْنَ يَدَيْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) جَالِساً وَ قَدْ سَأَلَهُ سَائِلٌ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ أَيْنَ لَحِقَ الشَّقَاءُ أَهْلَ الْمَعْصِيَةِ حَتَّى حَكَمَ اللَّهُ لَهُمْ فِی عِلْمِهِ بِالْعَذَابِ عَلَى عَمَلِهِمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَيُّهَا السَّائِلُ حُكْمُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَقُومُ لَهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِهِ بِحَقِّهِ فَلَمَّا حَكَمَ بِذَلِكَ وَهَبَ لِأَهْلِ مَحَبَّتِهِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْرِفَتِهِ وَ وَضَعَ عَنْهُمْ ثِقْلَ الْعَمَلِ بِحَقِیقَةِ مَا هُمْ أَهْلُهُ وَ وَهَبَ لِأَهْلِ الْمَعْصِيَةِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْصِيَتِهِمْ لِسَبْقِ عِلْمِهِ فِیهِمْ وَ مَنَعَهُمْ إِطَاقَةَ الْقَبُولِ مِنْهُ فَوَافَقُوا مَا سَبَقَ لَهُمْ فِی عِلْمِهِ وَ لَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يَأْتُوا حَالًا تُنْجِیهِمْ مِنْ عَذَابِهِ لِأَنَّ عِلْمَهُ أَوْلَى بِحَقِیقَةِ التَّصْدِیقِ وَ هُوَ مَعْنَى شَاءَ مَا شَاءَ وَ هُوَ سِرُّهُ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۳۹ رواية:۳۸۸ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۴۶)) 🔰(۶۴) 📚 📕،حدیث۱۷۹ 👈باب۲۸ 🌿 🕯شماره ۴۴۷ 💙امام صادق علیه‏السلام فرمود: گاهى شخص سعید را براى اهل شقاوت برند تا آنجا که مردم گویند چقدر شبیه آنها شده بلکه این هم از آنهاست ولى سپس سعادت او را دریابد و اصلاحش کند (این شخص گاهى نیکو مآبى است که اتفاقاً گناهانى از او سر زند و سپس با توجه و یا اعمال شایسته آنها را جبران کند) و گاهى شقى را براه سعادتمندان برند تا آنجا که مردم گویند: چه اندازه به آنها ماند بلکه این هم از آنهاست و سپس شقاوت او را دریابد (و این شخص بد جنسى است که بدون تصمیم جدى یا براى تظاهر عمل خیرى انجام دهد و سپس به خمیره بد خویش گراید) آنرا که خدا (در لوح محفوظ) با سعادت نوشته است پایان کارش بسعادت انجامد اگر چه از دنیا باندازه فاصله میان دو دوشیدن ماده شتر (که چند لحظه بیش نیست) باقى نمانده باشد. (پس ملاک سعادت و شقاوت پایان عمر و زمان رفتن از دنیاست خدا ما و تمام مؤمنین را عاقبت بخیر و اهل سعادت فریاد) 💚عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْحَلَبِيِّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ يُسْلَكُ بِالسَّعِیدِ فِی طَرِیقِ الْأَشْقِيَاءِ حَتَّى يَقُولَ النَّاسُ مَا أَشْبَهَهُ بِهِمْ بَلْ هُوَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَتَدَارَكُهُ السَّعَادَةُ وَ قَدْ يُسْلَكُ بِالشَّقِيِّ فِی طَرِیقِ السُّعَدَاءِ حَتَّى يَقُولَ النَّاسُ مَا أَشْبَهَهُ بِهِمْ بَلْ هُوَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَتَدَارَكُهُ الشَّقَاءُ إِنَّ مَنْ كَتَبَهُ اللَّهُ سَعِیداً وَ إِنْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا فُوَاقُ نَاقَةٍ خَتَمَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۱ رواية:۳۸۹ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۴۷)) 🔰(۶۴) 📚 📕،حدیث۱۸۰ 👈باب۲۹ 🌿 🕯شماره ۴۴۸ 💙امام صادق علیه‏السلام فرمود: از جمله آنچه خدا به جناب موسى (ع) وحى فرمود و در تورات بر او نازل شد این بود که: همانا منم خدا که جز من شایسته پرستشى نیست، مخلوق را آفریدم و نیکى را آفریدم و آن را به دست هر که دوست داشتم جارى ساختم، خوشا به حال آنکه نیکى را بدست او (بر مخلوقم) جارى ساختم. منم خدا و شایان پرستشى جز من نیست، مخلوق را آفریدم و بدى را آفریدم و آنان را به دست که اراده کردم جارى ساختم. 💛شرح : مقصود از خلقت بدى تقدیر و اندازه‏گیرى ابزار اسباب گناه است مانند خلقت شراب و مراد به جارى ساختن به دست هر که خدا ارائه کند این است که خدا مى‏داند کدام یک از مخلوقش به گناه بدى گرایند و این معنى اگر چه مخالف با ظاهر لفظ است بعضى از شراح گفته‏اند و اگر بخواهیم به ظاهر لفظ تمسک کنیم به عقیده ما بیان و توجیهش همانست که در دو حدیث پیش گفته شد که چون خدا اهل نیکى و بدى را شناخت همیشه عمل نیک را پیش اهل خیر گذارد و آنها بدان متوجه و سرگرم شوند و بدى را پیش اهل شر گذارد و آنها به آن دلخوش و سرگرم شوند تا بهر کس آنچه لیاقت دارد داده باشد. 💚عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)يَقُولُ إِنَّ مِمَّا أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى (ع) وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ فِی التَّوْرَاةِ أَنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَلَقْتُ الْخَلْقَ وَ خَلَقْتُ الْخَيْرَ وَ أَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْ مَنْ أُحِبُّ فَطُوبَى لِمَنْ أَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْهِ وَ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَلَقْتُ الْخَلْقَ وَ خَلَقْتُ الشَّرَّ وَ أَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْ مَنْ أُرِیدُهُ فَوَيْلٌ لِمَنْ أَجْرَيْتُهُ عَلَى يَدَيْهِ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۳ رواية:۳۹۰ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۶۹)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۱ 👈باب۲۹ 🌿 🕯شماره ۴۴۹ 💙امام باقر(ع) فرمود: در یکى از کتابهائی که خدا نازل کرده اینست که: منم خدا که شایسته پرستشى جز من نیست، نیکى را آفریدم و بدى را آفریدم، خوشا به حال آنکه نیکى را به دستش جارى ساختم، واى بر کسی که بدى را به دستش جارى ساختم و واى بر کسی که بگوید چرا اینطور و چرا آنطور (چرا نیکى بدست این و بدى بدست آن جارى شد). 💚عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِیمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع)يَقُولُ إِنَّ فِی بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كُتُبِهِ أَنِّی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَلَقْتُ الْخَيْرَ وَ خَلَقْتُ الشَّرَّ فَطُوبَى لِمَنْ أَجْرَيْتُ عَلَى يَدَيْهِ الْخَيْرَ وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَجْرَيْتُ عَلَى يَدَيْهِ الشَّرَّ وَ وَيْلٌ لِمَنْ يَقُولُ كَيْفَ ذَا وَ كَيْفَ ذَا 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۳ رواية:۳۹۱ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۷۰)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۲ 👈باب۲۹ 🌿 🕯شماره ۴۵۰ 💙امام صادق علیه‏السلام فرمود: خداى عزوجل فرماید: منم خدا که معبودى جز من نیست، آفریننده خیر و شرم، خوشا به حال آنکه خیر را بدستش ساختم، واى بر آنکه شر را بدستش جارى ساختم واى بر آنکه بگوید: چگونه این شد و چگونه آن، یونس گوید: یعنى واى بر کسیکه از روى عقل خود آنرا منکر شود (و بگوید خدا خالق خیر و شر نیست.) 💚عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ بَكَّارِ بْنِ كَرْدَمٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ وَ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا خَالِقُ الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ فَطُوبَى لِمَنْ أَجْرَيْتُ عَلَى يَدَيْهِ الْخَيْرَ وَ وَيْلٌ لِمَنْ أَجْرَيْتُ عَلَى يَدَيْهِ الشَّرَّ وَ وَيْلٌ لِمَنْ يَقُولُ كَيْفَ ذَا وَ كَيْفَ هَذَا قَالَ يُونُسُ يَعْنِی مَنْ يُنْكِرُ هَذَا الْأَمْرَ بِتَفَقُّهٍ فِیهِ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۳ رواية:۳۹۲ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۷۱)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۳ 👈باب۳۰ 🌿 💠قسمت.الف 🕯شماره ۴۵۱ 💙امیرالمؤمنین(ع) پس از بازگشت از جنگ صفین در کوفه نشسته بود که پیرمردى آمد و در برابر آن حضرت زانو زد و سپس عرض کرد: اى امیر مؤمنان، بفرمائید که آیا رفتن ما بجنگ اهل شام بقضا و قدر خدا بود؟ حضرت فرمود: آرى اى پیرمرد به هیچ تلى بالا نرفتید و به هیچ دره‏اى سرازیر نشدید مگر بقضا وقدر خدا، پیرمرد گفت: اى امیر مؤمنان رنجیکه من در این راه بردم بحساب خدا گذارم؟ (یعنى چون رفتن من بقضاء و قدر خدا بوده است پس من اجرى نخواهم داشت) حضرت فرمود: ساکت باش اى پیرمرد بخدا سوگند که خدا اجر بزرگى نسبت برفتن آنجا و اقامت در آنجا و بازگشت از آنجا بشما داده است، و شما نسبت بهیچ یک از حالات خود مجبور و ناچار نبودید پیرمرد گفت: چگونه مى‏شود که ما در هیچ یک از حالات مجبور و ناچار نباشیم با آنکه رفتن و حرکات و بازگشت ما بقضا و قدر خدا باشد؟ حضرت باو فرمود: مگر تو گمان کنى که آن قضا حتمى بود و آن قدر لازم (بطوریکه اختیار از تو سلب شود و رفتن و جنگ کردنت بقدرت و اراده تو نباشد) اگر چنین مى‏بود ثواب و عقاب و امر و نهى و بازداشت خدا بیهوده بود (زیرا در آنصورت انسان مانند ماشین خود کاریستکه اگر درست کوکش کنند نافع باشد و چون بد جورش کنند زیان رساند و ماشین را امر و نهى کردن و توبیخ و تحسین نمودن بیهوده و باطلست) و نوید و بیم دادن انسان معنى ندارد نه گنهکار سزاوارى سرزنش دارد و نه نیکوکار اهلیت ستایش، بلکه گنهکار از نیکوکار سزاوارتر باحسانست و نیکوکار از گنهکار بعقوبت سزاورتر است (نیکوکار از بدکردار سزاوارتر بستایش نیست و بدکردار از نیکوکار سزاوارتر بنکوهش نباشد) این سخن گفتار برادران بت پرستان و دشمنان خداى رحمان و حزب شیطان و اهل قدر و مجوس این امت است... 💛شرح : 🔸️کلمه (((قدر))) در این عنوان به معنى تفویض است و مقصود از این موضوع مشهور و معروف خلق اعمال و مسأله جبر و تفویض است که از مهمترین و مشکلترین مسائل مذهب است و در این خصوص میان طایفه امامیه و معتزله و اشاعره مباحثات و مناقشات دراز انجام یافته و بیشتر دانشمندان در این خصوص رساله جداگانه‏اى نوشته‏اند و عقاید ایشان فروع و منشعباتى پیدا کرده است ولى در اصل مسأله سه عقیده و مذاق بیش نبوده است: اول عقیده بجز و خلاصه‏اش این است که هر کردار و گفتاریکه از انسان سر میزند بقدرت واراده خداست و قدرت و اراده انسان در آن هیچ تأثیرى ندارد بلکه انسان مانند ابزار دست کارگر است، خدا گاهى درخت را بصدا مى‏آورد و گاهى انسان را، زمانى رعد و برق و هوا را بجنبش مى‏آورد و زمانى انسان را بنابراین فرقى میان گام بر داشتن انسان و رعشه دست و پاى او نیست، این عقیده اشاعره است و سر سلسله این عقیده جهم بن صفوان و ابوالحسن اشعرى است که هر یک تابعین بسیارى دارند دوم عقیده بتفویض است باین معنى که قدرت و اراده انسان در گفتار و کردار از خود اوست و قدرت وارده خدا در آن تأثیر و مدخلیت و بى‏واسطه ندارد و نزد بعضى در این معنى کلمه (((قدر))) هم بکار میرود مانند بکار بردن مصنف در این عنوان و نزد بعضى دیگران این کلمه بمعنى (((جبر))) بکار میرود، پیغمبر(ص) فرموده است: (((قدریة مجوس این امت است))) و هر یک از دو طایفه (((مجبره و مفوضه))) این سخن را بر دسته مقابل تطبیق مى‏کنند سوم عقیده باختیار یا (((امر بین الامرین ))) که مضمون روایات این باب و سایر روایاتى است که از ائمه هدى(ص) رسیده است، در تمام این روایات جبر و تفویض (یا قدر) را رد کرده و بر بطلان آن استدلال فرموده و امر بین الامرین را ثابت نموده‏اند چنانکه اکنون ذکر مى‏شود. معنى امر بین الامرین اجمالا این است که در افعال خود نه چنان مجبور و بى‏اختیار است که مانند ابزار دست کارگر باشد و از خود نیروى امتناع و دفاع نداشته باشد و نه چنانکه انسان در کردار خود مستقل باشد و خدا را هیچگونه دخالتى در آن نباشد بلکه افعال او بهر دو طرف ربط و بستگى دارد هم بخدا و هم بخود او ولى بیان و توضیح این عقیده و استدلالش معرکه آراء و میدان نجات و هلاکت شده و دانشمندان را حیران و پریشان کرده است و به همین جهت جهت این مسأله از غوامض و مشکلات مسائل مذهبى به شمار آمده است در اینجاست که صاحب کفایة الاصول چون به بن بست جبر از طریق استدلال گیر کرده مى‏گویند (((قلم اینجا رسید و سر بشکست))) مرحوم مجلسى در اینجا هشت قول از بزرگان دانشمندان نقل مى‏کند و بر هر یک ایراد و اعتراضى مى‏نماید و خودش در آخر قول نهمى احداث میکند و آنرا مستفاد از روایات میداند، بسیارى از دانشمندان دلیل دندان شکن بر اختیار را وجدان پاک خود انسان دانسته و اینکه خود انسان گاهى میگوید
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۷۲)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۳ 👈باب۳۰ 🌿 💠قسمت.ب 🕯شماره ۴۵۲ 💙امیرالمؤمنین(ع) پس از بازگشت از جنگ صفین در کوفه نشسته بود که پیرمردى آمد و در برابر آن حضرت زانو زد و سپس عرض کرد: اى امیر مؤمنان، بفرمائید که آیا رفتن ما بجنگ اهل شام بقضا و قدر خدا بود؟...خداى تبارک و تعالى تکلیف با اختیار نموده (نه با جبر و اضطرار) و براى بیم دادن نهى فرموده (تا مردم فهمیده و با اختیار بچاه نیفتند) و برکردار اندک ثواب بسیار عطا فرموده، نافرمانى از او غلبه جوئى بر او نیست و فرمانبرى از او باکراه و زور نباشد بمردم آن ملکیت نداده که یکباره واگذار کرده باشد (چنانکه اهل تفویض گویند) و آسمانها و زمین و فضا را بیهوده نیافریده و پیغمبران را بدون جهت مژده گویان و بیم رسان مبعوث نساخته، این عقیده کافران آست، واى بر کافران از آتش دوزخ پیرمرد (که عقده دلش باز شده و از شادى در پوست خود نمى‏گنجید یک رباعى باین مضمون) انشاء نمود و مى‏گفت: توئى آن امامیکه بسبب اطاعت او از خداى رحمان در روز قیامت امید آمرزش داریم، از امر دین ما هر چه مشکلش بود روشن ساختى، در برابر این احسان پروردگارت بتو جزاى احسان عنایت کند. 💚عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ غَيْرِهِمَا رَفَعُوهُ قَالَ كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)جَالِساً بِالْكُوفَةِ بَعْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنْ صِفِّینَ إِذْ أَقْبَلَ شَيْخٌ فَجَثَا بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ قَالَ لَهُ يَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَخْبِرْنَا عَنْ مَسِیرِنَا إِلَى أَهْلِ الشَّامِ أَ بِقَضَاءٍ مِنَ اللَّهِ وَ قَدَرٍ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)أَجَلْ يَا شَيْخُ مَا عَلَوْتُمْ تَلْعَةً وَ لَا هَبَطْتُمْ بَطْنَ وَادٍ إِلَّا بِقَضَاءٍ مِنَ اللَّهِ وَ قَدَرٍ...إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَلَّفَ تَخْيِیراً وَ نَهَى تَحْذِیراً وَ أَعْطَى عَلَى الْقَلِیلِ كَثِیراً وَ لَمْ يُعْصَ مَغْلُوباً وَ لَمْ يُطَعْ مُكْرِهاً وَ لَمْ يُمَلِّكْ مُفَوِّضاً وَ لَمْ يَخْلُقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا وَ لَمْ يَبْعَثِ النَّبِيِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ عَبَثاً ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِینَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ فَأَنْشَأَ الشَّيْخُ يَقُولُ أَنْتَ الْإِمَامُ الَّذِی نَرْجُو بِطَاعَتِهِ يَوْمَ النَّجَاةِ مِنَ الرَّحْمَنِ غُفْرَاناً أَوْضَحْتَ مِنْ أَمْرِنَا مَا كَانَ مُلْتَبِساً جَزَاكَ رَبُّكَ بِالْإِحْسَانِ إِحْسَاناً 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۷ رواية:۳۹۳ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۷۳)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۴ 👈باب۳۰ 🌿 🕯شماره ۴۵۳ 💙امام صادق علیه‏السلام فرمود: هر که معتقد باشد که: خدا خلقش را به بى‏عفتى و زشتکارى فرمان مى‏دهد بر خدا دروغ بسته است و هر که معتقد شود که کار نیک و بد از اوست بر خدا دروغ بسته است. 💛شرح : 🔹️جمله اول این روایت رد بر اهل جبر است که مى‏گویند: کار زشت ما بدستور خداست جمله دوم رد بر اهل تفویض است که گویند مرجع و منشاء کار نیک و بد خود ما هستیم و خدا را در سلطنتش مغلوب و مقهور مى‏دانند. دسته اول علل و اسباب اولیه افعال انسان را در نظر گرفته و از علل و اسباب قریبه که اراده و اختیار انسانست صرفنظر کردن و دسته دوم تنها چشم بعلل قریبه دوختند و قدرت و اراده خدا را نادیده انگاشتند. هر دو دسته بر خدا دروغ بستند و امر بین الامرین را فراموش کردند. 💚الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ إِلَيْهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۷ رواية:۳۹۴ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۷۴)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۵ 👈باب۳۰ 🌿 🕯شماره ۴۵۴ 💙حسن بن علی وشاء گوید از حضرت امام رضا(ع) پرسیدم و عرض کردم: خدا کار را به خود بندگان واگذاشته است؟ فرمود: خدا قادرتر از اینست، عرض کردم: پس ایشان را بر گناه مجبور کرده است؟ فرمود خدا عادلتر و حکیم‏تر از اینست، سپس فرمود: خدا فرماید: اى پسر آدم من بکارهاى نیک تو از خود تو سزاوارترم و تو بکارهاى زشتت از من سزاورترى مرتکب گناه مى‏شوى بسبب نیروئى که من در وجودت قرار داده‏ام. 💛مفسده قول به تفویض و قول به جبر اینکه اولی مخالف با عزت خداست و دوم مخالف با عدالت و حکمت اوست 💚الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ سَأَلْتُهُ فَقُلْتُ اللَّهُ فَوَّضَ الْأَمْرَ إِلَى الْعِبَادِ قَالَ اللَّهُ أَعَزُّ مِنْ ذَلِكَ قُلْتُ فَجَبَرَهُمْ عَلَى الْمَعَاصِی قَالَ اللَّهُ أَعْدَلُ وَ أَحْكَمُ مِنْ ذَلِكَ قَالَ ثُمَّ قَالَ قَالَ اللَّهُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا أَوْلَى بِحَسَنَاتِكَ مِنْكَ وَ أَنْتَ أَوْلَى بِسَيِّئَاتِكَ مِنِّی عَمِلْتَ الْمَعَاصِيَ بِقُوَّتِيَ الَّتِی جَعَلْتُهَا فِیكَ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۹ رواية:۳۹۵ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۷۵)) 🔰(۶۵) 📚 📕،حدیث۱۸۶ 👈باب۳۰ 🌿 🕯شماره ۴۵۵ 💙یونس بن عبدالرحمن گوید: حضرت امام رضا(ع) بمن فرمود: بگفتار قدریه (اهل تفویض) قائل مباش زیرا قدریه نه بگفتار اهل بهشت قائل شدند ونه بگفتار اهل دوزخ و نه بگفتار شیطان براى اینکه اهل بهشت گفتند (سوره 7 43) (((سپاس خداى راست که ما را باین بهشت هدایت فرمود و اگر خدا ما را هدایت نمى‏کرد، ما هدایت نمى‏شدیم))) و اهل دوزخ گفتند (سوره 23 106) (((پروردگار، شقاوت خود ما بر غلبه کرد و ما گروهى گمراه بودیم))) و شیطان گفت: (((پروردگار بسبب آنکه تو مرا گمراه کردى))) (پس این هر سه طایفه نیکى و بدى را بخدا ارجاع مى‏دهند ولى قدریه بخودشان بر مى‏گردانند) عرض کردم بخدا سوگند من بگفتار ایشان قائل نیستم بلکه مى‏گویم چیزى نباشد مگر بوسیله آنچه خدا خواهد و اراده کنند و تقدیر نماید و حکم فرماید، فرمود: اى یونس چنین نیست، چیزى نباشد مگر آنچه خدا خواهد و اراده کند و تقدیر نماید و حکم فرماید مى‏دانى مشیت (خواست خدا) چیست! گفتم: نه: فرمود: ذکراولست (یاد نخستین) مى‏دانى اراده چیست؟ گفتم: نه فرمود: آن تصمیم است بر آنچه مى‏خواهد، مى‏دانى قدر چیست؟ گفتم: نه فرمود آن اندازه‏گیرى و مرزبندى است مانند مقدار بقا و زمان فناء سپس فرمود و قضا (حکم) محکم ساختن و وجود خارجى دادنست، یونس گوید: از آنحضرت اجازه خواستم که سرش را ببوسم و عرضکردم :گرهى برایم گشودى که از آن بى‏خبر بودم. 💛شرح : 🔸️مجلسى علیه‏الرحمة گوید جمله (((لایکون الا بماشاء الله))) در بیشتر نسخ کافى در قول یونس با (((باء))) و در قول امام بدون (((باء))) ذکر شده است و سپس دو توجیه براى آن بیان مى‏فرماید و همچنین صدر المتألهین و فیض کاشانى قدس سر هما هر کدام در این زمینه بیانى دارند ولى انصاف اینستکه امام علیه‏السلام با در نظر گرفتن درجه فهم و دانش یونس و معنائیکه خود او از کلامش اراده کرده جوابش را داده است این جهات براى ما واضح و روشن نیست تا بدانیم آنجمله با نداشتن (((باء))) چه فرقى از لحاظ معنى.مى‏کند، و اما منظور از (((ذکر اول))) مرحوم فیض گوید که: لوح محفوظ است و مقصود از بقاء و فناء مدت عمر هر چیز واجل اوست. 💚عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا(ع)يَا يُونُسُ لَا تَقُلْ بِقَوْلِ الْقَدَرِيَّةِ فَإِنَّ الْقَدَرِيَّةَ لَمْ يَقُولُوا بِقَوْلِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ لَا بِقَوْلِ أَهْلِ النَّارِ وَ لَا بِقَوْلِ إِبْلِیسَ فَإِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ وَ قَالَ أَهْلُ النَّارِ رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّینَ وَ قَالَ إِبْلِیسُ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِی فَقُلْتُ وَ اللَّهِ مَا أَقُولُ بِقَوْلِهِمْ وَ لَكِنِّی أَقُولُ لَا يَكُونُ إِلَّا بِمَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى فَقَالَ يَا يُونُسُ لَيْسَ هَكَذَا لَا يَكُونُ إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَ أَرَادَ وَ قَدَّرَ وَ قَضَى يَا يُونُسُ تَعْلَمُ مَا الْمَشِیئَةُ قُلْتُ لَا قَالَ هِيَ الذِّكْرُ الْأَوَّلُ فَتَعْلَمُ مَا الْإِرَادَةُ قُلْتُ لَا قَالَ هِيَ الْعَزِیمَةُ عَلَى مَا يَشَاءُ فَتَعْلَمُ مَا الْقَدَرُ قُلْتُ لَا قَالَ هِيَ الْهَنْدَسَةُ وَ وَضْعُ الْحُدُودِ مِنَ الْبَقَاءِ وَ الْفَنَاءِ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ الْقَضَاءُ هُوَ الْإِبْرَامُ وَ إِقَامَةُ الْعَيْنِ قَالَ فَاسْتَأْذَنْتُهُ أَنْ أُقَبِّلَ رَأْسَهُ وَ قُلْتُ فَتَحْتَ لِی شَيْئاً كُنْتُ عَنْهُ فِی غَفْلَةٍ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۴۹ رواية:۳۹۶ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۹۷)) 🔰(۶۶) 📚 📕،حدیث۱۸۷ 👈باب۳۰ 🌿 🕯شماره ۴۵۶ 💙امام صادق علیه‏السلام فرمودند: همانا خدا خلق را آفرید و دانست که آنها به چه راهى مى‏روند و ایشانرا امر کرد و نهى فرمود: هر امرى که به ایشان نمود راهى به ترکش براى آنها گذاشت (بطوریکه با اختیار خود بجا آوردند و مجبور و ناچار نباشند) و انجام ندهند و ترک نکنند مگر باذن خدا. 💛توضیح:براى اذن خدا پنج معنى گفته‏اند 1- امر تشریعى و فرمان 2- امر تکوینى و ایجاد 3- تخلیه و اطلاق یعنى رها گذاشتن و مجبور نکردن 4- علم و دانستن 5 قضاء و قدر ولى با اندکى تأمل مى‏فهمیم که هیچیک از این معانى مناسب نیست و به عقیده ما باید در اینگونه موارد کشف کلماتى باشد که به تمام موارد استعمال کلمه (((اذن))) نظر شود تا اصطلاح مخصوص ائمه علیهم‏السلام در این ماده به دست آید. 💚مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ فَعَلِمَ مَا هُمْ صَائِرُونَ إِلَيْهِ وَ أَمَرَهُمْ وَ نَهَاهُمْ فَمَا أَمَرَهُمْ بِهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَقَدْ جَعَلَ لَهُمُ السَّبِیلَ إِلَى تَرْكِهِ وَ لَا يَكُونُونَ آخِذِینَ وَ لَا تَارِكِینَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۵۱ رواية:۳۹۷ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۹۸)) 🔰(۶۶) 📚 📕،حدیث۱۸۸ 👈باب۳۰ 🌿 🕯شماره ۴۵۷ 💙امام صادق از قول پیغمبر(ص) می فرماید:هر که معتقد باشد که خدا به زشتکارى فرمان مى‏دهد بر خدا دروغ بسته و هر که معتقد باشد که خیر و شر به غیر خواست خداست، خدا را از سلطنتش بیرون کرده و هر که معتقد باشد که ارتکاب گناه با نیروى خدا نیست بر خدا دروغ و هر که بر خدا دروغ بندد خدا او را به دوزخ برد. 💚عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَفْصِ بْنِ قُرْطٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاءِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ بِغَيْرِ مَشِیئَةِ اللَّهِ فَقَدْ أَخْرَجَ اللَّهَ مِنْ سُلْطَانِهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْمَعَاصِيَ بِغَيْرِ قُوَّةِ اللَّهِ فَقَدْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ مَنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ أَدْخَلَهُ اللَّهُ النَّارَ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۵۱ رواية:۳۹۸ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯